صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / تمام رازی /

فهرست مطالب

تمام رازی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 4 آبان 1398 تاریخچه مقاله

تَمّامِ رازی، ابوالقاسم تمام بن محمدبن عبدالله بجلی (330- محرم 414ق/ 942- مارس 1023م)، محدث ایرانی‌تبار دمشق. دربارۀ انتساب بَجَلی یا بَجْلی وی نمی‌توان با قطعیت سخن گفت. پدرش از ری به دمشق نقل مکان کرد (نک‍ : ابن‌عساکر، 53/ 335-336) و تمام در همان‌جا زاده شد (همو، 11/ 43). گویا او در تمام عمر خویش جز برای مسافرتی تا رَمله (تمام، 1/ 254، 292، جم‍‌ ) در فلسطین، هیچ‌گاه پای از دمشق فراتر ننهاد. با این حال، موقعیت فرهنگی دمشق و اقامت عالمانی از بومهای گوناگون در آنجا، شاگردی وی را نزد بسیاری از مشایخ ممکن ساخت. 
تمام که استماع حدیث را در کودکی آغاز کرده بود (نک‍ : 1/ 14)، نزد بسیاری از مشایخ پدرش همچون ابوبکر عُذری و ابوبکر قرشی وراق حدیث شنید (نک‍ : دوسری، 1/ 16، 17، جم‍‌ ). در میان مشیخۀ وی خیثمة بن سلیمان، حسن بن حبیب حصائری، احمدبن محمد فَضالۀ حمصی، ابومیمون بن راشد، اخوتبوک، ابواحمد عمروبن عثمان سبیعی، ابویعقوب اذرعی، ابوبکر بزاز، ابوالمفضل شیبانی و علی بن عمر دارقطنی نامبردارند (نک‍ : ذهبی، 17/ 290؛ نیز دوسری، 1/ 12 بب‍‌ ). 
از شاگردان او در حدیث، می‌توان به احمدبن محمد عتیقی، ابوالحسیـن میدانـی، حسن بن علی لَبّاد، عبدالعزیز کَتّانـی و احمدبن عبدالرحمان طرائفی اشاره کرد (ذهبی، 17/ 291؛ برای راویان او، نک‍ : دوسری، 1/ 48-49). ابوعلی اهوازی و عبدالعزیز کتانی از شاگردان وی، دانش رجالی او را به‌ویژه در حدیث بوم شام ستوده‌اند (ذهبی، همانجا؛ نیز نک‍ : ابن عساکر، 11/ 45). روایات وی اصلی‌ترین منبع ربعی (د 444ق/ 1052م) در گردآوری مجموعۀ فضایل شام و دمشق بوده است، چنان‌که ربعی افزون بر نیمی از احادیث کتاب فضائل الشام و دمشق خود را از او روایت کرده است (نک‍ : منجد، 16-17). ابن عساکر نیز دربارۀ وفیات عالمان شام، بسیار از وی نقل کرده است (برای نمونه، نک‍ : 19/ 535، 37/ 396، 54/ 265، جم‍‌ ). 
دربارۀ وقوف او به علم قرائت، بدین گزارش بسنده کرده‌اند که قرائت ابوعمروبن علاء را نزد ابوبکر ربعی فرا گرفت (ذهبی، 17/ 290). با این حال، نباید از یاد برد که در شمار مشایخ او، استادانی همچون یحیی بن احمد عَبسی، ابومنصور محمدبن زریق بَلَدی، ابوبکر طَرسوسی و ابوبکر مُرّی بوده‌اند که در این دانش عالمانی شناخته شده‌اند. از دیگر سو در میان شاگردان وی نیز می‌توان از مقریانی نامدار همچون محمدبن علی مُطرّز و ابوعلی اهوازی سراغ گرفت. 

آثـار

بازمانده از تمام، حدیثی هستند و توجه به روایاتی که کمتر توسط دیگران نقل شده، در آنها چشم‌گیر است. گویا او چندان به نقد حدیث متمایل نبوده، و بیشتر کوشیده است اِسنادهای مختلف روایات مفرد و غریب را گرد آورد. این آثار از وی به چاپ رسیده است: 

1. الفوائد

در این کتاب که در اواخر عمر یعنی در حدود سالهای 411 و 412ق نوشته (نک‍ : 1/ 181، 203)، روایات غریب و مفرد مشایخ خود را بر اساس طرف حدیث گرد کرده، و هرگاه لازم دانسته، دربارۀ واژگان، رجال، متن و یا اسانید دیگر حدیث توضیح داده است (نک‍ : 1/ 19، 20، 27، جم‍‌ ). ابوسلیمان جاسم دوسری در کتاب الروض البسام بترتیب و تخریج فوائد تمام، به تخریج احادیث این مجموعه و طبقه‌بندی موضوعی آنها پرداخته است. 

2. مسند المقلین من الامراء و السلاطین

در این اثر به شیوۀ مسانید، روایاتی را که از حکمرانانی چون حجاج بن یوسف، ابومسلم خراسانی و نصربن سیار در اختیار داشته، آورده است. این کتاب به کوشش مجدی فتحی سید (طنطا، 1410ق/ 1989م)، و بار دیگر به همراه المدرج الی المدرج سیوطی به کوشش صبحی بدری سامرایی (کویت، الدارالسلفیه) منتشر شده است. 

3. حدیث ابی العُشراء

تخریج تمام از تنها حدیث ابی‌العشراء اسامةبن مالک دارمی، تابعی بصری دربارۀ احکام زکات که به‌ کوشش بسام عبدالوهاب جابی (دمشق، 1404ق) منتشر شده است. 
افزون بر اینها، نسخه‌ای با عنوان رسالة فی بیان الفرق الضالة به نام وی در کتابخانۀ کوپریلی نگهداری می‌شود (کوپریلی، 2/ 440). بر پایۀ آنچه که از آغاز و پایان آن نقل شده (همانجا)، این کتاب دربر دارندۀ بحثهایی در رد مذهب اشعری است. نظر به رواج تدریجی مذهب اشعری در میان اصحاب حدیث شام در آن عصر (نک‍ : ه‍ د، 8/ 747)، و هم نگارش کتابی توسط شاگرد وی ابوعلی اهوازی در نقد این مذهب (همان، 10/ 486)، می‌توان گفت مکتوب تمام نیز برای برآوردن چنین هدفی نوشته شده است.
نسخه‌های دو جزء حدیثی نیز از وی بر جای مانده که با عناوین الجزء در اخبار و حکایات ابوبکر ربعی و نیز، حدیث اسلام زیدبن حارثه از آنها یاد شده است (ظاهریه، 243-244). 
ابن رجب حنبلی (ص 120 با تصحیف) و حتى در دوره‌ای متأخرتر سیوطی (ص 175)، از کتاب اخبار الرهبان وی مطلبی را نقل کرده‌اند که نشان می‌دهد تا زمانهایی دور، این اثر هنوز باقی بوده است. علی هندی نیز کتابی با عنوان فضل مغارةالدم به وی نسبت داده، و حدیثی را از آن نقل کرده است (14/ 149-151). 

مآخذ

ابن رجب، عبدالرحمان، اهوال القبور، به کوشش محمدسعید بن بسیونی زغلول، بیروت، 1405ق/ 1985م؛ ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، به کوشش علی شیری، بیروت، 1415ق؛ تمام رازی، ابوالقاسم، الفوائد، به کوشش حمدی بن عبدالمجید سلفی، ریاض، 1412ق/ 1992م؛ دوسری، جاسم، الروض البسام، بیروت، 1408ق/ 1987م؛ ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، 1403ق؛ سیوطی، شرح الصدور، به کوشش عبدالمجید طعمه حلبی، بیروت، 1417ق؛ ظاهریه، خطی (حدیث)؛ کوپریلی، خطی؛ منجد، صلاح‌الدین، مقدمه بر فضائل الشام و دمشق علی بن محمد ربعی، دمشق، 1950م؛ هندی، علی، کنز العمال، به کوشش بکری حیانی و صفوت سقا، بیروت، 1409ق/ 1989م.

فرامرز حاج منوچهری
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: