ابوعلی ضریر نیشابوری
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 15 آبان 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/224876/ابوعلی-ضریر-نیشابوری
پنج شنبه 12 تیر 1404
چاپ شده
6
اَبوعَلیِ ضَریرِ نِیْشابوری، حسن بن مظفر، ادیب، شاعر و لغوی سدۀ 5 ق / 11 م. اصل ابوعلی از نیشابور است، اما او خود در خوارزم زاده شد (یاقوت، 9 / 193) و احتمالاً همانجا به کسب علم پرداخت، تا آنکه در ادب و لغت مهارت یافت. یاقوت، یکجا (7 / 6) از او به عنوان حافظ یاد کرده و گوید از اسماعیل بن عبدالله میکالی (د 362 ق)، حدیث شنیده است. ابن ارسلان در تاریخ خوارزم، ابوعلی را بسیار ستوده و او را از شاعران پیشگام، مربی و مدرس آن دیار دانسته است که شاگردان بسیاری به دست وی پرورش یافتند (همو، 9 / 191-192). یکی از این شاگردان، علی بن عراق صناری خوارزمی (د 539 ق) است که ادب را نزد ابوعلی فرا گرفت (همو، 14 / 63). ابوعلی را استاد زمخشری دانستهاند (همو، 9 / 192؛ صفدی، 12 / 272؛ سیوطی، 1 / 526؛ طاش کوپریزاده، 2 / 89). میدانیم که زمخشری در 467 ق زاده شد و اگر سال وفات ابوعلی را به استناد نظر ابنارسلان 442 ق بدانیم، در این صورت زمخشری 25 سال پس از مرگ ابوعلی به دنیا امده است! پس ابوعلی نمیتواند استاد زمخشری بوده باشد. دست کم دو احتمال به نظر میرسد: یکی آنکه استاد زمخشری، ابوالحسن علی بن مظفر نیشابوری (نک : یاقوت، 19 / 127؛ سیوطی، 2 / 279) بوده باشد، نه ابوعلی حسن بن مظفر؛ دیگر آنکه سخن ابنارسلان دربارۀ سال وفات ابوعلی اشتباه باشد. زیرا باخرزی (2 / 1094-1096) از این شاعر با نام حسین یا حسن ابن مظفر نیشابوری یاد کرده است که نظامالملک را در خوارزم سخت ستوده و در شعرش صریحاً به لقب «نظام» او اشاره کرده است، از اینرو باید این شعر، پس از دریافت این لقب، یعنی پس از 455 ق و رسیدن او به مقام وزارت آلبارسلان، سروده شده باشد. از طرف دیگر ابوعلی را فرزندی به نام ابوحفص عمر است که در 532 ق در گذشته است که فاصلۀ طولانی 90 سال میان مرگ پدر و پسر بعید مینماید (نک : بستانی، 4 / 475). نیز دیده شد که مدت زمان میان وفات ابوعلی با شاگردش ابن عراق سخت دراز است. حال اگر همۀ این احوال در نظر گرفته شود، میتوان پنداشت که وفات ابوعلی ضریر، سالها پس از 442 ق روی داده است و اگر بپذیریم که وی اولین استاد زمخشری در ادب بوده، زمان مرگ او را باید پس از 470 ق دانست. گویا ابوعلی با واحدی نیشابوری (د 468 ق) صاحب اسباب النزول ارتباط داشته، زیرا برخی از اشعار او را مستقیماً روایت کرده است (یاقوت، 12 / 260-262). ابوعلی ذیلی بر کتاب تتمة الیتیمۀ ثعالبی نوشت و همچون وی با ذکر گزیدهای از شعرها و نوشتههای خود، کتاب را پایان برد. یاقوت خود این کتاب را دیده، ولی گوید که نام آن را نیافته و چند قطعه از نظم و نثر او را نقل کرده است (9 / 139- 197). نثر ابوعلی در عین سادگی و روانی متأثر از سبک ابن عمید است و در آن انواع صنایع لفظی و جملههای معترضۀ دعایی به چشم میخورد (طه، 349). ابوعلی با فروتنی اعتراف میکند که فریفتۀ نظم و نثر خود نیست (یاقوت، 9 / 193)، اما در همین اشعار اندک که در مدح و غزل از وی باقی مانده، تشبیهات رسایی آمده است. در مدح نظامالملک، او را حتی برتر از بزرگمهر، وزیر معروف انوشیروان، دانسته است (نک : باخرزی، همانجا؛ طه، 101-102). به گفتۀ صفدی (12 / 272) شعر او متوسط بوده است. ابوحفص فرزند ابوعلی نیز همچون پدر ادیب بوده است. یاقوت 4 بیت از شعر او را در مدح پیامبر اکرم (ص) نقل کرده است (9 / 192). سماوی در کتاب الطلیعة من شعراء الشیعة، 3 بیت دیگر (در موضوع غدیرخم) بر آن افزوده و بیآنکه اشارهای به مأخذ آن کند، اشعار را به ابوعلی ضریر نسبت داده است و از این راه خواسته تا وی را در زمرۀ شاعران شیعی مذهب قلمداد کند (نک : امین، 5 / 312). امینی (4 / 300) که به گونهای دچار خلط شده است، ابوعلی ضریر را با ابوعلی بصیر (ﻫ م) که ابن شهر آشوب او را از شاعران تقیه کنندۀ اهل بیت (ع) برشمرده، یکی دانسته است. از نام آثار ابوعلی چنین برمیآید که وی در لغت، ادب و رجال دست توانایی داشته است. آثار وی که اثری از آنها در دست نیست، اینهاست: تهذیب اصلاح المنطق ابنسکیت (یاقوت، 9 / 192-193)؛ تهذیب دیوان الادب، که جزء کهنترین کارهایی است که بر دیوان الادب فارابی (د 350 ق) انجام گرفته است (عمر، 7)؛ دیوان رسائل؛ دیوان شعر، در 2 مجلد؛ ذیل تتمة الیتیمة؛ زیـادات اخبـار خوارزم؛ محاسن من اسمه الحسن (نک : یاقوت، صفدی، همانجاها؛ سیوطی، 1 / 526؛ حاجی خلیفه، 1 / 108، 775، 785؛ بغدادی، 1 / 275).
امین، محسن، اعیان الشیعة، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ امینی، عبدالحسین، الغدیر، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ باخرزی، علی بن حسن، دمیة القصر، به کوشش محمد تونجی، دمشق، 1392 ق / 1972 م؛ بستانی، بغدادی، هدیه؛ حاجی خلیفه، کشف؛ سیوطی، بغیة الوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1384 ق / 1964 م؛ صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش رمضان عبدالتواب، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ طاش کوپریزاده، احمد بن مصطفی، مفتاح السعادة، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ طه، هند حسین، الادب العربی فی اقلیم خوارزم، بغداد، 1976 م؛ عمر، احمد مختار، مقدمه بر دیوان الادب فارابی، قاهره، 1394 ق / 1974 م؛ یاقوت، ادبا.
احمد بادکوبۀ هزاوه
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید