صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادبیات عرب / ابن مقفع، ساویرس /

فهرست مطالب

ابن مقفع، ساویرس


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ مُقَفَّع، ساويرس، مورخ و متكلم مسيحی مصر در سدۀ 4ق / 10م. وی از نخستين نويسندگان قبطی است كه آثار خود را به زبان عربی نوشته است. با وجود شهرت و تأثير عميق او در فرهنگ مسيحی مشرق زمين، منابع گوناگون آگاهی چندانی دربارۀ زندگی وی نداده‌اند. آنچه از يادداشتهای پراكنده در ميان نسخه‌های خطی به دست می‌آيد، در اين حد است كه او پيش از آنكه به زیّ روحانيان درآيد، به دبيری اشتغال داشت و «ابوبِشر» خوانده می‌شد. چندی بعد شغل دبيری را رها كرده به رهبانيت گرويد و در صومعه‌های مصر به عبادت و فراگيری تعاليم كليسای يعقوبی روی آورد. وی به تدريج مراتب ترقی را در كليسا پيمود تا اينكه از جانب بطريق اسكندريه به عنوان اسقفِ اُشْمونَين (شهری در مصر عليا) برگزيده شد (نك‍ : دوسلان، 10؛ مينگانا، II / 150؛ گراف، «تاريخ»، II / 300). در برخی منابع گفته شده كه وی توسط بطريق مَقّاری (932-952م) بدين سمت منصوب شد (EI2)، ولی نمی‌توان در اين باره با اطمينان سخن گفت.
تاريخهای قابل اعتمادی كه از سراسر دوران زندگی ابن مقفع در اختيار داريم مربوط به سالهای 951، 955 و 987م است. او در 951م يكی از آثار خود را تأليف كرده، در 955م «كتاب دوم مجامع» را به پايان آورده و در 987م پاسخ بطريق فيلوتئوس به اقرار‌نامۀ يك عالم يعقوبی را امضاء نموده است (تروپو، I / 145؛ گراف، همانجا). از اين رو می‌توان ولادت او را در ربع نخست سدۀ 10م و درگذشت وی را سالی چند پس از 987م تخمين زد.
ابن مقفع در دورۀ حيات خود شاهد انتقال قدرت از اخشيديان به فاطميان (358ق / 969م) بود. با ورود خليفۀ فاطمی المعزلدين الله به مصر در 362ق / 973م، فصل تازه‌ای در تاريخ فرهنگی و اجتماعی مصر گشوده شد كه ره آورد آن برای مسيحيان و يهوديان برخورداری از كمال احترام و آزاديهای مذهبی بود. اين آزاديها كه آنان را از نظر سياسی نيز توانا ساخته بود، پس از انتقال قدرت به جانشين وی العزيزبالله (365ق / 976م) تا آن اندازه روی به فزونی نهاد كه تحمل ادامۀ آن وضع بر مسلمانان گران می‌آمد (نك‍ : ابن اثير، 9 / 116؛ يحيی بن سعيد، 164-165؛ «وقايع‌نامۀ سامری»، 408؛ قس: ترجمۀ فرانسوی همان، 446-447). در چنين اوضاعی ابن مقفع در دفاع از باورهای كليسای يعقوبی قبطی و رد بر مخالفان، پای از دفاعيه‌نويسی و رديه‌نويسی فراتر نهاد و در مجالس مناظره‌ای كه در حضور خليفه ترتيب می‌يافت، با مخالفان خود به بحث و جدل می‌پرداخت. بارزترين نمونه از اين دست، مباحثه‌ای است كه بين 
او و يك عالم يهودی به نام موسی (احتمالاً پسر العازار) با حضور خليفه‌المعز و وزير مشهور ابن كلّس و بطريق افرام يا ابراهام (975- 978م) درگرفت و ابن مقفع كه در اين مجلس سخنگوی بطريق شناخته می‌شد، دربارۀ يهوديان به طور عام و نسبت به موسی به طور خاص با لحنی توهين‌آميز سخن گفت، به طوری كه ابن كلس كه با موسی دوستی داشت ــ چنانكه گفته شده ــ از آن پس نسبت به بطريق قبطيان كينه به دل گرفت (نك‍ : مان، I / 18؛ لويس، 180؛ گراف، همان، II / 304).
فضای تسامح در عهد عزيز تا بدانجا بود كه وی (در روايتی المعز) ابن مقفع را بر آن داشت تا با عالمان و قاضيان مسلمان نيز در مسائل اعتقادی به مناظره پردازد. در اين مورد به خصوص از قاضی ابوالحسن علی بن نعمان فقيه اسماعيلی نام برده شده است (نك‍ : لين‌پول، 119؛ ووستنفلد، 35؛ قس: ابن خلكان، 5 / 417). همچنين می‌توان به حضور ابن مقفع در مجلس مناظرۀ خليفه المعز با اسقف شامی يُونِّس بن شمّاع اشاره كرد (نك‍ : گراف، همان، II / 251).
در روايات مربوط به مناظرات دينی در آغاز خلافت فاطمی مصر، همواره نام ابن مقفع به عنوان نمايندۀ قبطيان ديده می‌شود. روايتهای پراكنده دال بر اينكه بطريق افرام او را به عنوان سخنگوی خود در مجلس مناظره پذيرفته، يا اينكه بطريق فيلوتئوس از او خواسته است تا بر پاسخی كه خود نوشته بوده، مهر تأييد زند، از قدر و منزلت او در كليسای يعقوبی اسكندريه حكايت دارد. اين روايات در كنار عنايت ويژه‌ای كه خليفۀ فاطمی نسبت به وی، به عنوان يك عالم توانا در مذهب خود داشته و او را به مجالس مناظرۀ خود می‌خوانده است، بيان كنندۀ اين واقعيت است كه او در اين دوره تنها يك اسقف در شهری دور از مركز چون اشمونين نبوده است.
دانستن چند زبان كارآمد از عواملی است كه نبايد تأثير آن را در موفقيت ابن مقفع ناديده گرفت. تسلط بر ادبيات زبان قبطی ــ كه زبان مادريش بود ــ و آشنايی وی با زبان يونانی او را با ميراث فرهنگی هم‌كيشان خود پيوند می‌داد و تبحرش در ادب عربی او را قادر می‌ساخت تا ضمن استفاده از منابع عربی، آثار خود را در قالب اين زبانِ نو پذيرفته بيافريند، زيرا كه در نيمۀ دوم سدۀ 4ق / 10م هنوز زبان متداول مسيحيان مصر، زبان قبطی بود (نك‍ : مقدسی، 203؛ در مورد دقت او در كاربرد زبان عربی، نك‍ : گوئيدی، 117). ابن مقفع با آثاری كه به زبان عربی تأليف نمود، در واقع دوره‌ای را در ادبيات قبطيان آغاز كرد كه ادامۀ آن به تدريج زبان قبطی را به فراموشی سپرد. اين نه بدان معناست كه شخص ابن مقفع عامل اين دگرگونی بوده باشد، بلكه وی برجسته‌ترين فرد از نخستين مؤلفان قبطی است كه تحت تأثير نفوذ روزافزون زبان عربی، آن را به جای قبطی به عنوان ابزار نگارش به كار گرفتند (نك‍ : گراف، همان، II / 295-300).
آثار ابن مقفع از حيث محتوا نيز در ادبيات عربی ـ قبطی جايگاه ويژه‌ای دارند، به طوری كه تاريخ او برای بطريقان اسكندريه، به عنوان تاريخ رسمی كليسای قبطی يعقوبی پذيرفته شده و ديگر آثار او در مورد اعتقادات و آداب كليسايی تأثير قابل ملاحظه‌ای در فرهنگ مسيحی مصر و حتی سرزمين مجاور گذارده است. چنانكه شخصيتهای سرشناس قبطیِ دوره‌های بعد، چون ابواسحاق ابن عسال و ابوالبركات ابن كبر اين دسته آثار او را مورد توجه قرار داده‌اند (نك‍ : همان، 439؛II / 410، نيز مينگانا، II / 149-150).
وی همچنين در دفاع از باورهای يعقوبی خود و نقض عقايد مخالفان مسيحی خويش از نسطوری و ملكايی رديه‌هايی پرداخته كه از آن ميان به خصوص بايد به رديۀ او بر اسقف نسطوری دمشق، ايليا (نك‍ : گراف، همان، II / 134-135) و رديۀ وی بر سعيد بن بطريق، عالم ملكايی اهل مصر (همو، «فهرست»، شم‍ 114(10)) اشاره كرد. البته آثار او نيز به نوبۀ خود مورد رد و نقض مخالفان قرار گرفته است (مثلاً نك‍ : همو، «تاريخ»، II / 209,II / 137). ترجمۀ آثار او به زبانهای حبشی، سريانی و لاتين در سده‌های متقدم نيز خود نشان می‌دهد كه آثار وی در سرزمينهای مجاور نيز رواج داشته است.

آثـار

1. سير الآباء القدّيسين البطاركة، در تاريخ بطريقان اسكندريه. ابن مقفع بيشتر شهرت خود را از تاريخی دارد كه برای بطريقان اسكندريه تأليف كرده است. اين اثر با بيان احوال قديس مرقس كه براساس روايات، بنيان‌گذار كليسای اسكندريه بوده، آغاز می‌شود و به بطريق پنجاه و پنجم شنوده (859-880م) انجام می‌پذيرد. او برای تأليف اين اثر مدت 8 سال در كتابخانه‌های مختلف مصر عليا و سفلی جست‌وجو كرده و از منابع قبطی و يونانی، همچون نوشته‌های اُسبيوس قيساری، يوحنای اهل نيكيو و يك تاريخ كهن قبطی صعيدی در كار خود بهره برده است (همان، II / 301؛ بلت، 144). برخی كتاب ابن مقفع را با«تذكرۀ آباء كليسا» در كليسای رُم مقايسه كرده‌اند (نك‍ : همانجا).
تاريخ بطريقان ابن مقفع بعدها توسط نويسندگان ديگر تكميل گرديد. نخستين كسی كه بر تاريخ وی ذيل نوشت، ميخائيل اسقف تنّيس بود كه در 1051م شرح حال بطريقان اسكندريه را در فاصلۀ 880-1046م بر آن علاوه كرد و در 1088م موهوب بن منصور بن مفرح، شمّاس اهل اسكندريه، نوشتۀ ابن مقفع را تهذيب و تنظيم كرد و شرح حال بطريق معاصرش كريستودُلُس (1047-1077م) را بر آن افزود. چندی بعد نيز يوحنا بن صاعد ملقب به ابن قلزمی شرح زندگی بطريقان را در فاصلۀ 1078-1166م بدان ضميمه كرد (نك‍ْ : گراف، همان، II / 301-302). تاريخ ابن مقفع بعدها در مغرب زمين اساس كار رنودو در «تاريخ بطريقان اسكندريه» قرار گرفت (همانجا). همچنين اين نكته نيز مطرح شده كه ابن راهب مورخ مسيحی سدۀ 13م از تاريخ بطريقان و تاريخ مجامع ابن مقفع در كار خود به عنوان منابع اساسی استفاده كرده است (نك‍ : سيداروس، 40). تاريخ بطريقان نه تنها منبع اصلی برای مطالعۀ تاريخ كليسای قبطی در قرون وسطی به شمار می‌رود، بلكه اطلاعات پرارزشی هم دربارۀ تاريخ كليسای حبشه و مسيحيان نوبه به دست می‌دهد (گراف، همان، II / 302).
تاريخ ابن مقفع در فاصلۀ 1904-1910م به كوشش زايبولد در «مجموعۀ نوشته‌های مسيحی شرقی» در بيروت / پاريس به چاپ رسيد. اين ويرايش بر اساس نسخ خطی متعدد صورت گرفته و با شرح حال بطريق پنجاه‌و‌دوم يوسف خاتمه می‌يابد. در همين اوان اوتز ويرايش ديگری از كتاب را به همراه ترجمۀ انگليسی در چند بخش در سلسلۀ انتشارات «آباء كليسای شرق» منتشر ساخت. در 1912م زايبولد چاپ جديدی از كتاب را بر اساس نسخۀ كهن هامبورگ به تحرير موهوب بن منصور انتشار داد كه شرح احوال قديس مرقس تا بطريق ميخائيل را مشتمل بود (نيز نك‍ : ملاحظات بروكلمان، 160-169). جديدترين چاپ كتاب از 1943م به اهتمام «انجمن باستان‌شناسی قبطی» و به كوشش يسّا عبدالمسيح، عزيز عطيه و بورمستر در قاهره آغاز شده است (برای تلخيصها و گزيده‌های آن، نك‍ : گراف، همان، II / 304 به بعد).
2. كتاب المجامع. اين كتاب كه دارای دو جنبۀ تاريخی و كلامی است، در چهار فصل مرتب شده و مؤلف در آن ضمن ارائۀ مختصری از تاريخ كليسا از ديدگاه خاص خود، قصد داشته است كه گفتار سعيد بن بطريق تاريخ‌نويس ملكايی را نقض كند. او سخن خود را با وصف ظهور خداوند در آدم تا صعود حضرت مسيح (ع) آغاز كرده، سپس به مناسبت موضوع كتاب به نقل نصوص كتاب مقدس و تعاليم رسولان و آباء پرداخته است. 
آنگاه به تفصيل مجامع چهارگانۀ كليسا، به ويژه مجمع خَلقيدونه را از ديدگاه تاريخی ـ كلامی مورد بررسی قرار داده و همين موجب نام‌گذاری كتاب بوده است. وی در خاتمه به بيان نكاتی دربارۀ روز ولادت حضرت مسيح (ع)، غسل تعميد، وفات و رستاخيز آن حضرت در اعتقاد مسيحيان يعقوبی پرداخته است (همان، II / 34, 306-307).

متن عربی اين كتاب بر اساس چندين نسخۀ خطی از كتابخانه‌های پاريس و واتيكان به كوشش شبلی در مجموعۀ «آباء كليسای شرق» در 1905م به چاپ رسيده است (در مورد نسخه‌های خطی ديگر، نك‍ : همو، «فهرست»، شم‍ 111(2), 132(1), 235، «تاريخ»، II / 307-308؛ آمبروزيانا، شم‍ 20 (E)).
كتاب المجامع به زبان حبشی نيز ترجمه شده و نسخه‌های خطی متعددی از آن در موزۀ بريتانيا و مجموع عَبّادی در پاريس يافت می‌شود. اين ترجمه در ادبيات حبشی با عنوان «مَصْحَف‌هِدار» (هدار يا هتور، نام يكی از ماههای قبطی است) نيز شناخته می‌شود (نك‍ : كُنتی روسّينی، شم‍ 128(3), 129(6)؛ گراف، همانجا).
اين كتاب همچنين به زبان سريانی ترجمه شده و چند نسخۀ خطی از اين ترجمه در فهرستهای مختلف معرفی شده است (نك‍ : مينگانا، شم‍ 95(M), 174(C), 370(B), 399(C),457(B), 514(M)؛ گراف، همانجا). ترجمه‌ای از اين اثر نيز به لاتين توسط رنودو صورت گرفته كه هنوز منتشر نشده است (همانجا).
گفتنی است كه ابن مقفع در 955م تكمله‌ای بر كتاب المجامع فراهم آورد كه به «كتاب دوم» شهرت دارد. در 9 فصل اول اين تكمله همان موضوعات كتاب المجامع با تفصيل بيشتری مورد بررسی قرار گرفته است. مهم‌ترين بخش اين كتاب فصل دهم آن است كه به شرح و تفسير «اعتقادات مكتب ازنيكی ـ قسطنطينی» اختصاص يافته و برخورد جدلی به خصوص نسبت به نسطوريان در آن فراوان است. وی به‌ويژه به اسقف دمشق ايليا علی بن عبيد كه او نيز كتابی در شرح همان اعتقادات نوشته بود، تاخته است.
ابن مقفع در اين بخش از كتاب به نقض آراء يهوديان و متكلمان مسلمان معتزلی كه به زعم او به «تجسم كلمۀ خداوند» قائل بوده‌اند، نيز نظر داشته و از ابراهيم نظّام متكلم معتزلی (د 231ق / 845م) به نام ياد كرده است (نك‍ : گراف، همان، II / 308).
متن عربی «كتاب دوم» به كوشش لوروا و گربو به همراه ترجمۀ حبشی و فرانسوی آن در 1900م در مجموعۀ «آباء كليسای شرق»، شم‍ 6، به چاپ رسيده است. اين كتاب در برخی از نسخ خطی با عنوان «تفسير الامانة و تأويل الفاظها» شناخته شده است (نك‍ : دوسلان، شم‍ (1)171؛ گراف، همان، II / 309) و ابوالبركات ابن كبر نويسندۀ قبطی دراثر خود مصباح الظلمة خلاصه‌ای از 10 فصل آن را ارائه نموده است ( آلوارت، شم‍ 10184، برگ 48b به بعد؛ گراف، همانجا).
3. كتاب الايضاح، كه گاه الدر الثمين فی ايضاح الاعتقاد فی الدين نيز ناميده شده و در 12 فصل به بررسی مسائل مختلف خداشناسی، مسيح‌شناسی و آداب كليسايی پرداخته است. اين كتاب اول بار در 1925م به كوشش مرقس جرجس در قاهره و بار ديگر در 1972م با ويرايش و ترجمۀ آلمانی به وسيلۀ مايبرگر در ويسبادن به چاپ رسيده است (در مورد دهها نسخۀ خطی كامل و ناقص كه تفاوتهايی با هم دارند، نك‍ : تروپو، شم‍ 170، جم‍؛ گراف، «فهرست»، شم‍ 115، جم‍، «تاريخ»، II / 311, 313؛ بخيت، 1 / 53، 69). اين كتاب به زبانهای حبشی و سريانی نيز ترجمه شده و نسخه‌های خطی متعددی از هر دو ترجمه نشان داده شده است (نك‍ : ديلمان، شم‍ 15؛ كنتی روسينی، شم‍ 130(1), 131(1)؛ گراف، همان، II / 311).
در ادبيات حبشی اين ترجمه با عنوان «مَصْحَف ساويرس» (کتاب ساويرس) شناخته می‌شود (نك‍ : همانجاها).
به طور كلی ابوالبركات در فهرستی كه از آثار ابن مقفع در مصباح الظلمة به دست داده ( آلوارت، شم‍ 10184، برگ 229)، برای ابن مقفع 26 اثر برشمرده و در سندی ديگر ضمن شرح زندگی بطريق فيلوتئوس از 20 تأليف او ياد داده شده است (نك‍ : گراف، همان، II / 300). برخی از آثار ياد شده در اين دو فهرست در حال حاضر مفقود شناخته می‌شوند، ولی جز چند اثر مهم ياد شده، برخی ديگر از آثار ابن مقفع هم اكنون به صورت خطی در كتابخانه‌های جهان نگهداری می‌شوند، از جملۀ آنهاست: ترتيب الكَهَنوت، در آداب كنيسه. نسخه‌ای از آن در قاهره يافت می‌شود؛ البيان المختصر فی الايمان، كه نسخه‌هايی از آن در واتيكان و ديگر جايها نشان داده شده است؛ استبصار العقل و منهاجه يا مصباح العقل، كه نسخه‌هايی از آن در پاريس و جاهای ديگر موجود است؛ طب الغَمّ ( النفس) و شفاء الحُزن، كه نسخه‌اي از آن در كتابخانۀ بادليان و كتابخانۀ يعقوبی قُدس نگهداری می‌شود؛ آلام المسيح (ع)، كه آن را از قبطی به عربی ترجمه كرده و نسخه‌هايی از آن در كتابخانۀ گوتا و كتابخانۀ قبطی قاهره يافت می‌شود (برای نسخ خطی ياد شده و نسخ برخی ديگر از آثار او، نك‍ : تروپو، شم‍ 212(9)؛ پرچ، شم‍ 2854؛ بستانی، 4 / 69؛ گراف، همان، II / 312-318). بايد افزود نسخۀ خطی كتاب ترياق العقول كه به شمارۀ 403 در كتابخانۀ بطريقیِ قبطیِ قاهره موجود است، به ابن مقفع نسبت داده شده كه در واقع از آثار رشيد ابوالخير ابن طيب است (نك‍ : همو، «فهرست»، 125؛ اشتاين اشنايدر، 37؛ قس: گراف، «تاريخ»، II / 346).

مآخذ

 ابن اثير، الكامل؛ ابن خلكان، وفيات؛ بخيت، محمد عدنان و نوفان رجاحمود، فهرس المخطوطات العربية المصورة، عمّان، 1405ق / 1985م؛ بستانی؛ مقدسی، احسن التفاسيم، به كوشش دخويه، ليدن، 1906م؛ يحيی بن سعيد انطاكی، «تاريخ»، همراه ج 2 تاريخ سعيد بن بطريق، بيروت، 1909م؛ نيز:

Ahlwardt; Ambrosiana; Bellet, P.,“Severus Ibn al-Mukaffac”, New Catholic Encyclopedia, vol. XIII; Brockelmann, Carl, Katalog der orientalischen Handschriften... zu Hamburg, Hamburg, 1969;“Chroni-que samaritaine”, ed. & French tr. A. Neubauer, J A, 1869, S. 6, vol. XIV; Conti Rossini, C.,“Notice sur les manuscrits éthiopiens de la collection d'Abbadie”, JA, 1913, S. 11, vol. II; De Slane; Dillmann, A., Catalogus codicum manuscriptorum orientalium qui in Museo Britannico asservantur, 1847; EI2 ; Graf, G., Catalogue de manuscrits arabes chrétiens conservés au Gaire, Vatican, 1934; id, Geschichte der christlichen arabischen Literatur, Vatican, 1944-51; Guidi, I.,“Patrologia orientalis”, RSO, 1911-1912, vol. IV; Lane-Poole, S., A History of Egypt, Karachi,1977;Lewis, B.,“Paltiel: a note”, Bulletin of the School of Oriental & African Studies, 1967, vol. XXX; mann, J., The Jews in Egypt & in Palestine under the Fātimid Caliphs, Oxford, 1969; Mingana, A., Catalogue of the Mingana Collection of Manuscripts, Cambridge, 1933-1936; Pertsch; Sidarus, A. Y., Ibn ar-Rahibs Leben und Werk, Freiburg, 1975; Steinschneider, M., Polemische und apologetische Literatur in arabischer Sprache, Leipzig, 1877; Troupeau, G., Catalogue des manuscrits arabes, Paris, 1974; Wustenfeld, F.,“Geschichte der Fatimiden Chalifen”, Schriften zur arabisch-islamischen Geschichte, Frankfurt, 1986.

احمد پاکتچی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: