صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / ابن مهران /

فهرست مطالب

ابن مهران


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ مِهْران، ابوبكر احمد بن حسين بن مهران نيشابوری (295-381ق / 908-992م)، مُقری مشهور خراسان و اولين مؤلف دربارۀ قرائات دهگانه. در منابع متقدم اشارتی بر اينكه وی به شهر ديگری غير از نيشابور منسوب بوده، ديده نمی‌شود. تنها ابن عساكر در تاريخ دمشق بدون ذكر سند گفتار خود، يادآور شده كه اصل ابن مهران از اصفهان بوده و نيشابور اقامتگاه او بوده است (ابن منظور، 3 / 55؛ قس: ياقوت، 3 / 12)؛ اما با توجه به اينكه منبع اساسی ابن عساكر در معرفی ابن مهران گفته‌هاي حاكم نيشابوری است (سمعانی، 12 / 491؛ خليفۀ نيشابوری، 76)، و نسبت اصفهانی در آن ديده نمی‌شود، می‌توان در صحت اين انتساب ترديد كرد. اين احتمال وجود دارد كه منشأ افزودن اين نسبت، خلط بين ابن مهران با مقری ديگری به نام ابوبكر احمد بن محمد بن مهران اصفهانی بوده باشد (برای شرح حال او، نك‍ : ابن جزری، غاية، 1 / 128).
ابن مهران از نوجوانی در نيشابور آغاز به طلب علم كرد و از شيوخی چون ابوبكر ابن خزيمه، ابوالعباس سراج ثقفی و ابوالعباس ماسَرجَسی حديث آموخت (ياقوت، 3 / 13، به نقل از حاكم). از استادان متأخرتر او در حديث می‌توان مكی بن عبدان (د 325ق) را نام برد (ذهبی، سير، 16 / 406). ابن مهران مدتی را نيز در سمرقند گذرانيد و به فراگيری قرائت از استادان آن ديار چون ابوبكر محمد بن محمد بخاری و ابوعلی محمد بن احمد صفار پرداخت (ابن مهران، 14، 21؛ اندرابی، 71؛ ابن جزری، همان، 2 / 61). سپس برای ادامۀ تحصيل رهسپار غرب شد و از مقريان بزرگ عراق و شام بهره گرفت. از جمله در بغداد از ابوبكر محمد بن حسن نقاش، ابوالحسين احمد بن عثمان بن بويان، ابوبكر محمد بن حسن بن مقسم و قاضی ابوبكر ابن كامل و در كوفه از زيد بن علی عجلی و ابوعلی حسن بن داوود نقار استفاده برد (ابن مهران، 8، 42، جم‍‌ ). همچنين در دمشق از ابوالحسن محمد بن نضر بن اخرم، ابوسهل صالح بن ادريس بغدادی و در صور از ابوبكر محمد بن نعمان صوری قرائت آموخت (همو، 21، 38، 40؛ برای فهرستی از مشايخ او، نك‍ : ابن جزری، همان، 1 / 49-50). با توجه به سالهای وفات اين استادان می‌توان زمان سفر عراق و شام را در حدود دهۀ 30 از سدۀ 4ق تخمين زد.
ابن مهران پس از بازگشت به نيشابور، به عنوان قطبی در قرائت خراسان شناخته شد و به تدريس و تأليف در اين زمينه پرداخت (نك‍ : سمعانی، همانجا، به نقل از حاكم؛ خليفۀ نيشابوری، همانجا؛ صريفينی، 708) و جمعی از جمله ابوالحسن علی بن محمد فارسی، ابوسعد احمد بن ابراهيم مقری، مهدی بن طرارا و علی بن احمد بستی از او قرائت آموختند (اندرابی، 41؛ صريفينی، 117، 708؛ ابن جزری، همان، 1 / 50). حاكم نيشابوری نيز در 355ق / 966م در بخارا نزد او قرائات عشر را آموخت (سمعانی، همانجا). در حديث نيز كسانی چون ابواسحاق ثعلبی، ابوسعد گنجرودی، ابوعثمان صابونی و ابوعبدالله اسماعيل بن محمد تفليسی و ديگران از او روايت كرده‌اند (صريفينی، 32، 109، 176، 183، 436، 575؛ ذهبی، سير، 16 / 407). او سرانجام بر اثر بيماری در نيشابور درگذشت (سمعانی، همانجا؛ ابن جزری، النشر، 1 / 89).

ابن مهران و قرائات عشر

 پس از آنكه در حدود 300ق ابن مجاهد (ه‍ م) قرائات هفتگانه را رسميت بخشيد و نظريۀ او در اين زمينه تا حدود نيم قرن ــ گاه تا حد تقدس ــ بر عالم قرائت حاكم بود، ابن مهران با تأليف آثار خود و مطرح ساختن قرائات عشر اين جوّ موجود را درهم شكست. البته قابل تصور است كه اقدام او بدين كار، به‌ويژه در خراسان، بدون زمينۀ پيشين صورت نگرفته باشد، ولی آثار وی ــ در حد اطلاع ما ــ اولين آثار تأليف شده در قرائات دهگانه به شمار می‌رود (نيز نك‍ : برگشترسر، 225). در واقع شكستن سد قرائات سبع توسط ابن مهران در خراسان، بر مطرح شدن قرائات هشتگانه توسط مصريان ــ به عنوان يك بازنگری در نظريۀ قرائات هفتگانۀ ابن مجاهد ــ پيشی داشته است (قس: ه‍ د، ابن غلبون، طاهر). البته ابن مهران در كتاب الغاية فی القراءات، در كنار قرائات عشر، اختيار ابوحاتم سجستانی را نيز مورد عنايت قرار داده است (ابن جزری، غاية، 1 / 146؛ قس: اندرابی، 151) و تصور نمی‌رود كه او قصد آن داشته است تا بر عدد «ده» (عشر) در شمار قرائات قابل قبول، تكيه نمايد؛ بلكه در مكتب خراسان كه وی خود از بانيان آن بود، عدم پای‌بندی به عدد خاص آشكارا ديده می‌شود. به عنوان مثال منصور بن احمد عراقی شاگرد او نيز، به تبع كتاب الغاية، در كتاب الاشارۀ خود قرائت ابوحاتم را به ده قرائت ديگر افزود (نك‍ : پرتسل، 35؛ قس: ابن جزری، همان، 2 / 311) و اندرابی در الايضاح قرائت ابن محيصن و ابوعبيد را بر اين یازده علاوه كرد (نك‍ : صص 75، 142).
كتاب الشامل در قرائات دهگانه كه چندی پيش از 355ق تأليف شده (نك‍ : سمعانی، همانجا)، ظاهراً بر ديگر تأليفات ابن مهران در اين زمينه پيشی داشته و چند گاهی در حيات مؤلف به عنوان متن تدريس می‌شده و مورد مطالعه بوده است (مثلاً نك‍ : ابن جزری، همان، 1 / 50)، تا آنجا كه ابن مهران به درخواست خوانندگان، با نوشتن كتاب المبسوط به شرح و بسط پيچيدگيهای آن پرداخته است (نك‍ : ابن مهران، 7)، اما الشامل با تأليف كتاب الغاية، گويا رونق خود را از دست داد و شاگردان جوان‌تر ابن مهران الغاية را به عنوان متن درسی پذيرفتند، از جملۀ اينان، ابوسعد احمد بن ابراهيم مقری، الغاية را در خراسان رواج داد و بعدها اين متن را به روايت او به دست مقريان ديگر بلاد از قزوين و همدان و عراق و شام و مصر رسيد و قرنها تدريس می‌شد (صريفينی، 117؛ رافعی، 2 / 247، 284؛ 3 / 145؛ ذهبی، معرفة، 1 / 279؛ ابن جزری، همان، 1 / 36، 39، 146، جم‍، النشر، 1 / 89-90). راوی ديگر الغاية از ابن مهران، ابوالوفا مهدی بن طرارا قائنی است كه اين متن را در كرمان ترويج كرد و آن را از طريق شاگردش هذلی به مقريان بزرگی چون ابوالعز قلانسی، سبط خياط و ابواليمن كندي رسانيد (همو، غاية، 2 / 315، النشر، 1 / 90).
كتاب الغاية همچنين به عنوان منبع اساسی مورد تكيۀ برخی مؤلفان بعدي چون هذلی در الكامل (نك‍ : ابن جزری، همانجا)، اندرابی در الايضاح (ص 41، جم‍؛ ابن جزری، غاية، 1 / 572)، ابوالعلاء همدانی در غایة الاختصار (همان، 1 / 49؛ قس: رافعی، 2 / 247) و مؤلف كتابی در قرائات سبع كه از شاگردان ابن مهران بوده (هدايت حسين، شم‍ 115، بدون تصريح به نام الغاية) قرار گرفته است .
بر كتاب الغاية شروحی نيز نوشته شده كه مهم‌ترين آنها از آنِ شاگرد ابن مهران، ابوالحسن علی بن محمد قهندزی است كه نسخۀ آن تاريخ 413ق را دارد. نسخۀ نيمۀ اول اين شرح در دارالكتب قاهره و نيمۀ دوم آن در كتابخانۀ بارودی بيروت نگهداری می‌شود (پرتسل، GAS,I / 15; 29, 30؛ برای رواج اين شرح در ايران در سده‌های مختلف، نك‍ : رافعی، 1 / 130-131، 301، 2 / 464، 3 / 107، 220؛ ابن جزری، همان، 1 / 400).
پس از قهندزی نيز كسانی چون ابوزيد احمد بن ابی بكر ضرير بغوی در شرح مشكلات الغاية، محمود بن حمزة بن نصر كرمانی در الهداية (نك‍ : دانش پژوه، فهرست، 80؛ ابن جزری، همان، 2 / 291) و ابوالمعالی فضل بن طاهر بن سهل حلبی (نك‍ : حاجی خليفه، 2 / 1189) اين كتاب را شرح كرده‌اند و نيز محمد بن محمود بن ابی بكر طوسی در حدود 620ق در بستان المهتدی آن را مختصر كرده است (ابن جزری، همان، 2 / 259).
از سه اثر ياد شدۀ ابن مهران در قرائات عشر تنها المبسوط است كه بر اساس يك نسخۀ خطی محفوظ در كتابخانۀ ظاهريه به چاپ رسيده است. از كتاب الغاية نيز يك نسخۀ خطی در كتابخانۀ عارف حكمت مدينه (زركلی، 1 / 115؛ دانش پژوه، نسخه‌های خطی، 5 / 441) و نسخه‌ای ديگر در كتابخانۀ رشيد افندی (GAS، همانجا) وجود دارد. بروكلمان با ترديد نسخه‌ای از الشامل را در ليدن با شمارۀ 1634 نشان داده است (GAL, S, I / 330؛ قس: ورهووه، 2).

ديگر آثار

 حاكم نيشابوری در تاريخ نيسابور نزديك به بیست اثر از ابن مهران در علوم قرآنی نام برده (نك‍ : ياقوت، 3 / 13-14؛ عبدالجليل، 612) و ابن جزری در غاية‌النهاية (1 / 49) چند عنوان ديگر بر آنچه حاكم ياد كرده، افزوده است؛ با اين وصف از آثار او جز چند مورد نشانی در دست نيست (برای دو اثر ديگر با عناوين سجود القرآن و فوائد، احتمالاً در حديث، نك‍ : اسنوی، 2 / 400؛ صريفينی، 599).
گفتنی است رساله‌ای به فارسی در رسم الخط مصحف به صورت خطی در كتابخانه‌های آستان قدس رضوی (آستان، 6 / 166-167) و جامع گوهرشاد مشهد (فاضل، 3 / 1235) وجود دارد كه به وی منتسب است و احتمال دارد كه ترجمۀ يكی از نوشته‌های او بوده باشد. در مورد دو اثر خطی با عناوين تحفة الانام فی التجويد كه بروكلمان نسخۀ آن را در كتابخانۀ آصفيه نشان داده (GAL, I / 203؛ قس: GAS، همانجا) و كتابی در قرائات سبع كه سزگين نسخۀ آن را در كتابخانۀ بنگال معرفی كرده (همانجا)، بايد گفت مورد اول محل ترديد است و مورد دوم با مراجعه به فهرست كتابخانۀ مزبور (هدايت حسين، 45) پذيرفتنی نيست و به تصريح همين فهرست، نسخۀ مزبور توسط يكی از شاگردان ابن مهران تأليف شده است .

مآخذ

 آستان قدس، فهرست؛ ابن جزری، محمدبن محمد، غاية النهاية، به كوشش گ. برگشترسر، قاهره، 1351ق / 1932م؛ همو، النشر فی القراءات العشر، به كوشش علی محمد ضباع، قاهره، كتابخانۀ مصطفی محمد؛ ابن منظور، محمدبن مکرم، مختصر تاريخ دمشق لابن عساكر، به كوشش رياض عبدالحميد مراد، دمشق، 1404ق / 1984م؛ ابن مهران، احمدبن حسین، المبسوط، به كوشش سبيع حمزه حاكمی، دمشق، 1407ق / 1986م؛ اسنوی، عبدالرحيم بن حسن، طبقات الشافعية، به كوشش عبدالله جبوری، بغداد، 1391ق؛ اندرابی، احمدبن ابی عمر، قراءات القراء المعروفين (بخشی از الايضاح)، به كوشش احمد نصيف جنابی، بيروت، 1407ق / 1986م؛ حاجی خليفه، كشف؛ خليفۀ نيشابوری، احمدبن محمد، تاريخ نيشابور، تهران، 1339ق؛ دانش پژوه، محمد تقی، فهرست نسخه‌های خطی كتابخانۀ دانشكده ادبيات، مجموعۀ علی‌اصغر حكمت، تهران، 1341ش؛ همو و ايرج افشار، نسخه‌های خطی، تهران، 1346ش؛ ذهبی، محمدبن احمد، سير اعلام النبلاء، به كوشش شعيب ارنؤوط و اكرم بوشی، بيروت، 1404ق / 1984م؛ همو، معرفة القراء الكبار، به كوشش محمد سيدجادالحق، قاهره، 1387ق / 1967م؛ رافعی، عبدالكريم بن محمد، التدوين، حيدرآباد دكن، 1985م؛ زركلی، اعلام؛ سمعانی، عبدالكريم بن محمد، الانساب، حيدرآباد دكن، 1401ق / 1981م؛ صريفينی، ابراهيم بن محمد، تاريخ نيشابور (منتخب السياق عبدالغافر فارسی)، به كوشش محمد كاظم محمودی، قم، 1403ق؛ عبدالجليل رازی، نقض، به كوشش جلال‌الدين محدث، تهران، 1358ش؛ فاضل، محمود، فهرست نسخه‌های خطی كتابخانۀ گوهرشاد مشهد، مشهد، 1367ش؛ ياقوت، ادبا؛ نيز:

Bergsträsser, G. & O. Pretzl, “Die Geschichte des Korantexts”,Geschichte des Qorāns, von Th. Nöldeke, Leipzig, 1938, vol. III; GAL; GAL, S; GAS; Hidayat Hosain, M., Catalogue of the Arabic Manuscripts in the Callection of the Royal Asiatic Society of Bengal, Calcutta,1939;Pretzl, O., “Die Wissenschaft derKoranlesung”, Islamica, 1934, vol. VI; Voorhoeve.

احمد پاکتچی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: