صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / حابس صعدی /

فهرست مطالب

حابس صعدی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 29 مهر 1398 تاریخچه مقاله

حابِسِ صَعْدی، شمس‌الدین احمد بن یحیى (د 1061ق / 1651م)، فقیه، متکلم و قاضی زیدی یمنی. در منابع به تاریخ ولادت او اشاره‌ای نشده است، اما ازآنجاکه وی کتاب شرح التکملة للاحکام را در 1019ق و در 18 سالگی به رشتۀ تحریر درآورده است، می‌توان تولد او را حدود سال 1001ق / 1593م رقم زد (ابن ‌ابی الرجال، 227).
حابس در صَعده (در نزدیکی صنعا) در خاندانی اهل دانش از بنی‌حابس، یکی از شاخه‌های بنی‌دواری متولد شد. پدر وی از بزرگان آن دیار و دارای منصب قضا بود (همانجا؛ حجری، 1(1) / 207، 333؛ وزیر، 128). وی با هوش سرشار و علاقه‌ای وافر در همان‌جا مقدمات علوم را آموخت، سپس برای تکمیل تحصیلات به شام سفر کرد و در محضر استادان آن دیار، از جمله سعید بن صلاح هبل دانش آموخت؛ پس ازآن، آهنگ حبـور یکـی از مراکـز علمـی ـ فـرهنگی یمن نمـود و در سلک شاگردان و ملازمان امام زیدی عصر خود، منصور باللٰه قاسم بن محمد درآمد (حابس، الایضاح، 405؛ ابن ‌ابی ‌الرجال، 227- 228؛ ابراهیم ابن قاسم، 1 / 235؛ حجری، 1(1) / 227- 228، 2(3) / 568؛ وجیه، اعلام ... ، 199). ابن ابی ‌الرجال اشاره می‌کند که وی مدتی در صنعا رحل اقامت افکند و مورد توجه دانشمندان آن دیار قرار گرفت (ص 228).
شوق به دانستن در وی چنان بود که از هر فرصتی برای دانش‌اندوزی بهره می‌جست. گویند در 1022ق / 1613م شبی از شبهای اعیاد که ابراهیم بن قاسم، نوادۀ المؤید باللٰه برای شب‌نشینی از منزل خارج شده بود، حابس برای طرح پرسشهایی علمی، خود را به وی رسانید، که در نهایت به مجلس درس و بحث بدل شد (همانجا). به نقل از خودِ حابس آمده که بخشی از شفاء الاوام فی احادیث الاحکام حسین بن بدرالدین (د 662ق / 1264م) را نزد او آموخته، و اجازۀ روایت عام دریافت کرده است (نک‍ : ابن‌ابی‌ الرجال، ابراهیم بن قاسم، همانجاها).
او که همۀ عمر خویش را صرف درس و بحث و تألیف کرده بود، بسیاری دانش‌اندوزان را تربیت کرد، که در میان آنها به مشایخی چون صلاح‌الدین مؤیدی، قاضی عبدالحفیظ مهلا، سلطان یمن محمد بن حسن، علی بن هادی محرابی، حسین بن محمد نعیمی تهامی و محمد بن ابراهیم سحولی می‌توان اشاره کرد (ابن ‌ابی ‌الرجال، همانجا؛ ابراهیم بن قاسم، 1 / 236-237؛ وزیر، 178- 179، 237).
حابس پس از فوت پدر عهده‌دار منصب قضا شد؛ به‌جز آن امام جماعت و خطیب مسجد جامع‌الهادی نیز گردید و تا پایان عمر بر این مناصب ماند (ابن ‌ابی ‌الرجال، 227؛ ابراهیم بن قاسم، 1 / 237).
شهرت حابس در کلام، فقه و اصول زبانزد خاص و عام بود و از وی با عنوان «الشارح المحقق» و «حافظ علوم الزیدیه» یاد شده است (ابن‌ ابی‌ الرجال، ابراهیم بن قاسم، همانجاها؛ وزیر، 128). به‌کارگیری این عناوین برای او بی‌دلیل نیست؛ چه، درواقع باید حابس را در شمار فقیهانی دارای تعصب در نظرآورد که برای حفظ میراث سلف خویش تلاش می‌نمودند. بر همین اساس، در نگاهی کلی بر نام آثار حابس صعدی، شرح، حاشیه، تکمله و ترتیب آثار متقدم اصلی‌ترین تألیفهای او را تشکیل می‌دهد؛ لذا لقب شارح را باید دالّی بر «حافظ علوم زیدی» بودن وی دانست، و این همانی است که در مقدمۀ کتاب ارزشمند او المقصد الحسن بازتاب یافته است. وی در ایـن مقدمه ــ که شکلی از اعتقادنامه دارد ــ به مثابۀ متکلم و فقیهی زیدی، سعی کرده است تا به تبریر و توجیه عقاید خود در برابر برخی اتهامات از سوی پیروان دیگر مذاهب و عقاید کلامی بپردازد. در این میان حتى برخی از یاران زیدی و هم‌مسلکان خود را نیز به سبب ساده‌انگاری مورد نکوهش قرار داده است (برای نمونه، نک‍ : مقدمة ... ، 32-40). گویا بنا به اهمیت این مقدمه، مؤسسۀ فرهنگی امام زید بن علی آن را به‌طور مستقل در قطع همراه در 1423ق / 2002م به چاپ رسانیده است. ظاهراً توضیحی که در معرفی این کتاب با عنوان «سلوة الخاطر (للخاطر)» درست بعد از نام آن در مطلع البدور آمده است، نویسندگان بعدی را بر آن داشته، تا آن را اثری مستقل از المقصد الحسن تصور کنند (وجیه، اعلام، 200؛ حسینی، 2 / 98).
در ادامۀ سخن از برخورد کلامی حابس، نمونۀ عملکرد او در کتاب الایضاح قابل بررسی است. این اثر که در شرح المصباح تألیف شده، به‌سبب اشتمال بر بررسی 30 مسئله، به‌نام شرح الثلاثین المسألة نیز اشتهار یافته است. حابس در مقدمۀ این کتاب که در 1028ق / 1619م نوشته شده است (ص 377)، علت پراکندگی امت اسلام را به فرقه‌های مختلف و فرقۀ ناجیه، اختلاف در عقاید و آراء کلامی ایشان می‌داند. وی معتقد است با وجود ادله و براهین واضح بر صحت آراء زیدیه، اختلافات آشکاری میان قدما و متأخرین مشاهده می‌گردد؛ ازاین‌رو، بر آن شده است تا برای تقریب این دو دیدگاه، بر کتاب معروف مصباح العلوم فی معرفة الحی القیوم اثـر احمد بـن حسن رصاص (د نیمۀ اول سدۀ 7ق / 13م) شرحی نگارد تا روشنگر عقاید و آراء، و دلایل و براهین امامان زیدی باشد (نک‍ : الایضاح، 23-25).حابس تبویب سه‌گانۀ رصاص مشتمل بر توحید، عدل و نیز وعد و وعید را اصل قرار داده، و در هر باب به تفصیل به شرح 10 مسئلۀ طرح شده و اثبات آن پرداخته است.
برخی منابع به کتابی از حابس با نام الفرقة الناجیة، تألیف شده در 1028ق اشاره کرده‌اند (وجیه، همان، 201)؛ اما به ظن قوی این عنوان بخش پایانی الایضاح است که وی شرح خویش را به آن ختم کرده است (ص 359-377).
حابس صعدی افزون‌بر کلام، در دانش اصول فقه و فقه نیز توانمند بود و در این زمینه‌ها آثاری تألیف کرده است. رسالة الکافل ابن‌بهران بصری (د 957ق / 1550م)، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین آثار اصولی زیدی که شروح بسیاری بر آن نگاشته شده (نک‍‌ : شرف‌الدین، 4 / 234)، مورد توجه حابس قرار گرفت و شرح خود بر آن را تحت عنوان الانوار الهادیة لذوی العقول الى نیل الکافل در رمضان 1022 تدوین کرد (ابن ‌ابی ‌الرجال، 228؛ حبشی، فهرس ... ، 15، 262، 275، 330).
حابس در دانش فقه تنها در قالب شارح بروز و نمود نداشت، بلکه اثری تحت عنوان المقصد الحسن نیز تألیف کرد؛ کتابی که بر اساس نظر ابن‌ ابی ‌الرجال (ص 229)، هیچ فقیه و متولی امر قضا از این اثر بی‌نیاز نیست (نیز حبشی، مصادر ... ، 249). شاخصۀ کار او در این اثر، افزون‌بر بیان اختلاف ائمۀ زیدی در باب برخی مسائل فقهی، تدوین بخشی است که به طبقات عالمان این فرقه و تبیین عقاید آنها اختصاص داده شده است؛ همچنین بخشی دیگر که به بررسی واحدهای اندازه‌گیری (مساحت)، و توصیف مباحثی در توقیت پرداخته است. وی تألیف این کتاب را در 1052ق / 1642م به اتمام رسانید (حبشی، همان، 219؛ برای نسخه‌ها، نک‍‌ : وجیه، مصادر ... ، 2 / 700؛ وزیر، همانجا؛ رقیحی، 3 / 1191؛ سید، 235؛ GAL, S, II / 559).
دیگر اثر فقهی حابس تکمله‌ای است بر المنتزع المختار ابن‌مفتاح که رواج آن را بر اساس زنجیرۀ روایی یاد شده در «اتحاف الاکابر» شوکانی می‌توان دریافت (ص 27- 28؛ برای نسخه‌ها، نک‍ : ابن‌ ابی‌ الرجال، 228؛ حسینی، 1 / 324، 359؛ ریو، شم‍‌ 376 ؛ عمری، 266- 269؛ آلوارت، شم‍ 4927-4929).
حابس در موضوع اخلاق نیز اثری با عنوان شفاء الاسقام فی ترصیع التکملة للاحکام دارد. این‌ کتاب شرح معروفی است بر کتاب تکملة للاحکام و التصفیة من بواطن الآثام در تهذیب نفوس و تصفیۀ قلوب از ابن‌مرتضى، مؤلف این شرح را در 1019ق / 1610م نوشت و به کمک احادیث و روایات، برای تقریب برخی مفاهیم تصوف و فلسفه تلاش کرد (عیسوی، 372-373؛ وجیه، اعلام، 200-201؛ GAL, S, II / 246). همچنین در منابع آمده است که وی شرحی بر شافیۀ ابن‌حاجب داشته که هرگز به پایان نرسیده است (شوکانی، البدر ... ، 1 / 127؛ حبشی، مصادر، همانجا). زنجیرۀ روایی آثار حابس توسط شوکانی، رواج این آثـار در محافـل علمی را نشان می‌دهد (نک‍ : «اتحاف»، 27- 28، 53، 98).
در حوادث سال 1054ق / 1644م، در گیرودار قضایای مربوط به استنکاف المؤید باللٰه از بیعت با متوکل علی اللٰه، نام حابس صعدی در شمار امضاکنندگان توبه‌نامۀ مؤید باللٰه آمده است؛ به نظر می‌رسد که این سند را می‌توان به روشنی بیانگر جایگاه این قاضی و فقیه زیدی در سطوح بالای اجتماعی تلقی نمود (وزیر، 98- 99، 113-117).

مآخذ

ابراهیم بن قاسم، طبقات الزیدیة الکبرى، به کوشش عبدالسلام بن عباس وجیه، عمان، 1421ق / 2001م؛ ابن ‌ابی الرجال، احمد، مطلع البدور، نسخۀ عکسی مـوجود در کتـابخانۀ مرکـز؛ حـابس صعدی، احمد، الایضاح، به کوشش حسن بـن یحیى یوسفی، صنعا، 1420ق / 2000م؛ همو، مقدمة کتاب المقصد الحسن و المسلک الواضح السنن، صنعا، 1423ق / 2002م؛ حبشی، عبداللٰه محمد، فهرس مخطوطات بعض المکتبات الخاصة فی الیمن، به کوشش جولیان یوهانسن، لندن، 1994م؛ همو، مصادر الفکر العربی الاسلامی فی الیمن، صنعا، مرکز الدراسات الیمنیه؛ حجری یمانی، محمد، مجموع بلدان الیمن و قبائلها، به کوشش اسماعیل ابن علی اکوع، صنعا، 1416ق / 1996م؛ حسینی، احمد، مؤلفات الزیدیة، قم، 1413ق؛ رقیحی، احمد عبدالرزاق و دیگران، فهرست مخطوطات مکتبة الجامع الکبیر صنعاء، صنعا، 1984م؛ سید، ایمن فؤاد، مصادر تاریخ الیمن فی العصر الاسلامی، قاهره، المعهد العلمی الفرنسی؛ شرف‌الدین، احمدحسین، تاریخ الیمن الثقافی، قاهره، 1387ق / 1967م؛ شوکانی، محمد، «اتحاف الاکابر»، رسائل خمسة اسانید، حیدرآباد دکن، 1328ق / 1910م؛ همو، البدر الطالع، بیروت، دارالمعرفه؛ عمری، حسین عبداللٰه، مصادر التراث الیمنی فی المتحف البریطانی، دمشق، 1400ق / 1980م؛ عیسوی، احمد محمد و محمد سعید ملیح، فهرس مخطوطات المکتبة الغربیة، اسکندریه، منشاة المعارف؛ وجیه، عبدالسلام، اعلام المؤلفین الزیدیة، عمان، 1420ق / 1999م؛ همو، مصادر التراث فی المکتبات الخاصة فی الیمن، عمان، 1422ق / 2002م؛ وزیر، عبدالله، تاریخ الیمن، به کوشش محمد عبدالرحیم جازم، بیروت، 1405ق / 1985م؛ نیز:

Ahlwardt ; GAL, S; Rieu, Ch., Supplement to the Catalogue of the Arabic Manuscripts in the British Museum , London, 1894.

ایران‌ناز کاشیان

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: