صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادیان و عرفان / ابن علیوه /

فهرست مطالب

ابن علیوه


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ عَليوه، ابوالعباس احمد بن مصطفی بن محمد بن احمد مستغانمی، مشهور به شيخ علوی، صوفی، فقيه و شاعر الجزايری (1286-1353ق / 1869-1934م). او در مستغانم الجزاير در خانواده‌ای آبرومند اما فقير متولد شد (كحاله، 2 / 179؛ لينگز، 48-49). در كودكی به مدرسه نرفت، اما قرائت قرآن را نزد پدر آموخت و قسمتی از آن را حفظ كرد. به سبب سختی معيشت در روزگار نوجوانی به مشاغل مختلف روی آورد تا آنكه در كفشدوزی مهارت يافت و از اين راه گشايشی در زندگانی او حاصل شد. پس از چند سال اين حرفه را ترك كرد و به تجارت پرداخت. در روزگار جوانی علاقۀ خاص به حضور در حلقه‌های ذكر و شركت در مجالس درس داشت و آشنايی با مشايخ صوفيه سبب شكفتن استعدادهای او شد. وی ابتدا دست ارادت به يكی از مشايخ سلسلۀ عيسويه داد و به تدريج در پرداختن به كارهای خارق‌العاده‌ای چون خوردن آتش و گرفتن مار كه در ميان پيروان اين فرقه رواج داشت، مهارت يافت، اما پس از مدتی دريافت كه اين طريقه او را به قرب حق نمی‌رساند. از‌اين‌رو سرانجام از اينگونه اعمال كناره گرفت و به خواندن ورد و دعا و تلاوت قرآن اكتفا نمود، ولی هنوز گه‌گاه به مار گرفتن می‌پرداخت، تا آنكه به خدمت شيخ محمد بوزيدی، قطب سلسلۀ درقاوی شاذلی رسيد. در يكی از ملاقاتها شيخ به او توصيه كرد كه از گرفتن مارهای كوچك خودداری كند و به گرفتن و رام كردن مار بزرگ نفس كه زهرش كشنده‌تر از هر مار ديگری است، بپردازد. ابن عليوه پس از مدت كوتاهی در جرگۀ مريدان شيخ محمد بوزيدی درآمد. شيخ موقتاً او را از حضور در مجلس درس كلام منع كرد و گفت بهتر آن است كه به جای اين كار يك چند به تصفيۀ باطن بپردازد و معنای توحيد را در درون خود بيابد، اما پس از مدتی مجاهدۀ نفسانی، شيخ او را به تحصيل علم رخصت داد و ترغيب كرد. او مدت 15 سال در خدمت شيخ محمد بوزيدی بود و چون شيخ، بی‌آنكه جانشينی برای خود معين كند، درگذشت، اكثر مريدان شيخ در پی رؤياهايی كه ديدند، بر جانشينی ابن عليوه متفق شدند و او را در حالی كه عازم طرابلس بود، از سفر بازداشته، جايگزين شيخ كردند. اندكی بعد ابن عليوه عازم الجزيره شد و از آنجا به تونس رفت. در آنجا بود كه به طبع و نشر كتاب المِنَح القدوسية اقدام كرد. سپس به طرابلس و از آنجا به استانبول رفت. ورود او به استانبول در زمستان سال 1909-1910م مصادف با حوادث سياسی و آشوبهای اجتماعی كشور عثمانی بود كه شيخ را به زودی مجبور به بازگشت به الجزاير كرد (لينگز، 48-78). ابن عليوه در مستغانم به ارشاد مريدان و تأليف كتب و رسايلی در تصوف و ابراز و ترويج آراء خاص خود مشغول گرديد. در همين احوال خانقاههای مختلف ناحيه و به ويژه خانقاههای درقاوی به مخالفت با او برخاستند و در نتيجه شيخ پس از پنج سال بر آن شد كه خود را از خانقاه اصلی درقاوی كه در مراكش بود، جدا كند.
وی شعبۀ مستقلی را در طريقۀ شاذليه به وجود آورد و آن را طريقۀ «علويۀ درقاويۀ شاذليه» ناميد، و شايد شهرت او به شيخ علوی از همين جا باشد. يكی از انگيزه‌های شيخ در اين كار وارد كردن خلوت نشينی در طريقۀ خود بود (همو، 84). در اين ايام وضع مالی شيخ نامطلوب بود و گاه از روی اضطرار مجبور به فروختن اثاث خانۀ خود می‌شد، در حالی كه نمی‌خواست مريدانش از فقر او آگاه شوند (همو، 86). انتشار قصايد شيخ اعتراض عامه را نسبت به او موجب شد. اولين رسالۀ او در دفاع از تصوف و در پاسخ به رسالۀ مرآة الاخطاء، نوشتۀ يكی از استادان مدرسۀ علوم دينی تونس بود (همو، 87-88).
ابن عليوه در 1343ق / 1922م به انتشار هفته‌نامه‌ای با عنوان لسان‌الدين پرداخت و در 1347ق به جای آن هفته‌نامۀ ديگری به نام البلاغ الجزائری را انتشار داد. نشريۀ اخير تا مدتی پس از فوت شيخ نيز منتشر می‌شد. در اين نشريه بود كه شيخ در ردّ عقايد سلفيّه كه سخت با صوفيه عناد می‌ورزيدند، مقالاتی نوشت (همو، 107-108). سرانجام شيخ پس از سالها كوشش در نشر آراء و اشاعۀ طريقۀ خود در زادگاه و در جمع مريدانش ديده از جهان فروبست (زركلی، 1 / 258؛ لينگز، 31-32).
طريقۀ معنوی ابن عليوه طريقۀ درقاوی شاذلی بود كه توسط محمد بن حبيب بوزيدی و محمد بن قدّور وكيلی و محمد بن عبدالقادر (ابويعزی مهاجی) به عربی بن احمد درقاوی، و مجموعاً با واسطۀ 22 تن از مشايخ به شيخ ابوالحسن شاذلی، و سرانجام از طريق جنيد بغدادی و معروف كرخی به علی بن موسی الرضا (ع) و بنا به روايت ديگر از طريق حسن بصری به اميرالمؤمنين علی بن ابی طالب (ع) متصل می‌شد (لينگز، 232-233). ابن عليوه به تبعيت از ابن عربی و بسياری از صوفيۀ مغرب گرايش به جنبۀ نظری عرفان و تصوف داشت، ولی به عنوان مؤسس و قطب يك طريقۀ عرفانی با جنبه‌های عملی تصوف نيز آشنا بود. او نيز مانند مشايخ پيشين درقاوی شاذلی تأكيد فراوان بر رعايت شريعت داشت و پيروان وی قبل از خواندن كتاب المنح القدوسية مكلف به از بركردن كتاب المرشد المعين فی علم‌الدين ابن عاشر بودند تا از اين راه با دستورهای اوليۀ شرعی آگاه شوند (همو، 176).

آثـار

الف ـ چاپی

1. المِنَح القدوسية فی شرح المرشد المعين بطريق الصوفية. اين كتاب در بيان معانی باطنی فرائض نوشته شده و حاوي واردات قلبی مؤلف دربارۀ كتاب الهی است و در حدود 1327ق به چاپ رسيده است (لينگز، 58, 75, 177؛ كحاله، 2 / 179)؛ 2. مفتاح الشهود فی مظاهر الوجود. اين كتاب در علم هيأت نوشته شده و ارتباط ميان علم هيأت جديد و مابعدالطبيعه در آن مورد توجه قرار گرفته است. به گفتۀ مؤلف مطالب اين كتاب معارفی است كه از راه مكاشفه بر او آشكار شده است (لينگز، 58-59, 230؛ مجاهد، 3 / 93)؛ 3. القول المقبول فيما تتوصل اليه العقول، دربارۀ رابطۀ اسلام و ايمان و احسان. اين كتاب در 1913م نوشته شده (لينگز، 230)؛ 4. الانموذج الفريد المشير لخاص التوحيد فی معنی انطواء الكتب السماوية فی نقطة باء بسم‌ ا‌لله الرحمن الرحيم. چنانكه از عنوان آن برمی‌آيد، اين كتاب در بيان اسرار حروف نوشته‌ شده و موضوع آن بيان توحيد محض و اندراج همۀ كتب آسمانی در باء بسم‌الله است. تأليف كتاب در 1910م انجام گرفته و در 1926م در الجزاير چاپ شده است (لينگز، 148,230؛ فولتون، 122)؛ 5. لباب العلم فی سورة النجم، تفسيری است بر سورۀ نجم كه در 1915م نوشته شده و در 1948م در مستغانم به طبع رسيده است (لينگز، 230؛ فولتون، همانجا؛ زركلی، 1 / 258)؛ 6. دوحة الاسرار فی معنی الصلوة علی النبی المختار، رساله‌ای است كوتاه كه در 1917م نوشته شده و در الجزاير به چاپ رسيده است (لينگز، فولتون، همانجاها)؛ 7. نور الاثمد فی سنّة وضع اليد علی اليد فی الصلوة، رساله‌ای است فقهی دربارۀ گذاشتن دست راست بر روی دست چپ به هنگام خواندن فاتحه در نماز براساس فقه مالكی. اين رساله در 1926م در الجزاير به چاپ رسيده است (لينگز، 231؛ فولتون، همانجا؛ كحاله، 2 / 179)؛ 8. الرسالة العلوية، منظومه‌ای است مشتمل بر 000‘1بيت دربارۀ كلام و فرايض اسلامی و تصوف كه به تقليد از كتاب المرشد المعين ابن عاشر و به زبانی ساده‌تر سروده شده است (لينگز، همانجا). 9. القول المعروف فی الردّ علی من انكر التصوف، در دفاع از تصوف و در پاسخ به كتاب المرآة لاظهار الدلالات عثمان بن مكی كه در 1948م در مستغانم به چاپ رسيده است (لينگز، كحاله، همانجاها؛ فولتون، 122-123)؛ 10. مبادی التأييد فی بعض مايحتاج اليه المريد، رساله‌ای است كه به زبانی ساده برای مبتديان طريقۀ علوی نوشته شده است. بخش اول آن كه دربارۀ اصول دين و طهارت است، در 1926م به پايان رسيد، ولی مؤلف آن را به اتمام نرساند. اين رساله در 1948م در مستغانم به چاپ رسيده است (لينگز، زركلی، همانجاها؛ فولتون، 122). 11. تفسير سورة والعصر، كه در 1933م در مستغانم به چاپ رسيده است (لينگز، همانجا؛ فولتون، 123)؛ 12. اللّه: القول المعتمد فی مشروعية الذكر بالاسم المفرد. اين كتاب در 1927م نوشته شده و در 1931م چاپ شده است (لينگز، همانجا)؛ 13. رسالة الناصر معروف فی الذب عن مجد التصوف. مطالب اين رساله مجموعۀ دفاعيات ابن عليوه از تصوف در برابر سلفيّه است. كه در نشريۀ البلاغ الجزائری چاپ شد و در 1931م به صورت رساله‌ای مستقل در دمشق به چاپ رسيد (لينگز، 230؛ مجاهد، 3 / 94)؛ 14. ديوان. اين كتاب نخستين بار در 1921م به چاپ رسيد (لينگز، زركلی، همانجاها). كحاله (همانجا) از كتابی به نام ديوان شعر علی الطريقة الصوفية ياد می‌كند كه ظاهراً بايد همين كتاب باشد؛ 15. الفية در فقه مالكی (كحاله، همانجا)؛ 16. الابحاث العلوية فی الفلسفة الاسلامية (زركلی، همانجا)؛ 17. الشهائد و الفتاوی فيما صح لدی العلماء من امر الشيخ العلاوی. اين كتاب مشتمل بر نامه‌های ابن عليوه است كه به توسط ابن عبدالباری جمع‌آوری شده و در 1925م در تونس به چاپ رسيده است (فولتون، 121).

ب ـ خطی

1. تفسير القرآن. ابن عليوه در اين كتاب به تفسير سورۀ حمد و چهل آيه از سورۀ بقره پرداخته و سپس احتمالاً به سبب بيم از مطالب نامأنوس و غريبی كه اظهار كرده بود، آن را ناتمام رها كرده است. نسخۀ خطی اين كتاب در زاويۀ مستغانم موجود است (لينگز، 58, 230)؛ 2. المواد الغيثية الناشیء عن الحكم الغوثية، كه تعليقه‌ای است بر سخنان شعيب ابومدين و احتمالاً در حدود 1910م نوشته شده است. بخشی از اين كتاب در 1942م به چاپ رسيده است (لينگز، 230).

مآخذ

زركلی، الاعلام؛ كحاله، عمر رضا، معجم المؤلفين، بيروت، 1376ق / 1957م؛ مجاهد، زكی محمد، الاعلام الشرقية، قاهره، مطبعة الحجازی؛ نيز:

Fulton, Alexander and Martin Lings, Second Supplementary Catalogue of Arabic Printed Books in the British Museum, London, 1959; Lings, Martin, A Sufi Saint of the Twentieth Century, London, 1971.

حسین لاشیء

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: