ابن عمار، احمد
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 20 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/223922/ابن-عمار،-احمد
پنج شنبه 18 اردیبهشت 1404
چاپ شده
4
اِبْنِ عَمّار، احمد بن سيدی عمار بن عبدالرحمن بن عمار، فقيه و اديب الجزايری سدۀ 12ق / 18م. زندگی وی چنان ناشناخته است كه حتی تاريخ دقيقی از زمان تولد و وفات وی در دست نيست، اما با توجه به اينكه ابن حمادوش، دوست وی، در رحلۀ خود در 1159ق / 1746م تقريظ بر كتاب خويش الدرر علی المختصر را به او نسبت داده و وی را از علما شمرده است و نيز با عنايت به اينكه میدانيم وی در 1205ق / 1791م به محمد خليل تلمسانی اجازه داده است، میتوان نتيجه گرفت كه در 1159ق وی حدود 40 سال داشته و تولدش در حدود 1119ق / 1707م بوده است (نك : سعدالله، 2 / 234).ابن عمار در خانوادهای اهل علم و ادب پرورش يافت و در علم و دين پدر را مقتدا قرار داد. وی صحيح بخاری را با واسطۀ دايی خود محمد بن سيد معروف به سيدی هدی المالكی و نيز ابوعبدالله محمد بن هادی از پدر روايت كرده است (كتانی، 1 / 121؛ سعدالله، 2 / 233-234، 284).ابن عمار پس از سفرهای متعدد و بهرهگيری از محضر علمای شرق و غرب سرزمينهای اسلامی، به عنوان فقيه و اديبی عاليقدر در الجزاير نامور شد. وی از ابوحفص عمر بن عقيل باعلوی، حسن بن محمد سعيد كورانی، خليل بن محمد تونی، شمسالدين حفنی، ابوالحسن سندی و ديگران علم آموخت و به وسيلۀ ابوعبدالله منور تلمسانی به سلك شاذليان درآمد، همچنين مبانی عرفان را در مصر از عبدالوهاب عفيفی فراگرفت (كتانی، همانجا).وی در 1166ق / 1753م به حج رفت و در اين سفر حسين ورتلانی همراه او بود. ابن عمار در 1172ق از حجاز به مصر رفت (حاج صادق، 289، به نقل از كتانی؛ سعدالله، 2 / 235). محل اقامت وی و آنچه در فاصلۀ دو تاريخ مذكور بر او گذشته است، روشن نيست.مرتبۀ ابن عمار در فقه مالكی، حديث و تفسير بدانجا رسيد كه در فاصلۀ سالهای 1180-1184ق / 1766-1770م مفتی الجزاير شد و به عنوان مدرس و مفسر كتب فقهی به تدريس پرداخت و كتبی چون مختصر خليل و مختصر ابن حاجب را تدریس میكرد (همو، 2 / 69-70، 234)، چنانكه احمد غزال مغربی در 1182ق / 1768م، در مجلس درس وی در جامع كبير الجزاير حاضر شد و از او كسب فيض كرد و قصيدهای نيز در مدح وی سرود. ابن عمار شاگردان بسياری داشت و جمعی همچون عبدالستار بن عبدالوهاب مكی هندی و محمد خليل تلمسانی از او اجازه دريافت كردند. وی در اجازهای كه به محمد خليل مرادی داده، نام بسياری از شيوخ خود در مصر و حرمين را ذكر كرده است (همو، 2 / 51، 193، 235، 283).ابن عمار در مقام اديب و شاعری توانا، بارزترين شخصيت ادبی قرن 12ق الجزاير است. او در ادب خود را پيرو بوصيری، ابن فارض و فتح ابن خاقان میدانست (حفناوی، 1 / 89، 91). دو تن از ادبای بزرگ آن ديار ابوالعباس احمد منجلاتی و محمد بن محمد معروف به ابن علی از استادان وی بودهاند و ابن عمار با ابن علی مجالس انس و مبادلات شعری داشته است. تعلق خاطر وی به استادش ابن علی تا حدی است كه يكی از آثار خود لواء النصر را با ياد و نام او آغاز كرده است (حاج صادق، 272؛ سعدالله، 2 / 316-317). به هر تقدير ابن عمار كه در نثر و نظم، به ويژه در موشحات، بسيار توانا بود، اشعاری در اين قالب در باب مولد نبی (ص) و مدح آن حضرت سروده است. وی در وصف طبيعت نيز دستی داشت و در گونههای ديگر شعر نيز سخن به كمال میگفت (حفناوی، 1 / 91؛ سعدالله، 2 / 305-306).ابن عمار در 1195ق / 1781م به قصد توطن و اقامت در تونس بدانجا رفت، اما حضور وی در آنجا ديری نپاييد و در سالهای آغازين قرن 13ق / 19م، به دلايلی كه روشن نيست، از تونس عزيمت كرد و گويا به مشرق رفت. وی در دورۀ اقامتش در تونس كتاب تاريخ خود را در سيرۀ علی بای پاشا بن حسن تأليف كرد (همو، 1 / 297، 2 / 377- 378).
1. نحلة اللبيب باخبار الرحلة الی الحبيب. اين اثر به نام رحلة نيز معروف است. مقدمۀ آن در 1320ق / 1902م در الجزيره به چاپ رسيده كه در آن ابن عمار به وصف علاقه و اشتياق خود به حرمين شريفين و رسول اكرم (ص) پرداخته است. اشعار موشح مولدی و مدايح رسول اكرم (ص) نيز در آن فراوان است. قسمتهای ديگر اين اثر از بين رفته است. 2. اجازة لمحمد خليل المرادی، كه سعدالله متن اين اجازه را در مجلۀ الثقافة (1978م، شم 45) به چاپ رسانيده است. 3. رسالة فی مسألة وقف، كه همراه رسالة الرد علی الوهابية از اسماعيل تميمی در تونس چاپ شده است.
علاوه بر آثار مذكور، اين آثار نيز به او نسبت داده شده است: 1. لواء النصر فی فضلاء العصر. وی آن را در شرح زندگی رجال علم و ادب و قضا و شعر نوشته كه شرح حال رجال زمان وی و يك قرن قبل از آن است (سعدالله، 2 / 1 / 371؛ GAL, S, II, 689)؛ 2. منتخب الاسانيد يا مقاليد الاسانيد. اين اثر ثبت ابن عمار است كه شاگردش ابراهيم بن عبدالله سياله آن را گردآوری كرده و كتانی نسخهای از آن را در اختيار داشته است (كتانی، 2 / 590)؛ 3. رسالة فی الطريقة الخلوتية، كه كتانی به او نسبت داده است (نک : حاج صادق، 290)؛ 4. ديوان، كه ابن عمار خود در ضمن ديباچۀ رحلهاش به آن اشاره دارد و در آن موشحات و قصايدی در مدح حضرت رسول (ص) و اشعاری ديگر آورده است (حفناوی، 1 / 91)؛ 5. حاشية علی الخفاجی (در ادبيات)، كه شاگردش ابوراس الناصر در كتاب خود فتحالاله از آن ياد كرده است (سعدالله، 2 / 240)؛ 6. حاشية علی صحيح البخاری، كه ابن ابی شنب از آن ياد كرده است (نك : همو، 2 / 31)؛ 7. وی همچنين بر كتاب الدرر علی المختصر ابن حمادوش در منطق تقريظی داشته است (همو، 2 / 190).
حفناوی، ابوالقاسم محمد، تعريف الخلف برجال السلف، تونس، 1405ق / 1985م؛ سعدالله، ابوالقاسم، تاريخ الجزائر الثقافی، الجزاير، 1985م؛ كتانی، عبدالحی، فهرس الفهارس و الاثبات، به كوشش احسان عباس، بيروت، 1402ق / 1982م؛ نيز:
GAL ,S ; Hadj-Sadok, M., “Le Mawlid d‘après le mufti-poète d‘Alger Ibn, cAmmār” , Mélanges Louis Massignon, Damascus, 1957.
فرامرز حاجمنوچهری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید