ابن علوان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 20 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/223917/ابن-علوان
شنبه 13 اردیبهشت 1404
چاپ شده
4
اِبْنِ عَلْوان، ابوالحسن (يا ابوالعباس: جندی، 217؛ شرجی، 19) احمد (د 665ق / 1267م)، صوفی و اديب يمنی. از زندگی وی آگاهی چندانی در دست نيست و كهنترين منبع موجود در اين باره العقود اللؤلؤية اثر خزرجی است كه جز به بخشهايی از حوادث زندگی او كه گاه افسانهوار است، اشاره نكرده است. ابن علوان در قريۀ عُقاقه از قرای جبل صبر متولد شد و در ذیالجنان رشد يافت و به مقتضای شغل پدر كه كاتب يا رئيس ديوان انشاء ملك مسعود صلاحالدين يوسف امير ايوبی يمن بود، در آسودگی زيست (خزرجی، 1 / 160، 161). دربارۀ نام پدر ابوالحسن احمد، اختلافی ميان منابع متقدم و متأخّر هست. در حالی كه منابع كهنتر، او را پسر علوان ناميدهاند، بروكلمان (GAL, I / 584) و پرچ (I / 181) براساس نسخهای از يكی از آثار او، نام پدرش را عَطّاف ذكر كرده و علوان را نام نيای وی دانستهاند. اگر چه انتساب اشخاص به نيايشان مرسوم بوده، ولی نه تنها در هيچ يك از منابع قديمتر، قرينهای دال بر آنكه علوان نام نيای ابوالحسن بوده باشد، به دست نيامد، بلكه برخی از آنها به صراحت علوان را نام پدر ابوالحسن دانسته و شرح حال او را ذكر كردهاند (جندی، 139). همين اختلاف دربارۀ القاب احمد نيز ديده میشود. چنانكه در همان منابع كهنتر، از القاب «صفیالدين » و يا «زينالدين» كه بروكلمان و پرچ (همانجاها) برای وی آوردهاند، ياد نشده، اما در يكی از آثار ابن علوان، از او با لقب شهابالدين ياد كردهاند (صنعا، 3 / 1323). به هر حال ابن علوان چنان تربيت يافت كه در آينده جانشين پدر شود و آن افسانهها كه دربارۀ صوفیگری و انتصاب او به شيخوخت از سوی ابوبكر بن ابی قحافه گفته شده، در مسير وی به سوی دربار سلطان رخ داده است (برای تفصيل، نك : خزرجی، 1 / 161؛ شرجی، 20؛ قس: زركلی، 1 / 170، كه او را شاغل در دستگاه سلطان دانسته است). وی سپس نيز به ديدار شيخ ابوالغيث ابن جميل ملقب به شمسالشموس (د 651ق / 1253م) صوفی معروف يمن (شرجی، 189) كه از پيش با او مكاتبه داشت (جندی، 218)، رفت و از او خرقه گرفت (خزرجی، همانجا). ابن علوان در اواخر عمر زنی از يَفْرُس گرفت و در همانجا ساكن شد و پس از مرگ او را در كنار درب مسجد اين شهر به خاك سپردند (همو، 1 / 162). مدفن ابن علوان به زودی شهرتی يافت و زيارتگاه مردم دور و نزديك شد و يفرس نيز مأمن و پناه مردم به شمار رفت (شرجی، 21) و از همين رو ابن علوان را صاحب يفرس گفتند (خزرجی، 1 / 160). هم امروز نيز اتباع و پيروان او بسيارند و نذورات بر او میبرند و بر مزارش سماع میكنند و او را «منجیالغارقين» میخوانند (حبشی، 273؛ ابن غنام، 19).ابن علوان كه مردی فاضل، اديب وشاعر بود و اين معنی از اشعار و كلمات صوفيانهاش پيداست، آثاری از خود برجای گذاشت كه نام و نسخۀ لااقل ده اثر از آن ميان را میشناسيم: ديوان شعر، كه شرجی زبيدی (ص 20) خود نسخهای از آن را داشته و نسخهای از آن نيز در قاهره (حبشی، همانجا؛GAL, I / 585) موجود است؛ المهرجان (حبشی، 274)؛ التوحيد الاعظم (GAL, S ,II / 990). برای ديگر آثار او میتوان به ريو (صص 150-151)، بروكلمان، (GAL, S, I / 806) عمری (ص 254)، صنعا (3 / 1323)، خزرجی (1 / 161-162) پرچ (I / 181) و زركلی (1 / 170) مراجعه كرد.
ابن غنام، حسين، تاريخ نجد، به كوشش ناصرالدين اسد، رياض، 1405ق / 1985م؛ جندی، يوسف بن یعقوب، السلوك فی طبقات العلماء و الملوك، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانۀ مركز؛ حبشی، عبدالله محمد، مصادر الفكر العربی الاسلامی فی اليمن، صنعاء، مركز الدراسات اليمنية؛ خزرجی، علی بن حسن، العقود اللؤلؤية، به كوشش شيخ محمد بسيونی، قاهره، 1329ق / 1911م؛ زركلی، اعلام؛ شرجی زبيدی، احمدبن احمد، طبقات الخواص، قاهره، 1321ق / 1903م؛ صنعا، خطی؛ عمری، حسين عبدالله، مصادر الثراث اليمنی فی المتحف البريتانی، دمشق، 1400ق / 1980م؛ نيز:
GAL; GAL, S; Pertsch; Rieu, Charles, Supplement to the Catalogue of the Arabic Manuscripts in the British Museum, London, 1894.
سید جعفر سجادی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید