صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / جیان /

فهرست مطالب

جیان


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 26 آذر 1398 تاریخچه مقاله

جَیّان (به اسپانیایی: خائن)، شهر و مرکز ناحیه‌ای به همین نام در جنوب اندلس، که امروزه جزو ناحیۀ آندالوثیا ست. جیان میان دشتی حاصلخیز که در جنوب رود گواذالکیویر (وادی الکبیر) گسترده است، قرار دارد. شمال شهر تا کنار رودخانه پوشیده از زمینهای کشاورزی و باغهای زیتون است. تپه‌های صخره‌ای مرتفع سانتاکاتلینا، که دژی بزرگ و استوار بر فراز آن قرار دارد، از جنوب شرقی و غرب، شهر را در بر می‌گیرد. جیان کهن در جنوب شهر جدید واقع شده است (عنان، الآثار... ، 221؛ EI2).
جیان شهری بزرگ و استوار و از کهن‌‌ترین مراکز اندلس بوده است (ابن حوقل، 1 / 110؛ ابوالفدا، 177). ادریسی جیان را جزو اقلیم بشارات به شمار آورده است (2 / 537). براساس وصف نسبتاً کاملی که در منابع جغرافیایی اسلامی آمده، جیان شهری بوده است نیکو و حاصلخیز با کالاهای ارزان و گوشت و عسل فراوان. شهر در دامنۀ کوهستان واقع بود و باغها و مزارع غلات و حبوبات بسیار داشت. رود بزرگ بُلّون از یک میلی شهر می‌گذشت و آسیاهای بسیار بر آن ساخته بودند. افزون بر آن، آبگیر بزرگ جیان و چشمه‌های بسیار که در پایین باروی شهر جاری بود، آب لازم را برای حمامها، آبیاری اراضی، باغها و گردش آسیاها تأمین می‌کرد. بر روی برخی از این چشمه‌ها سقفهایی گنبدی از گذشته‌های دور برپا بود. قلعۀ جیان ــ موسـوم بـه قلعـۀ حَـزم (نک‍ : ابـن قوطیـه، 59) ــ قلعه‌ای بود بسیار مستحکم و راهی پلکانی داشت. جیان همچنین دارای مسجد جامع، بازارهایی بسیار و پر رونق بود و حریر نیکو و فراوان در آنجا به عمل می‌آمد. پرورش کرم ابریشم در روستاهای جیان رواج داشت (ادریسی، 2 / 568؛ ابن عبدالمنعم، 183).
ناحیۀ بزرگ و پهناور جیان از جنوب به نواحی البیره و غرناطه، از شرق به تدمیر و مرسیه، از شمال به طلیطله، و از غرب به قرطبه محدود بود (یاقوت، 2 / 169؛ ابوالفدا، 176) و شهرها و روستاهای بسیار داشت (نک‍ : همو، 177؛ ابن عبدالمنعم، 113، 202، 349، جم‍ ‌). ادریسی شمار روستاهای آن را بیش از 3 هزار نوشته است (همانجا). پس از فتح اسلامی دسته‌هایی از قبایل مختلف عرب، از جمله سپاهیان قِنَّسرین شام، در این ناحیه ساکن شدند (نک‍ : ابن قوطیه، 44، 45، 50؛ ابن حزم، 192، 246، جم‍‌ ).
در زمان عبدالرحمان بن حکم (حک‍ 206- 238ق / 821-852 م)، مَسَرّه والی جیان در آنجا مسجد جامعی با 5 رواق و ستونهای مرمری ساخت که مشرف بر همۀ شهر بود و صحنی فراخ داشت که پیرامونش پوشیده بود (ابن عبدالمنعم، 183). مقارن این ایام جیان 200‘2 تن مرد سپاهی برای جنگهای تابستانی (صوائف) گسیل می‌کرد (ابن حیان، چ مکی، 271).
در روزگار عبدالله بن محمد (حک‍ 275-300ق / 888-913م)،خیر ابن شاکر در جیان سر به شورش برداشت. لشکر اندلس شهر را محاصره کرد و دست به کشتار و ویرانی گشود، اما نتوانست خیر بن شاکر را به تسلیم وادارد. ابن حفصون، شورشگر بزرگ اندلس، برای تظاهر به دوستی با امیر عبدالله، ابن شاکر را از میان برداشت، اما خود بعداً به جیان تاخت و در آنجا قتل و غارت کرد. پس از آن، آشوب سراسر آن ناحیه را فراگرفت (عنان، دولة ... ، 1 / 324). در 292ق / 905م لشکریان قرطبه در کنار رود بلّون، ابن حفصون را شکستی سخت دادند (ابن عذاری، 2 / 141) و در 297ق / 910م نیز وی را از جیان عقب راندند (عنان، همان، 1 / 338). سرانجام در 300ق / 913م عبدالرحمان الناصر اموی، ابن حفصون را در جیان شکست داد و دژهای آنجا را از دست او خارج ساخت (ابن حیان، چ چالمتا، 5 / 60-61، 65-66).
پس از اضمحلال خلافت اموی در اندلس و به قدرت رسیدن سلیمان مستعین در 403ق / 1012م در قرطبه، بنی بِرزال و بنی‌یَفرن در جیان مستقر شدند (ابن عذاری، 3 / 113). هنگامی‌که علی بن حَمّود در قرطبه ادعای خلافت کرد، دشمنانش در جیان نوادۀ عبدالرحمان ناصر، ملقب به مرتضى را به رهبری برگزیدند (عنان، همان، 1 / 660). پس از آن جیان یک چند در دست خیران و زهیر عامری، حاکمان المریه، بود و سپس به تصرف حَبّوس و بادیس بن حبوس، حاکمان بنی زیری غرناطه (حک‍ 411-465ق / 1020-1073م) درآمد (ابن عذاری، 3 / 166-264؛ عنان، دول ... ، 126، 161-163).
سلطۀ معتصم بن صُمادح، حاکم المریه، بر جیان چندان نپایید و معتمد بن عبّاد حاکم اشبیلیه در 466ق / 1074م بر آنجا غلبه یافت (ابن خطیب، اعمال ... ، 230، 233-234؛ عنان، همان، 63، 142، 167- 168).
از 483ق / 1090م مرابطون فتح اندلس را آغاز کردند (عنان، همان، 337). بَطی بن اسماعیل، سردار مرابطی، جیان را محاصره کرد و به صلح شهر را گشود (ابن ابی زرع، الانیس ... ، 154؛ قس: روایت ابن خطیب، همان، 163؛ عنان، همان، 334، که از کمک آلفونسوی ششم، پادشاه قشتاله در دفع مرابطون حکایت دارد).
در اواخر سلطۀ مرابطون، چندی یوسف بن عبدالرحمان ابن جُزی، قاضی جیان و سپس سیف‌الدولة بن هود در 539 ق / 1144م بر جیان استیلا یافتند. از سوی دیگر، آلفونسوی هفتم، پادشاه قشتاله خواهان تسلیم جیان بود (عنان، عصر ... ، 1 / 320-321). در اواخر سال 543 ق / 1148م موحدون جیان را که همچنان در معرض تهدید مسیحیان قشتاله بود، تصرف کردند (ابن ابی زرع، همان، 263؛ عنان، همان، 1 / 334، 372).
در محرم 555 / ژانویۀ 1160 ابن مَردَنیش، که در شرق اندلس برضد مرابطون قیام کرده بود، به یاری قشتالیان، جیان را بی هیچ مقاومتی گرفت و پدر زنش، ابراهیم بن هَمُشک را به امارت آنجا منصوب کرد (همان، 1 / 373-374، 2 / 39-40). اما ابن همشک در 564 ق / 1169م به فرمان موحدون درآمد و ابن مردنیش از خشم یک سال پیاپی بر جیان حمله می‌کرد. ابن همشک تا اوایل سال 571 ق / 1175م که به فرمان خلیفۀ موحدی به مغرب رفت، در امارت جیان باقی ماند (ابن خطیب، الاحاطة ... ، 1 / 302؛ عنان، همان، 2 / 39-40، 57).
از اواخر سدۀ 6 ق / 12م به بعد جیان بارها هدف حمله و تجاوز سپاهیان مسیحی به فرماندهی آلفونسوی هشتم، پادشاه قشتاله بود. موحدون نیز متقابلاً برخی پایگاههای آنان را تصرف یا تخریب کردند (نک‍ : همان، 2 / 287-292). سرانجام در 612ق / 1215م السید ابوربیع، والی جیان، و شیخ ابوالعباس بن ابی حفص، والی قرطبه، از طرف المستنصر خلیفۀ موحدی با آلفونسوی هشتم پیمان صلح بستند (همان، 2 / 233). اما دیری نگذشت که جیانِ تحت سلطۀ موحدون صحنۀ دو دستگی و نفاق گشت. در 621 ق / 1224م عبدالله بن محمد بن یوسف حاکم موحدیِ جیان، برضد خلیفه عبدالواحد موحدی با عبدالله بن یعقوب المنصور، که در مرسیه ادعای خلافت کرد و العادل لقب گرفت، بیعت کرد (مراکشی، 273؛ ابن خلدون، 6 / 338؛ عنان، همان، 2 / 350-351). عبدالله بن محمد بعداً خود را خلیفه خواند و ظافر لقب گرفت و سپس در بَیّاسه مستقر شد و به بَیّاسی ملقب گردید. بیاسی با فرناندوی سوم، پادشاه قشتاله متحد شد (ابن عبدالمنعم، 121؛ عنان، همان، 2 / 352) و در 622 ق / 1225م همراه وی به جیان تاخت و نزدیک به 500‘1 تن از مردم آن ناحیه را کشت. آنان در سال بعد نیز جیان را محاصره کردند، اما پادگان موحدی به سرداری عمر بن عیسى و یاری گروهی از سواران مسیحی ایستادگی کرد (همان، 2 / 357- 358). چندی بعد در 625 ق / 1228م پرچم مخالفتی دیگر را محمد بن یوسف بن هود برافراشت و به هواخواهی عباسیان بر شهرهایی از جنوب اندلس، مانند جیان مستولی شد (همان، 2 / 391-392).
جیان در 627 ق / 1230م بار دیگر برابر محاصرۀ فرناندوی سوم ایستاد (نک‍ : همان، 2 / 400-401). پس از سقوط حکومت موحدون در اندلس، محمد ابن احمر در 629 ق / 1232م در ارجونه، از توابع جیان ادعای استقلال کرد و در سال بعد جیان را به پایتختی برگزید (همان، 2 / 414، 467، 4 / 52، نهایة ... ، 52). ابن احمر پس از مرگ ابن هود (635 ق / 1238م) در غرناطه مستقر شد (همو، عصر، 2 / 430).
با این حال، جیان همچنان از سوی مسیحیان تهدید می‌شد. در 642 ق / 1244م فرناندوی سوم لشکری به فرماندهی پسرش آلفونسو به ناحیۀ جیان فرستاد و بر چند دژ از قلمرو ابن احمر مستولی شد و سال بعد نیز جیان را در محاصره گرفت. چون تجاوزات مسیحیان بالا گرفت، ابن احمر ناگزیر در اواخر سال 643 ق / 1245م با پادشاه قشتاله پیمان صلحی بست و به شرط عدم تجاوز او، شهر جیان و دژهای تابعه و چند شهر دیگر را به وی تسلیم کرد و تابعیت پادشاه قشتاله را پذیرفت و افزون بر این، پرداخت باج سالیانه‌ای به مبلغ 150 هزار مُراویدی را تعهد کرد (ابن ابی زرع، الذخیرة ... ، 68؛ ابن خطیب، الاحاطة ... ، 2 / 99؛ عنان، همان، 2 / 432-433، 466- 469).
قشتالیان پس از تصرف جیان، مسجد جامع آنجا را به کلیسا بدل کردند و در آنجا جشن پیروزی گرفتند. بیشتر مسلمانان شهر را ترک کردند و در شهرهای جنوبی اندلس پراکنده شدند و فرناندو خانه‌های شهر را میان سواران بزرگ خویش تقسیم کرد (همان، 2 / 468- 469). در سده‌های 7- 8 ق / 13-14م بنی نصر و بنی مَرین جیان را بی‌آنکه بازگیرند، بارها تصرف و تخریب کردند (همو، نهایة، 110، 148- 149؛ ابن خطیب، همان، 2 / 47، 83-84؛ EI2).
جیان در دورۀ اسلامی خاستگاه شماری از عالمان و ادیبان نامدار بوده است که از آن جمله‌اند: ابوعلی حسین بن محمد بن احمد غسّانی جیانی (د 498ق / 1105م)، محدث و رجالی و ادیب؛ یوسف بن محمد جیانی اندلسی (د 545 ق / 1150م)، محدث که به شرق سفر کرد و در بلخ اقامت گزید (یاقوت، 2 / 169-170)؛ ابوذر مُصعب بن محمد خُشَنی معروف به ابن ابی رَکب (د 604 ق / 1207م)، لغوی، قاضی و فقیه (ابن عبدالمنعم، 184)؛ و ادیبان و نویسندگانی همچون حسن بن احمد عقیلی و احمد بن محمد قیسی فندری (د 559 ق / 1164م، نک‍ : عنان، عصر، 2 / 682، 686) و یحیی الغزال، شاعر که سفیر عبدالرحمان دوم به دربار روم بود، و ابومحمد بن جَریر جیانی (EI2).
از دورۀ اسلامی آثاری چند در جیان بازمانده که مهم‌ترین آنها قلعه یا قصبه است که ویرانه‌های آن اکنون دژ سانتا کاتالینا نامیده می‌شود. برج بزرگ قصبه با عرض حدود 15 متر و ارتفاع نزدیک 30 متر در وسط ویرانه‌ها برپا ست. در فضای وسیع پشت این برج بقایای باروها و طاقها و برجهای کوچک قرار دارد و در میدان روبه‌روی قلعه آثاری از مصلای کهن اسلامی به چشم می‌خورد. کلیسای بزرگ جیان نیز که در جای مسجد جامع قدیم واقع شده، بنایی است با شکوه که با تندیسها و تزیینات زیبا آذین یافته و دارای دو گلدستۀ بزرگ و همانند است (نک‍ : عنان، الآثار، 223-224). در بخش کهن شهر بنایی موسوم به «حمامهای عربی» وجود دارد که طاقهای دو ردیفه و پاره‌ای مشخصات دیگر آن نشان می‌دهد که ظاهراً نمازخانه یا مسجدی کوچک بوده است. در مجاورت حمامهای عربی، کلیسای کوچک و سادۀ سانتا مجدلینا واقع است که از کهن‌ترین کلیساهـای جیـان است و نمـایی عربی ـ موریسکی دارد (همان، 226-227).

مآخذ

ابن ابی زرع، علی، الانیس المطرب، رباط، 1972م؛ همو، الذخیرة السنیة، رباط، 1972م؛ ابن حزم، علی، جمهرة انساب العرب، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، بیروت، 1403ق / 1983م؛ ابن حوقل، محمد، صورة الارض، به کوشش کرامرس، لیدن، 1967م؛ ابن حیان، حیان، المقتبس، به کوشش چالمتا و دیگران، مادرید، 1979م؛ همان، به کوشش محمودعلی مکی، بیروت، 1373ق / 1973م؛ ابن خطیب، محمد، الاحاطة، به کوشش محمدعبدالله عنان، قاهره، 1973-1974م؛ همو، اعمال الاعلام، به کوشش لوی پرووانسال، بیروت، 1956م؛ ابن خلدون، العبر، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، 1401ق / 1981م؛ ابن عبدالمنعم حمیری، محمد، الروض المعطار، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1984م؛ ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، به کوشش کولن و لوی پرووانسال، بیروت، 1983م؛ ابن قوطیه، محمد، تاریخ افتتاح الاندلس، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره / بیروت، 1410ق / 1989م؛ ابوالفدا، تقویم البلدان، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، 1840م؛ ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه؛ عنان، محمد عبدالله، الآثار الاندلسیة الباقیة فی اسبانیا و البرتغال، قاهره، 1381ق / 1961م؛ همو، دولة الاسلام فی الاندلس، قاهره، 1408ق / 1988م؛ همو، دول الطوائف، قاهره، 1408ق / 1988م؛ همو، عصر المرابطین و الموحدین فی المغرب و الاندلس، قاهره، 1411ق / 1990م؛ همو، نهایة الاندلس، قاهره، 1408ق / 1988م؛ مراکشی، عبدالواحد، المعجب، به کوشش محمد سعید عریان و محمد عربی علمی، قاهره، 1368ق / 1949م؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:

EI2.

محمدرضا ناجی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: