صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / تاریخ / جهور، بنی /

فهرست مطالب

جهور، بنی


آخرین بروز رسانی : سه شنبه 26 آذر 1398 تاریخچه مقاله

جَهْوَر، بَنی، خاندانی از ملوک الطوایف اندلس که حدود نیم سده بر قرطبه حکم راندند (422-462ق / 1031- 1069م).
خلافت اموی در اواخر سال 422ق، با خلع هشام بن محمد ملقب به المعتمد باللٰه از اندلس برافتاد. آن‌گاه حکام محلیِ اندلس دولتهای کوچک و مستقلی تشکیل دادند که آنها را در تاریخ، ملوک الطوایف می‌خوانند. در قرطبه مردم ابوالحزم جهور ابن محمد بن جهور، عضو یکی از خاندانهای اصیل اندلس را که در اواخر سدۀ 4ق از وزرای دولت بنی عامر بود، به امارت برگزیدند (فتح، 14- 15؛ مراکشی، 59؛ ابن ابار، الحلة ... ، 1 / 209، 2 / 30؛ شحنه، 57). ابوالحزم به زودی بر سرزمینهای مرکزی اندلس مستولی شد و سپس مناطق شمالی را تا جبل الشارات تصرف کرد و از طرف شرق تا سرچشمه‌های وادی الکبیر، از غرب تا نزدیکی استجه، و از جنوب تا مرز غرناطه پیش رفت.
ابوالحزم جز با رأی و مشورت بزرگان قوم و سرداران سپاه دست بـه کـاری نمـی‌زد و ایـن نـوع حکـومـت ــ کـه در واقع شورایی بود و به حکومت جماعت شهرت داشت ــ در نوع خود بی‌نظیر بود (مراکشی، 59-60؛ ابن ابار، همان، 2 / 31؛ عنان، 21-22؛ صوفی، 43).
ابوالحزم برای فرو نشاندن شورش بربرها با آنان از در مصالحه درآمد و با تدابیر خاص آنان را زیرفرمان درآورد (ابن ابار، همان، 2 / 32؛ ابن بسام، 2(1) / 116-117). او در مدت 12 سال حکومت، دستگاه قضایی را اصلاح کرد، به تجمل‌گرایی و اسراف و افراط پایان داد، از مالیاتها و باج و خراجها کاست، بازرگانان را پشتیبانی مالی کرد و بازارها را رونق بخشید و امنیت و آسایش برای مردم فراهم نمود و سرانجام در صفر 435 / سپتامبر 1043 درگذشت.
پس از ابوالحزم فرزندش ابوالولید محمد بن جهور جانشین پدر شد (حمیدی، 1 / 60- 61؛ فتح، 15؛ مراکشی، همانجا؛ ابن ابار، همان، 2 / 32-33؛ صوفی، 43-44). وی وزیران و حکمرانان را در مقام خود ابقا کرد و دانشمندان و شاعران را نواخت؛ به ویژه ابن حیان مورخ نامی و ابن زیدون (ه‍ م م)، شاعر معروف اندلسی را از مقربان خاص خود گردانید (ابن بسام، 1(1) / 337- 339؛ ابن‌خطیب، 148؛ ابن ابار، اعتاب ... ، 212-213). با آنکه ابوالولید مدتی پیرو سیاست پدر بود، اما پس از چندی شیوه‌ای دیگر پیش گرفت و ادارۀ امور را به دست افراد ناشایست سپرد و فرزند خـود عبدالملک را ــ که مردی بدنهاد و خـودکامه بود ــ به جانشینی برگزید (ابن خطیب، 148- 149).
در 440ق / 1048م ابوالولید زمام امور را به دست وزیر خود ابراهیم بن محمد معروف به ابن سقا ــ که مردی لایق و با تدبیر بود ــ سپرد. ابن سقا امور دولت را به نظم آورد و در اصلاح مملکت کوشید. اقتدار و سیاستهای خردمندانۀ ابن سقا، معتضد بن عباد، حاکم اشبیلیه را به وحشت انداخت. از این‌رو، برای مقابله با تهدید احتمالی او، نزد ولیعهد عبدالملک چندان به سعایت از وی پرداخت، تا سرانجام عبدالملک در 455ق / 1063م ابن سقا را به قتل رساند (ابن بسام، 1(4) / 239-244؛ ابن خطیب، 149؛ دوزی، 673؛ بیضون، 359).
با قتل وزیر اوضاع قرطبه دگرگون شد و میان عبدالملک و برادر بزرگ‌ترش عبدالرحمان که داعیۀ جانشینی پدر داشت، کشمکش درگرفت. ابوالولید که شیرازۀ امور را از هم گسیخته دید، امور مملکت را میان دو برادر تقسیم کرد. عبدالملک را فرماندهی سپاه داد و عبدالرحمان را بر امور خراج گماشت. اما به زودی عبدالملک بر عبدالرحمان غلبه یافت و او را در خانۀ خویش زندانی کرد و خود زمام امور را در دست گرفت (ابن خطیب، همانجا؛ بیضون، 360؛ سالم، 1 / 134؛ شحنه، 58).
عبدالملک وزیر بـا تـدبیر پدر را ــ که در این هنگام به سبب بیماری خانه‌نشین بود ــ عزل کرد و افراد بی‌لیاقت و فرومایه را بر امور مسلط ساخت. از آن پس، مردم قرطبه از خاندان بنی جهور روی برتافتند. در این میان یحیی بن ذوالنون حاکم طلیطله، که از مدتها قبل چشم به قرطبه دوخته بود، به قصد تصرف قرطبه لشکر کشید. عبدالملک از فرمانروای اشبیلیه، معتمد بن عباد، که هم پیمان وی بود، کمک خواست و معتمد گروهی از سپاهیان اشبیلیه را به یاری او فرستاد. در این هنگام ابن ذوالنون به سپاهیانش که تا دروازه‌های قرطبه پیش آمده بودند، دستور عقب‌نشینی داد. آن‌گاه لشکر اشبیلیه که در نهان قصد تصرف قرطبه داشتند، فرصت را غنیمت شمردند و به شهر حمله برده، دست به قتل و غارت زدند (شعبان 461ق / ژوئن 1069م).
عبدالملک که مقهور نیرنگ ابن عباد شده بود، برای خود و خویشاوندانش امان خواست؛ اما ابن عباد او و برادرش عبدالرحمان و پدرش ابوالولید را در بند کشیده، به جزیرۀ شلطیش تبعید کرد و فرزند خود سراج الدوله را بر قرطبه گماشت. بدین‌سان دولت بنی جهور پس از 40 سال حکومت بر قرطبه برچیده شد (ابن سعید، 1 / 56-57؛ ابن خطیب، 149-150؛ ابن خلدون، 4 / 204؛ سالم، 1 / 135- 137؛ دوزی، همانجا).

مآخذ

ابن ابار، محمد، اعتاب الکتاب، به کوشش صالح اشتر، دمشق، 1380ق / 1961م؛ همو، الحلة السیراء، به کوشش حسین مونس، قاهره، 1963م؛ ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة فی محاسن اهل الجزیرة، به کوشش احسان عباس، ج 1 (1)، (4)، لیبی / تونس، 1981م، ج 2(1)، قاهره، 1361ق / 1942م؛ ابن خطیب، محمد، اعمال الاعلام، به کوشش لوی پرووانسال، بیروت، 1956م؛ ابن خلدون، العبر؛ ابن سعید مغربی، علـی، المغرب فی حلی المغرب، بـه کوشش شوقی ضیف، قاهره، 1953م؛ بیضون، ابراهیم، الدولة العربیة فی اسبانیة، بیروت، 1406ق / 1986م؛ حمیدی، محمد، جذوة المقتبس فی ذکر ولاة الاندلس، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره / بیروت، 1410ق / 1989م؛ سالم، عبدالعزیز، قرطبة حاضرة الخلافة فی الاندلس، بیروت، 1971م؛ صوفی، خالد، «جمهوریة عربیة فی الاندلس»، الآداب، بـیـروت، 1959م، س 7، شم‍ 10؛ عنـان، محـمـدعبـدالله، دول الطـوائـف، قـاهـره، 1380ق / 1960م؛ فتح بن خاقان، مطمح الانفس، استانبول، 1302ق؛ مراکشی، عبدالواحد، المعجب، به کوشش محمد سعید عریان و محمد عربی علمی، قاهره، 1368ق / 1949م؛ نیز:

Chejne, A. G., Muslim Spain, its History and Culture, Minneapolis, 1974; Dozy, R., Spanish Islam, tr. F. G. Stokes, London, 1913.

عنایت‌الله فاتحی‌نژاد

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: