صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادیان و عرفان / ابوالقاسم کرگانی /

فهرست مطالب

ابوالقاسم کرگانی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 11 اردیبهشت 1399 تاریخچه مقاله

اَبوالْقاسِمِ كُرَّگانی، عبدالله بن علی طوسی (380-465 ق / 990-1073 م)، عارف بزرگ خراسان. نسبت او به گونه‌هایی متفاوت آمده است، اما با توجه به وجود دهكدۀ كورگان كه اینك از توابع شهر مشهد است (نك‍ : فرهنگ، 414)، به نظر می‌رسد كه نسبت كرگانی درست‌تر باشد، زیرا اولاً در بسیاری از منابع به طوسی بودن او اشاره رفته است، ثانیاً بعضی از مؤلفان نسبت او را به صورت كرجانی آورده‌اند كه مؤید همیـن نظـر است (نك‍ : لاهیجی، 585).
نام او در منابع قدیم به صورت عبدالله بن علی است (صریفینی، 444؛ ذهبی، 3 / 271) و اینكه هجویری در یك‌جا (ص 211) و ظاهراً به تبع او معصوم‌علیشاه (2 / 308) وی را «ابوالقاسم علی كركانی» نامیده‌اند، به احتمال قوی، از قبیل اضافۀ نام پدر بر پسر است. ضبط چند منبع متأخرتر نیز كه نام او را علی نوشته‌اند، ظاهراً خطاست (نك‍ : جامی، 312؛ غلام‌سرور، 2 / 7؛ نامۀ دانشوران، 5 / 40). سال ولادت او در بعضی از كتب تاریخ و تذكره 380 ق ذكر شده است (فصیح، 2 / 95).
سلسلۀ مشایخ وی با 3 واسطه از ابوعثمان مغربی، ابوعلی كاتب و ابوعلی رودباری به جنید بغدادی می‌رسد (بخاری، 114؛ خوارزمی، 1 / 118). اما علاءالدولۀ سمنانی میان او و ابوعثمان مغربی از منصور خلف نیز نام برده است (ص 316).
از مریدان و پیروان وی می‌توان اینان را یاد كرد: ابوعلی فارمدی (هجویری، همانجا؛ غزالی، احیاء، 4 / 178، كیمیا، 2 / 34؛ محمد بن منور، 1 / 120، 180) كه داماد وی نیز بوده است (همو، 1 / 120؛ صریفینی، 628)؛ ابوبكر نساج (علاءالدوله، 316، 349؛ شاه نعمت‌الله، 637؛ خوارزمی، همانجا؛ جامی، 375)؛ خواجه علی حلاج (غزالی، همان، 1 / 480)؛ ابوبكر عبدالله طوسی (عین القضاة، 1 / 274).
داستانی كه عطار دربارۀ ملاقات ابوسعید ابوالخیر در دوران كودكی با ابوالقاسم كرگانی كه به گفتۀ عطار از كبار مشایخ آن روزگار بوده، نقل كرده است ( تذكره، 801)، ساختگی به نظر می‌رسد، زیرا آن دو با یكدیگر معاصر و مصاحب بوده‌اند و چنین اختلافی در سن و سال میان آنان نبوده است. از ابوسعید سخنان بسیاری نیز در ستایش و تكریم ابوالقاسم نقل شده است (محمد بن منور، 1 / 60؛ كربلایی، 2 / 345). بسیاری از طریقه‌های تصوف، سلسلۀ ‌مشایخ خود را به وی رسانده‌اند (نك‍ : علاءالدوله، همانجا؛ بخاری، 113، 114؛ شاه نعمت‌الله، همانجا؛ جامی 16؛ لاهیجی، همانجا) و ازاین‌رو بیشتر سلسله‌های صوفیه در خراسان و نقاط دیگر، چون، كبرویه، ذهبیه، سهروردیه، نقشبندیه و نعمت‌اللهیه با واسطه‌هایی به او می‌پیوندند.
ابوعلی فارمدی نیز در ابتدا مرید ابوالقاسم قشیری بود، ولی پس از ملاقات با ابوالقاسم كرگانی از مریدان او شد و دختر او را به عقد خود درآورد (محمد بن منور، 1 / 119، 120؛ جامی، 374، 375). در برخی منابع آمده است كه وی از نمازگزاردن بر جنازۀ فردوسی طوسی حماسه‌سرای بزرگ ایران خودداری كرد و نگذاشت كه او را در گورستان مسلمانان دفن كنند (حمدالله، 661؛ دولتشاه، 45؛ علیشیرنوایی، 343)، اما در صورت قدیم‌تر و اولیۀ این داستان كه در چهار مقالۀ نظامی عروضی آمده است، نامی از ابوالقاسم كرگانی در میان نیست و این كار به مذكری طبرانی نسبت داده شده است (نك‍ : ص 51). عطار در اسرارنامه به این داستان اشاره دارد و این ابوالقاسم را «شیخ الاكابر» و «پیری پرنیاز» می‌خواند (ص 188-190)، ولی در تذكرة‌ الاولیاء چیزی در این باب نمی‌گوید؛ علاوه بر این در وقت وفات فردوسی (ح 411 یا 416 ق) ابوالقاسم کرگانی جوانی بوده که در حدود سی یا سی و چند سال از عمرش می‌گذشته و شیخ الاكابر و پیری پرنیاز نبوده است و هیچ بعید نیست كه در این داستان خلطی رخ داده باشد بیشتر منابع متقدم وفات ابوالقاسم را در 469ق آورده‌اند (صریفینی، 444؛ ابن عماد، 3 / 334).
ابوالقاسم معتقد بود كه تا سالك به 99 اسم حق تعالی (اسماء الحسنى) متصف نشود، و اصل حضرت حق نمی‌تواند شد (میبدی، 2 / 186؛ سهروردی، 236) و سالك باید در سلوك، به دل راضی باشد و به زبان دعا كند، زیرا محل رضا جنان است و محل دعا زبان. سالك هرچند به دل راضی باشد، دعا نیز اظهار عجز و ناتوانی در برابر خداوند است (خوارزمی، 1 / 100). وی در پاسخ به سؤال خواجه علی حلاج دربارۀ سماع گفت: 3 روز هیچ مخور، بعد از آن بگو تا خوراكی خوب فراهم كنند، اگر در آن هنگام میلت به سماع بیشتر بود و سماع را اختیار كردی، این تقاضای سماع به حق باشد (غزالی، كیمیا، 1 / 480). ذكر ابوالقاسم در ابتدا «اویس، اویس» بوده است (عطار، تذكره، 27؛ خوارزمی، 1 / 50).
برخی از اقوال ابوالقاسم در تذكره‌ها بر جای مانده است. از آراء خاص او نظری است كه دربارۀ ابلیس دارد و عصیان او را از فرط محبت و غیرت می‌داند. وی ابلیس را «خواجۀ خواجگان» و «سرور مهجوران» (عین‌القضاة، 1 / 97) می‌خواند و از این جهت با حسین بن منصور حلاج موافق است و با آراء عین‌القضاة در این باب، نزدیكی و همسویی دارد (نك‍ : ﻫ د، ابلیس). تنها بخارایی كتابی به نام اصول الطریقة و فصول الحقیقة به او نسبت داده ‌است (ص 122).

مآخذ

 ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، قاهره، 1350 ق؛ بخاری، صلاح‌‌الدین، انیس الطالبین وعدة ‌‌السالكین، به كوشش خلیل ابراهیم صاری اوغلی و توفیق ﻫ. سبحانی، تهران، 1371 ش؛ جامی، عبدالرحمن، نفحات‌الانس، به كوشش محمود عابدی، تهران، 1370 ش؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به كوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1362 ش؛ خوارزمی، حسین، جواهرالاسرار و زواهرالانوار، به كوشش محمد جواد شریعت، اصفهان، 1366 ش؛ دولتشاه سمرقندی، تذكرة الشعراء، به كوشش محمد رمضانی، تهران، 1338 ش؛ ذهبی، محمد، العبر، به كوشش، فؤاد سید، كویت، 1961 م؛ سهروردی، عمر، عوارف المعارف، بیروت 1403 ق / 1983 م؛ شاه نعمت‌الله ولی، نورالدین، دیوان، به كوشش م. درویش، تهران، 1328 ش؛ صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیشابور (منتخب‌ السیاق عبدالغافر فارسی)، به كوشش محمدكاظم محمودی، قم، 1403 ق؛ عطار نیشابوری، فریدالدین، اسرارنامه، به كوشش صادق گوهرین، تهران، 1338 ش؛ همو، تذكرة الاولیاء، به كوشش محمد استعلامی، تهران، 1364 ش؛ علاءالدولۀ سمنانی، احمد، مصنفات فارسی، به كوشش نجیب مایل هروی، تهران، 1369 ش؛ علیشیرنوایی، مجالس النفائس، به كوشش علی‌اصغر حکمت، تهران، 1362 ش؛ عین‌القضاة همدانی، نامه‌ها، به کوشش علینقی منزوی و عفیف عسیران، تهران، 1362 ش؛ غزالی، محمد، احیاء علوم‌الدین، بیروت، دارالندوة الجدیدة، همو، كیمیای سعادت، به كوشش حسین خدیوجم، تهران، 1361 ش؛ غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیاء، لكهنو، 1290 ق؛ فرهنگ اقتصادی دهات و مزارع، استان خراسان، جهاد سازندگی، تهران، 1360 ش؛ فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، به كوشش محمود فرخ، مشهد، 1340 ش؛ كربلایی، حافظ حسین، روضات الجنان، به كوشش جعفرسلطان القرائی، تهران، 1344 ش؛ لاهیجی، محمد، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، به كوشش محمد رضا برزگر خالقی و عفت كرباسی، تهران، 1366 ش؛ معصوم‌علیشاه، محمد معصوم، طرائق الحقائق، به كوشش محمد جعفرمحجوب، تهران، 1339-1345 ش؛ میبدی، احمد، كشف الاسرار و عدة الابرار، به كوشش علی‌اصغر حكمت، تهران، 1357 ش؛ نامۀ دانشوران ناصری، قم، 1338 ش؛ نظامی عروضی، احمد، چهار مقاله، به كوشش محمد قزوینی، لیدن، 1327 ق / 1909 م؛ هجویری، علی، كشف المحجوب، به كوشش و. ژوكوفسكی، تهران، 1371 ش.

محمدجواد شمس

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: