صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / ابن محیصن /

فهرست مطالب

ابن محیصن


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ مُحَيْصِن، محمد بن عبدالرحمن سهمی (د 122 يا 123ق / 740 يا 741م)، قاری مكه و از قاريان چهارده‌گانه. در برخی منابع نام وی به اشكال ديگری نيز ضبط شده است (نك‍ : ابن مجاهد، 65؛ ذهبی، معرفة، 1 / 82). مصعب زبيری (ص 407) نام او و پدرش عبدالرحمن را با يكديگر خلط كرده است (قس: ابن حزم، 164). در مورد نسبت وی به بنی‌سهم از قريش، اهل نسب او را از اين قبيله شمرده‌اند (همانجا)، در حالی كه در برخی از منابع متأخر، وی از موالی بنی‌سهم معرفی شده است (ذهبی، همان، 1 / 81؛ ابن جزری، غاية، 2 / 167).
زندگی ابن محيصن در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، ولی می‌دانيم كه در مكه می‌زيسته و در همانجا وفات يافته است. قرائت را از مجاهد بن جبير، دِرْباس، مولای ابن عباس و سعيد بن جبير به طريق عرض فراگرفت. شاخص‌ترين شاگرد وی كه قرائت را به طريق عرض از او آموخته، شبل بن عَبّاد است (ابن مجاهد، ابن جزری، همانجاها) و بيشتر آنچه امروز از قرائت ابن محيصن در دست است، به روايت شبل باز می‌گردد. روايت شبل از دو طريق بَزّی و ابن شَنَبوذ نقل و در مبهج سبط خياط و مفردات اهوازی درج شده و از آن طريق به اخلاف رسيده است (اندرابی، 75-76؛ قسطلانی، 1 / 105، 169). ابوعمرو ابن علا، قاری بصره از قاريان هفتگانه نيز قرآن را بر وی عرض كرده است. از ديگر شاگردان وی عيسی بن عمر ثقفی، اسماعيل بن مسلم مكی و يحيی بن جرجه را بايد نام برد (ابن جزری، همانجا). به گفتۀ ابوطيب (ص 25) اهل كوفه نيز تا حدّ زيادی قرائت خود را برگرفته از او می‌دانند.
ابن محيصن از نحو آگاهی داشت و استادان او، مجاهد و درباس، و مقريانی چون ابوحاتم، ابوعبيد و ابن مجاهد، تبحر او را در عربيت نيز مورد ستايش قرار داده‌اند (ابن مجاهد، ابن جزری، همانجاها؛ قسطلانی، 1 / 98). اين آگاهی او از نحو طبعاً نمی‌توانسته است بر قرائت او بی‌تأثير باشد و شايد بتوان او را از اولين قاريانی دانست كه به قواعد و قياسات نحوی توجه داشته‌اند (نك‍ : برگشترسر، 120-121؛ سالم، 31-33). در قرائت ابن محيصن تمايل به ادغام گاه تا حد افراط ديده می‌شود، مانند ادغام در «ثَلٰثَةٌ اِنْتَهُوا» (نساء / 4 / 171) به صورت «ثلثة اُتَّهُوا» و «عَنِ اُلْاَنْفالِ» (انفال / 8 / 1) به صورت «عَلَّنْفال» (نك‍ : ابن خالويه، 29، 48، جم‍‌ ). ديگر از اين نوع گرايشهای او در قرائت تمايل به وصل همزه (همو، 25، 49، 166)، تبديلِ ها به يا در «هذه» پيش از الف و لام (بنّا، 1 / 388؛ قاضی، 28)، تبديل واو قسم به با و تبديل باب تفعيل به مجرد (ابن خالويه، 65، 86، 88، جم‍‌ ) را می‌توان ذكر كرد. بنا بر اعتقاد ابن جزری (همانجا) مهم‌ترين مشكل قرائت ابن محيصن كه موجب شده آن را در رديف قرائات شاذ قرار دهند، ناهمخوانی آن با رسم‌الخط مصحف است.
در ربع اول قرن 2ق ابن محيصن، ابن كثير و حميد بن قيس در عرض يكديگر از قاريان مكه به شمار می‌آمدند (ابن مجاهد، 65-66؛ ابن جزری، النشر، 1 / 8). ابن مجاهد گرچه با قرائت ابن محيصن آشنا بوده (نك‍ : ابن خالويه، 61)، آن را در قرائات هفتگانه وارد نكرده و شاذ شمرده است. وی در توجيه آن ياد‌آور شده (ص 65) كه ابن محيصن از قرائت استادان خود پيروی نكرده و مردم مكه به قرائت وی، برخلاف قرائت ابن كثير بی‌رغبت بوده‌اند. در پی او ابن مهران (د 381ق) به رغم آشنايی با قرائت ابن محيصن (نك‍ : ابن مهران، 314) آن را حتی در زُمرۀ قرائات دهگانه نيز قرار نداده است. همچنين ابن خالويه (ص 2، جم‍‌ ) و ابن جنی (1 / 121، جم‍‌ ) در همان سده، قرائت او را شاذ شمرده‌اند. با اين حال، در سدۀ 5ق مقريان هنوز به اين قرائت عنايت داشته‌اند. مكی بن ابی طالب به طور پراكنده در الكشف (1 / 28، جم‍‌ ) به آن پرداخته، و اهوازی نيز آن را در المفردات گرد آورده است (قسطلانی، 1 / 169؛ بنا، 1 / 80). در اواخر آن سده اندرابی قرائت ابن محيصن را چهارمين قرائت از قرائات دهگانۀ معروف شمرده (ص 75) و معدِّل قرائت او را به همراه 14 قرائت ديگر در روضة‌الحفاظ گردآورده است (ابن جزری، غاية، همانجا؛ نك‍ : پرتسل، 43). در سدۀ 4ق سبط خياط در المبهج قرائت ابن محيصن را دومين قرائت از قرائات دوازده‌گانه دانسته است (جنابی، 34، به نقل از نسخۀ خطی المبهج؛ ابن جزری، النشر، 1 / 83). همچنين ابن جندی در سدۀ 8ق ظاهراً قرائت ابن محيصن را در كتاب البستان خويش كه دربارۀ قرائات سيزده‌گانه تدوين كرده بود، آورده است (نك‍ : ابن جزری، همان، 1 / 97)، و اولين اثر شناخته شده‌ای كه قرائت وی را يازدهمين قرائت از قرائات چهارده‌گانه دانسته و تثبيت كرده است، ايضاح الرموز ابن قَباقبی است كه در نيمۀ دوم سدۀ 9ق تأليف شده است (نك‍ : قسطلانی، 1 / 91) و قسطلانی در لطائف الاشارات و بنّا در اتحاف فضلاء البشر از او پيروی كرده‌اند.
قرائت ابن محيصن را در اين منابع می‌توان يافت: مختصر فی شواذ القرآن از ابن خالويه (قاهره، 1934م)؛ اتحاف فضلاء البشر از احمد بن محمد بنا (قاهره، 1407ق) كه قرائت او به تفصيل در آنها آمده است؛ روضة الحفاظ موسی بن حسين معدل، موجود در كتابخانۀ نور عثمانيۀ استانبول و در اسكندريه (نك‍ : پرتسل، 43-44المبهج سبط خياط، موجود در كتابخانه‌های فيض‌الله و اسعد افندی استانبول (همو، 41-43) و مجلد دوم لطائف الاشارات قسطلانی كه نسخ آن در مصر مضبوط است (نك‍ : عثمان، 22-27).
تذكّر اين نكته لازم است كه برخی از رجاليان چون ابن معين و ابن عدی، ابن محيصن قاری را با ابن محيصن مذكور در سند حديثِ «قاربوا و سدّ دوا» (نک‍ : احمد، 2 / 248؛ طبری، 5 / 188) يكی دانسته‌اند. ابن مدينی به نقل از سفيان بن عيينه كه راوی مستقيم حديث از ابن محيصن بوده، نيز اين نظر را تأييد كرده است (ذهبی، معرفة، 1 / 82). در منابع حديثی تصريح شده كه نام كامل راوی حديث مزبور، ابوحفص عمر بن عبدالرحمن بن محيصن سهمی است (حميدی، 2 / 485؛ مسلم، 3 / 1993؛ ترمذی، 5 / 248). وی از پدرش عبدالرحمن، عطاء بن رباح و محمد بن قیس بن مخرمه حديث شنيده و كسانی چون سفيان بن عُيينه و ابن جريج از او روايت كرده‌اند (همانجاها؛ نيز: بخاری، 3(2) / 173؛ ابن ابی حاتم، 3(1) / 121؛ مزّی، 14 / 19). از نظر رجالی ابن حبان وی را در ثقات (7 / 178) آورده، و مسلم (همانجا) حديث او را صحيح دانسته است (قس: ترمذی، همانجا). 
ذهبی در العبر (1 / 157- 158) به حدس محمد و عمر را برادر شمرده است.

مآخذ

 ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعديل، حيدرآباد دكن، 1372ق / 1952م؛ ابن جزری، محمدبن محمد، غاية النهاية، به كوشش گ. برگشترسر، قاهره، 1352ق / 1933م؛ همو، النشر، به كوشش علی محمد ضباع، قاهره، كتابخانۀ مصطفی محمد؛ ابن جنی، عثمان، المحتسب، به كوشش علی نجدی ناصف و ديگران، قاهره، 1386ق؛ ابن حبان، محمد، الثقات، حيدرآباد دكن، 1401ق / 1981م؛ ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، بيروت، 1403ق / 1983م؛ ابن خالويه، حسين بن احمد، المختصر فی شواذ القرآن، به كوشش گ. برگشترسر، قاهره، 1934م؛ ابن مجاهد، ابوبكر، السبعة، به كوشش شوقی ضيف، قاهره، 1972م؛ ابن مهران، احمدبن حسین، المبسوط، به كوشش سبيع حمزه حاكمی، دمشق، 1407ق / 1986م؛ ابوطيب، عبدالواحدبن علی، مراتب النحويين، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، مكتبة نهضة مصر؛ احمد بن حنبل، المسند، قاهره، 1313ق؛ اندرابی، احمدبن ابی عمر، قراءات القراء المعروفين، به كوشش احمد نصيف جنابی، بيروت، 1407ق / 1986م؛ بخاری، محمدبن اسماعیل، التاريخ الكبير، حيدرآباد دكن، 1390ق / 1970م؛ بنّا، احمدبن محمد، اتحاف فضلاء البشر، به كوشش شعبان محمداسماعيل، قاهره، 1407ق / 1987م؛ ترمذی، محمدبن عیسی، سنن، به كوشش احمد محمد شاكر، قاهره، 1357-1381ق؛ جنابی، احمد نصيف، مقدمه بر قراءات القراء (نك‍ : اندرابی در همين مآخذ)؛ حميدی، عبدالله بن زبیر، المسند، به كوشش حبيب الرحمن اعظمی، پاكستان، 1382-1383ق؛ ذهبی، محمدبن احمد، العبر، به كوشش صلاح‌الدين منجد، كويت، 1984م؛ همو، معرفة القراء الكبار، به كوشش محمد سيد جادالحق، قاهره، 1387ق / 1967م؛ زبيری، مصعب بن عبدالله، نسب قريش، به كوشش لوی پرووانسال، قاهره، 1953م؛ سالم، صباح عباس، عيسی بن عمر الثقفی، بغداد، 1395ق / 1975م؛ طبری، تفسير؛ عثمان، عامر سيد، مقدمه بر لطائف الاشارات (نك‍ : قسطلانی در همين مآخذ)؛ قاضی، عبدالفتاح، «القراءات الشاذة»، البدور الزاهرة، بيروت، 1401ق / 1981م؛ قسطلانی، احمدبن محمد، لطائف الاشارات، به كوشش عامر سيد عثمان و عبدالصبور شاهين، قاهره، 1392ق / 1972م؛ مزی، يوسف، تهذيب الكمال، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانۀ مركز؛ مسلم بن حجاج نيشابوری، الصحيح، به كوشش محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره، 1955م؛ مكی بن ابی طالب، الكشف عن وجوه القراءات السبع، به كوشش محيی‌الدين رمضان، بيروت، 1401ق / 1981م؛ نيز:

Bergsträsser, G. und O. Pretzl, «Die Geschichte des Korantexts», Geschichte des Qorāns, Leipzig, 1938; Pertzl, O., «Die Wissenschaft der Koranlesung», Islamica, 1934, vol. VI.

احمد پاکتچی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: