صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / تاریخ / تغلبی /

فهرست مطالب

تغلبی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 7 مهر 1398 تاریخچه مقاله

تَغْلِبی، هشام بن عمرو (د ح 158ق/ 775م)، دولتمرد عرب در اواخر دورۀ اموی و عهد منصور عباسی. چنان‌که از نام و عنوان تغلبی پیدا ست، نسب او به تغلب بن وائل می‌رسید (نک‍ ‍: کلبی، 571؛ ابن حزم، 306). در میان مآخذ موجود، تنها ازدی از او با نسبت زُهَیری یاد کرده (مثلاً ص 76، 107) که نام یکی از نیاکان اوست (برای این نام در سلسله نسب وی، نک‍ : ابن حزم، همانجا؛ نیز نک‍ : ابن اثیر، 2/ 83).
بنابر گزارش موجود، نخستین‌بار از هشام تغلبی در حوادث سال 128ق/ 746م یاد شده است که مروان بن محمد، واپسین خلیفۀ اموی، او را بر حکومت موصل گماشت (ازدی، 76). وی تا 132ق این منصب را حفظ کرد (همو، 107، 114، 133). در این سال، چون مروان از سپاه عباسیان به سرکردگی عبداللٰـه بن علی (ﻫ م) در کنار رود زاب، شکست خورد، تغلبی نه تنها از ورود او به موصل جلوگیری کرد (طبری، 7/ 439؛ ازدی، 133)، بلکه به نشانۀ پذیرش دعوت ضد اموی، با کسانی دیگر از اهالی شهر، جامۀ سیاه پوشید و به استقبال عبدالله بن علی رفت و اموال محمد بن مروان را بدو تسلیم کرد (همو، 133، 150). 
بنابر روایتی منقول از او دربارۀ خط سیر فرار مروان (همو، 136-137)، می‌توان حدس زد که تغلبی در سپاه تعقیب‌کنندۀ واپسین خلیفۀ اموی شرکت داشته است؛ به‌ویژه که عبدالله بن علی پس از ورود به موصل، یکی از عباسیان را به حکومت آنجا گماشت (همو، 150). وقتی ابومسلم خراسانی از جانب منصور عباسی مأموریت یافت تا شورش عبدالله بن علی عباسی را در نصیبین از بلاد جزیره سرکوب کند (برای تفصیل، نک‍ : ﻫ د، عبدالله بن علی)، تغلبی در سپاه ابومسلم بود (بلاذری، انساب...، 4/ 148؛ طبری، 7/ 477). از برخی گزارشها چنین برمی‌آید که او مقارن این نبرد یا اندکی پس از آن، حکمرانی نصیبین را برعهده داشت (آبی، 7/ 222) و چون از ابومسلم چیزی شنید که آن را حمل بر خروج از اطاعت خلیفه کرد، بلافاصله به منصور خبر رسانید (همانجا؛ برای روایت متفاوتی از این موضوع، نک‍ ‍: ابن اعثم، 4/ 387). وقتی در حدود سالهای 142-145ق، منصور عباسی فرزند خود جعفر را به حکومت موصل گماشت (ازدی، 178، 194)، تغلبی را نیز با او همراه کرد (یعقوبی، 2/ 384). 
در 151ق/ 768م منصور عامل خود بر سند، عمربن حفص را بدین سبب که با اولاد محمدبن عبدالله نفس زکیه در آن نواحی نرمخویی پیش گرفته بود (نک‍ ‍: طبری، 8/ 33-35)، عزل کرد و تغلبی را که می‌کوشید از هر راهی، به خلیفه نزدیک‌تر شود (نک‍ : دنبالۀ مقاله)، به ولایت سند برگماشت (همو، 8/ 33، 35-36؛ نیز نک‍ : بلاذری، فتوح...، 444-445). چشمگیرترین اقدام تغلبی در دورۀ حکومت بر سند، ادامۀ فتوحات بود: او سپاهیانی به نقاط گوناگون گسیل داشت و توانست کشمیر و مولتان را فتح کند (همانجا؛ یعقوبی، 2/ 373)، سپس به سوی قندهار لشکر کشید و بتخانۀ آنجا را ویران کرد و به جای آن مسجدی ساخت (همانجاها). 
از دیگر اقدامات او، قتل دست کم دو تن علوی از بازماندگان قیام محمد نفس زکیه، یعنی عبدالله اشتر و حسن بن ابراهیم بن حسن بود که پس از قتل محمد نفس زکیه به آن نواحی گریخته بودند (بلاذری، انساب، 3/ 348؛ طبری، 8/ 36؛ ابوالفرج، مقاتل...، 312-314). 
گفته‌اند که در دورۀ حکمرانی او، و در سایۀ آرامشی که پدید آورد، سند آباد شد و تجارت رونق گرفت و درآمد حکومت افزون شد (بلاذری، فتوح، نیز یعقوبی، همانجاها)؛ چندان‌که در 157ق با دست پُر نزد خلیفه بازگشت (همانجا). با این‌همه، منصور در این سال، او را از حکومت برداشت (طبری، 8/ 53؛ نیز نک‍ : خلیفه، 2/ 678) و تغلبی اندکی بعد درگذشت (یعقوبی، همانجا). 
تغلبی از جملۀ والیان مورد اعتماد منصور بود (همو، 2/ 384) و در مجالس خلیفه شرکت می‌جست (همو، 2/ 389). اندکی پیش از رسیدن به ولایت سند، کوشید خلیفه را به ازدواج با خواهر خود تشویق کند؛ اگرچه منصور نپذیرفت، اما این موضوع در دست‌یابی وی به حکومت سند تأثیر داشت (برای تفصیل، نک‍ : طبری، 8/ 35). در ماجرای قتل عبدالله اشتر نیز اگرچه عبدالله در مقام جنگ نبود و از این‌رو کسانی تغلبی را از قتل نوادۀ رسول خدا(ص) برحذر می‌داشتند، اما او که معتقد بود ممکن است دیگری با دستگیری و قتل عبدالله در تقرب به منصور بر وی پیشی گیرد (همو، 8/ 36)، در قتل او درنگ نکرد. همچنین به روایتی، نامۀ پنهانی محمد نفس زکیه به وی در خلافت ابوالعباس سفاح، دردست این خلیفه بود (ابوالفرج، همان، 177). 
 
شعرا توجه خاصی به تغلبی داشتند و مطابق یک گزارش، او صله‌ای سخت هنگفت به شاعری داده بود (ازدی، 114-115؛ نیز دربارۀ روابط مطیع بن ایاس شاعر با او، نک‍ : ابوالفرج، الاغانی، 13/ 290). 
تغلبی پسری به نام عبیدالله داشت (همان، 13/ 156؛ خطیب، 13/ 66) و ازبرادرانش،ازمعاویه‌نام‌برده‌شده که قصری هم ــ شاید در موصل ــ به او منسوب بوده است (ازدی، 76). بسطام بن عمرو نیز مدتی به جای برادر هشام در سند نشست که منصور او را عزل کرد (خلیفه، همانجا؛ یعقوبی، 2/ 373؛ برای ولایت او بر سند و آذربایجان در عهد مهدی، نک‍ : طبری، 8/ 123، 132، 140). همچنین سُفَیح بن عمرو مدتی در عهد مهدی عباسی ولایت سند را دردست داشت (خلیفه، 2/ 697؛ نیز نک‍ : عبدالحی، 1/ 25-26؛ برای ولایت خواهرزادۀ تغلبی بر مولتان در عهد هارون، نک‍ : خلیفه، 2/ 746). 

مآخذ

آبی، منصور، نثر الدر، به کوشش منیره محمد مدنی، قاهره، 1990م؛ ابن اثیر، علی، اللباب، بیروت، دارصادر؛ ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، بیروت، 1406ق/ 1986م؛ ابن حزم، علی، جمهرة انساب العرب، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، 1382ق/ 1962م؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، قاهره، 1992م؛ همو، مقاتل الطالبیین، به کوشش احمد صقر، قاهره، 1368ق/ 1949م؛ ازدی، یزید، تاریخ الموصل، به کوشش علی حبیبه، قاهره، 1387ق/ 1967م؛ بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، 1417ق/ 1996م؛ همو، فتوح البلدان، به کوشش دخویه، لیدن، 1865م؛ خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، بیروت، 1349ق؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ، به کوشش سهیل زکار، دمشق، 1968م؛ طبری، تاریخ؛ کلبی، هشام، جمهرة النسب، به کوشش ناجی حسن، بیروت، 1407ق/ 1986م؛ عبدالحی، نزهة الخواطر، حیدرآباد دکن، 1382ق/ 1962م؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، 1379ق/ 1960م. 

علی بهرامیان
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: