صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / تفسیر طبری /

فهرست مطالب

تفسیر طبری


آخرین بروز رسانی : یکشنبه 7 مهر 1398 تاریخچه مقاله

شاخص‌ترین علت برجستگی تفسیر طبری در میان تفاسیر نگاشته شده در دوره‌های مختلف تاریخ تفسیر، به‌خصوص دورۀ کلاسیک آن بود كه این اثر به ر‌غم آنکه دائرة‌المعارفی از روایات تفسیری بود، كه از همین رو غالباً در صف تفاسیر روایی به آن پرداخته می‌شود (مثلاً نك‍ : ذهبی، همان، 1/ 204؛ معرفت، 2/ 738؛ حریری، 189؛ گلدسیهر، 85 ؛ كوپر، 20, 24)، با پرداخت به نقد روایات موجب گشت تا دورۀ نگارش تفاسیر محض به پایان برسد (نك‍ : گلدسیهر، 93؛ نولدکه، I/ 172). همین مسئله و نیز حجم عظیمی از روایتی تفسیری که طبری گردآوری کرده بود، موجب گشت تا جامع‌البیان از نظر مضمون منبعی پرمایه، و از نظر روش الگویی مناسب برای غالب آثار مهم تفسیری پس از خود همانند احکام القرآن ابن عربی (نک‍ : 1/ 1؛ نیز مشینی، 672-679)، الجواهر الحسان ثعالبی (مثلاً نك‍ : 1/ 20)، التبیان طوسی (مثلاً نك‍ : 1/ 1، 60، 416، جم‍ ‌؛ نیز جعفر، 107-110)، المحرر الوجیز ابن عطیۀ اندلسی (د 546ق، نك‍ : مشینی، 680-686)، تفاسیر کلبی (د 741ق، نك‍ : همو، 672-692، 703-705)، قرطبی (د 671ق، نك‍ : همو، 691-693)، ابو‌حیان (د 745ق، نک‍ : همو، 703-705)، واحدی (د 468ق، مهـدی، 118-119)، ابوالفتوح رازی (یاحقی، 323 بب‍ )، ابن کثیر (د 774ق، مثلاً نك‍ : 1/ 21، 37، جم‍ ) و سیوطـی (د 911ق، مثلاً نك‍ : الـدر...، 1/ 175، 285، جم‍ ) و نیز آثاری غیر تفسیری همانند مقدمۀ ابن تیمیه (ص 95، 96، 103، جم‍ ) و المتوکلی سیوطی (ص 43، 58، 61، جم‍ ) گردد (نیز نك‍ : زركشی، 2/ 159؛ لوث، 589).
افزون بر این از علل اهمیت و شهرت این اثر نزد دانشمندان اسلامی سده‌های مختلف این موارد را می‌توان برشمرد: 1. تفسیر طبری با نقل حدود 400،38 روایت مختلف (قس: برگ، 124)، گزارشی لحظه به لحظه از رویدادهای تفسیری پیش از خود را ارائه داده است. در واقع این اثر با جای دادن بسیاری از آثار مفقود در تار و پود خود، منبع مناسبی برای بازسازی آنها و یا دست‌کم اظهارنظر دربارۀ آنها ست (GAS, I/ 19-21؛ برای برخی نمونه‌ها، نک‍ : سورتی، سراسر پاورقیها؛ عبدالرحیم، 1/ 61، 62، 82، جم‍ ؛ برای اظهار نظرها دربارۀ دیگر آثار بر اساس این اثر، نك‍ : برگ، 173-215؛لیمهویس،19-27)؛ 2. از آنجا که مؤلف ضمن بهره‌گیری از رشته‌های گوناگون علم ، از جمله برخی علوم قرآنی، به طرح دیدگاه دانشمندان آن علوم در عصر خویش می‌پردازد، کتاب او منبعی پرارزش برای آگاهی از وضعیت آن علوم در آن روزگار و نیز شناخت جریانات فكری آن دوران به شمار می‌آید (گلدسیهر، 89 ؛ برای بررسی تاریخ برخی علوم بر اساس این اثر در نحو، نک‍ : آلوسی، سراسر کتاب، به خصوص نک‍ : ص 241؛ عمر، 237-239؛ در فقه، نک‍ : دسوقی،109-110). 
طبری در تفسیر برخی آیات مربوط به قصص قرآنی از برخی روایات اسرائیلی بدون نقد و بررسی آنها بهره می‌برد (مثلاً نک‍ : 15/ 38-52؛ برای بررسی روایات اسرائیلی این اثر و ریشه‌های آن در متون عهد عتیق و تفاسیر آن، نک‍ : ربیع، سراسر کتاب؛ ذهبی، الاسرائیلیات...،121-132؛ بغدادی، 176-177) که به این علت بر او خرده گرفته (مثلاً نک‍ : صالح، 139؛ ذهبی، همان، 125؛ معرفت، 2/ 738-739) و گاه او را متهم به «جنون» حدیث‌گویی ذیل هر آیه کرده‌اند (رضا، 3/ 298-299). هر چند که باید گفت استفاده از روایات اسرائیلی در آن روزگار امری رایج بوده است و از این قبیل روایات را در دیگر متون تفسیری و حدیثی نیز می‌‌توان یافت (حریری، 199؛ ژیلیو، «تفسیر»، 111). نکتۀ شگفت‌آور آن‌ است که ذیل برخی از آیات مربوط به قصص قرآنی که انتظار می‌رود به ذکر قصص قرآنی روی آورد، امتناع کرده، و علم به تفصیلات داستان را بی‌فایده دانسته است (مثلاً نک‍ : 7/ 152-153، 12/ 202-207).
در پی‌جویی علت این برخورد دو گانه باید گفت که او احتمالاً از این‌گونه روایات نه در جهت تفسیر آیات، بلکه به عنوان کمکی بر اشارات و نکاتی تاریخی که در تفسیرش آورده، بهره گرفته است. از آن رو که به هر تقدیر این‌گونه روایات در عمق خود حامل میزانی از واقعیات نیز هستند. در واقع استفاده از روایات اسرائیلی نزد طبری کاربرد شعر جاهلی در بیان معنای یک واژۀ قرآنی را داشته، و فقط در جهت تأیید مضمون آیه به‌کار می‌رفته است (تدین، 400؛ شاکر، 16-17؛ حریری، همانجا).
از آنجا که باور مؤلف بریک مذهب کلامی و فقهی خاص موجب شده است تا بسیاری از روایات تفسیری موجود در آن دوران را تصفیه کند، به ذکر روایات تفسیری و طرح دیدگاههای فقهی مذاهبی چون امامیه نپرداخته است. او ذیل آیاتی که طبق باور امامیه در شأن ائمه (ع) نازل شده‌اند، یا روایت شأن نزول را ذکر نکرده، و یا آن را جایز به حمل بر معنی عام دانسته است (مثلا نک‍ : 6/ 343، 29/ 240؛ نیز نک‍ : استادی، سراسر مقاله؛ موسوی،236-238)؛ اگر هم ضمن تفسیر آیه‌ای به ذکر فضائل ائمه (ع) بپردازد، موضع اهل سنت را در‌بارۀ آن فضیلت دنبال می‌کند (مثلاً نک‍ : 25/ 29-33؛ نیز نک‍ : معرفت، 2/ 747-750).
البته باید گفت که مقایسۀ دیدگاههای طبری دربارۀ برخی مسائل مورد اختلاف مذهب خود با امامیه ، در دو کتاب تفسیر و تاریخ (مثلاً نک‍ : دیدگاه او دربارۀ مسئلۀ غرانیق در تفسیر، 17/ 222، تاریخ، 1/ 550-552؛ قس: دیدگاه طوسی، 7/ 331؛ نیز دیدگاه طبرسی، 7/ 145-146) و همچنین بهره جستن از روایات برخی تفاسیر شیعی و معتزلی، مانند تفسیر حسن بصری و تفسیر كلبی در تاریخ خودکه درنگارش تفسیرش به آنها وقعی ننهاده است (نك‍ : GAS, I/ 30, 34-35)، نشان از تحول فکری او در گرایش به دیدگاههای شیعی و گروههای عقل‌گرا پس از نگارش این اثر دارد.
او همچنین در این کتاب، میان فضائل قوم ایرانی و آنچه «رذائل مجوسیت» می‌شمارد، تفاوت می‌نهد و در این راستا روایاتی را که در تمجید از قوم ایرانی و سلمان فارسی از سوی پیامبر(ص) نقل شده است، به مناسبتهایی ذکر می‌کند (26/ 78، 21/ 152، 28/ 108).
جایگاه ویژۀ تفسیرطبری در فرهنگ اسلامی و نیز نزد خاور‌شناسان موجب شده است تا کارهای گوناگونی دربارۀ آن صورت گیرد. در یک دسته‌بندی کلی می‌توان این کوششها را معرفی نمود:

الف ـ ترجمه‌ها

1.کتابی مشهور به ترجمۀ تفسیر طبری به زبان فارسی، که توسط جمعی از علمای ماوراء‌النهر، در زمان سلطنت نوح بن منصور سامانی(350-366ق/ 961-977م) و به فرمان او فراهم شده است (برای صحت این شهرت، نک‍ : آذرنوش، 1/ 49-62؛ نیز نک‍ : ه‍ د ، ترجمۀ قرآن). این کتاب به تصحیح حبیب یغمایی به چاپ رسیده است (تهران ،1339ش)؛ 2. ترجمه‌ای از خلاصۀ این اثر به زبان انگلیسی به قلم جان کوپر انتشار یافته (تنها دو جلد) که سلسله سند را نیاورده، و تنها به ذکر نام اولین راوی بسنده کرده است. نیز گفتنی است که از میان احادیث مشابه تنها یکی را آورده است (نک‍ : خرمشاهی، «ترجمه...»، 37-38)؛ 3. ترجمه‌ای از مختصر این اثر به زبان فرانسه به قلم پیر گوده که از زمان آغاز ترجمه در 1983م تاکنون تنها 3 جلد از آن به چاپ رسیده است (برای بررسی انتقادی این ترجمه، نک‍ : ژیلیو، «ترجمه...»، 367-370)؛ 4. ترجمه‌ای به زبان فارسی به قلم محمد باقر خالصی. او در این ترجمه که تا‌کنون دو جلد از آن توسط موسسۀ دارالعلم منتشر شده است، به ترجمۀ کامل اثر پرداخته، اما در سلسله سند روایت تنها نام آخرین راوی را آورده است. همچنین هر جا مطلبی بر خلاف اعتقادات امامیه ذکر شده باشد، مترجم در پانوشت به نقد آن پرداخته است (قم، 1371ش)؛ 5. ترجمه‌ای از تمام مباحث مؤلف ذیل آیۀ 79 سورۀ اسراء توسط روزنتال به زبان انگلیسی صورت گرفته است (نک‍ : روزنتال، I/ 149-151 ) ؛ 6. ترجمه‌ای به زبان ترکی که نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ ایاصوفیه وجود دارد (نک‍ : GAL, I/ 14)؛ 7. از این اثر ترجمه‌ای نیز به زبان لاتین صورت گرفته است (شفیعی،83).

ب‌ـ خلاصه‌ها

1. به‌گزارش ابن ندیم، پس از نگارش این کتاب، در سدۀ 4ق عده‌ای به تلخیص آن پرداختند. اما او از میان آنها تنها از ابوبکر ابن اخشید (د326ق/ 938م) نام می‌برد (ص 37، 221، 292؛ نیز نک‍ : GAS, I/ 328)؛ 2. خلاصۀ ابن صمادح تجیبی (د 419ق/ 1028م) در دو جلد که تنها تفسیر آیات غریب را آورده است (چ مصر، 1390ق/ 1971م)؛ 3. خلاصه‌ای به قلم صالح احمدرضا و محمدعلی صابونی در دو جلد که اسانید روایات، اشعار جاهلی، اسباب النزول و مباحث فقهی و قرائت را نیاورده است (چ بیروت، 1405ق/ 1984م)؛ 4- 5. دو خلاصه از ابوعبدالله لخمی نحوی، معروف به ابن لجاش (د 490ق/ 1097م) و ابوبکر احمد بن عبدالله قرطبی (د 333ق/ 945م) که امـروزه دردست نیستند (ثعالبـی، 1/ 20؛ گنونـی، 1/ 132-133)؛ 6- 7. خلاصه‌های مترجم ازکوپر و گوده که در قسمت ترجمه‌ها به آنها اشاره شد.

ج ـ چاپها

این اثر نخستین‌بار در 1321ق/ 1903م در قاهره به چاپ رسید و تاکنون در اندازه‌های مختلف، اغلب 15 یا 30 جلدی، منتشر شده است. مشهورترین و معتبرترین چاپ این اثر به تصحیح و تعلیق محمود محمد شاکر در قاهره (1394ق/ 1974م) صورت گرفته است (برای چاپهای این اثر، نک‍ : زحیلی، 110-114؛ بکایی، 9/ 3846-3847 ؛ رادفر، 50-51).

د ـ آثار دیگر

افزون بر آنچه یاد شد، به این آثار نیز می‌توان اشاره کرد: 1. استخراج آیات و احادیث این اثر توسط محمد فؤاد عبد‌الباقی که در قاهره (1378ق/ 1958م) به چاپ رسیده است (GAS، همانجا)؛ 2.تهیۀ فهرستی مفصل به صورت یک معجم‌ المفهرس از سوی هاوس لایتر در استراسبورگ (1921م) منتشر شده است (همانجا)؛ 3. تحلیلی مفصل از روایاتی که طبری در دو کتاب تاریخ و تفسیر به‌کار برده است، توسط هریس بیرکلند در کتاب «هدایت خدا: مطالعاتی دربارۀ اسلام سده‌های نخستین»؛ 4. هورست نیز در رسالۀ خود با عنوان «ثقات تفسیر طبری: نوشتاری دربارۀ شناخت روایات تفسیری در اسلام»، به بررسی گستردۀ روایات تفسیر طبری پرداخته است ؛ 5. کلود ژیلیو مستشرق فرانسوی نیز طی 3 رساله با عنوانهای «پای‌گیری و کارکرد روایات تفسیری در تفسیر طبری در پرتو آیات 1 تا 40 سورۀ بقره»، «نمودهای تصور مشترک اسلامی در تفسیر طبری» و «تفسیر، کلام و زبان در اسلام: تفسیر طبری» (نك‍ : منابع همین مقاله) و نیز 4 مقاله با عنوانهای «جریان تفسیری ازطبری تا رازی»، «بررسی آثار طبری»، «مقدمات تفسیر قرآن» و«بررسی متون کهن منتشر شده در مصر» (در 4 بخش)، به بررسی گستردۀ این اثر پرداخته است؛ 7. برخی کوششها، مانند بازسازی دسته‌ای مفاهیم دینی و یا بررسی اعتبار روایات یک مفسر، بر مبنای داده‌های تفسیر طبری بوده‌انـد. از جمله مـی‌‌توان این كوششها را نام برد: «تفسیر طبری از واژۀ قرآنی الکتاب»، اثر هربرت برگ؛ «مسیحیت در تفسیر طبری»، اثر ای. شریف؛ «تفسیر طبری از آیۀ 62 سورۀ بقره و مسئلۀ رستگاری غیرمسلمانان»، اثر خلیل سمیر؛ «زبان و قرآن از دیدگاه طبری»، «تفسیر و معناشناسی ساختاری در تفسیر طبری و اسطورۀ روایت و تاریخ رستگاری»، اثر ژیلیو؛ بررسی داستان بت‌شکنی ابراهیم (ع) از سـورۀ انبیاء اثـر کالدر (ارجاعات همین مقالـه)؛ «بررسی تحلیلی تفسیر طبری از مفهوم فرهنگی و نمادین فتنه»، از عبدالقادر تیوب (ص 157-172)؛ «بررسی مسئلۀ حروف مقطعه و داستانهای اصحاب اخدود و قوم عاد»، از اتو لوث (ص 603-622)؛ بررسی دیـدگاه طبری دربـارۀ مسائل معـرفت الله، وحی، رسالت و امامت از جـوادی آملی (ص 167-209)؛ بررسی مسئلۀ آغاز وحی و بعثت از دیدگاه طبری اثر علی دوانی (ص 157-206).
نسخه‌های خطی پرشماری نیز از این اثر در کتابخانه‌های مختلف دنیا وجود دارد (برای فهرستی از آنها، نک‍ ‍: ابونیل، 213-214؛ الفهرس...، 1/ 60-71 ؛ GAS, I/ 327-328).

مآخذ

آذرنوش، آذرتاش، تاریخ ترجمه از عربی به فارسی، تهران ،1375ش؛ آلوسی، زکی فهمی و احمد شوقی، الطبری نحوی من خلال تفسیره، بغداد، 2002م؛ ابن تیمیه، احمد، مقدمة فی اصول التفسیر، به کوشش عدنان زرزور، کویت/ بیروت، 1392ق/ 1972م؛ ابن‌ جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، حیدرآباد‌ دکن، 1357ق/ 1938م؛ ابن خلکان، وفیات؛ ابن عربی، محمد، احکام‌ القرآن، به کوشش علی‌محمدبجاوی، بیروت، 1408ق/ 1988م؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، به کوشش محمدابراهیم بنا و دیگران، استانبول، 1984م؛ ابن ندیم، الفهرست؛ ابوطبره، هدى جاسم محمد، المنهج الاثری فی تفسیر القرآن الکریم، قم، 1372ش؛ ابونیل، محمدعبدالسلام، «الطبری المفسر، مذهبه فی التفسیر»، الامام طبری، ج 2، انتشارات ایسیسکو، 1992م؛ استادی، رضا، «اهل بیت رسالت در تفسیر طبری»، کیهان اندیشه، تهران، 1368ش، شم‍ 25؛ اسماعیل، محمد بکر، ابن جریر الطبری منهجه فی تفسیر، بیروت، دارالمنار؛ بغدادی، سالم صفار، نقد منهج التفسیر و المفسرین المقارن، دارالهادی، 1420ق/ 1999م؛ بکایی، محمدحسن، کتابنامۀ بزرگ قرآن کریم، تهران، 1419ق/ 1998م؛ تدین، مهدی، «نقش تاریخ در تفسیر طبری»، یادنامۀ طبری، به کوشش محمد قاسم‌زاده، تهران، 1369‌ش؛ ثعالبی، عبدالرحمان، الجواهر الحسان، به کوشش ابومحمد غماری، بیروت، 1416ق/ 1996م؛ ثعلبی، احمد، الکشف و البیان، به کوشش ابومحمد بن عاشور، بیروت، 1422ق/ 2002م؛ جعفر، خضیر، الشیخ الطوسی مفسراً، قم، 1378ش؛ جوادی آملی، عبدالله، رسالت قرآن، تهران، 1375ش؛ جوینی، مصطفى صاوی، مناهج فی التفسیـر، اسکندریه؛ حاجـی خلیفه، کشف؛ حـریری، غـلام احمد، تاریخ تفسیـر و مفسریـن، فیصل‌آباد، 1401ق/ 1989م؛ حوفی، احمد محمد، الطبری، قاهره، الموسسة المصریة العامة للتألیف و الترجمة و الطباعة؛ خرمشاهی، بهاءالدین، «ترجمۀ انگلیسی تفسیر طبری»، گلستان قرآن، تهران، 1380ش، س 4، شم‍ 92؛ همو، سهم ایرانیان در تفسیر قرآن، قم، 1413ق/ 1992م؛ خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، 1349ق؛ داوودی، محمد، طبقات المفسرین، به کوشش علی محمد عمر، دارالکتب عابدین، 1392ق/ 1972م؛ درینی، فتحی، « الامام الطبری و منهجه العلمی فی التفسیر»، التراث العربی، دمشق، 1404ق/ 1984م، شم‍ 13-14؛ دسوقی، محمد، «الجانب الفقهی فی تفسیر الطبری»، الامام الطبری، ج1، انتشارات ایسیسکو، 1992م؛ دوانی، علی، «آغاز وحی و بعثت پیامبر(ص) در تاریخ و تفسیر طبـری»، یادنامۀ طبری، به کوشش محمد قاسم‌زاده، تهران، 1369ش؛ ذهبی، محمدحسین، الاسرائیلیات فی التفسیر و الحدیث، دمشق، 1405ق/ 1985م؛ همو، التفسیر و المفسرون، بیروت، 1962م؛ رادفر، ابوالقاسم، کتاب‌شناسی طبری، تهران، 1368ش؛ ربیع، آمال محمد عبدالرحمان، الاسرائیلیات فی تفسیرالطبری، قاهره، 1422ق/ 2001م؛ رضا، محمد رشید، تفسیر المنار، قاهره، 1372-1373ق؛ زحیلی، محمد، الامام الطبری، دمشق، 1420ق/ 1999م؛ زرکشی، محمد، البرهان فی علوم القرآن، به کوشش محمـدابوالفضل ابراهیم، بیـروت، 1408ق/ 1988م؛ زرکلی، اعلام؛ زیدی، کاصد یاسر، «الطبری المفسر الناقد مع موازنه بمفسرین معاصرین له»، الامام الطبری ج2، انتشارات ایسیسکو، 1992م؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، 1398ق/ 1978م؛ سورتی، عبدالرحمان طاهر، تعلیقات بر تفسیـر مجاهد، قطر، 1396ق/ 1976م؛ سیوطی، الدرالمنثور، بیروت، 1411ق/ 1990م؛ همو، طبقات المفسرین، به کوشش علی محمدعمر، بیروت، داراحیاء التراث العربی؛ همو، المتوکلی، به کوشش عبدالکریم زبیدی، بیروت، 1408ق/ 1988م؛ شاکر، محمودمحمد، مقدمه بر تفسیر الطبری، قاهره، دارالمعارف؛ شفیعی، محمد، مفسران شیعه، شیراز، 1349ش؛ صالح، صبحی، مباحث فی علوم القرآن، بیروت، 1405ق/ 1985م؛ طبرسی، فضل، مجمع البیان، به کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضل‌الله یزدی طباطبایی، بیروت، 1408ق/ 1988م؛ طبری، اختلاف الفقهاء، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ همو، تاریخ، بیروت، 1408ق/ 1988م؛ همو، جامع البیان عن تأویل آی القرآن (تفسیر)، به کوشش محمود محمد شاکر، بیروت 1421ق/ 2001م؛ طبیبیان، حمید، «آیات احکام در تفسیر طبری»، یادنامۀ طبری، به‌کوشش محمد قاسم‌زاده، تهران، 1369ش؛ طحان، اسماعیل احمد «ظاهرة نقد القراءات و منهج الطبری فیها»، الامام الطبری، ج 2، انتشارات ایسیسکو، 1992م؛ طوسی، محمد، التبیان، به‌کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، قم، 1409ق/ 1988م؛ عانی، عبدالقهار داوود، دراسات فی التفسیر و المفسرین، بغداد، 1987م؛ عبدالحق، احسان الحق، «منهج الامام الطبری فی تفسیره»، الامام الطبری، ج 2، انتشارات ایسیسکو، 1992م؛ عبدالرحیم، محمد، تعلیقات بر تفسیر الحسن البصری، قاهره، 1992م؛ علوی، ابراهیم، «طبری و سلفی‌گری»، یادنامۀ طبری، به کوشش محمدقاسم‌زاده، تهران، 1369ش؛ علوی مقدم، محمد؛ «نکته‌های بلاغی در تفسیر طبری»، یادنامۀ طبری، به کوشش محمد قاسم‌زاده، تهران، 1369ش؛ عمر، احمد خطاب، «الطبری النحوی الکوفی من خلال تفسیره»، آداب الرافدین، 1398ق/ 1978م، شم‍ 9؛ عمری، لیلى توفیق، «التفسیر و الشعر الجاهلی»، الامام الطبری، ج 2، انتشارات ایسیسکو، 1992م؛ عمیدی، تامر هاشم، تقیه از دیدگاه مذاهب و فرقه‌های اسلامی غیر شیعی، ترجمۀ محمدصادق عارف، مشهد، 1377ش؛ عیاشی، محمد، تفسیر، به کوشش هاشم رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه؛ فاضلی، محمد، «تفسیر طبری در نقد و بررسی»، یادنامۀ‌ طبری، طبری، به کوشش محمد قاسم‌زاده، تهران، 1369ش؛ فتلی، عبدالحسین، «ابوجعفر الطبری و منهجه فی القراءات»، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج34، بغداد، 1983ق/ 1403م؛ فرات کوفی، تفسیر، به کوشش محمد کاظم، تهران، 1410ق/ 1999م؛ الفهرس الشامل للتراث العربی الاسلامی المخطوط، علوم القرآن، مخطوطات التفسیر، عمان، 1407ق/ 1987م؛ قفطی، علی، انباه الرواة، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1374ق/ 1955م؛ گنونی، عبدالسلام احمد، المدرسة القرآنیة فی المغرب من الفتح الاسلامی الی ابن عطیه، رباط، 1401ق/ 1981م؛ مالکی، محمد «اصالة المنهج فی تفسیر الطبری»، الامام الطبری، ج 2، انتشارات ایسیسکو، 1992م؛ همو، دراسة الطبری للمعنی من خلال تفسیره، مغرب، 1417ق/ 1996م؛ مشینی، مصطفى ابراهیم، مدرسة التفسیر فی الاندلس، بیروت، 1406ق/ 1986م؛ معرفت، محمد هادی، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، مشهد، 1384ش؛ موسوی، محمد حسین، «اسباب النزول در تفسیر طبری»، پژوهشهای قرآنی، 1374ش، شم‍ 1؛ مهدی، جوده محمد محمد، الواحدی و منهجه فی التفسیر، قاهره، 1978م؛ میرزا محمد، علیرضا، «روش تفسیر طبری»، یادنامۀ طبری، به کوشش محمد قاسم‌‌زاده، تهران، 1369ش؛ یاحقی، محمد جعفر، «طبری و ابوالفتوح»، همانجا؛ یاقوت، ادبا؛ نیز:

Berg, H., The Development of Exegesis in Early Islam, Richmond, 2000; Brockett, A., «The Value of ĦafŞ and Warsh Transmission for the Textual History of the Qurºān», Approaches to the History of the Interpretation of the Qurºān, ed. A. Rippin, Oxford, 1988; Calder, N., «Tafsīr from Ŧabari to Ibn Kathīr», Approaches to the Qurºān, ed. G.R.Hawting and A. A. Shareef, London, 1993; Cooper, J., introd. The Commentary on the Qurºān, Oxford 1981; EI2; GAL; GAS; Gilliot, C., Exégèse, langue et théologie en Islam: l'Exégèse coranique de Tabari, Paris, 1990; id, «Traduire ou trahir aŧ-Ŧabarī», Arabica, 1981, vol. XXXIV(1); Goldziher, I., Die Richtungen der islamischen Koranauslegung, Leiden, 1970; Heath, P. , «Creative Hermeneutics», Arabica, 1989, vol. XXXVI(1); Horst, H., «Zur Überlieferung im Korankommentar aŧ-Ŧabarīs», ZDMG, 1953, vol. CIII; Leemhuis, F., «Origins and Early Development of the Tafsīr Tradition», Approaches to the History of the Interpretation of the Qur'ān, ed. A. Rippin, Oxford, 1988; Loth, O., «Ŧabari`s Korancommentar», ZDMG, 1881, vol. XXXV; McAuliffe, J. D., «Quranic Hermeneutics: The Views of at-Tabari and Ibn Kathir», Approaches to the History of the Interpretation of the Qurºān, ed. A. Rippin, Oxford, 1988; Nöldeke, Th., Geschichte des Qorans, ed. F. Schwally, 1961; Rippin, A., «The Function of Asbāb al-Nuzūl in Qurºānic Exegisis«, Bulletin of the School of Oriental and African Studies , London, 1988, vol. LI(1); id, »Review of Exégèse, langue et théologie en Islam», Journal of Semitic Studies, 1991, vol. XXXVI; id, «Tafsir», EI2, 1998, vol. X; Rosenthal, F., The History of al-Ŧabarī, ed. E. Yarshater, New York, 1989; Schacht, J., The Origins of Mohammadan Jurisprudence, Oxford, 1950 ; Steinschneider, M., «Die Parva Naturalia des Aristoteles bei Arabern», ZDMG, 1883, vol. XXXVII; Tayob, A., «An Analytical Survey of al-Tabari’s Exegesis of the Cultural and Symbolic Construct of Fitna», Approaches to the Qurºān, ed G. R. Hawting and A. A. Shareef, London, 1993; Wansbrough, J., Quranic Studies: Sources and Methods of Scriptural Interpretation, Oxford, 1977.
یونس دهقانی

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: