صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / تاریخ / ابن غالب /

فهرست مطالب

ابن غالب


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ غالِب، محمد بن ايوب بن غالب غرناطی (سدۀ 6ق / 12م)، مورخ و جغرافی‌دان مسلمان اندلسی، مؤلف فرحة الانفس. تاريخ تولد و مرگ او مشخص نيست، اما به گفتۀ مقری تا 565ق زنده بوده است (3 / 182، چ بيروت). بغدادی (2 / 186) نويسندۀ فرحة الانفس را ابوعبدالله محمد بن غالب بَلنسی، دبير و وزير متوفی در 767ق پنداشته است، اما بی‌گمان اين ابوعبدالله غير از ابن غالب مؤلف فرحة الانفس است، زيرا اولاً ياقوت (د 626ق) از كتاب ابن غالب نقل كرده است (1 / 400)، ثانياً ابن غالب اهل بلنسيه نيست. پونس بويگس نيز به خطا مؤلف فرحة الانفس را تمّام بن غالب (د 347ق) و اهلِ اِلْبيره و يا تمّام بن غالب لغوی (د 436ق) پنداشته است (عبدالبديع، 1(2) / 275-276). به گفتۀ روزنتال كه ابوغالب غرناطی، مؤلف تاريخی پيرامون اندلس، را همان ابن غالب دانسته (ص 250)، وی را بايد غرناطی به شمار آورد. همچنين نسبت غرناطی ابن غالب در يكی از نسخه‌های نفح الطيب آمده است (مقری، 1(2) / 417، چ ليدن). از آنجا كه همزمان با ابن غالب در سدۀ 6ق شاعری به نام ابوعبدالله محمد بن غالب رصافی بلنسی در اندلس می‌زيسته و هر دو با ابن تومرت و عبدالمؤمن بن علی، از حكمرانان موحدون معاصر بوده‌اند و نيز از آنجا كه برای ابن غالب همنامان ديگری، در اندلس می‌توان يافت، شرح حال وی با شخصيتهای ديگر درآميخته است (نك‍ : عباس، 10، 14؛ ابن بشكوال، 1 / 120-121؛ مقری، 1(1) / 503-1(2) / 96، 209، 210، چ لیدن).
با بررسی نسخۀ بازمانده از كتاب فرحة الانفس و نيز اطلاعاتی كه مقری و ديگران به دست داده‌اند، می‌توان دوران زندگی ابن غالب را تعيين كرد. ابن غالب در اثر خويش (همو، 1(2) / 283-284، 289-291، 299، چ ليدن) از حملات مسيحيان در سالهای 540 تا 542ق به قلعۀ اُريط و شهرهای المريه، اشبونه و قرطبه و اخراج مسيحيان از شهرهاي بيّاسه و المريه در 552ق سخن گفته است. ابن غالب ضمن بيان رويدادهای گوناگون اندلس از جمله تاخت و تاز مسيحيان به قلمرو اسلامی اندلس (540ق) و انتقال حكومت از مرابطون به دست موحدون به وسيلۀ عبدالمؤمن بن علی (541ق)، مطالبی آورده كه پيداست خود از زبان شاهدان واقعه يا معاصران شنيده بوده است. صريح‌ترين اشارۀ وی به تاريخ زندگی خود آنجاست كه در شرح حال ابوجعفر بن عبدالحق خزرجی قرطبی گويد: «در 565ق از او جدا شدم» (مقری، 3 / 182، چ بيروت). ابن‌غالب دوران فرمانروايی ابوسعيد عثمان بن عبدالمؤمن (د 571ق) را درك كرده و در كتاب خود دو بار از او نام برده است (مقری، 1(2) / 284، 298، چ ليدن).
از اثر معروف وی به صورتهای مختلف فَرحة يا فُرحة الانفس (مقری، 1 / 292، چ بيروت؛ ابن سعيد، 2 / 250، 382)، فرحة الانفس فی فضلاء العصر من الاندلس (مقری، 3 / 386، چ بيروت)، فرحة الاندلس (همو، 1 / 459، چ بيروت) و صورتهای ديگر ياد شده است. اين اثر شامل دو بخش جغرافيايی و تاريخی است. بخش تاريخی آن موجود نيست و تنها در برخی كتابها پاره‌هایی از مطالب آن نقل شده است. مطالبی كه مقری (1 / 290-297، جم‍، چ بيروت) و ابن سعيد (1 / 177، 182، جم‍( از فرحة الانفس برگرفته‌اند، نشان می‌دهد كه بخش تاريخی از نظر اطلاعات غنی بوده است. اما از بخش جغرافيايی گزيده‌ای برجای مانده كه لطفی عبدالبديع آن را تصحيح كرده و در مجلۀ معهد المخطوطات العربية (قاهره، 1375ق / 1955م) به چاپ رسانده است. شايد خود ابن غالب دست به اين گزينش زده باشد (عبدالبديع، 1(2) / 278- 279). عنوان بخش بازمانده تعليق منتقی من فرحة الانفس فی تاريخ اندلس است و تنها جغرافيای آن بخش از اندلس را در بردارد كه بعد از 400ق در تصرف مسلمانان بوده است. امتياز تعليق منتقی نسبت به ساير متون جغرافيايی در اين است كه تقسيم‌بندی ايالات اندلس و موقع هر ايالت را نسبت به ايالات مجاور توضيح داده و شهرهای هر ايالت را برشمرده، آنگاه مانند ديگر متون جغرافيايی ويژگيهای آنها را ذكر كرده است. 
ابن غالب اطلاعات ارزنده‌ای نيز در زمينۀ مسائل اقتصادی از قبيل معادن و محصولات كشاورزی و صنعتی ايالات و شهرها (نك‍ : 1(2) / 282، 288، 290، 308)، ميزان ماليات در سالهای شكوفايی دولت اسلامی اندلس (1(2) / 306)، حقوق و مقرری كاركنان جامع قرطبه (1(2) / 299)، مخارج بنای الزهرا (1(2) / 301)، همچنين اطلاعات نظامی در زمينۀ نيروی دريايی (1(2) / 283) و مخارج لشکر (1(2) / 301) به دست داده است. توضیحات وی پیرامون برخی نکات مانند لغوی اسامی بعضی از شهرها (1(2) / 307) و برابرهای اوزان و پیمانه‌های رایج در اندلس (1(2) / 300، 301) نشان از باریک‌بینی وی دارد. گذشته از مسافت میان شهرهای مجاور ابن غالب مسافت هر شهر را نسبت به قرطبه (1(2) / 282، 284، 290)، همچنين ابتدا و انتهای كوهها، سرچشمه و مصب و طول هر يك از رودخانه‌ها (1(2) / 307- 308) و رويدادهای مهم تاريخی را كه بعد از 400ق در هريك از شهرهای اندلس اتفاق افتاده، ذكر كرده است (1(2) / 284، جم‍ ). مقايسۀ تعليق منتقی من فرحة الانفس با آنچه ادريسی ــ مؤلف نزهة المشتاق و معاصر ابن غالب ــ دربارۀ جغرافيای اندلس نوشته، وسعت اطلاعات ابن غالب را نشان می‌دهد. ابن غالب برعكس ادريسی كه بيشتر به مشاهدات خود تكيه كرده و غالباً از راهها، مزارع و باغها سخن گفته، با استفاده از مآخذ مربوط به اندلس به ذكر حوادث تاريخی اين سرزمين نيز پرداخته است. 
ابن غالب پس از ذكر ويژگيهای هر يك از شهرها و ايالات اندلس، تقريباً يك سوم متن موجود از كتاب خود را به شهر قرطبه و جامع آن، بنای شهر الزهرا و شمه‌ای از اخبار عبدالرحمن بن محمد الناصر لدين الله، بانی الزهرا اختصاص داده است (1(2) / 295-306). سپس حكمرانان اموی اندلس و مدت زمامداری هر يك را ذكر كرده و در پايان آن كه ناقص به نظر می‌رسد، اشارۀ مختصری به دوران حكومت بنی حمّود دارد. نثر وی گاه مصنوع و مسجع است (نك‍ : 1(2) / 283، 285، 294) و گاه متناسب با موضوع مورد بحث شعرهايی نيز آورده است (1(2) / 302، 306). مقری از بخش جغرافيايی كتاب ابن غالب مطالبی نقل كرده است (1 / 199، 459، 3 / 151، چ بيروت؛ ابن غالب، 1(2) / 282، 307، 309) و در يك مورد (مقری، 1 / 466، چ بيروت) از بخش جغرافيايی فرحة الانفس مطالبی نقل كرده كه در تعليق منتقی ديده نمی‌شود.
ابن غالب در تعليق منتقی از احمد بن محمد رازی (د 344ق) مطالبی نقل كرده است (نك‍ : 1(2) / 281، 282، 295، 299، 301). از آنجا كه اصل عربی دو كتاب رازی به نامهای اخبار ملوك الاندلس و الاستيعاب فی انساب اهل الاندلس از بين رفته (عنان، 274)، نقلهای ابن غالب از او دارای اهميت است (نيز نك‍ : EI2؛ عبدالبديع، 1(2) / 279). وی از كتاب المسالك و الممالك ابوعبيد بكری (د 487ق) نيز استفاده كرده (نك‍ : 1(2) / 287) كه ظاهراً مربوط به بخش مفقود شدۀ كتاب بكری است و همچنين از آثار ابن حيان، مسعودی، احمد بن ابی الفياض و ابن نظام مطالبی برگرفته است (نك‍ : 1(2) / 296، 299، 301، 308، 309). 
برخی (EI2) به خطا كتاب عبدالحق خزرجی دربارۀ تاريخ اندلس را به ابن غالب نسبت داده‌اند (قس: مقری، 3 / 181-182، چ بيروت).

مآخذ

 ابن بشكوال، خلف بن عبدالملک، كتاب الصلة، قاهره، 1966م؛ ابن سعيد، علی ابن موسی، المُغرب، به كوشش شوقی ضيف، قاهره، 1953م؛ ابن غالب، محمدبن ایوب، «تعليق منتقی من فرحة الانفس فی تاريخ الاندلس»، به كوشش لطفی عبدالبديع، معهد المخطوطات العربية، قاهره، 1375ق / 1955م؛ بغدادی، ايضاح؛ روزنتال، فرانتس، حاشيه بر الاعلان بالتوبيخ، (نك‍ : سخاوی در همين مآخذ)؛ سخاوی، محمدبن عبدالرحمن، الاعلان بالتوبيخ، به كوشش فرانتس روزنتال، ترجمۀ صالح احمد علی، بغداد، 1382ق / 1963م؛ عباس، احسان، مقدمه بر ديوان رصافی بلنسی، بيروت، 1403ق / 1983م؛ عبدالبديع، لطفی، «نص اندلسی جديد»، معهد المخطوطات العربية، قاهره، 1375ق / 1955م؛ عنان، محمد عبدالله، تراجم اسلامية شرقية و اندلسية، قاهره، مكتبة الخانجی؛ مقری تلمسانی، احمدبن محمد، نفح الطيب، به كوشش دوزی و ديگران، ليدن، 1861- 1865م؛ همان، به كوشش احسان عباس، بيروت، 1385ق / 1968م؛ ياقوت، بلدان؛ نيز:

EI2.

مهدی جلیلی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: