ابوعلی ابن سکره
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 8 اردیبهشت 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/224854/ابوعلی-ابن-سکره
شنبه 20 اردیبهشت 1404
چاپ شده
6
اَبوعَلی اِبْنِ سُکَّره، حسین بن محمد بن فیرُّه بن حَیّون صدفی (454- مق 514 ق / 1062-1120 م)، محدّث و فقیه مالکی اندلسی. وی در سَرَقُسطه متولد شد و در همانجا به تحصیل علم پرداخت. در زادگاهش از ابوالولید باجی، ابومحمد ابن فورتش، ابن صراف و ابن سماعه علم آموخت و قرائت را از حسین بن محمد بن مبشر، از اصحاب ابوعمرودانی، فرا گرفت (قاضی عیاض، 129؛ ابنبشکوال، 1 / 144؛ ابنجزری، 1 / 252) و در بلنسیه والمریه از ابوالعباس ابن دلهاث عُذری، ابن سعدون قروی و ابوعبدالله ابن مرابط حدیث شنید (قاضی عیاض، ابن بشکوال، همانجاها). در 481 ق برای فراگیری حدیث به مشرق رفت و در مسیر خود در مهدیه، مصر، اسکندریه و تنیس از کسانی چون احمد بن یحیی بن جارود و ابن مشرف انماطی اسکندرانی استماع حدیث کرد (قاضی عیاض، همانجا؛ ذهبی، تذکرة، 4 / 1253؛ صفدی، 13 / 43؛ ابن فرحون، 1 / 331). در همان سال حج گزارد و از ابوبکر طرطوشی و ابوعبدالحسین طبری در مکه علم آموخت. سپس به بصره رفت و از ابوالقاسم ابن شعبه، ابویعلی مالکی و ابولعباس جرجانی بهره برد. در ادامۀ سفر به واسط درآمد و در جمادیالآخر 482 وارد بغداد شد و اقامتش در آن شهر 5 سال به طول انجامید. ابوعلی در آنجا از مشایخ معروف آن دیار حدیث شنید. قرائت را نزد ابومحمد رزقالله تمیمی و احمد بن حسین ابن خیرون آموخت و فقه را از ابوبکر شاشی (چاچی) فرا گرفت (ابن بشکوال، 1 / 144- 145؛ ابن جزری، 1 / 284؛ ذهبی، سیر، 18 / 613، 19 / 377؛ قاضی عیاض، 129-130). ابوعلی در 487 ق به دمشق رفت و از نصر مقدسی و ابوالفرج اسفراینی حدیث شنید (ابن بشکوال، 1 / 145). وی در طول این سفرها از مشایخ فراوانی بهره جست، بهطوری که قاضی عیاض اسامی شیوخ وی را که حدود 200 تن بودهاند، در کتابی جمعآوری کرده بوده است (ص 130-131). ابوعلی در 490 ق پس از یک دهه سفر با اندوختۀ علمی پربار به اندلس بازگشت و در جامع مرسیه به گفتن حدیث و تدریس پرداخت و طولی نکشید که جمع بسیاری از عالمان و محدّثان از شهرهای مختلف برای استماع به سوی او شتافتند و شهرت وی عالمگیر شد (ابنبشکوال، همانجا؛ ذهبی، همان، 19 / 378). از جملۀ شاگردان و روایتکنندگان او میتوان قاضی عیاض، ابنبشکوال، عبدالملک بن هشام قیسی، عبدالله بن احمد عبدری، ابن صائغ، ابن ابیالخصال، ابن مسرّه و ابن خاتمه را نام برد (ابن ابار، 251، جم ؛ ابنخیر، 178، 235، 430؛ ابنرشید، 2 / 150؛ قاضی عیاض، 131- 138، 140؛ مقری، 3 / 9؛ یاقوت، 4 / 800). حسین بن محمد بن عریب نیز از وی قرائت آموخت (ابن جزری، 1 / 251). شایان ذکر است که ابن ابار 315 تن از شاگردان و راویان ابوعلی را همراه با زندگینامهای از آنان در کتاب المعجم خود گرد آورده است. ابوعلی در 505 ق به درخواست مردم مرسیه و شرق اندلس از جانب ابن تاشفین به منصب قضا که در آغاز از پذیرش آن اکراه داشت، گمارده شد. او سیرت نیکوی خود را همچنان حفظ کرد، اما چندی بعد از قضا استعفا کرد و چون درخواست وی پذیرفته نشد، به المریه رفت و تا مدتی پنهان گشت. در 508 ق سرپیچی او بخشوده شد و به تدریس حدیث و فقه پرداخت؛ اما بار دیگر قضای اشبیلیه بر او تحمیل شد و این بار نیز از قضا کناره جست و پنهان شد. سرانجام نامهای از جانب قاضی ابومحمد ابن منصور مبنی بر بخشودگی ابوعلی با میانجیگری او به وی رسید و ابوعلی مجدداً به حدیث گویی و تدریس 3 / 8- 9). ابوعلی در 514 ق همراه فرزند یوسف بن تاشفین برای نبرد با فرنگیان عزیمت کرد و سرانجام در قتنده در مرز سرقسطه کشته شد (قاضی عیاض، همانجا؛ یاقوت، 4 / 37). وی در علم حدیث و رجال، دستی قوی داشت و نظریاتش در اینباره مورد توجه و استفادۀ مؤلفان متأخر قرار گرفته است (ابن بشکوال، 1 / 145؛ ابن خلکان، 3 / 317؛ ابن قاضی شهبه، 1 / 269، 272؛ ذهبی، تذکرة، همانجا). ابوعلی کتابی با عنوان الفهرست تألیف کرده بوده که قاضی عیاض آن را نزد وی خوانده بوده است (ابن خیر، 430-455؛ قاضی عیاض، 229). همچنین ابن خیر از «جزئی» در حدیث که ابوعلی احادیث آن را از مشایخ بغدادی خود شنیده بود، نام میبرد (ص 178) و کتانی نیز (ص 165) از عوالی ابوعلی ابن سکره یاد میکند. ذهبی هم که تصریح کرده که ابوعلی کتابهای نفیسی بر جای گذاشته (سیر، همانجا)، ولی از هیچ کدام نام نبرده است. باید افزود که ابوعلی چند بیت شعر نیز روایت کرده است (نک : قاضی عیاض، 137- 138).
ابن ابار، محمد بن عبدالله، المعجم فی اصحاب القاضی الامام ابی علی الصدفی، به کوشش فرانسیسکو کودرا، مادرید، 1885 م؛ ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک، کتاب الصلة، قاهره، 1966 م؛ ابنجزری، محمد بن محمد، غایة النهایة، به کوشش گ. برگشترسر، قاهره، 1351 ق / 1932 م؛ ابن خلکان، وفیات؛ ابن خیر، محمد، فهرسة، به کوشش فرانسیسکو کودرا، بغداد، 1963 م؛ ابن رشید، محمد بن عمر، ملء العیبة، به کوشش محمد حبیب بن خوجه، تونس، 1402 ق / 1982 م؛ ابن فرحون، ابراهیم بن علی، الدیباج المذهب، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره، 1394 ق / 1974 م؛ ابن قاضی شهبه، احمد بن محمد، طبقات الشافعیة، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، 1407 ق / 1987 م؛ ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، حیدرآباد دکن، 1377 ق / 1958 م؛ همو، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، 1403 ق / 1984 م؛ صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش محمد حجیری، بیروت، 1404 ق / 1984 م؛ قاضی عیاض، الغنیة، به کوشش ماهر زهیر جرّار، بیروت، 1982 م؛ کتانی، محمد بن جعفر، الرسالة المستطرفة، استانبول، 1986 م؛ مقری، احمد بن محمد، ازهار الریاض، به کوشش ابراهیم ابیاری و دیگران، قاهره، 1358 ق / 1939 م؛ یاقوت، بلدان.
سیمین محقق
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید