صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادبیات فارسی / جیحون یزدی /

فهرست مطالب

جیحون یزدی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 26 آذر 1398 تاریخچه مقاله

جِیْحونِ یَزْدی، آقا محمد، متخلص به «جیحون» و ملقب به «نواب» و «تاج‌الشعرا»، از شاعران روزگار ناصرالدین شاه قاجار (سل‍ 1264-1313ق / 1848-1896م). وی به سال 1250ق / 1834م در یزد متولد شد (یغمایی، حبیب، «جیحون یزدی (1)»، 175؛ قمی، 2 / 165؛ برقعی، 2 / 1029). برخی زمان تولد او را در 1246ق ذکر کرده‌اند (منزوی، «تتبع ...»، 556). ادوارد براون نام او را «آقا محمد علی» آورده (ص 284)، که بی‌گمان اشتباه است.
 جیـحون خود را از خـاندان آل‌مظفـر (حک‍ 718- 795ق / 1318-1393م) می‌دانست و به استناد وقف‌نامه‌ای که عواید آن نصیب او می‌شد، نسب خود را به شاه شجاع (حک‍ 759- 786ق) از سلاطین آل مظفر می‌رساند (دیوان‌بیگی، 1 / 390؛ یغمایی، حبیب، همانجا). او در روزگار جوانی به تحصیل علوم دینی و آموختن قواعد زبان عربی پرداخت و ضمن آموختن عروض، بدیع و لغت به شاعری روی آورد، اما پیوسته از طریق شغل حکاکی امرار معاش می‌کرد (همان، 176). سرانجام با تسلطی که در فنون شعر پیدا کرد، به مدح حاکمان یزد، شیراز و اصفهان پرداخت و پس از درگذشت شهاب اصفهانی ملقب به تاج‌الشعرا (د 1291ق / 1874م)، به یاری دوستداران خود در دستگاه حکومت ظل السلطان (د 1336ق / 1918م) فرزند قدرتمند ناصرالدین شاه و حکمران اصفهان، لقب خود را که «نواب» بود (جیحون، دیوان، 93؛ دیوان‌بیگی، 1 / 389)، به تاج‌الشعرا تغییر داد (همو، 1 / 390؛ جیحون، همان، 213؛ یغمایی، حبیب، همان، 176-177).
جیحون هنگامی که در تهران سکونت داشت، به حلقۀ شاعران دربار ناصرالدین شاه به ریاست ادیب‌الملک (د 1302ق) درآمد و به همراه شاعران دیگر پنجشنبه‌ها به دربار می‌رفت و تازه‌ترین‌ مدایح خود را برای ناصرالدین شاه می‌خواند (یغمایی، اقبال، 400). یکی از شاعران انجمن ادیب‌الملک، یعنی مشتری طوسی (خراسانی)، در شرح حال هزل‌آمیزی که از جیحون یزدی نوشته، از تقربهای او به حاکمان روزگار خود به طنز و هجو یاد کرده است (یغمایی، حبیب، همان، 179). برخی از محققان هزلیات مشتری را از مقولۀ حسادتهای شاعرانه دانسته‌اند (همو،«جیحون یزدی (2)»، 371).
آزردگیهای شاعر از مردم زادگاه خود باعث شد تا بخشی از عمر خود را در سفر به شهر‌های ایران و هندوستان بگذراند و تا اسلامبول نیز پیش برود (جیحون، همان، 218؛ یغمایی، حبیب، «جیحون یزدی(1)»، 176؛ دیوان‌بیگی، همانجا)؛ اشاره به سفرهایی که در بنادر دریای عمان، خلیج فارس، بصره و عراق کرده است، در رسالۀ «نمکدان» او دیده می‌شود (ص9). صاحب تذکرۀ شعرای یزد بدون ذکر هرگونه مأخذ، به اسارت 3 سالۀ او در میان ترکمنها اشاره کرده است (فتوحی، 92).
جیحون سـالهای آخر عمر خود را در کرمـان گذراند و در این مدت به مدح فرمانفرما، ناصرالدوله و عبدالحمید میرزا نصرت‌الدوله، از حاکمان آن ناحیه پرداخت (یغمایی، حبیب، «جیحون یزدی»، 511). او پس از عمری کوتاه به سال 1301ق / 1884م (بر اساس ماده‌تاریخ لوح مزار او) در کرمان درگذشت (نک‍ : همان، 521).
دربارۀ سال وفات جیحون اختلاف نظر وجود دارد. دیوان‌بیگی (همانجا)، سال فوت او را «هزار و سیصد و اند» ذکر کرده‌ است. دیگر منابع نیز با وجود نقل ماده‌تاریخ و سال حک‌شده بر لوح مزار قدیم و جدید وی، سال 1302ق را تاریخ فوت او آورده‌اند (نک‍ : یغمایی، حبیب، «جیحون یزدی(1)»،177؛ برقعی، همانجا)، اما شماری از منابع به تبعیت از شیخ عباس قمی (همانجا)، ‌1318ق / 1900م را سال درگذشت جیحون ذکر کرده‌اند که درست نمی‌نماید؛ زیرا جیحون سالها قبل از قتل ناصرالدین شاه در 1313ق درگذشته بوده است (آقا بزرگ، 9 (1) / 212؛ مدرس، 1 / 447؛ لغت‌نامه ... ، ذیل جیحون). جیحون را در محلۀ خواجه خضر کرمان به خا‌ک سپردند و اکنون آرامگاه وی در مدرسه‌ای که نام جیحون بر آن است، قرار دارد (باقرزاده، 41؛ یغمایی، حبیب، «جیحون یزدی»، همانجا؛ برقعی، 2 / 1029).
برخی جیحون یزدی را با جیحون فریدنی اصفهانی یکی دانسته‌اند (نوایی، 1 / 392) که قطعاً اشتباه است؛ زیرا جیحون فریدنی (ز ح 1295ق / 1878م) هم‌روزگار جیحون یزدی است که صاحب حدیقة الشعراء از حالات و اشعار او خبر داده است (دیوان‌بیگی، 1 / 389؛ باقرزاده، 27).

شعر جیحون

جیحون یزدی از شاعران نسل سوم دورۀ بازگشت ادبی است که در اواخر دورۀ قاجار، شعر آنها رواج داشت. اگر نسل اول شاعران دورۀ بازگشت به شیوۀ شاعران سبک خراسانی و عراقی متمایل بودند، شاعران نسل سوم همه به پیروی از قاآنی شیرازی (1223-1270ق / 1808-1854م) شعر می‌سرودند و تتبع از شیوۀ او را سبب توفیق در کار شاعری می‌دانستند (بهار، 1 / 60؛ شفیعی، «ادیب ...»، 9). با آنکه قاآنی خود به پیروی از شاعران سبک خراسانی شعر می‌سرود، اما بهار معتقد است که وی با ممارست در اشعار قدما صاحب «سبکی خاص» بوده است (همانجا).
آنچه جیحون و شاعران هم‌عصر او را به پیروی از قاآنی برمی‌انگیخت و خوانندگان شعر این شاعر را جذب می‌کرد، تسلط کم‌نظیر وی بر واژگان شعر فارسی و کاربرد استادانۀ آنها بود. قاآنی چنان شیفته و ربودۀ الفاظ بود که «در آن حال ربودگی هرگز به یاد نمی‌آورد که ورای الفاظ زیبا، معنی ارزنده ای هم باید و نیست» (زرین‌کوب، سیری ... ، 175). برخی بر این باورند که جیحون یزدی در شیوۀ شاعری خود از شهاب اصفهانی (د 1291ق) پیروی می‌کرده، و از عهده بر نمی‌آمده است (دیوان‌بیگی، 1 / 390)؛ در حالی که هر دو شاعر به پیروی از قاآنی شعر می‌سروده‌اند.
توانایی جیحون در سرودن مسمطهایی است که در منقبت یا مرثیۀ خاندان پیامبر (ص) سروده است. در دورۀ قاجار به سبب علاقۀ پادشاهان این سلسله به جلب قلوب مردم از طریق مذهب، شعر مذهبی و به‌ویژه مرثیه و نوحه‌سرایی رواج یافت و برخی از شاعران از سر اخلاص و ارادت، و برخی برای برکنار ماندن از «اتهام بی‌قیدی مذهبی» به سرودن مرثیه‌هایی مؤثر پرداختند (تجربه‌کار، 44؛ زرین‌‌کوب، نقد... ، 2 / 632)، به نحوی که ادوارد براون از اشعار مذهبی قاآنی در کنار اشعار لاقیدانۀ او اظهار شگفتی می‌کند (ص 182). جیحون نیز به پیروی از قاآنی و یغمای جندقی (د 1276ق / 1860م) مرثیه‌هایی سروده، و به قول برخی از محققان در این زمینه «گوی سبقت را از همگان ربوده است» (تجربه‌کار، 208؛ قس: باقرزاده، 36)؛ هرچند منتقدان معتقدند که مرثیه‌های قاآنی و یغما به مرتبۀ مرثیه‌های وصال شیرازی (د 1262ق) نمی‌رسد (زرین‌کوب، با کاروان ... ، 343).
همان‌گونه که قاآنی به پیروی از منوچهری دامغانی (د 432ق / 1041م) در سرودن مسمطهای روان و زیبا توانا بوده است (آرین‌پور، 1 / 98)، جیحون نیز افزون بر قالبهای گوناگون شعری در سرودن مرثیه در قالب مسمط، مهارت داشته است (دیوان‌بیگی، برقعی، همانجاها). بسیاری از مرثیه‌های جیحون را اهل منبر برای مردم می‌خوانده‌اند (یغمایی، حبیب، «جیحون یزدی (2)»، 373؛ باقرزاده، 41). جیحون در سرودن قصیده نیز مهارت داشته است. قصاید او را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: بخش اعظم قصاید او به مدح حاکمان ولایات اختصاص دارد، مدایحی که در دورۀ بازگشت به عنوان «عصر مدیحه‌های مکرر»، رواج داشته است (شفیعی، ادوار... ، 19-20)؛ در بخش دیگر این قصاید، جیحون به منقبت پیامبر(ص) و خاندان وی پرداخته است. هنرنمایی جیحون در این اشعار افزون بر ترکیب و تناسب الفاظ، در تغزلهای زیبایی است که آفریده است (یغمایی، حبیب، همانجا، «جیحون یزدی»، 512)؛ همچنین حسن تخلصهای لطیف و گریز به مدح ممدوح را از ابتکارات اشعار او دانسته‌اند (همان، 513؛ آیتی، 283؛ قس: خاضع، 68؛ باقرزاده، 37).
جیحون همانند برخی از شاعران دورۀ قاجار برای نشان دادن مهارت شاعری و قدرت حافظۀ خود، گاهی از قوافی دشوار مثل قنطره ( دیوان، 340)، طنطنه (همان، 251) و قم (همان، 178) استفاده کرده است (در این‌‌باره، نک‍ : یغمایی، حبیب، همانجا) و حتى به سبک شاعران متقدم از الف اطلاق (دراین‌باره، نک‍ : محجوب، 33) در قافیۀ «مشکینا» (دیوان، 25) و یا ردیف «کشدا» (همان، 33) بهره گرفته است.
جیحون همانند قاآنی غزلهای زیادی نسروده، و در زمینۀ غزل‌سرایی ادعایی هم نکرده است (آرین‌پور، همانجا؛ باقرزاده، 33)؛ اما در غزلی سرودن غزل به «سبک سنایی» (نک‍ : همان، 390) را بر دیگر شیوه‌ها ترجیح داده است. این موضوع در دورۀ بازگشت خلاف جریان عادی غزل‌سرایی است، زیرا غالب غزل‌سرایان دورۀ بازگشت از شیوۀ غزل‌سرایی سعدی و حافظ و دیگر غزل‌سرایان سبک عراقی پیروی می‌کرده‌‌اند (نک‍ : ه‍ د،11 / 59).
در اشعار جیحون همانند اشعار قاآنی، گاهی طنز و طیبتهایی دیده می‌شود که خالی از لطف نیست (یغمایی، حبیب، همان، 514؛ قس: باقرزاده، 39)، اما در برخی موارد نیز به شیوۀ قاآنی به شرح عشق‌ورزیهای رسوای ویژۀ روزگار خود پرداخته است (همان،136، 396). این امر موجب شده است تا پایگاهی را که می‌توانست در مقام شاعری مرثیه‌سرا به دست آورد، از دست بدهد. با این همه، شهرت جیحون یزدی بیشتر به‌سبب مراثی مذهبی او ‌ست که اهل منبر به‌ویژه در نواحی جنوب ایران، هنگام ذکر مصیبت سید الشهدا (ع)آنها را بر منبر می‌خوانده‌اند (یغمایی، حبیب، «جیحون یزدی (2)»، همانجا)؛ حتى این شهرت تا آنجا رسیده بود که در برخی از مکتبهای آن روزگار، نوآموزانْ اشعار مذهبی جیحون را سرمشق خود قرار می‌دادند و بر اساس آن به مشق خط می‌پرداختند (همو، «جیحون یزدی (1)»، 175).

آثـار

دیوان اشعار، که مؤلف تذکرۀ حدیقة‌الشعراء آن را دیده، و حدود 4 هزار بیت بوده است (دیوان‌بیگی، 1 / 390)؛ اما دیوان چاپی فعلی (1363ش) بیش از 5 هزار بیت است. نسخه‌هایی از دیوان جیحون در کتابخانه‌های آستان قدس رضوی و مجلس شورای اسلامی نگهداری می‌شود (منزوی، خطی، 3 / 2275)؛ اما نسخۀ محفوظ در کتابخانۀ وزیری یزد به خط شاعر است و اشعاری افزون بر نسخه‌های چاپی در‌بر دارد (یغمایی، حبیب، «جیحون یزدی(2)»، همانجا؛ مسرت، 801). دیوان جیحون نخستین‌بار در ‌‌1316‌ق / 1898م و در 317 صفحه در بمبئی به چاپ رسید و پس از آن با عنوان «جیحون نامه» همراه خزائن المصائب و الاشعار در 333 صفحه در تهران چاپ شد (مشار، 5 / 365-366). آخرین چاپ دیوان جیحون در 1363ش در 478 صفحه به کوشش احمد کرمی صورت گرفت، که برخی از اشعار شاعر را در‌بر ندارد (مسرت، 802).
افزون بر دیوان اشعار، جیحون به تقلید از پریشان قاآنی، که خود تقلید ناشیانه (آرین‌پور، 1 / 101) یا بی‌ارزش (زرین‌کوب، سیری، 174) از گلستان سعدی است، رساله‌ای به نظم و نثر موسوم به «نمکدان» دارد که همراه دیوان او (بمبئی، 1316ق) چاپ شده است (براون، 284؛ منزوی، «تتبع»، 556؛ آقابزرگ، 9(1) / 212). رسالۀ مزبور حاوی حکایتهایی پند‌آموز است که ارزش ادبی چندانی ندارد و چون بخشهایی از آن با هزل آمیخته است، صورت منقح آن با حذف بخشهای هزل‌آمیز (مسرت، 631-632) در کتاب یزد یادگار تاریخ به چاپ رسیده است (نک‍ : همو، 632-650).

مآخذ

آرین پور، یحیى، از صبا تا نیما، تهران، 1382ش؛ آقا بزرگ، الذریعة؛ آیتی، عبدالحسین، تاریخ یزد یا آتشکدۀ یزدان، یزد، 1317ش؛ باقرزاده، علی، «جیحون یزدی و کرمان»، ده مقاله در شعر و ادب، مشهد، 1367ش؛ براون، ادوارد، تاریخ ادبیات ایران، ترجمۀ بهرام مقدادی، تهران، 1369ش؛ برقعی، محمد‌باقر، سخنوران نامی معاصر ایران، قم، 1373ش؛ بهار، محمد‌تقی، بهار و ادب فارسی، بـه کوشش محمد گلبن، تهران، 1351ش؛ تجربـه‌کار، نصرت، سبک شعر در عصر قاجاریه، تهران، 1350ش؛ جیحون یزدی، محمد، دیوان، به کوشش احمد کرمی، تهران، 1363ش؛ همو، «نمکدان»، همراه دیوان، به کوشش محمد وهاب، تهران، 1397ق؛ خاضع، اردشیر، تذکرۀ سخنوران یزد، حیدرآباد دکن، 1341ش؛ دیوان بیگی، احمد، حدیقة الشعراء، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1364ش؛ زرین‌کوب، عبدالحسین، با کاروان حله، تهران، 1382ش؛ همو، سیری در شعر فارسی، تهران، 1363ش؛ همو، نقد ادبی، تهران، 1361ش؛ شفیعی کدکنی، محمد‌رضا، ادوار شعر فارسی، تهران، 1359ش؛ همو، « ادیب نیشابوری در حاشیۀ شعر مشروطیت»، زندگی و اشعار ادیب نیشابوری، به کوشش یدالله جلالی پندری، تهران، 1367ش؛ فتوحی یزدی، عباس، تذکرۀ شعرای یزد، تهران، 1366ش؛ قمی، عباس، الکنى و الالقاب، تهران، 1397ق؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ محجوب، محمد جعفر، سبک خراسانی در شعر فارسی، تهران، 1345ش؛ مدرس، محمد علی، ریحانة الادب، تهران، 1369ش؛ مسرت، حسین، یزد یادگار تاریخ، یزد، 1376ش؛ مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران، 1343ش؛ منزوی، احمد، «تتبع در گلستان سعدی»، وحید، تهران، 1352ش، س 11، شم‍ 5؛ همو، خطی؛ نوایی، عبدالحسین، حاشیه بر حدیقة الشعراء (نک‍ : هم‍ ، دیوان‌بیگی)؛ یغمایی، اقبال، «میرزا ابوالحسن یغما شاعری بزرگ و آزاد اندیش»، یادگارنامۀ حبیب یغمایی، به کوشش غلامحسین یوسفی و دیگران، تهران، 1356ش؛ یغمایی، حبیب، «جیحون یزدی»، نامۀ مینوی، به کوشش همو و ایرج افشار، تهران، 1350ش؛ همو، «جیحون یزدی (1)»، یغما، تهران، 1327ش، س1، شم‍ 4؛ همو، «جیحون یزدی (2)»، همان، شم‍ 8.

یدالله جلالی پندری

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: