صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادبیات عرب / ابوعمیثل /

فهرست مطالب

ابوعمیثل


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 9 اردیبهشت 1399 تاریخچه مقاله

اَبوعَمَیْثَل، عبدالله ‌بن خُوَیْلِد یا خُلَید (د 240 ق / 854 م)، شاعر، لغت‌شناس و کاتب دربار طاهریان. وی ظاهراً مولای مردی هـاشمی به نام عباس ‌بن محمد بود (مبرد، 733؛ نیز نک‍ : روایت پیچیدۀ ابن ابی‌طاهر، 164)، اما ابن ندیم (ص 54) او را مولای جعفر بن سلیمان نوشته است. او خود مدعی است که پدرش مولای بنی‌هاشم و جدّش سعد، مولای عباس ‌بن عبدالمطلب بوده است (ابن ندیم، همانجا). 
ابوعمیثل در میان بدویان قَیْن ‌بن جسر زاده شد و همانجا پرورش یافت و به زبان فصیح عرب مسلط شد (ابن ابی‌طاهر، ابن ندیم، همانجاها؛ ابوعبید بکری، 1 / 308) و از این‌رو اغلب به او نسبت اعرابی داده‌اند، اما به گفتۀ برخی، اصلش از ری بوده است (ابن ندیم، همانجا؛ قفطی، 4 / 143؛ ابن‌خلکان، 3 / 89؛ صفدی، 17 / 160) از زندگانی او، تا زمانی که وی به طاهریان پیوست، هیچ نمی‌دانیم. 
ابن‌ابی‌طاهر (همانجا) می‌نویسد: ابوعمیثل در زمانی که مأمون در خراسان بود (احتمالاً 193-202 ق)، از سوی خلیفه به عنوان شاعری تواناتر از جریر، به عبدالله ‌بن طاهر معرفی شد و به دربار او پیوست، اما روایات دیگر با گزارش ابن ابی‌طاهر مغایرت دارند. ابن معتز (ص 287) می‌نویسد که ابوعمیثل بر طاهر بن حسین (پدر عبدالله) وارد شد، دست او را بوسید و در ازای نکته‌ای دلنشین و مدحی زیبا، صله‌ای کلان گرفت. یک بار نیز امیر نسبت به شاعر خود دل‌چرکین شد، اما چون شاعر دل‌شکسته، در قطعه شعری کوتاه اظهار داشت که بارگاه او را ترک خواهد کرد، امیر بر سر رحم آمد و او را باز نزد خود فرا خواند و عزیز داشت. منابع دیگر نیز رابطۀ او را با طاهر بن حسین تأیید می‌کنند و ابن ندیم (همانجا) می‌نویسد: او نخست به خدمت طاهر بن حسین و آنگاه به خدمت فرزندش عبدالله درآمد. با اینهمه، حکایت دست‌بوسی امیر و صلۀ کلان را منابع متأخرتر، نه به طاهر که به عبدالله نسبت داده‌اند (همو، 54-55؛ ابوحیان، 4 / 130؛ شابشتی، 140؛ صفدی، همانجا). 
به هر حال، ابوعمیثل پس از طاهر در خدمت پسرش عبدالله بود (ابن ندیم، ابن خلکان، همانجاها) و به تربیت فرزندان وی همت گماشت (ابن ندیم، همانجا) و بنا به روایتی که خطیب تبریزی (1 / 3-4) نقل کرده، وی به همراه ابوسعید ضریر موظف بوده که شعر شاعرانی را که به دربار امیر مراجعه می‌کردند، نخست ارزیابی کرده، سپس اجازۀ انشاد بدهد. 
در 210 ق هنگامی که عبدالله از جانب مأمون، برای سرکوبی آشوبی که در مصر به پا خاسته بود، به سرکردگی سپاهی، عازم آن دیار شد، شاعر نیز با او به مصر رفت و به تقلید از ابونواس (ﻫ م) قصیده‌ای سرود که در آن به توصیف منازل مختلف میان عراق و مصر پرداخت (ابن ابی‌طاهر، همانجا). از این روایت بر می‌آید که شاعر پیش از آنکه عبدالله به امارت برسد، به دستگاه وی پیوسته بود. 
در 219 ق / 834 م، ابوتمام به خراسان رفت. چند گونه روایت در باب ملاقات ابوعمیثل با ابوتمام نقل شده است: به روایت صولی (ص 223-226) ابوتمام در قصیده‌ای عبدالله را ستود و آن را توسط ابوعمیثل به امیر رسانید؛ اما چون امیر در اعطای صله به او درنگ کرد، وی نامه‌ای گله‌آمیز در قالب شعر خطاب به ابوعمیثل سرود و در آن عبدالله را ستود. ابوعمیثل نیز در پاسخ او شعری به همان وزن و قافیه گفت. این روایت در الاغانی (ابوالفرج، 16 / 395) مفصل‌تر است: ابوتمام طی زمستان، دیرزمانی در خراسان بماند و تنها یک‌بار به بارگاه عبدالله رفت و وی را مدح گفت، اما چون از بر گرفتن صله‌ای که امیر نزد وی افکنده بود، خودداری کرد، عبدالله دل‌چرکین شد و دیگر صله‌ای به وی نبخشید. ابوتمام در این باب قصیده‌ای سرود که به دست ابوعمیثل رسید. او نیز از جانب امیر پوزش خواست و وعده داد که وی را بر سر لطف آورد و بدین کار موفق شد. 
قفطی (همانجا) می‌نویسد: ابوعمیثل که گویی ابوتمام را نمی‌شناخته، طبق وظیفه‌ای که برعهده داشته، نخست شعر او را می‌ستاند و چون برخی ابیات آن را مبهم می‌یابد، می‌پرسد: «چرا چیزی نمی‌گویی که همگان بفهمند؟» ابوتمام پاسخ می‌دهد: «چرا آنچه را می‌گویند، نمی‌فهمی؟» این پاسخ موجب شد که ابوعمیثل به جست‌وجو در احوال او برآمد و از شهرت و اعتبارش آگاه شد. پس برای انشاد شعر به بارگاه امیرش برد. این روایت در گزارش خطیب تبریزی اندکی تغییر می‌یابد. برپایۀ نوشتۀ او ابوعمیثل چنانکه گذشت، همکاری به نام ابوسعید ضریر نیز می‌یابد. به هر حال بیشتر این روایات دستخوش تناقضند (نک‍ : ﻫ د، ابوتمام). مثلاً بسی شگفت است که ابوعمیثل شاعر پرآوازه‌ای چون ابوتمام را نشناسد. 
از مجموعۀ اشعار شاعر اندکی بیش نمانده که فریتس کرنکو همه را در پایان المأثور (نک‍ : دنبالۀ مقاله) گرد آورده است؛ اما چنانکه گفته‌اند وی شاعری پرگوی بوده است و ابن ابی‌طاهر (همانجا) به دیوانی از او در 000‘1 صفحه (پوست) و صولی به دیوانی در 500 ورقه اشـاره کرده است (نک‍ : صفدی، 17 / 161). افزون بر دیوان شعر، 4 کتاب نیز بدو منسوب است: 
1. المأثور یا ما اتفق لفظه و اختلف معناه، که در 1925 م به کوشش فریتس کرنکو در لندن به چاپ رسیده است. این کتاب فرهنگی است که در آن مؤلف واژه‌هایی را بی‌نظم خاصی ذکر کرده و برای هر واژه توضیحی نیز داده است، اما گویی او بیشتر به کلماتی عنایت داشته که دارای چند معنی بوده‌اند. وی در تأیید معانی واژه‌ها به اشعار یا اقوال لغت‌شناسان و نحودانان نیز استشهاد می‌کند (ابوعمیثل، جم‍‌ )؛ 2. معانی الشعر؛ 3. التشابه؛ 4. الابیات السائرة، که جز نامی از 3 کتاب اخیر برجای نمانده است (ابن‌ندیم، 55؛ قفطی، 4 / 144؛ ابن خلکان، 3 / 90؛ صفدی، همانجا). 

مآخذ

 ابن‌ابی‌طاهر، طیفور، احمد بن طاهر، کتاب بغداد، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری، قاهره، 1368 ق / 1949 م؛ ابن خلکان، وفیات؛ ابن معتز، طبقات الشعراء، به کوشش عبدالستار احمد فراج، قاهره، 1968 م؛ ابن ندیم، الفهرست؛ ابوحیان توحیدی، علی ‌بن محمد، البصائر والذخائر، به کوشش ابراهیم کیلانی، دمشق، 1385 ق / 1966 م؛ ابوعبید بکری، عبدالله ‌بن عبدالعزیز، سمط اللآلی، به کوشش عبدالعزیز المیمنی، قاهره، 1354 ق / 1936 م؛ ابوعمیثل، عبدالله ‌بن خویلد، المأثور، به کوشش فریتس کرنکو، لندن، 1925 م؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، قاهره، وزارت الثقافة والارشاد القومی؛ خطیب تبریزی، یحیی‌ بن علی، شرح دیوان الحماسة، بولاق، 1296 ق؛ شابشتی، علی‌ بن محمد، الدیارات، به کوشش کورکیس عواد، بغداد، 1386 ق / 1966 م؛ صفدی، خلیل‌ بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش دُرُتئاکراوولسکی، بیروت، 1401 ق / 1981 م؛ صولی، محمد بن یحیی، اخبار ابی تمام، به کوشش خلیل محمود عساکر و دیگران، بیروت، 1981 م؛ قفطی، علی‌ بن یوسف، انباه الرواة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1973 م؛ مبرد، محمد بن یزید، الکامل، به کوشش محمد ااحمد دالی، بیروت، 1406 ق / 1986 م. 

زهرا خسروی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: