ابوعلی اردستانی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 8 اردیبهشت 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/224856/ابوعلی-اردستانی
جمعه 7 اردیبهشت 1403
چاپ شده
6
اَبوعَلیِ اَرْدِسْتانی، مشهور به دهدار. او از داعیان مشهور اسماعیلی در سدۀ 5 ق و از جملۀ نخستین یاران نزدیک حسن صباح بود. ابوعلی در زواره از توابع اردستان زاده شد و در همانجا پرورش یافت و بعدها دعوت حسن صباح را پذیرفت. او در 485 ق / 1092 م که حسن صباح قلعۀ الموت را جایگاه اصلی خود کرده بود، از جانب وی به عنوان داعی و رئیس مبلغان ناحیۀ قزوین و طالقان معین شد. در همین سال ملکشاه سلجوقی بیمناک از قدرت روزافزون اسماعیلیان و استقرار حسن صباح در الموت، یکی از سرکردگان سپاه خود به نام امیرارسلانتاش را که ولایت رودبار در اقطاع او بود، به دفع حسن صباح و سرکوب پیروان او گسیل داشت. در این هنگام یاران حسن و فدائیان او بیش از 70 تن نبودند و او با این عده از عهدۀ مقابله با امیر ارسلانتاش برنیامد، پس کس نزد ابوعلی فرستاد و از او یاری خواست. ابوعلی 300 تن از پیروان خود را که همگی از مردم قزوین، طالقان و کوه برّه (احتمالاً منجیل امروزی) بودند، با اسلحه و ادوات جنگی به کمک حسن فرستاد (جوینی، 3 / 201- 202؛ رشیدالدین، 109) و به این ترتیب حسن صباح موفق شد در آخر شعبان 485 لشکر ارسلان تاش را به هزیمت و گریز وا دارد (جوینی، 3 / 202؛ حافظ ابرو، 202). یاران حسن در پایان این ماجرا غنایم بسیار از سلاح و لباس و غذا به چنگ آوردند و آسایشی برایشان پدید آمد (ابوالقاسم کاشانی، 131؛ رشیدالدین، همانجا). در منابعی که از اسماعیلیه یاد شده، بیش از این از کارهای ابوعلی اردستانی ذکری به میان نیامده و تنها در بیان احوال حسن به هنگام مرگ، باز از او یاد شده است. به تصریح این منابع حسن در ربیعالآخر 518 بیمار شد، اما تا چندی ضعف خود را آشکار نکرد و چون ناتوانی بر او چیره شد، به ناگزیر پیکی به لُمسّر (قس: حافظ ابرو، 217، که آن را لمبسر ضبط کرده است) فرستاد و کیابزرگ امید را از آنجا به الموت فرا خواند. سپس وی را به جانشینی خود منصوب کرد و ابوعلی اردستانی را در دست راست وی نشاند و کار دعوت را به او سپرد و مقرر کرد که با مشاوره و صلاح دید یکدیگر به تدبیر امور بپردازند (جوینی، 3 / 215؛ ابوالقاسم کاشانی، 153؛ خواندمیر، 229). در دوران حکومت کیابزرگ امید، ابوعلی از کارگزاران و مشاوران عالیرتبۀ او بود و نشانههایی در دست است که او فرماندهی حملاتی بر ضد مخالفان اسماعیلی را برعهده داشته است (ابوالقاسم کاشانی، 157). از نوشتۀ جوینی (3 / 235-236) برمیآید که ابوعلی پس از مرگ به چنان شهرتی نزد مخالفان اسماعیلیه دست یافت که او را همطراز حسن صباح و کیابزرگ امید میشمردند.
ابوالقاسم کاشانی، عبدالله بن علی، «تاریخ اسماعیلیه»، زبدة التواریخ، به کوشش محمدتقی دانشپژوه، تبریز، 1343 ش؛ جوینی، عطاملک، تاریخ جهانگشا، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، 1355 ق / 1937 م؛ حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله، مجمع التواریخ السلطانیه، به کوشش محمد مدرسی زنجانی، تهران، 1364 ش؛ خواندمیر، غیاثالدین، دستورالوزراء، به کوشش سعید نفیسی، تهران، 1355 ش؛ رشیدالدین فضلالله، جامع التواریخ (قسمت اسماعیلیان و ... )، به کوشش محمدتقی دانشپژوه و محمد مدرسی زنجانی، تهران، 1356 ش.
سیدعلی آل داود
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید