تنکابنی، ميرزا طاهر
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 4 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/224430/تنکابنی،-ميرزا-طاهر
یکشنبه 21 اردیبهشت 1404
چاپ شده
16
تُنُکابُنی، میرزا طاهر فقیه طبرسی (1280-1360ق/ 1863-1941م)، فرزند میرزا فرج الله، استاد جامع علوم معقول و منقول و از رجال سیاسی ایران. وی در روستای کردیچال از توابع کلاردشت زاده شد (امینی، 133). خانوادهاش ساکن کجور در منطقۀ تنکابن بودند و از اینرو میرزاطاهر به تنکابنی شهرت یافت (شریف رازی، 367؛ بامداد، 2/ 185). میرزاطاهر پس از تحصیل مقدمات علوم، در 16 سالگی رهسپار تهران شد. گویا ورود او به تهران، با آغاز بنای مدرسۀ عالی سپهسالار همزمان بود. وی نخست به مدارس کاظمیه، قنبرعلیخان و حاجابوالحسن رفت و بعد از اتمام ساختمان مدرسۀ سپهسالار، در آنجا اقامت گزید و نزدیک به 50 سال در همانجا و نیز مدرسۀ کاظمیه به سر برد (امینی، همانجا؛ صدوقی سها، 98). تنکابنی محضر بزرگترین عالمان آن دوران را درک کرد. وی در مقالۀ کوتاهی که در شرح حال میرزای جلوه نوشته است، میگوید که ابتدا از 1305ق در مدرَس آقا محمدرضا قمشهای حاضر میشده، و پس از وفات استاد در 1324ق به محضر درس میرزا ابوالحسن جلوه رو آورده است («مختصر...»، 656). او حکمت را نزد این دو استاد آموخت و در هیئت و نجوم شاگرد میرزا عبدالله بود (حبیبآبادی، 7/ 2301). علاوه بر ایشان، آقاعلی مدرس زنوزی نیز از استادان او بوده است (عبرت، 676؛ مطهری، 619؛ مدرس گیلانی، 95؛ آقابزرگ، 973). مطهری دربارۀ اینکه آیا وی از درس حکیم کرمانشاهی و حکیم نیریزی نیز استفاده کرده، یا نه، اظهار تردید نموده است (همانجا). تنکابنی جامعیت یگانهای در حکمت و طب قدیم و ریاضیات و نجـوم داشت و پس از وفـات جلـوه ــ کـه شـاگردانش را بـه استفـاده از او تـوصیه میکرد (حبیبآبادی، همانجا) ــ از محضر درس معتبری برخوردار بود (باستان، 437؛ مدرس گیلانی، همانجا). وی در مشهورترین مدارس آن دوران از جمله مدرسۀ علوم سیاسی تدریس کرد (صفوت، 120)؛ مدتی نیز به استادی دانشکدۀ معقول و منقول برگزیده شد و در مدارس قدیمی چون مدرسۀ سپهسالار، قنبرعلی خان و سلطانی درس میگفت (عبرت، آقابزرگ، همانجاها).از جملۀ شاگردان تنکابنی این شخصیتها را میتوان نام برد: محمدعلی فروغی (مکی، 6/ 105)، بدیعالزمان فروزانفر که شفا و کلیات قانون را نزد او خواند (نک : فروزانفر، 368). موسى عمید، آقامیرزا عبدالکریم طهرانی، محمود نجمآبادی که قانون بوعلی را نزد وی خواند، محمدتقی مدرس رضوی و شیخ اسماعیل کلباسی (فقیه عبداللٰهی، 52؛ مدرس گیلانی، 81، 96، 171؛ حبیبآبادی، 7/ 2302؛ صدوقی سها، 99).تنکابنی در دورههای اول، سوم و چهارم مجلس شورای ملی به نمایندگی برگزیده شد («مذاکرات مجلس»، خرداد 1325، ص 4، 1 مهر 1327، ص 5؛ صدوقی سها، 98). در دورۀ اول به نمایندگی از طلاب به مجلس راه یافت و از 13 مهر 1284 تا 2 تیرماه 1286 که مجلس به اجبار تعطیل شد، در مجلس بود. در دورۀ سوم نیز به جای افراد مستعفی از سوی اهالی تهران نماینده شد (30 خرداد 1294ش). در همان سال با وقوع جنگ جهانی اول و مهاجرت مشروطهطلبان و آزادیخواهان از تهران، وی به همراه چند تن از نمایندگان، ابتدا به قم رفت و از جانب ملّیّون مأمور بروجرد شد و از آنجا همگام با سایر ملیون از جمله سیدحسن مدرس، سیدمحمدرضا مساوات، حسین استرابادی، محمدتقی شاهرودی، سلیمان میرزا اسکندری، سیدحسن کزازی، سیدحسن گلزار و چند تن دیگر در 30 آبان 1294 راهی عراق شد و به مدت 4 سال در شهرهای کربلا، موصل، کاظمین و بغداد به سر برد (فقیه عبداللٰهی، همانجا؛ امینی، 135-136؛ کسروی، 168). وی در دورۀ چهارم مجلس و هنگامی که هنوز در مهاجرت به سر میبرد، برای بار سوم از سوی فرقۀ دموکرات به نمایندگی رسید (مرسلوند، 2/ 294) و پس از آنکه با استقبال گرم مردم به تهران بازگشت، از 30 مرداد 1300 تا 30 خرداد 1302 عهدهدار سمت نمایندگی بود (فقیه عبداللٰهی، همانجا؛ قس، لغتنامه...). در پایان دورۀ استبداد صغیر، تنکابنی در کمیسیون 28 نفرۀ ویژهای که احکامی را برای تصویب در مجلس عالی تهیه میکرد، عضویت داشت. عزل محمدعلی شاه و تعیین نایبالسلطنه، به ابلاغ این کمیسیون صورت گرفت (ناظمالاسلام، 2/ 494-495). میرزا در جریان کودتای 3 اسفند 1299 توسط سیدضیاءالدین طباطبایی، دستگیر و زندانی شد (فقیه عبداللٰهی، همانجا). سنجابی تصریح میکند که مقارن جنگ جهانی اول و تشکیل دولت نظامالسلطنۀ مافی در کرمانشاه، شمار زیادی از آزادیخواهان ایران در میان ایل سنجابی در کردستان اقامت گزیدند، ازجمله میرزاطاهر تنکابنی که مدتها میهمان خانوادۀ سنجابی بود (نک : ص 22-24). علاوه بر این فعالیتهای سیاسی، وی به امور اداری و تشکیلات قضایی نیز وارد شد. او ابتدا از قضات عالیرتبۀ دادگستری بود و در سازمان جدید دادگستری از جانب علیاکبر داور، وزیر وقت دادگستری، نخست به ریاست محکمههای هدایت و استیناف منصوب شد و تا 11 مرداد 1309 مستشاری دیوان عالی کشور را به عهده داشت (سالنامه...، س 4، ص 36، س 5، ص 80). در همین اوان از کسوت روحانیت درآمد؛ گویا شرط انتصاب وی به مستشاری دیوان تمیز مانند کسان دیگری همچون سیدنصرالله تقوی آن بود که از این کسوت خارج شود (برای تصویری از او در لباس روحانیت در کنار دیگر نمایندگان دورۀ اول مجلس، نک : کسروی، 181-182). زندگی تنکابنی از 1310ش تا زمان وفاتش سرشار از سختی و محنت بود. در 1311ش به فرمان رضاخان، املاک خانوادۀ او را که به بنی فقیه مشهور بودند و نیز املاک شمار دیگری از زمینداران تنکابن، کلارستاق و کجور را غصب کردند و آنان را به زندان افکندند. میرزا به مدت دو ماه در زندان قصر بود و سپس به کاشان تبعید شد (فقیه عبداللٰهی، همانجا؛ مرسلوند، 2/ 295) پس از یک سال، گویا به میانجیگری محمدعلی فروغی، رضاخـان به او اجازۀ بازگشت داد، ولی دشواریها به همینجا ختم نشد؛ یکبار هم او را به همراه بستگان و نزدیکانش که بیش از 200 تن بودند، بدون آزوقه و امکانات به کاشان و سپس به فارس تبعید کردند و بعد از پایان تبعید، اینبار وی را از ادامۀ تدریس و بعدها رفت و آمد به مدرسۀ سپهسالار نیز بازداشتند و او مدتی در مدرسۀ کاظمیه و در خانۀ خویش به تدریس ادامه داد (فقیه عبداللٰهی، همانجا؛ قزوینی، 86-87؛ امینی، 136). با گشایش اولین دورۀ دانشکدۀ معقول و منقول، از تنکابنی دعوت شد تا در آنجا به تدریس فلسفه بپردازد؛ اما به سبب صراحت لهجه و انتقادهای بیپرده از حکومت، به زودی او را از این مقام عزل کردند. پس از آنکه حضور میرزا در جمع دانشجویان و سخنان انتقادی او ادامه یافت، سرانجام به دستور معاونت دانشکده، وی را به آنجا نیز راه ندادند (مرسلوند، همانجا). تنکابنی در اواخر پاییز 1318ش ناگهان به بیماری سختی دچار آمد و در خانه بستری شد (نیکوهمت، 60؛ نیز نک : محیط طباطبایی، 1-3: در موضوع اعتراض به ظلمی که بر او رفته بود). وی در روز جمعه 14 آذر 1320 در بیمارستان نجمیۀ تهران درگذشت. پیکرش را بنا به وصیت خود او در کنار آرامگاه استادش ابوالحسن جلوه واقع در قبرستان ابن بابویه ری به خاک سپردند (امینی، همانجا؛ مکی، 6/ 108؛ قزوینی، همانجا؛ فقیه عبداللٰهی، 53).
میرزاطاهر اگرچه عمر خود را وقف تعلیم و تعلم ساخت، هیچگاه بهطور پیوسته به تألیف و نگارش دست نزد. آثار او بیشتر شامل حواشی عالمانهای است که بر کتب قدما نوشته است. وی در طول عمر پربار خود کتابخانهای مشتمل بر بیش از 4 هزار نسخه کتاب خطی و چاپ سنگی گرد آورده بود که بر صفحات اغلب آنها به خط خوش حاشیه نوشته است (فقیه عبداللٰهی، 53-54؛ نیز نک : امینی، 134) که از جملۀ آنها ست: حاشیه بر الاهیات و منطق شفا، حاشیه بر المباحث المشرقیۀ فخرالدین رازی و گلشن راز شیخ محمود شبستری (شورا، 5/ 390-391، جم ). آثار مستقل تنکابنی محدود به چند مقاله و رسالهای است که به درخواست دیگران نوشته شده است: 1. مقالۀ کوتاهی در شرح حال استادش با عنوان «مختصر شرح احوال میرزای جلوه» (نک : ص 656) در مجلۀ آینده؛ 2. دو جزوه دربارۀ کتابهای درسی رایج در میان طلاب علوم در سدۀ گذشته (سدۀ 13ق) که آن را به تقاضای سیدحسن تقیزاده نوشته (نک : «کتب...»، 39-82)، و در مجلۀ فرهنگ ایران زمین به چاپ رسیده است؛ 3. رسالهای با عنوان «رساله در چشمپزشکی» که در آن به تشریح و توصیف ساختمـان چشم میپردازد. این رساله برخلاف نوشتههای دیگر، به زبان فارسی است و در شمارۀ دوم نامۀ فرهنگستان علوم چاپ شـده است؛ 4. یادداشت کوتاهی در ستایش اهل بیت(ع)، به خواهش احمد گلچین معانی برای مجموعۀ وی ( گلزار معانی). ابوالقاسم سحاب از حاشیۀ او بر کتاب الجوهرالنضید علامۀ حلی یاد کرده، و تألیف چند رسالۀ منطقی را نیز به او نسبت داده است (ص 125) که اثری از آنها در دست نیست. میرزاطاهر تنکابنی در فلسفه به مشرب ارسطویی و مشائی تمایل داشته است، تا آنجا که برخی او را تنها مدرس فلسفۀ ارسطو در آن دوران دانستهاند و این از عناوین کتابهایی که تدریس میکرده، نیز پیدا ست («مرگ فیلسوف...»، 1). همایی در یادداشت خود بر قطعهای که در سوک میرزا سروده است، مینویسد: «به مرگ او حکمت و فلسفۀ قدیم در تهران بمرد» (ص 197).
آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة (نقباءالبشر)، نجف، 1381ق/ 1962م؛ امینی، نصرتالله، «میرزاطاهر تنکابنی»، راهنمای کتاب، تهران، 1353ش، س 17، شم 1-3؛ باستان، نصرتالله، «معراج میرزاطاهر تنکابنی»، یغما، تهران، 1344ش، س 18، شم 8؛ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، 1357ش؛ تنکابنی، محمدطاهر، «کتب درسی قدیم»، فرهنگ ایران زمین، تهران، 1353ش، ج 20؛ همو، «مختصر شرح احوال میرزای جلوه»، آینده، تهران، 1356ش، ج 2، شم 9؛ حبیبآبادی، محمدعلی، مکارمالآثار، اصفهان، 1361ش؛ سالنامۀ رسمی مملکتی، پارس، 1308ش، س 4، 1309ش، س 5؛ سحاب، ابوالقاسم، تاریخ مدرسۀ عالی سپهسالار، تهران، 1329ش؛ سنجابی، کریم، خاطرات، تهران، 1381ش؛ شریف رازی، محمد، اختران فروزان ری و طهران، قم؛ شورا، خطی؛ صدوقی سها، منوچهر، تاریخ حکما و عرفای متأخر بر صدرالمتألهین، تهران، 1359ش؛ صفوت تبریزی، محمدعلی، داستان دوستان، تبریز، 1318ش؛ عبرت نائینی، محمدعلی، مدینةالادب، چ تصویری، تهران، 1376ش؛ فروزانفر، بدیعالزمان، مباحثی از تاریخ ادبیات ایران، به کوشش عنایتالله مجیدی، تهران، 1354ش؛ فقیه عبداللٰهی، حسن، «به یاد حکیم از دست رفته میرزا محمدطاهر تنکابنی»، گلچرخ، تهران، 1373ش، شم 10؛ قزوینی، محمد، «وفیات معاصرین»، یادگار، تهران، س 5، شم 4-5؛ کسروی، احمد، تاریخ مشروطۀ ایران، تهران، 1344ش؛ لغتنامۀ دهخدا؛ محیط طباطبایی، محمد، «فراموش شدگان»، اطلاعات، 19 آبان 1320ش، س 16، شم 4703؛ مدرس گیلانی، مرتضى، منتخب معجم الحکماء، به کوشش منوچهر صدوقی سها، تهران، 1381ش؛ «مذاکرات مجلس»، روزنامۀ رسمی کشور، تهران، چاپخانۀ مجلس؛ مرسلوند، حسن، زندگینامۀ رجال و مشاهیر ایران، تهران، 1369ش؛ «مرگ فیلسوف نامی»، اطلاعات، 16 آذر 1320ش، س 16، شم 4730؛ مطهری، مرتضى، خدمات متقابل اسلام و ایرانیان، قم، 1357ش؛ مکی، حسین، تاریخ بیست سالۀ ایران، تهران، 1362ش؛ ناظمالاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران، 1362ش؛ نیکوهمت، احمد، «طاهر تنکابنی»، وحید، تهران، نیمۀ اول آبان ماه 1357ش؛ همایی، جلالالدین، دیوان سنا، تهران، 1364ش.
امیرحسین ساکتاف
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید