چلبی اوغلو، مجموعه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 18 دی 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/224771/چلبی-اوغلو،-مجموعه
دوشنبه 22 اردیبهشت 1404
چاپ شده
19
چَلَبیْ اوغْلو، مَجْموعه، آرامگاه و خانقاهی واقع در شهر کوچک سلطانیه در 35 کیلومتری شرق زنجان، که در کنار دو مجموعۀ مستقل تاریخی گنبد سلطانیه و بقعۀ ملاحسن کاشی سبب اعتبار این شهر است. این مجموعه در 500 متری جنوب غربی گنبد سلطانیه، بر سر راه قیدار قرار دارد.آرامگاه این مجموعه به نام «اولوعارف چلبی»، نوادۀ جلالالدین مولوی و از عرفای بزرگ سدۀ 8 ق / 14م و پسر بهاءالدین ولد، ناشر عقاید مولویه، در اواخر سدۀ 7 و اوایل سدۀ 8 ق شناخته شده است؛ اما مدرکی حاکی از فوت چلبی اوغلو در سلطانیه و دفن وی در این شهر وجود ندارد. بر اساس نوشتۀ افلاکی ــ معتبرترین سند دربارۀ او که در بسیاری از سفرها همراه وی بود ــ چلبی اوغلو در 719ق / 1319م در قونیه درگذشته، و همانجا به خاک سپرده شده است. اولو عارف در 716ق به سلطانیه سفر کرده، و به سبب نزدیکی با اهل فتوت و براقیه ــ که براقبابا را پیر طریقت خود میدانستند ــ مورد استقبال آنان قرار گرفته، و تا 717ق / 1317م در آنجا حضور داشته است (افلاکی، 2 / 860-862، 896؛ گولپینارلی، 114، 199).در این زمان در شهر سلطانیه ــ مرکز ادارۀ ایلخانان ــ زاویهای منسوب به مولویان به نام زاویۀ شیخ سهراب مولوی دایر بود (همو، 101، 102). اولو چلبی پس از ورود به سلطانیه در آن به سماع پرداخت (همو، نیز افلاکی، همانجاها). بر این اساس، هر چند امکان ساخت خانقاه به سبک مولویه توسط چلبی اوغلو بر روی بنای پیشین وجود دارد، ولی شکی نیست که آرامگاهی که به نام چلبی اوغلو نامیده میشود، نمیتواند متعلق به شخص وی باشد.در کتیبهای که بر ایوان خانقاه نصب شده، و نیز با توجه به متون تاریخی که از شیخ براق نام برده، احتمال دارد این آرامگاه به وی تعلق داشته باشد. شیخ براق یکی از عرفای بزرگ زمان غازان خان بود و در 706ق / 1306م به عنوان ایلچی دربار اولجایتو به گیلان فرستاده شد و در نزدیکی لاهیجان به قتل رسید. مریدان او استخوان کشتۀ دیگری را بهگمان پیکر او به سلطانیه آوردند و به حکم یرلیغ، قبۀ عالی بر سر مرقد او ساختند و هر روز مبلغ 50 دینار وظیفه و راتبه برای مریدان او تعیین کردند (ابوالقاسم، 70). گولپینارلی سال مرگ براقبابا را 709ق مینویسد (ص 99، حاشیه).با توجه به منابع نوشتاری و یافتههای باستانشناختی، به نظر میرسد بنیان اولیۀ خانقاه در اواخر سدۀ 7ق / 13م وجود داشته، و در 706ق آرامگاهی بر فراز مزار براقبابا ساخته شده است و در سالهای بعد فرقۀ مولویه بر ویرانههای خانقاه پیشین، ساختمان فعلی را بنا نهادهاند و زاویۀ شیخ سهراب مولوی بهاحتمال زیاد همین خانقاه جدید است.
با پیگردیهایی که در مجموعۀ خانقاه به عمل آمده است، قدمت مجموعه را میتوان متعلق به 3 دورۀ ساختمانی دانست: 1. بقایای ساختمانی در زیر خانقاه، 2. بخشهای بازمانده از بنای خانقاه، 3. تعمیرات و الحاقات ناشی از مرمتهای سدۀ اخیر.در هنگام حفر کانال ناکش در محدودۀ خانقاه، بخشهایی از ساختمانی بهدست آمده که از نظر معماری ارتباطی میان آن و بنای خانقاه وجود ندارد و احتمالاً مربوط به بنایی است که خانقاه بر روی آن ساخته شده است (نیک بخت، 38).آثار مربوط به اصل بنای خانقاه، بقایای دیوار یک دالان ارتباطی در شمال ایوان و فضاهای دو سوی آن و نیز بقایای حجرههای فروریختۀ مرکزی را در برمیگیرد، و در حقیقت یک مجموعۀ ساختمانی منظم سنگی است که اهمیتی افزونتر از بناهای پیشین داشته است. با توجه به شباهت نقشۀ این مجموعه با بناهایی چون بنای ساروهان بین قونیه و قیصری و مدرسۀ یاقوتیۀ ارزروم، بهنظر میرسد که خانقاه چلبی اوغلو با توجه بهشیوۀ معماری سدههای 7 و 8 ق / 13 و 14م از نقشۀ خانقاههای مولویه در آناتولی، طراحی و ساخته شده است (همو، 22، شکل 2-6، نیز ص 33، 38).ساختمان خانقاه از یک صحن مرکزی با حجرههای اطراف، فضاهای ورودی، ایوان شمالی و جنوبی شکل گرفته است که تماماً با سنگ لاشه و ملات آهک و یا گچ ساخته شدهاند (مخلصی، جغرافیا ... ، 80، نقشۀ 4؛ نیک بخت، 42، نیز 35، نقشه). بخشی از فضاهای ورودی خانقاه را اتاقهایی به نام جمعخانه در طرفین دالان تشکیل میدهند که پوشش اتاق بزرگ غربی بر روی جرزهای اطراف و ستونهای چهار گوشی از سنگ لاشه در میانۀ اتاق استوار بوده است و در میانۀ اتاق شرقی نیز ستونی مشابه اتاق بزرگ، بار ناشی از پوشش آن را تحمل میکرد (همانجا؛ مخلصی، تحقیقات ...).
در هر یک از دو ضلع شرقی و غربی صحن مرکزی، 6 حجرۀ کوچک، و در طرفین ایوانهای شمالی و جنوبی، هر طرف دو اتاق ساخته شده، و در جلوی این حجرهها یک غلامگردش سراسری وجود دارد که سقف آن بر روی ستونهای چهار گوش با ابعاد 120سانتی متر و پایهای از سنگ تراشیده قرار گرفته است. این ستونها نیز از سنگ لاشه و ملات گچ ساخته شدهاند (نیک بخت، 44؛ مخلصی، تحقیقات). در پیگردیهایی که سعید گنجوی در 1354ش از طرف مرکز باستانشناسی در آرامگاه و خانقاه چلبی اوغلو انجام داد، دو اتاق به ابعاد 9 / 2×35 / 5 و 85 / 2×55 / 5 متر کشف شد که مشرف به راهرویی به طول 12 متر وعرض 85 / 1 مترند (همو، جغرافیا، 81). در این اتاقها بر پایۀ نوشتۀ کاوشگر آنها، شماری کاشی لعابدار با زمینههای لاجوردی و فیروزهای، و نیز کاشیهای زرین [فام] به دست آمد (همانجا)، که نوشتههای دیولافوا (ص 96)را مبنی بر وجود کاشیهایی به شکل ستارۀ 12 پر که مانند تور مشبک به کار رفتهاند، تأیید میکند.حجرههای خانقاه دو طبقه بودهاند که امروزه طبقۀ دوم به طور کامل ویران شده است. پلههایی نیز در ضلع شمالی حیاط خانقاه ارتباط بین دو طبقه را تأمین میکرده است (مخلصی، همانجا؛ نیک بخت، 47). در مرمتهای سالهای 1378 تا 1385ش، طبقۀ دوم فقط در جبهۀ جنوبی خانقاه که مستندات کافی برای آن وجود داشت، بازسازی شد (همو، 125).
ایوان جنوبی صحن 10 متر ارتفاع داشته، و جرزهای طرفین آن از دو طاقنمای کوچک و دو طاقنمای بلند، برروی هم تشکیل میشوند (مخلصی، تحقیقات).طاق بنا بهطور کامل فروریخته، و از آن آگاهی دردست نیست. وجود دو درگاه در دو سوی ضلع شرقی و غربی ایوان، ارتباط آن را با دالانهای کناری و فضاهای مجاور امکانپذیر میسازد. در ضلع جنوبی ایوان، محراب بلندی با تزیینات مقرنس گچی وجود دارد که در گذشته برای دسترسی آسانتر به محوطۀ آرامگاه، با ایجاد دریچهای، آن را به معبر اصلی رفتوآمد تبدیل کرده بودند. کتیبهای بالای دیوار محراب و دو دیوار کناری آن را دور میزند که دارای تـاریـخ 733ق / 1332م ــ دورۀ سلطان ابوسعید بهادرخان (سل 717-736ق / 1317-1336م) ــ دیده میشود که متن آن حاکی از وقف موقوفاتی از طرف شمسالدین محمد قزوینی به خانقاه شمسیه است (مخلصی، تحقیقات).
تک بنای برجی شکل که در حیاط جنوبی مجموعه واقع شده است. تاریخ ساخت آرامگاه و تقدم و تأخر آن با مجموعۀ خانقاه به روشنی معلوم نیست. با این همه، ویلبر بهدلیل وضع نامساعد آذربایجان برای فعالیتهای ساختمانی و ویژگیهای سبک بنا و مشابهت آن با ابنیۀ این ناحیه پیش از 735ق / 1335م احتمال داده است که آرامگاه قبل از خانقاه ساخته شده و محل آن بهسبب تبرک برای خانقاه در نظر گرفته شده باشد. او تاریخ ساخت آرامگاه را حدود سال 730 ق / 1330م تخمین میزند (ص 173). اما بر اساس زمان مرگ شیخ براق، میتوان تاریخ ساخت آرامگاه را بین سالهای 706- 710ق دانست.آرامگاه برج هشت گوشی است که طول هر ضلع خارجی آن 5 / 4 متر و ارتفاع آن با احتساب بلندی گنبد به حدود 17 متر میرسد (مخلصی، جغرافیا، 70). آنچه از پایهها قابل مشاهده است، از 3 ردیف سنگ تراش به ارتفاع 70 / 1 متر تشکیل شده که بر شالودهای از سنگ لاشه و ملات آهک قرار گرفته است. باتوجه به کف سردابۀ داخلی ــ که تقریباً در عمق یک متری از کف حیاط قرار دارد ــ عمق پیها باید به همین اندازه باشد (همو، تحقیقات).تمام بنا از پایۀ سنگی به بالا، دارای آجر چینی دقیق و ظریفی است. در نمای خارجی 7 ضلع آن، طاقنمایی بلند با قوس شبدری درون قاب مستطیلی شکلی جاسازی کردهاند که افزون بر استحکام جرزها با ایجاد سایه روشن با عنصری تزیینی بهشمار رفته، و آنها را از سادگی و یکنواختی خارج میسازد. طاقنماها به ارتفاع تقریبی 5 / 2 متر با آرایههای آجری پرکار، کتیبههای «بنایی» با نام «علی» آرایش یافته است، و در بالای طاقنماها آجر چینی ساده تا زیر گنبد ادامه مییابد. در دورۀ ایلخانان به سبب شتاب در احداث بنا، ابتدا بنا ساخته میشد، سپس به تزیین آن میپرداختند، ولی تغییرات در آجر چینی مقبرۀ چلبی اوغلو نشانگر همزمانی ساخت بنا و آرایههای نمای خارجی است (همو، جغرافیا، 73).
ضلع شمالی آرامگاه ــ که سر در ورودی آرامگاه را تشکیل میدهد ــ طاقنمای بلند و رفیعی دارد که عمق آن از طاقنماهای دیگر بیشتر است؛ پیشتر ورودی بقعه دارای دری آراسته به قابهای مارپیچی شکل بوده، که از میان رفته است (همان، 70). بر لچکیهای طرفین قوسهای طاقنماها، شش ضلعیهای فرورفتهای به چشم میخورد که زمانی آراسته به نقوش تزیینی بودهاند (ویلبر، همانجا).بر سطوح دیوارهای خارجی آرامگاه یک ردیف روزنه به چشم میخورد که به نظر میرسد جای چوب بستهایی باشد که در هنگام احداث بنا مورد استفاده بودهاند. گنبد به صورت دوپوش بوده که اکنون پوشش خارجی آن فروریخته است؛ ازاینرو گنبد زیرین از دیوارهای جانبی کمی عقبتر است (همو، 173؛ مخلصی، تحقیقات). گنبد دارای گریو بلند است که ابتدا به صورت شانزده ضلعی بوده، سپس به شکل دایره درآمده، و گنبد داخلی بر روی آن استقرار یافته است (ویلبر، همانجا).
محوطۀ داخلی آرامگاه نیز هشت ضلعی سادهای به اضلاع 7 / 3 متر است. جرزها کاملاً ساده و بدون آرایهاند و فقط در میان هر ضلع طاقنمایی بلند و کشیده به ارتفاع 3 متر و به عرض 75 / 1 متر جاسازی شده است. ضلع شمالی داخل آرامگاه به ورودی اختصاص یافته است و در ضلع جنوبی، روبهروی ورودی محرابی بلند با آرایههای گچی قرار دارد که شامل مقرنسهای گچی و همچنین طرحهایی به شکل انواع کلیل آذری در 3 ضلع محراب است (مخلصی، جغرافیا، 74).گنبد داخلی بر روی دایرهای که به وسیلۀ طاقنما و ترنبههای کوچک، از هشت ضلعی به شانزده ضلعی و سپس دایره تبدیل شده، نشسته است. در ارتفاع 4 متری بر یکی از جرزهای داخلی، روزنی قرار دارد که تنها راه دسترسی به گنبد و بام آرامگاه است. این پلکان مارپیچی داخل دیوار تعبیه شده، و به وسیلۀ یک پنجرۀ کوچک به سمت خارج نور میگیرد (ویلبر، همانجا؛ مخلصی، همان، 75؛ نیک بخت، 59).روزن دیگری در ضلع شرقی گریو گنبد مشاهده میشود که نور داخل بنا را تأمین میکند. آرامگاه چلبی اوغلو نیز همانند دیگر برجهای آرامگاهی این دوره دارای سردابهای است که دسترسی به آن از طریق دریچۀ مستطیلی شکل کف آرامگاه امکانپذیر میباشد. نقشۀ سردابه دایرهای شکل، شامل یک گور مرکزی و گورهای اطراف آن است. گور میانی که به مدفون اصلی آرامگاه تعلق دارد، در وسط واقع شده، و به صورت مستطیل به ابعاد 95×200 سانتیمتر و به عمق 20 / 1 متر میباشد (مخلصی، همان، 74). گورهای دیگر به مریدان وی تعلق دارد که با توجه به درجه و مراتب، در گرداگرد گور اصلی قرار گرفتهاند (ثبوتی، 132).حیاط آرامگاه با دیواری بلند احاطه میشده، که از میان رفته است. بر اساس پیگردیهای انجام گرفته، دیواری کوتاه از سنگ لاشه به ارتفاع یک متر بر روی بازماندۀ دیوار قبلی با اقتباس از طرح جدارۀ بیرونی خانقاه ساخته شده است (نیک بخت، 64). این دیوار دارای طاقنماهای متعدد درکنار هم است تا از یکنواختی دیوارهای حیاط بکاهد.در کاوشهای 1354ش، درقسمت جنوب غربی حیاط مقبره، آثار دو زیرزمین کشف شد که بهنظر میرسد، آرامگاه خانوادگی باشد (مخلصی، همان، 81).این مجموعه به شمارۀ 167 بهثبت آثار ملی رسیده است (مشکوٰتی، 133).
ابوالقاسم کاشانی، عبدالله، تاریخ اولجایتو، به کوشش مهین همبلی، تهران، 1348ش؛ افلاکی، احمد، مناقب العارفین، به کوشش تحسین یازیجی، تهران، 1362ش؛ ثبوتی، هوشنگ، تاریخ زنجان، تهران، 1365ش؛ دیولافوا، ژان، سفرنامه، ترجمۀ بهرام فرهوشی، تهران، 1332ش؛ گولپینارلی، عبدالباقی، مولویه بعد از مولانا، ترجمۀ توفیق هاشمپور سبحانی، تهران، 1366ش؛ مخلصی، محمدعلی، تحقیقات میدانی؛ همو، جغرافیای تاریخی سلطانیه، تهران، 1377ش؛ مشکوٰتی، نصرتالله، فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، تهران، 1345ش؛ نیکبخت، محمدرضا، خانقاه و آرامگاه چلبی اوغلو، تهران، 1388ش؛ نیز:
Wilber, D. N., The Architecture of Islamic Iran, (The Il Khānid Period ), Princeton, 1955.
محمدعلی مخلصی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید