ابوعمرو دانی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 8 اردیبهشت 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/224896/ابوعمرو-دانی
جمعه 19 اردیبهشت 1404
چاپ شده
6
اَبوعَمْرِودانی، عثمان بن سعید بن عثمان اموی قرطبی دانی (371- شوال 444 ق / 981- فوریۀ 1053 م)، مُقری و محدث بزرگ اندلس. خاندان وی که از موالی حاکمان اموی اندلس بودند، از روستای قوتّه راشَه واقع در حومۀ قرطبه برخاستند (نک : ابن بشکوال، 2 / 405؛ ذهبی، معرفة، 1 / 325). ابوعمرو به ابن صیرفی نیز شهرت داشته است (حمیدی، 2 / 483).اطلاعات اندکی که از شرح حال ابوعمرو داریم برگرفته از نوشتهای به قلم خود اوست که یاقوت آن را نقل کرده است (12 / 125-127). بنابراین گزارش و دیگر منابع، ابوعمرو در 14سالگی تحصیل علم را آغاز کرد. نخست سالیانی به حلقۀ درس عالمان و محدثان بزرگ قرطبه پیوست، تا آنکه در محرم 397 راهی مشرق شد (حمیدی، همانجا؛ ابنبشکوال، 2 / 405، 407). وی 4 ماه در قیروان اقامت کرد و نزد جمعی از شیوخ آن دیار حدیث فرا گرفت (همو، 2 / 406؛ یاقوت، 12 / 126؛ ذهبی، تاریخ، 11 / 384). در شوال همان سال به مصر درآمد و تا موسم حج 398 ق در آنجا ماندگار شد (یاقوت، ذهبی، همانجاها). در همین سال حج گزارد و در مکه اقامت کرد و از محدثان برجستۀ حجاز حدیث، فقه، ادبیات و دانشهای دیگر آموخت (ابن بشکوال، همانجا؛ یاقوت، 12 / 127). آنگاه از مکه به مصر بازگشت و پس از اندک زمانی راهی مغرب شد و در مسیر سفر چند ماهی در قیروان اقامت گزید (همانجا).بازگشت ابوعمرو به قرطبه در 399 ق با آغاز شورش بربرها بر زمامداران اموی ــ که به انقراض سلسلۀ آنان انجامید ــ همزمان گردید (ابن بشکوال، 2 / 407). حدود 4 سال در زادگاهش به سر برد و پس از آن 7 سال در سَرَقُسْطه اقامت کرد. سپس به وُطّه و در 409 ق به دانیه سفر کرد و همان سال به میورقه رفت و 8 سال در آنجا بماند. سرانجام ابوعمرو در 417 ق به دانیه رفت و تا آخر عمر در همانجا زیست و به تعلیم و تدریس و تألیف روزگار سپری ساخت (یاقوت، همانجا).ابوعمرو در نیمۀ شوال 444 درگذشت و بنا به وصیت خود او، ابومحمد عبدالله بن خمیس انصاری بر او نمازگزارد و در مقبرۀ باب انداره به خاک سپرده شد (ابن بشکوال، همانجا؛ یاقوت، 12 / 127- 128؛ ابن ابار، 2 / 801).دقت در ضبط، توانمندی حافظه و هوش سرشار از ویژگیهای ابوعمرودانی برشمردهاند (ابن بشکوال، 2 / 406؛ قفطی، 2 / 341- 342؛ ذهبی، سیر، 18 / 80). قطعاتی که از ارجوزۀ اعتقادی وی در دست است، از تعصب شدید مذهبی و عرق دینی اوحکایت دارد (نک : همان، 18 / 81-83). زهد و پارسایی او را میتوان تا حدودی تحت تأثیر ویژگیهای روحانی و سجایای اخلاقی استادانش، به ویژه ابن ابی زمنین (ه م) دانست (نک : مرعشلی، 28).
ابوعمرودانی استادان اندلسی، مصری، حجازی، شامی و عراقی بسیار دیده بود که تهیۀ فهرست جامعی از آنان میسر نیست و منابع موجود تنها به ذکر نام بعضی از مشهورترین ایشـان پرداختهانـد (نک : حمیدی، 2 / 483-484؛ ابن بشکوال، 2 / 405-406؛ یاقوت، 12 / 126-127؛ نیز نک : آثار خطی، شم 8). در میان شیوخ وی، ابوالمطرف عبدالرحمن بن عثمان قشیری زاهد، جایگاه ویژهای دارد، زیرا ابوعمرو بیش از مجموع احادیثی که از دیگران نقل کرده، احادیث او را در آثار خود آورده است.ابن ابی زمنین، محدث بزرگ اندلس نیز در شمار مشایخ حدیث وی بوده است (نک : حمیدی، 1 / 100). همچنین ابوالعباس احمد بن محمد، بدر قاضی (ابوعمرو، السنن، برگ 180 ب)، ابومحمد عبدالرحمن بن عمرو بن محمد معدل (همان، برگ 4 ب)، عبدالوهاب بن احمد بن حسن بن منیر خشّاب (همان، برگ 183 الف)، احمد بن ابراهیم بن فراس معدل مکی (همان، برگ 173 ب) و ابوالحسن علی بن محمد قابسی (همان، برگ 169 ب) از دیگر مشایخ او در حدیثند.از استادان وی در قرائت، نامدارتر از همه، طاهر بن عبدالمنعم ابن غلبون (د 399 ق) بود که ابوعمرو قرآن را به چند روایت از روایات مشهور قراء سبع همچون حفص از عاصم نزد او ختم کرده بود (همو، التیسیر، 14؛ ابن جزری، غایة، 1 / 339). از شیوخ دیگر وی در قرائت که در مقدمۀ التیسیر از آنان نام برده (ص 10-16)، ابوالفتح فارس بن احمد حمصی، ابوالقاسم خلف بن ابراهیم خاقانی و ابوالقاسم عبدالعزیز بن جعفر، معروف به ابن ابی غسّان را باید نام برد. ابومسلم محمد بن احمد کاتب بغدادی نیز استاد دیگر وی در حدیث و قرائت است که ابوعمرو نزد او کتاب السبعۀ ابن مجاهد را استماع کرده است (ابن جزری، همان، 1 / 503-504).
جمع کثیری از مُقریان، محدثان، فقیهان و ادیبان اندلس، به ویژه اهل دانیه، ازابوعمرو بهرۀ علمی گرفتهاند. وی پس از بـازگشت از سفـر مشرق در میورقه (نک : مرعشلی، 30)، المریه (نک : ضبی، 412) و دیگر شهرهای اندلس، به خصوص دانیه، بر مسند افادت تکیه زد و شاگردان بسیاری را در علم قرائات و دیگر زمینهها پرورش داد (برای فهرست اسامی آنان، نک : ذهبی، معرفة، 1 / 327، تذکرة، 3 / 1120؛ ابنجزری، همان، 1 / 504).3 تن از مشهورترین آنان، مقریانی هستند که خود در اندلس حوزههای قرائت تشکیل دادهاند: یکی، فرزندش ابوالعباس احمد (د 471 ق) است که پس از پدر در دانیه بر مسند اقراء تکیه زد (ابن بشکوال، 1 / 65؛ ابن جزری، همان، 1 / 80)؛ دیگری، ابوداوود سلیمان ابن نجاح مغربی، شیخ القراء بلنسیه (د 496 ق) است که مدت مدیدی در ملازمت ابوعمرودانی به سر برد و بیشتر تألیفات وی را از خود او استماع کرد و آثار ابوعمرودانی را در سراسر اندلس رواج داد (نک : ابن بشکوال، 1 / 203-204؛ ابن خیر، 28- 29، 34، 72-74؛ ابن جزری، همان، 1 / 316-317، النشر، 1 / 58-61)؛ سومی، ابوعبدالله محمد بن عیسی تجیبی طلیطلی، معروف به مغامی (د 485 ق) است که در اشبیلیه به تدریس قرائت اشتغال داشت (نک : همو، غابة، 2 / 224-225).شهرت ابوعمرودانی به عنوان مُقری و تألیفات مشهور او در علم قرائت، مقام علمی او را در حدیث از نظرها دور داشته است. این در حالی است که منابع کهن از او به عنوان محدثی بزرگ که از مغرب به مشرق در طلب حدیث سفر کرده است، یاد میکنند (حمیدی، 2. / 483-484؛ ابن بشکوال، 2 / 405-407؛ ضبی، 411-412). تألیف شناخته شدۀ او در حدیث کتاب السنن الواردة فی الفتن است که بنا به گفتۀ ذهبی (سیر، 18 / 81) گواه تبحّر او در علم حدیث است. ابوعمرو در این تألیف، کتاب جامعی در باب روایات مربوط به حوادث آخر الزمان و فساد روزگار و «اَشراط الساعة» گرد آورده است.
رونق فراوان حوزههای تدریس قرائت در مشرق اسلامی، ابوعمرودانی را که در طلب دانش به شرق آمده بود، سخت شیفته گردانید و او را بر آن داشت تا قرائت را رشتۀ تخصصی خود قرار دهد. وی در کتاب طبقات القراء، زندگی نامه و شیوخ و تلامیذ و فهرست آثار همۀ قاریان و مقریان را از صحابه و تابعین گرفته، تا عصر خود به ترتیب الفبایی گرد آورد (نک : ابن خیر، 72؛ ابن جزری، همان، 1 / 505) و همین تتبع و پی جوییِ سیر تاریخی و تحول علم قرائات که ابوعمرو در تألیف این کتاب رنج آن را برخود هموار ساخت، آنچنان دانش و بینشی، برای وی فراهم آورد که توانست پس از این مجاهد (ه م) جایگاهی بلند در علم قرائات به خویش اختصاص دهد (نک : قسطلانی، 1 / 109- 114)؛ چنانکه یک سده بعد، ابن خیر اشبیلی از بین 76 فقره کتابهای درسی قرائات که نزد استادان و مشایخِ خود خوانده، 16 مورد از تألیفات ابوعمرودانی را در فهرسۀ خود آورده است (ص 28- 29، 40-41، 72-74). نیز بنا به گزارش ذهبی (تذکرة، 3 / 1121، تاریخ، 11 / 386) در طی قرنها، قاریان و مقریان همه بر نوشتههای ابوعمرو اعتماد میکرده و به تبحر وی در علوم قرآنی اذعان داشتهاند (نیز نک : ابن خلدون، 1 / 347؛ مقری، 2 / 341).ابوعمرو بر ترویج هر چه بیشتر قرائات هفتگانه همت گماشت. وی تمامی طرق و روایات مشهور و غیر مشهور قرائات سبعه را که در زمان او از 500 طریق میگذشت، استقصا کرد و در کتاب جامع البیان گرد آورد و به شرح و بسط آنها پرداخت. ابن جزری این کتاب را که از منابع عمدۀ اوست، کتابی بیمانند وصف میکند ( النشر، 1 / 61). ابوعمرو در جهت تثبیت قرائات هفتگانه در کتابش المحتوی علی القراءات الشواذ، حتی قرائت یعقوب حضرمی را که استادش ابن غلبون وی را به عنوان قاری هشتم، معرفی میکرده (نک : ه د، 4 / 363) و نیز قرائت ابوجعفر یزید بن قعقاع را با همۀ قدمتی که داشت (نک : ذهبی، معرفة، 1 / 58- 62) در زُمرۀ قرائات شاذ جای داد.ابوعمرو خود نیز اختیاراتی در قرائت داشت که در برخی مواضع التیسیر (ص 21، 22، جم ) گاه با ذکر ادلۀ گزینش خود، بدانها اشاره کرده است. ویژگیها و مزیتهای التیسیر، از قبیل جامع بودن، روان بودن متن، سهولت حفظ و یادگیری و کارآمد بودن آن برای مبتدیان و آموختگان از یک سو و راویانی که مستقیماً این کتاب را از مؤلف آن روایت میکردند از سوی دیگر، موجب شهرت این کتاب گردید. در حالی که کتاب التذکرة فی القراءات الثمان، اثر ابن غلبون که از جهت طرح و تبویب الگوی کار ابوعمرو در التیسیر بوده، از محدودۀ مصر فراتر نرفته (نک : ه د، همانجا) و کتاب العنوان تألیف مقری معاصر وی ابوطاهر اسماعیل بن خلف انصاری اندلسی (د 455 ق) که حتی در چند مورد کاملتر و دقیقتر از التیسیر بوده (زاهد، 12-13)، چندان شهرتی کسب نکرده است.کتاب التیسیر بارها توسط علمای علم قرائت شرح شده (برای شروح آن، نک : مرعشلی، 39) و 2 سده پس از ابوعمرو، شاطبی (د 590 ق) التیسیر را در قصیدۀ مشهورش حرز الامانی و وجه التهانی (معروف به شاطبیه) به نظم آورد و شهرت التیسیر را دو چندان گردانید. شهرت التیسیر و شکل منظوم آن شاطبیه، رفته رفته به جایی رسید که در اواخر سدۀ 8 و اوایل سدۀ 9 ق دیگر این تصور در حوزههای علمیه و محافل قرائات به وجود آمده بود که قرائت معتبر و متواتری در غیر این 2 کتاب وجود ندارد (نک : ابن جزری، تحبیر، 7). امروزه وجود صدها نسخۀ دست نوشته از کتاب التیسیر در کتابخانههای جهان که در سدههای مختلف استنساخ شدهاند (مثلاً 248 نسخه در الفهرس الشامل، القراءات، 1 / 33-73)، خود بهترین گواه بر رواج پیوستۀ این کتاب از زمان مؤلف تاکنون میباشد. چنانکه در دوران معاصر، زمانی که خاورشناسان درصدد چاپ و نشر برخی منابع علم قرائات برآمدند، کتاب التیسیر را به جهت اعتبار و شهرت بینظیر و فراوانی نسخههای خطی آن، برای این منظور انتخاب کردند (نک : پرتسل، «د، ط»). نقش ابوعمرو در تجدید و احیای علوم قرآنی در آغاز سدۀ 5 ق منحصر به علم قرائات نبود. وی علم رسم المصحف را نیز که در ارتباط تنگاتنگ با علم قرائات است، وجهۀ همت خویش قرار داد. در زمان او کاتبان مصاحف و دیگر دست اندرکاران علوم قرآنی از علم رسم المصحف روی گردان شده و به ثبت و ضبط اسناد و روایات مربوط به آن نمیپرداختند و در نگارش نسخههای قرآن به درایت خود بسنده میکردند (نک : ابوعمرودانی، المقنع، 2). ابوعمرو در این زمینه کتاب المقنع فی رسم مصاحف الامصار را تألیف کرد که مانند التیسیر از ساختار تعلیمی برخوردار بود و همان ویژگیهای التیسیر را داشت. این کتاب را نیز شاطبی در قصیدۀ رائیۀ معروفش عقلیلة اتراب القصائد فی اسنی المقاصد به نظم کشید و شهرت گستردهای نصیب آن گردانید، چنانکه در الفهرس الشامل (رسم المصاحف، 17-34)، 113 نسخه از این منظومه نشان داده شده و 13 مورد از شروح آن معرفی گردیده است.در وقف و ابتداء که پیوند نزدیک با علم قرائات دارد، ابوعمرو کتاب المکتفی را تألیف کرده است که خود وی در مقدمه (ص 129) به ساختار درسی کتاب و کارآیی آن برای مبتدیان و آموختگان اشاره دارد (نیز نک : مرعشلی، 92-96، 102- 113). در مباحث خاص علم تجوید نیز ابوعمرو تألیفات متعددی داشته که برخی از آنها به صورت چاپی یا خطی موجودند.
ابوعمرودانی در زمینۀ علوم قرآنی و حدیث آثار سودمند فراوانی از خود برجای نهاده که گویا شمار آنها افزون بر 100 عنوان بوده است (نک : ضبی، 412؛ ذهبی، تذکرة، همانجا، معرفة، 1 / 327- 328).
1. التیسیر فی القراءات السبع، به کوشش پرتسل، استانبول، 1349 ق / 1930 م؛ 2. الفرق بین الضاد و الظاء فی کتاب الله، به کوشش محسن جمالالدین، بغداد، 1390 ق؛ 3. المحکم فی نَقَط المصاحف، به کوشش عزت حسن، دمشق، 1960 م؛ 4. المقنع فی معرفة مرسوم مصاحف اهل الامصار، به کوشش محمد احمد دهمان، دمشق، 1358 ق؛ 5. المکتفی فی الوقف و الابتداء، به کوشش یوسف عبدالرحمن مرعشلی، بیروت، 1407 ق؛ 6. النقط، مختصری است در باب نَقْط (اعرابگذاری) و شَکْل (زیر و زبر گذاری) قرآن مجید که ابوعمرودانی آن را ذیل کتاب المقنع قرار داده است. این کتاب به ضمیمۀ المقنع به چاپ رسیده است.
1. الادغام الکبیر، که موضوع آن مجموعۀ ادغامهای کبیر ویژۀ قرائت ابوعمرو بصری است و نسخههایی از آن در موزۀ بریتانیا، کتابخانۀ شهید علی در ترکیه و کتابخانۀ جامع زیتونه در تونس موجود است (GAS, IX / 42; GAL, S, I / 720؛ ریو، شم 92)؛ 2. الاشارة بلطیف العبارة، که نسخهای از آن در اسکندریه (سید، 1 / 6) و نسخهای دیگر در کتابخانۀ نجیب پاشا در ترکیه موجود است (ششن، 1 / 268؛ الفهرس الشامل، القراءات، 1 / 30)؛ 3. الاهتداء فی الوقف و الابتداء. نسخههایی از این اثر در برخی کتابخانهها از جمله در کتابخانۀ ازهریه موجود است (مرعشلی، 37)؛ 4. الایجاز و البیان فی اصول قراءة نافع. بخشهایی از آن در کتابخانۀ ملی پاریس موجود است (دوسلان، شم 592(3))؛ 5. البیان فی اختلاف ائمة الامصار و اتفاقهم فی عدد آیِ القرآن. نسخهای از آن در دانشگاه ریاض موجود است (اسحاق، 1 / 34-35)؛ 6. التحدید فی الاتقان و التجوید. 3 نسخه از این کتاب را بروکلمان نشان داده (GAL, S، همانجا) و یک نسخه نیز در آستان قدس (آستان، 2 / 1) موجود است؛ 7. تذکرة الحافظ لتراجم القرّاء السبعة و اجتماعهم و اتفاقهم فی حروف الاختلاف. نسخهای از آن در کتابخانۀ افیون قره حصار در ترکیه موجود است (ششن، 1 / 269)؛ 8. الترجمة. این کتاب حاوی فهرست شیوخ ابوعمرو و سلسلۀ اسانید قرائات اوست که نسخهای از آن در مجموعۀ قوله (GAL, I / 517) یافت میشود؛ 9. التقریب النافع فی الطرق العشرة لنافع. نسخهای از آن در کتابخانۀ ملی پاریس موجود است ( دوسلان، 4532(3)؛ نیز نک : پرتسل، 46)؛ 10. جامع البیان فی القراءات السبع (وطرقها) المشهورة (والغربیة) ذهبی، همان، 1 / 327؛ ابن جزری، غایة، 1 / 505). این کتاب در 30 باب تنظیم شده (برای عناوین ابواب، نک : بانکیپور، شم 1214) و نسخههای متعددی از آن در کتابخانههای خدابخش، نور عثمانیه و دارالکتب مصر موجود است (GAL; GAL, S, I / 719، همانجا؛ الفهرس الشامل، القراءات، 1 / 75-76)؛ 11. السنن الواردة فی الفتن، یا الفتن و الملاحمِ (ابن جزری، همانجا)، که نسخۀ خطی آن در کتابخانۀ ظاهریه و تصویر آن در کتابخانۀ مرکز موجود است؛ 12. شرح القصیدة الخاقانیة، شرحی است بر قصیدۀ ابو مزاحم موسی بن عبیدالله خاقانی (د 325 ق) که در 51 بیت، در تجوید و قرائات سروده شده و نسخههای متعددی از آن موجود است (نک : مرعشلی، 40-41)؛ 13. مفردات القرّاء السبعة (ابن جزری، همانجا). نسخهای از آن در درالکتب مصر موجود است (خدویه، 1 / 114)؛ 14. الموضح فی الفتح و الامالة، که در آن شیوۀ قرّاء سبعه و موارد اختلافاتشان را با یکدیگر در موضوع اماله مورد بررسی قرار داده است (نک : پرتسل، 234). نسخههایی از این کتاب در کتابخانههای ازهریه (ازهریه، 1 / 148) و ملی پاریس ( دوسلان، شم 4202(2) )موجود است؛ 15. نَقط المصاحف. نسخههایی از این اثر در کتابخانههای ظاهریه، دانشگاه ابوظبی، دارالکتب مصر و کتابخانۀ ملی پاریس موجود است ( الفهرس الشامل، رسم المصاحف، 14؛ برای عناوین دیگر آثار خطی و یافت نشده، نک : مرعشلی، 35-44).
آستان قدس، فهرست؛ ابن ابار، محمد بن عبدالله، التکلمة لکتاب الصلة، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، 1375 ق / 1956 م؛ ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک، الصلة، قاهره، 1966 م؛ ابن جزری، محمد بن محمد، تحبیر التیسیر، بیروت، دارالکتب العلمیة؛ همو، غایة النهایة، به کوشش گ. برگشترسر، قاهره، 1351 ق / 1932 م؛ همو، النشر فی القراءات العشر، به کوشش علی محمد ضباع، قاهره، مکتبة مصطفی محمد؛ ابن خلدون، عبدالرحمن، المقدمة، بیروت، دارالفکر؛ ابن خیر اشبیلی، محمد، فهرسة، به کوشش فرانسیسکو کودرا، بغداد، 1382 ق / 1963 م؛ ابوعمرودانی، عثمان بن سعید، التیسیر فی القراءات السبع، به کوشش اتوپرتسل، استانبول، 1930 م؛ همو، السنن الواردة فی الفتن، شم 314 حدیث کتابخانۀ ظاهریه، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز؛ همو، المقنع فی معرفة مرسوم مصاحف الامصار، به کوشش محمد احمد دهمان، دمشق، 1403 ق / 1983 م؛ همو، المکتفی، به کوشش یوسف عبدالرحمن مرعشلی، بیروت، 1407 ق / 1987 م؛ ازهریه، فهرست؛ اسحاق، علی شواخ، معجم مصنّفات القرآن الکریم، ریاض، 1403 ق / 1983 م؛ پرتسل، اتو، مقدمه بر التیسیر (نک : هم ، ابوعمرودانی)؛ حمیدی، محمد بن ابی نصر، جذوة المقتبس، به کوشش ابراهیم ابیاری، 1403 ق / 1983 م؛ خدویه، فهرست؛ ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، نسخة عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز؛ همو، تذکرة الحفاظ، حیدرآباد دکن، 1377 ق؛ همو، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، 1405 ق / 1984 م؛ همو، معرفة الفرّاء الکبار، به کوشش محمد سید جادالحق، قاهره، 1387 ق / 1967 م؛ زاهد، زهیر و خلیل عطیه، مقدمه بر العنوان فی القراءات السبع ابوطاهر اسماعیل بن خلف انصاری، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ سید فؤاد، فهرس المخطوطات المصورة، قاهره، 1954 م؛ ششن، رمضان، نوادر المخطوطات العربیة فی مکتبات ترکیا، بیروت، 1975 م؛ ضبی، احمد بن یحیی، بغیة الملتمس، قاهره، 1967 م؛ الفهرس الشامل للتراث العربی الاسلامی المخطوط، به کوشش موسسة آل البیت، عمان، 1406-1407 ق؛ قسطلانی، احمد بن محمد، لطائف الاشارات لفنون القراءات، به کوشش عامر سید عثمان و عبدالصبور شاهین، قاهره، 1392 ق / 1972 م؛ قفطی، علی بن یوسف، انباء الرواة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1371 ق / 1952 م؛ مرعشلی، یوسف عبدالرحمن، مقدمه بر المکتفی (نک : هم ، ابوعمرودانی)؛ مقری تلمسانی، احمد بن محمد، نفخ الطیب، به کوشش یوسف محمد بقاعی، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ یاقوت، ادبا، نیز:
Bankipore; De Slane; GAL; GAL, S; GAS; Pretzl, O., «Die Wissenshaft der Koranlesung», Islamica, Leipzig, 1934 vol. VI; Rieu, Ch., Supplement to the Catalogue of the Arabic Manuscripts … , London, 1894.
محمدعلی لسانی فشارکی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید