صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادبیات عرب / ابن لبودی، ابوالعباس /

فهرست مطالب

ابن لبودی، ابوالعباس


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ لُبودی، ابوالعبّاس شهاب‌الدين احمد بن خلیل بن احمد بن ابراهيم لبودی (834-896ق / 1431-1491م)، مورخ، اديب و محدّث شافعی مذهب كه به ابن عُرعُر نيز معروف بود. وی در صالحيۀ دمشق كه در آن روزگار مركز تجمع دانشمندان و فقيهان و محدثان بود، به دنيا آمد (سخاوی، 1 / 293). خاندان او همه محدثانی اهل علم و دانش بودند، اما از راه پيشه‌وری روزگار می‌گذرانيدند (نك‍ : همو، 3 / 189، 11 / 260). پدرش از محدثان صالحيه به شمار می‌رفت و نيای مادری او جمال‌الدين يوسف بن محمد حَجينی (ح 773- 849ق) نيز كه محدثی حنفی مذهب و صاحب اِسناد بود و شاگردانی هم تربيت كرد، از راه خريد و فروش پنبه در بازار صالحيه روزگار می‌گذرانيد (همو، 10 / 328). اشتهار او و پدرش به ابن عرعر (همو، 3 / 189؛ عُرعُر به معنای رئيس و بزرگ) احتمالاً بر اعتبار و سرشناسی آنان در صالحيه دلالت داشته است. 
ابن لبودی در كودكی پس از حفظ قرآن مجيد و آموختن كتابهای لازم ديگر، به منظور آشنايی با تاريخ و حديث، به دست شعبان بن محمد ابن جميل، محدث حنبلی مذهب اهل صالحيه سپرده شد و بخش بزرگی از سيرۀ ابن هشام را از وی شنيد (همو، 1 / 293). آنگاه در حلقه‌های گوناگون درس حوزۀ صالحيه به فراگرفتن دانش ادامه داد. در ادب عرب، شهاب‌الدين ابن زيد و در فقه، بدرالدين ابن قاضی شهبه و زين‌الدين ابن نشاوی از جمله استادان او بوده‌اند (همانجا) و در حديث نزد خيضری (محمد بن محمد بن خيضر) كه در محضر نخستين مربی و استادش با او آشنا شده بود، به كمال رسيد. وی از ديگر محدثان بزرگ چون شهاب‌الدين ابن عبدالهادی و مجيرالدين ابن ذهبی نيز حديث شنيد. سخاوی می‌گويد: هنگامی كه در دمشق بر مشايخ آن شهر قرائت حديث می‌كردم ابن لبودی نيز در آن مجالس حاضر بود و قرائت مرا استماع می‌كرد (همانجا). 
ابن لبودی در سفر حج با تقی‌الدين ابن فهد مكی ديدار كرد و از او حديث شنيد (همانجا؛ نيز نك‍ :GAL, S, II / 225). آثاری كه از وی برجای مانده است، نشانۀ تبحر او در حديث و كوشش وی برای دست يافتن به اسانيد عالی است. با اينهمه از گفتۀ سخاوی (همانجا) برمی‌آيد كه وی، بيشتر در پیِ گردآوری اطلاعات تاريخی بوده است. 
ابن لبودی علاوه بر حديث و تاريخ، به نظم و نثر و ادب عرب نيز دلبستگی داشت. سخاوی در مدت اقامت در دمشق مستقيماً و پس از آن از راه مكاتبه به مجموعه‌ای از گفته‌ها و نوشته‌های او دست يافته است. وی رنجهايی را كه ابن لبودی در راه آموختن شعر و نثر عربی در جوانی بر خود هموار داشته، ستوده (همانجا) و سه قطعۀ دوبيتی از اشعار او را نقل كرده است (1 / 294).
ابن لبودی كه در دمشق به كار بازرسی مدارس و موقوفات باب البريد اشتغال داشت، به قول سخاوی، مردی زيرك و فروتن و صميمی و نرم‌خوی بود. با اينهمه، ظاهراً بين او و سخاوی كدورتی پديد آمده بود، اما او توانست كه با وساطت ابن فهد و اهدای آثار منظوم و منثور خود، پيوند دوستی را با سخاوی حفظ كند (همو، 1 / 293). وی در تمام عمر، جز براي زيارت خانۀ خدا، از صالحيه و دمشق پای فراتر ننهاد و سرانجام در همانجا درگذشت و نخست در جامع دمشق و سپس در جامع مظفری بر وی نماز گزاردند و در كنار پدر به خاكش سپردند (همو، 1 / 294).
ابن لبودي ظاهراً هرگز مجلس درسی تشكيل نداد و شاگردی تربيت نكرد. از اين رو آنچنانكه می‌بايست، در تاريخ علم و ادب شناخته نشده و اطلاعات ما دربارۀ زندگانی او تقريباً منحصر به گزارشهای سخاوی است. بسياری از آثار او نيز از دست رفته و بخش اعظم آنچه به جای مانده هنوز به صورت نسخ خطی در كتابخانه‌های جهان پراكنده است. 

آثـار

الف ـ چاپی

 1. اخبار الأخيار بما وجد علی القبور من الأشعار، مجموعۀ شعری است برگرفته از سنگ مزار مردگان كه به كوشش لويس شيخو در مجلۀ المشرق، شم‍ 20 (بيروت، 1922م) به چاپ رسيده است. حاجی خليفه (1 / 25) اين اثر را به قاضی شمس‌الدين ابن لبودی (د 637ق) نسبت داده و كتاب غاية الاعتبار فيما وُجد علی القبور من الأشعار اثر ابن طولون (ه‍ م) را مختصری از اين كتاب دانسته است (قس: بغدادی، ايضاح، 1 / 39، هديه، 1 / 143)؛ 2. حوليات دمشقية. نسخۀ ناقصی از آن، مشتمل بر وقايع سالهای 834- 839ق در موزۀ بريتانيا موجود است كه در 1968م در قاهره به كوشش حسن حبشی به چاپ رسيده است. نسخۀ ياد شده بدون ذكر نام مؤلف است، اما به عقيدۀ منجد (ص 266) اين كتاب همان تاريخی است كه ابن لبودی هنگام ديدار با سخاوی در دست تأليف داشته است. وی اين تاريخ را از وقايع سال تولد خود آغاز كرده و در تدوين آن از تاريخ ابن قاضی شهبه (ه‍ م) و برخی كتابهای ديگر سود جسته است (نك‍ : سخاوی، 1 / 293)؛ 3. مصنفات شيخ الاسلام ابن حجر، كه در ليدن (1850م) به چاپ رسيده است. 

ب ـ خطی

 1. ابيات منقولة، جُنگ شعر كوچكی است كه بيشتر آن از ابن وردی (ه‍ م) است و نسخه‌ای از آن ضمن مجموعه‌ای به خط مؤلف به شمارۀ 3327 در كتابخانۀ ظاهريه دمشق موجود است (ظاهريه، 2 / 274-277). اين مجموعه 5 اثر چاپ نشدۀ ديگر از مؤلف را دربردارد (نك‍ : شم‍ 2، 5، 6، 7، 10، در دنبالۀ مقاله)؛ 2. الاحاديث العشاريّات مشتمل بر 10 حديث در 10 موضوع از مرويّات 10 تن از مشايخ مؤلف، از 10 حافظ، از طريق 10 راوی، از 10 ثقه از 10 تن از تابعين، از 10 تن از بزرگان (صحابه) كه بين تخريج‌كننده و راويان آنها 10 واسطه است (همانجا)؛ 3. احاديث منتقاة من فوائد من حسين الحنائی (لاندبرگ، 32)، كه ظاهراً گزيده‌ای از يكی از آثار محدّث بزرگ دمشق، ابوعبدالله حسين بن محمد بن ابراهيم بن حسين حنائی (د 450ق) است؛ 4. احاديث و اخبار و اشعار منتقاة من حديث عبدالرحيم بن عبدالكريم السمعانی، كه نسخه‌ای از آن به خط مؤلف در 867ق، در كتابخانۀ ليدن موجود است (منجد، همانجا)؛ 5. تخريج اربعين حديثاً من عوالی مرويّات اللبودی عن اربعين شيخاً عن اربعين من الصحابة الموالی، كه مشتمل است بر تخريج 40 حديث عالی الاِسناد از مرويّات مؤلف كه آنها را از 40 تن از مشايخ خود، از 40 تن از صحابۀ پيامبر اكرم (ص) نقل كرده است (ظاهريه، همانجا)؛ 6. جزء فی الحديث، مشتمل بر 12 حديث كه مؤلف از مرويّات خود تخريج كرده است (همانجا؛ قس: GAL, S, II / 85)؛ 7. جزءٌ فی الحديث، مشتمل بر تخريج 3 حديث (ظاهريه، همانجا)؛ 8. فهرست مصنفات ابراهيم بن عمر البقاعی، به خط مؤلف، موجود در كتابخانۀ ليدن (منجد، همانجا)؛ 9. مُنتقاة من السفينة البغدادية للحافظ السلفی، گزيده‌ای است از كتاب السفينة البغدادية اثر ابوطاهر صدرالدين سلفی اصفهانی (د 576ق) (GAL, S, I / 624, II / 85؛ لاندبرگ، همانجا)؛ 10. النجوم الزواهر فی معرفة الاواخر. مؤلف در اين اثر آخرين مورد را در هر زمينه‌ای گرد آورده است، چنانكه آخرين پيامبر خدا (ص)، آخرين همسر رسول خدا (ص)، آخرين صحابی كه در شام يا خراسان درگذشته است و آخرين خطبه‌ای كه عمر يا ابوبكر و... ايراد كرده‌اند (ظاهريه، همانجا؛ GAL, S, II / 85) بغدادی ( ايضاح، 2 / 627) اين كتاب را به قاضی شمس‌الدين ابن‌لبودی نسبت داده است. 
از دو اثر ديگر او اينك تنها نامی می‌شناسيم: 1. اِعلام الأعلام بمن ولی قضاء الشام، تذكرۀ منظومی بوده دربارۀ قضات شام كه ابن طولون آن را شرح كرده است (بغدادی، همان، 1 / 101، هديه، همانجا؛ قس: حاجی خليفه، 1 / 125)؛ 2. الروض البَسّام فيمن ولّی قضاء الشام، ارجوزه‌ای بوده است دربارۀ قضات شام همراه با شرح آن (منجد، 265). احتمالاً اين اثر همان است كه ابن لبودی طی نامه‌ای به سخاوی وعدۀ تأليف آن را داده و بعدها سخاوی (1 / 293) آن را در مكه نزد عزالدين ابن فهد ديده بوده است. 

مآخذ

 بغدادی، ايضاح؛ همو، هديه؛ حاجی خليفه، كشف؛ سخاوی، محمدبن عبدالرحمن، الضوء اللامع، قاهره، 1353-1355ق؛ ظاهريه، خطی (مجاميع)؛ منجد، صلاح‌الدين، معجم الموّرخين الدمشقيين، بيروت، 1398ق / 1978م؛ نيز:

GAL ,S; Landberg, Carlo, Catalogue de manuscrits arabes, Leiden, 1883.

عباس حجت جلالی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: