صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادبیات عرب / ابن غرسیه /

فهرست مطالب

ابن غرسیه


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ غَرسيه، ابوعامر، اديب و نويسندۀ اندلسی در سدۀ 5ق / 11م كه شهرت خود را از رساله‌ای دارد كه در باب شعوبيّه تأليف كرده بود. دربارۀ احوال شخصی وی منابع اطلاع چندانی به دست نمی‌دهند. حتی نام او كه در المغرب ابن سعيد (2 / 406) «احمد» ثبت شده، در ديگر منابع تأييد نگشته است (قس: ابن ابار، المعجم، 299، كه احمد را نام پسر وی ابوجعفر دانسته است). به گفتۀ ابن سعيد (2 / 406-407) اصل او از مسيحيان باسك (= بشكنش) بود كه در خردسالی به اسارت درآمده و به دانيه آورده شده بود. او در دانيه در شمار موالی امير عامری مجاهد (حك‍ 400-436ق) درآمد و در كنف او تربيت يافت (ابن بسام، 3(2) / 704؛ ابن سعيد، 2 / 407). بر پايۀ آنچه در منابع آمده است، وی در دستگاه عامريان فردی با نفوذ بود و محتملاً منصب كتابت آنان را داشت (نك‍ : ابن ابار، همانجا؛ ابن سعيد، 2 / 406). وی پس از وفات مجاهد به خدمت پسرش اقبال‌الدوله (حك‍ 436-468ق) درآمد (نك‍ : ابن سعيد، 2 / 355) و در همين اوان در رساله‌ای كه خطاب به ابوجعفر ابن خراز نوشت، او را از اين بابت كه به خدمت اميرالمريه ابن صمادح درآمده و مدح عامريان را ترك گفته است، سرزنش كرد (نك‍ : ابن بسام، همانجا؛ ابن سعيد، 2 / 407؛ قس: ابن غرسيه، 246، كه در آن نام مخاطب «ابوعبدالله ابن حداد» آمده است). در همين رساله از اميری با نام «معزّالدوله» ياد شده (همو، 253) كه به شهادت سكّه‌های ضرب دولت عامری و ديگر شواهد، گويا همان اقبال‌الدوله پسر مجاهد است كه هر دو لقب را داشته است (نك‍ : عبادی، 29).
خاندان عامری كه از اصل صقلبی (اسلاو) بودند، همواره مشوّق خوبی برای گرايشهای شعوبی كه پيش‌تر در اندلس سابقه داشت، به شمار می‌آمدند و حركتهای شعوبی اين توانايی را به عامريان می‌داد كه با ملوك عرب نژاد ديگر نقاط اندلس برابری كنند. از اينجاست كه رسالۀ ابن غرسيه به مثابۀ جدی‌ترين تأليف شعوبيه در اندلس به شمار آمده و همواره نظر كسانی را كه به گونه‌ای شعوبيۀ آن ديار را مورد توجه قرار داده‌اند، به سوی خود كشيده است (به عنوان نمونه، نك‍ : گلدسيهر، 606 به بعد؛ گرانخا، 67؛ پرس، 286؛ عبادی، 27 به بعد؛ مونرو، 12-13). وی در اين رساله با استناد به نكته‌های تاريخی و داستانهای مربوط به عرب پيش از ظهور اسلام هر گونه فخری را برای نژاد عرب نفی كرد و تنها اسلام را مايۀ افتخار دانست كه مخاطب آن همۀ ملتهاست. او نه تنها برتری عرب را انكار كرد، بلكه با لحنی تند اقوام گوناگون عجم را بر عرب برتری داد (ابن غرسيه، جم‍ ‌).
چندی نپاييد كه اين رساله در اندلس انتشار يافت و لحن تند آن برخی خوانندگان را چنان به خشم آورد كه ابن غرسيه را فاسق خواندند و حتی او را به كفر و نفاق متّهم كردند (نك‍ : ابن مسعده، 256؛ ابن دودين، 302؛ ابوالطيب قروی، 310؛ ابوالحجاج بلوی، 1 / 350-352). بر اين رساله به ويژه در سده‌های 5 و 6ق ردّيه‌های شديد اللحنی نوشته شد كه از آن جمله‌اند: 1. رديۀ ابويحيی ابن مسعده؛ 2. رديه‌ای ديگر كه احتمالاً از هموست؛ 3. رديۀ ابوجعفر احمد بن دودين بلنسی كه تأليف آن به پيش از 477ق باز می‌گردد (نك‍ : ابن بسام، 3(2) / 703-704)؛ 4. رديۀ ابوالطيب ابن من الله قروی، با عنوان حديقة البلاغة و دوحة البراعة (نك‍ : ابوالحجاج بلوی، 1 / 350)، اين 4 ردّيه همراه اصل رساله به چاپ رسيده است (نك‍ : سطور بعد)؛ 5. ردّيۀ شخصی به نام ابن عباس (در مورد هويت او، نك‍ : فروخ، 4 / 694-696) كه متن آن را ابن بسام نقل كرده است (3(2) / 746 به بعد)؛ 6. رديۀ ابن ابی الخصال با نام خطف البارق يا لمحة البارق (ابن خير، 419؛ ابن ابار، التكملة، 2 / 609؛ ابوالحجاج بلوی، همانجا)؛ 7. رديۀ ابومروان عبدالملك بن محمد اوسی با عنوان رسالة الاستدلال بالحق (همانجا)؛ 8. رديۀ ابومحمد عبدالمنعم بن محمد خزرجی (همو، 1 / 351؛ ابن زبير، 19)؛ 9. رديۀ محمد بن علی بن محمد تجيبی (ابن عبدالملك، 34؛ ابن خطيب، 3 / 229).
نثر رسالۀ ابن غرسيه نثری فنّی و مسجّع و ثقيل است و دارای صنايع گوناگون بديعی از ترادف، طباق، تعريض، تضمين، اقتباس و جز آنهاست. مؤلف در اين رساله به رويدادهای ادبی و حقايق تاريخی اشاره دارد و گاهی سخنش طنزآميز و فكاهی است. مهارت وی در به كارگيری الفاظ مورد اعتراف ناقدان قرار گرفته است (هارون، عبدالسّلام، 243؛ نيز نك‍ : ابوحيان، 8 / 116؛ ابن سعيد، 2 / 406، به نقل از المسهب).
تنها نسخۀ خطی شناخته شده از رسالۀ ابن غرسيه كه 4 رديه را به همراه دارد، در ضمن يك مجموعه در كتابخانۀ اسكوريال محفوظ است (نك‍ : ESC2، شم‍ 538 (10)). متن رساله را اول بار گُلدسيهر در ضمن مقالۀ «شعوبيه ... » در 1898م تنها بر اساس نسخۀ اسكوريال و بدون استفاده از الذخيرة ابن بسام، با توضيحاتی به آلمانی به چاپ رسانيد. ابن بسام نسخه‌ای از رساله را به همراه رديه‌های ابن دودين، ابوالطيب قروی و ابن بسام در الذخيرة (3(2) / 705 به بعد) نقل كرد. در 1953م عبادی در كتاب الصقالبة فی اسبانيا (ص 31 به بعد) بر اساس نسخۀ اسكوريال و ابن بسام ويرايش جديدی از رساله را منتشر ساخت و در همان سال عبدالسلام هارون متن رساله و چهار رديۀ آن را در مجموعۀ سوم از نوادر المخطوطات به طبع رسانيد. همچنين ترجمه‌ای از رساله و پنچ رديۀ آن به انگليسی توسط مونرو انجام شده و در 1969م در بركلی / لوس آنجلس به چاپ رسيده است. 
ابن غرسيه شعر نيز می‌سروده و چند نمونه از اشعار او را ابن سعيد در المغرب (2 / 356) آورده است. 

مآخذ

 ابن ابار، محمدبن عبدالله، التكملة لكتاب الصلة، به كوشش فرانسيسكو كودرا، مادريد، 1882م؛ همو، المعجم، به كوشش فرانسيسكو كودرا، مادريد، 1885م؛ ابن بسام شنترينی، علی، الذخيرة، به كوشش احسان عباس، ليبی / تونس، 1981م؛ ابن خطيب، محمدبن عبدالله، الاحاطة، به كوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، 1395ق / 1975م؛ ابن خير اشبيلی، محمد، فهرسة، به كوشش فرانسيسكو كودرا، بغداد، 1963م؛ ابن دودين، احمد، «رسالة ثالثة فی الرد علی ابن غرسية»، نوادر المخطوطات، به كوشش عبدالسلام هارون، قاهره، 1953م؛ شم‍ 3؛ ابن زبير، احمد، صلة الصلة، به كوشش لوی پرووانسال، رباط، 1937م؛ ابن سعيد، علی بن موسی، المغرب، به كوشش شوقی ضيف، قاهره، 1955م؛ ابن عبدالملك، محمدبن محمد، الذيل و التكملة، السفر السادس، به كوشش احسان عباس، بيروت، 1972م؛ ابن غرسيه، ابوعامر، «رسالة فی الشعوبية»، نوادر المخطوطات، به كوشش عبدالسلام هارون، قاهره، 1953م، شم‍ 3؛ ابن مسعده، ابويحيی، «الرد علی ابن غرسية ... »، نوادر المخطوطات، به كوشش عبدالسلام هارون، قاهره، 1953م، شم 3؛ ابوالحجاج بلوی، يوسف محمد، الف باء، قاهره، 1287ق؛ ابوحيان غرناطی، محمدبن یوسف، البحر المحيط، قاهره، 1329ق؛ ابوالطيب قروی، ابن من الله، «رسالة رابعة فی الرد علی ابن غرسية»، نوادر المخطوطات، به كوشش عبدالسلام هارون، قاهره، 1953م، شم‍ 3؛ عبادی، احمد مختار، الصقالبة فی اسبانيا، مادريد، 1953م؛ فروخ، عمر، تاريخ الادب العربی، بيروت، 1984م؛ هارون، عبدالسلام، مقدمه بر «رسالة ابی عامر بن غرسيه فی الشّعوبيّة»، نوادر المخطوطات، قاهره، 1953م، شم‍ 3؛ نيز:

ESC2 ; Goldziher, I., “Die Šucûbijja unter den Muhammed anern in Spanien” , ZDMG, 1899, vol. LIII; Granja, F., “Ibn Garcia, cadi de los califas Hammūdies”, Al-Andalus, 1965, vol. XXX; Monroe, J. T., Hispano-Arabic Poetry, Berkeley / Los Angeles / London, 1974; Pérès, H., La Poésie andalouse en arabe classique, Paris, 1953.

بخش ادبیات عرب

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: