صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / ابن مفلح /

فهرست مطالب

ابن مفلح


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ مُفْلِح، نام افراد خاندانی از فقيهان حنبلی دمشق كه در سده‌های 8-11ق / 14-17م دارای مقامات علمی و اجتماعی بوده‌اند. از نسبت رامينی و قاقونی برای افراد اين خاندان چنين برمی‌آيد كه اصل این خاندان به فلسطين باز می‌گردد. مشهورترين آنان عبارتند از:

1. شمس‌الدين ابوعبدالله محمد بن مفلح

(ح 710-763ق / 1310-1362م)، سر سلسله و مهم‌ترين شخصيت اين خاندان. از زندگی او اطلاع بسياری نداريم. زركلی (7 / 107) از منابع متقدم نقل كرده است كه وی در بيت‌المقدس به دنيا آمد و همانجا رشد يافت. مشاهيری چون ذهبی و مزّی از مشايخ او بوده‌اند (حسينی، 4 / 196؛ ابن عماد، 6 / 199). شمس‌الدين كه نيابت قاضی‌القضاة جمال‌الدين مرداوی را در قضا برعهده داشت با دختر او ازدواج كرد (صفدی، 11 / 113) و از وی صاحب 7 فرزند شد (ابن كثير، 14 / 294). در منابع موجود از شمس‌الدين 5 پسر شناخته شده است (نك‍ : ابن عماد، 6 / 302، 7 / 22، 106، 292، 321). او در علوم مختلف دست داشت (ابن كثير، همانجا)، اما در فقه تواناتر بود (همانجا؛ ابن حجر، الدرر، 6 / 14). و استادانش ذهبی و مزّی وی را بزرگ می‌داشته‌اند (ابن عماد، 6 / 199) شمس‌الدين پس از سالها تأليف و تدريس در مدارس دمشق چون صاحبيه و جوزيه (نك‍ : نعيمی، 2 / 84-85) سرانجام در دمشق درگذشت (صفدی، حسينی، همانجاها) و در مقبرۀ ابن قدامه در كوه قاسيون به خاك سپرده شد (ابن كثير، همانجا؛ ابن رافع، 2 / 253).

آثار چاپی

 1. الآداب الشرعية الكبری، كه در 3 جلد در 1348- 1349ق / 1930م در قاهره به چاپ رسيده است. اين اثر از آن جهت كه قطعاتی از كتاب مفقودِ الفنون ابن عقيل را دربردارد، حائز اهميت است؛ 2. الفروع فی الفقه الحنبلی، كه يك بار در 1339ق / 1921م؛ و بار ديگر به كوشش عبدالستار احمد فراج در 1388ق / 1967م در قاهره به چاپ رسيده و يكی از مهم‌ترين منابع فقه حنبلی است.

آثار خطی

 1. اصول الفقه ( آلوارت، شم‍ 4399)؛ 2. رسالة فی العمل بالخطوط، در مورد ثبوت شهادت به خط و نوشته در مذهب حنبلی كه نسخه‌ای از آن در رياض (فهرس مخطوطات، 6 / 369) و نسخه‌ای در دمشق (GAL,S,I / 688) موجود است؛ 3. النكت و الفوائد السنية علی مشكلات المحرّر لمجدالدين ابن تيمية، كه نسخه‌ای از آن در دارالكتب مصر (GAL,S,I / 690) موجود است (نيز نك‍ : ابن كثير، همانجا؛ ابن حجر، الدرر، همانجا؛ بغدادی، 2 / 162).

2. تقی‌الدين (يا برهان‌الدين) ابواسحاق ابراهيم بن محمد بن مفلح

(751-803ق / 1350-1401م)، او از پدر و نيز نيايش جمال‌الدين مرداوی، ابن قيّم جوزيه، ابوالبقاءِ سبكی و ديگران دانش آموخت و در خردسالی (760ق) به مصر سفر كرد و از قلانسی و خلاطی و ناصرالدين فارقی حديث شنيد (ابن قاضی شهبه، 3 / 200-201؛ ابن حجر، انباء، 4 / 247؛ سخاوی، 1 / 167- 168). او نيز چون پدرش در مدارس صاحبيه و جوزيه و نيز در دارالحديث اشرفيه تدريس می‌كرد (نعيمی، 2 / 47، 85). مدتی نايب قاضی ابن منجا بود و در رجب 801 قاضی دمشق شد (همو، 2 / 48). هنگام ورود تيمور به شام، وی برای برقراری صلح بسيار كوشيد، ولی سودی نبخشيد. ابواسحاق سرانجام بر اثر بيماری درگذشت و كنار پدرش دفن گرديد (ابن حجر، همان، 4 / 248؛ ابن عماد، 7 / 23؛ نعيمی، همانجا). ابن حجر عسقلانی (همانجا) يادآور شده كه از او حديث شنيده است. اثری با عنوان المقصد الارشد فی ذكر اصحاب احمد كه ذيلی بر طبقات الحنابلۀ ابن ابی‌يعلی بود، از آثار او به شمار آمده (حاجی خليفه، 2 / 1097) و گفته شده است كه نسخه‌ای از آن در كتابخانۀ ظاهريه (ظاهريه، 2 / 450-451) موجود است (نك‍ : آثار برهان‌الدين ابواسحاق ابن مفلح در ادامۀ همين مقاله؛ برای عناوين ديگر آثار وی نك‍ : سخاوی، 6 / 66).

3. نظام‌الدين ابوحفص عمر بن ابراهيم

(782-872ق / 1380-1467م). او قرآن و ادبيات را نزد مشايخ دمشق فرا گرفت و از پدر و عمويش شرف‌الدين عبدالله فقه و اصول آموخت. سپس به قاهره رفت و از محضر مشايخی چون سراج‌الدين بلقينی، صدرالدين مناوی و شهاب‌الدين مرداوی استفاده كرد (سخاوی، همانجا). در 801ق كه جوان كم‌سالی بود، نيابت قضای پدر را در دمشق و نيابت مجدالدين سالم را در قاهره برعهده گرفت. سپس خود در 805ق قاضی غزه شد. او نخستين حنبلی است كه عهده‌دار قضای آن ديار گشت (همو، 6 / 66-67). پس از چندی از آن سمت عزل و به نيابت قاضی ابن عباده در دمشق برگزيده شد. در 833ق به جای قاضی شهاب‌الدين ابن حبال قاضی‌القضاة گشت. از 835 تا 851ق بارها عزل و نصب شد تا اينكه ظاهراً در 853ق برای هميشه از قضا كناره گرفت (برای تفصيل اين عزل و نصبها، نك‍ : نعيمی، 2 / 55-60؛ ابن طولون، 1 / 146). او دارالحديث نظاميه را در دمشق بنا كرد (نعيمی، 2 / 58). سخاوی (6 / 67) از عنايت فراوان ابن حجر به وی ياد كرده است. همو گويد: خود در قاهره و دمشق از نظام‌الدين ابوحفص بسيار بهره برده است. از وی تنها يك اثر با عنوان مشيخة باقی مانده كه نسخه‌ای از آن در كتابخانۀ «كتاب سرای» در مانيسای تركيه موجود است (زركلی، 5 / 39).

4. برهان‌الدين ابواسحاق ابراهيم بن محمد بن عبدالله بن محمد بن مفلح

(816-884ق / 1413- 1479م). او از ابن ناصرالدين، ابن محب اعرج و علاءالدين بخاری حديث شنيد و از بخاری فقه آموخت (سخاوی، 1 / 152). از ديگر مشايخ او ابن حجر عسقلانی و ابن قاضی شهبه شايان ذكرند (نعيمی، 2 / 58؛ بدران، 233). او در 851ق به قضای دمشق گمارده شد و از آن پس بارها مسند قضا بين او و علاءالدين علی بن مفلح دست به دست گرديد. آنگاه كه درگذشت، قاضی دمشق بود و فرزندش نجم‌الدين عمر جانشين او شد (سخاوی، همانجا؛ نعيمی، 2 / 58-61). نعيمی از ابواسحاق حديث شنيده و از وی اجازه دريافت كرده است و به گفتۀ همو تقی‌الدين جراعی نيز از شاگردان او بوده است (نعيمی، 2 / 59-60).

آثار چاپی

 1. الاستعاذة بالله من الشيطان الرجيم و بيان وسوسته و خدعه و كشف اموره، كه در 1311ق / 1893م در مصر به چاپ رسيده است؛ 2. المبدع كه شرحی است بر المقنع ابن قدامه. جزءِ اول آن در 1968م و به صورت كامل در 1980م به كوشش محمد زهير شاويش در بيروت چاپ شده است.

آثار خطی

 المقصد الارشد فی ترجمة اصحاب الامام احمد، نعيمی و ابن طولون در مواضع مكرر از اين كتاب با عنوان طبقات ابن مفلح نقل قول كرده‌اند، نسخه‌هايی از اين اثر در مصر (دارالكتب، 8 / 247) و نيز مكه (منجد، 451) موجود است (در مورد ديگر آثار، نك‍ : سخاوی، 1 / 152؛ بغدادی، 1 / 21).

5. اكمل‌الدين محمد بن ابراهيم بن عمر بن ابراهيم بن محمد بن عبدالله بن محمد بن مفلح

(930-1011ق / 1524-1603م)، او حديث، فقه و قرآن را از پدرش و نيز عزالدين ابن نقيب و شهاب‌الدين احمد طيبی فراگرفت (محبی، 3 / 315؛ ابن شطی، 103) و از كسانی چون شمس‌الدين محمد بن طولون، ابوالسعود افنـدی مفتـی عثمـانی و شهـاب‌الدين احمـد مـالكی قاضی‌القضاة قدس اجازه دريافت كرد. برای تحصيل سفری به روم (ظاهراً به استانبول) داشته است. پس از اين سفر مدتی عهده‌دار قضای بعلبك و صيدا شد و بعد به دمشق آمد. وی به تاريخ اهتمام ويژه‌ای داشت (محبی، همانجا)، چنانكه دربارۀ تاريخ دمشق و قاهره تأليفاتی داشته و اخبار الدولتين ابوشامه را تلخيص كرده است (نك‍ : ابن شطی، 104).
از آثار باقی ماندۀ او جزءِ 15 از كتاب التذكرة الاكملية المفلحية است كه نسخه‌ای از آن در كتابخانۀ دانشگاه آمريكايی بيروت موجود است (زركلی، 5 / 303). همچنين مجموعه‌ای ادبی گردآوری شده توسط او و نيز چند بيت از اشعار وی در برلين يافت می‌شود ( آلوارت، شم‍ ‍8467, 6926).

مآخذ

 ابن حجر، احمدبن علی، انباء الغمر، حيدرآباد دكن، 1390ق / 1970م؛ همو، الدرر الكامنة، حيدرآباد دكن، 1396ق / 1976م؛ ابن رافع، محمد، الوفيات، به كوشش صالح مهدی عباس، بيروت، 1402ق / 1982م؛ ابن شطی، محمد جميل بن عمر، مختصر طبقات الحنابلة، به كوشش فواز زمرلی، بيروت، 1406ق / 1986م؛ ابن طولون، شمس‌الدين، القلائد الجوهرية، به كوشش محمداحمد دهمان، دمشق، 1401ق / 1980م؛ ابن عماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، قاهره، 1351-1354ق؛ ابن قاضی شهبه، تقی‌الدين، التاريخ، به كوشش عدنان درويش، دمشق، 1977م؛ ابن كثير، البداية؛ بدران، عبدالقادر، منادمة الاطلال، به كوشش زهير شاويش، بيروت، 1405ق / 1985م؛ بغدادی، هديه؛ حاجی خليفه، كشف؛ حسينی، محمدبن علی، ذيول العبر، به كوشش محمد سعيد بسيونی زغلول، بيروت، 1405ق / 1985م؛ دارالكتب، فهرست؛ زركلی، اعلام؛ سخاوی، محمدبن عبدالرحمن، الضوء اللامع، قاهره، 1354ق؛ صفدی، خليل بن ایبک، اعيان العصر، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانۀ مركز؛ ظاهريه، خطی (تاريخ)، ريان؛ فهرس مخطوطات جامعة الملك سعود، رياض، 1404ق / 1984م؛ محبی، محمد امين بن فضل‌الله، خلاصة الاثر، مصر، 1284ق؛ منجد، صلاح‌الدين، معجم المورخين الدمشقيین، بيروت، 1398ق / 1978م؛ نعيمی، عبدالقادربن محمد، الدارس فی تاريخ المدارس، به كوشش جعفر الحسنی، دمشق، 1367ق / 1948م؛ نيز:

Ahlwardt; GAL, S.

محمدهادی مؤذن جامی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: