جاوه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 4 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/223757/جاوه
شنبه 20 اردیبهشت 1404
چاپ شده
17
جاوه، مهمترین و پرجمعیتترین جزیرۀ اندونزی. این جزیره با حدود 045‘134 کمـ 2 مساحت از لحاظ وسعت ــ بدون احتساب جزیرۀ برنئو (کالیمانتان) که حدود 30٪ آن در قلمرو کشـورهای مالزی و برونئـی اسـت ــ چهارمین جزیرۀ بزرگ اندونزی و سیزدهمین جزیرۀ بزرگ جهان به شمار میرود ( انکارتا، npn.؛ جاوه...، npn.). جزیرۀ جاوه از جزایر سوندای بزرگ به شمار میرود و تقریباً در میان مجمعالجزایر اندونزی واقع است. این جزیره از شمال به دریای جاوه و از جنوب به اقیانوس هند محدود است. تنگۀ بالی در شرق به درازای 10 کمـ جزیرۀ جاوه را از جزیرۀ بالی، و تنگۀ سوندا در غـرب به درازای حـدود 30 کمـ آنرا از جزیرۀ سوماترا جدا میسازد. جزیرۀ مادورا که به سبب نزدیکی و ارتباط فراوانش با جاوه، معمولاً جمعیت و مساحت آن با جزیرۀ جاوه ذکر میشود، در شمال شرقی جزیرۀ جاوه واقع است. بیشترین طول جزیرۀ جاوه از غرب به شـرق حـدود 000‘1 کمـ و بیشترین پهنای آن در بخش میانی جزیره حدود 200 کمـ است (WNGD, 568؛ هاردجانو، 27؛ انکارتا، npn.؛ «اطلس...»، 114-115). نواحی شمالی جزیره را زمینهای پست و هموار، و نواحی جنوبی آنرا زمینهایی با شیب تند فرا گرفته است و بخشهای میانی آن پوشیده از رشته کوهی مشتمل بر حدود 110 قلۀ آتشفشانی است که در جهت عمومی غربی ـ شرقی کشیده شده است. قلۀ آتشفشانی سمرو با 676‘3 متر بلندی واقع در بخش شرقی جزیره، بلندترین قلۀ جاوه است ( انکارتا، npn.). حدود 35 قلۀ آتشفشانی این رشته کوه فعال است و درگذشته فعالیت شماری از آنها از جمله فوران آتشفشانی کوه رایونگ در 1357ش/ 1978م، بوتاک در 1358ش/ 1979م و گانگانگ در 1361ش/ 1982م زیانهای مالی و جانی بسیاری به بار آورده است (مظفری، 7؛ انکارتا، .npn). رودهای فراوانی از این کوهها سرچشمه میگیرند که بیشتر آنها کوتاه و پرآب هستند و در جهت جنوب به شمال جریان دارند؛ اما شماری از این رودخانهها به کرانههای جنوبی جزیره میریزند. این رودخانهها در آبیاری زمینهای کشاورزی جاوه نقشی بسزا دارند. رودخانۀ سولو (سولا) به درازای 540 کمـ بزرگترین رودخانۀ جاوه است. برانتاس، چیلیوونگ (سیلیوونگ)، سرانگ، تاروم، سرایو و مانوک از دیگر رودهای مهم جاوه به شمار میروند (هاردجونو، 33-37؛ ریکلفس، 313؛ «کتاب راهنما...»، 18؛ ولک، 81). جاوه به سبب جای داشتن در منطقۀ استوایی دارای آب و هوای گرم و مرطوب است و میانگین دمای سالانۀ آن °26 سانتیگراد و میانگین رطوبت هوا 78٪ تا 88٪ است، اما با توجه به اختلاف سطح، تفاوتهایی در میانگین دما و رطوبت در بخشهای گوناگون جزیره دیده میشود؛ مثلاً در فلات دینگ با بلندی 830‘1 متر از سطح دریا که دربخشهای میانی جزیره واقع است، گاهی دمای هوا به زیر صفر نیز میرسد («کتاب راهنما»، همانجا؛ ولک، 58؛ اسعدی، 1/ 279-280؛ مظفری، 4-5). میزان بارندگی در جاوه به هنگام وزش بادهای موسمی که عموماً از مهر تا اسفند/ اکتبر تا مارس است، افزایش مییابد. ماه دی/ ژانویه پربارانترین ماه سال در جاوه است. میزان بارندگی سالانه در نواحی شمالی و خاوری جاوه معمولاً میان 152 تا 198 سانتیمتر است (همانجاها). جزیرۀ جاوه دارای پوشش گیاهی انبوه و متنوعی است؛ به ویژه دامنۀ کوهها و نواحی ساحلی پوشیده از انواع درختان ادویه، نخل، آکاسیا،کائوچو، ساج و خیزران است. در جنگلهای جاوه که حدود 23٪ از کل آنرا فرا گرفته است، ذخایر ارزشمندی از گیاهان منطقۀ استوایی مانند ماگنولیا، بلوط، نارون قرمز، برگ بو، افرا و شاه بلوط وجود دارد ( انکارتا، npn.؛ مظفری، 88). جزیرۀ جاوه با آنکه فقط 7٪ از خاک اندونزی را در بر میگیرد، اما با 124 میلیون تن جمعیت (1384ش/ 2005م)، حدود 62٪ از کل جمعیت اندونزی را در خود جای داده است و پرجمعیتترین جزیرۀ جهان به شمار میرود و با 026‘1 تن جمعیت در هر کمـ 2 بالاترین تراکم نسبی جمعیت را در جهان دارا ست؛ از اینرو دولت اندونزی برای کاستن از تراکم جمعیت در جزیرۀ جاوه، تصمیم گرفته است تا ساکنان آنجا را با در پیش گرفتن سیاستهای تشویقی به مناطق کمتر توسعه یافته و کمجمعیتتر منتقل سازد، اما در این کار چندان موفق نبوده است (نک : انکارتا، npn.؛ «کتاب راهنما»، 19؛ اسعدی، 1/ 208؛ مظفری، 17). جاکارتا، پایتخت، بزرگترین و مهمترین شهر اندونزی با 263‘579‘8 تن جمعیت (1388ش/ 2009م) در کرانههای شمال باختری جزیرۀ جاوه واقع است. شهرهای سورابایا با 843‘336‘2 تن، باندونگ با 767‘601‘1 تن، سما رانگ با 279‘283‘1 تن، یوگیاکارتا با 753‘703 تن و سوراکارتا با 208‘563 تن جمعیت (در همان سال) از دیگر شهرهای مهم و پرجمعیت اندونزی است که در جاوه واقعاند («فرهنگ...»، npn.؛ انکارتا، npn.). جزیرۀ جاوه از لحاظ تقسیمات کشوری اندونزی به 5 استان به نامهای جاکارت به مرکزیت شهر جاکارتا، جاوۀ غربی یا جاوۀ بارات به مرکزیت شهر باندونگ، جاوۀ شرقی یا جاوۀ تیمور به مرکزیت شهر سورابایا، جاوۀ مرکزی یا جاوۀ تنگه به مرکزیت شهر سمارانگ، و جوگجاکارتا به مرکزیت شهر یوگیاکارتا تقسیم میشود («فرهنگ»،npn.). مردم جاوه به 3 گروه قومی عمدۀ جاوهای، سوندایی و مادورایی تقسیم میشوند. افزون بر اینها دو گروه قومی کوچکترِ تنگری و بادویی در جزیرۀ جاوه ساکناند. جاوهایها حدود 70٪ اهالی جاوه را تشکیل میدهند و بیشتر در نواحی مرکزی و شرقی جزیره ساکناند. سونداییها بیشتر در غرب جزیره، و مادوراییها اغلب در شرق جاوه اقامت دارند. این 3 گروه قومی به گویشهایی از زبان مالایایی گفتوگو میکنند و بیشتر آنها پیرو دین اسلاماند ( انکارتا، npn.؛ اسعدی، 1/ 282). جزیرۀ جاوه نقشی بسزا در اقتصاد اندونزی دارد. کشاورزی به سبب آب و هوای مناسب و حاصلخیز بودن خاک آتشفشانی آن و دسترسی آسان به آب رونقی بسیار دارد. بیش از 3/ 2 اراضی جاوه قابل کشت است. برنج از دیرباز همچون امروز عمدهترین محصول کشاورزی جاوه بوده است، اما در کنار آن محصولاتی چون ذرت، کاساوا، بادام زمینی، سیبزمینی شیرین، سویا، نارگیل، کنجد، چای، قهوه، تنباکو، مرکبات، فلفل، موز و انبه نیز به عمل میآید که بخشهایی از آن به خارج از کشور صادر میشود (همو، 1/ 326-327؛ اندونزی...، 6؛ بریتانیکا). جاوه دارای معادن نفت و گاز غنی است و در دهههای اخیر دولت اندونزی برای استخراج بیشتر نفت و گاز جاوه و صدور آنها سرمایهگذاریهایی کرده است. در شهرهای سیلنکاپ، جپو و سورابایا پالایشگاههایی برای تصفیۀ نفت خام احداث شده است. افزون بر نفت و گاز، معادنی همچون منگنز، سولفور، پتاسیم، مس، طلا و نقره در جاوه یافت میشود (هیل، 72-73؛ بریتانیکا؛ اسعدی، 1/ 332). وجود زیر ساختهای مناسب همچون حمل و نقل، انرژی و نیروی کار ماهر، جاوه را به کانون اصلی صنعت در اندونزی بدل ساخته است. حدود 83٪ از صنایع اندونزی در جاوه متمرکز است. صنایع فولاد، کاغذ، پتروشیمی، سیمان، صابون، سیگار، کائوچو، نساجی و ماشینسازی از عمدهترین صنایع جاوه به شمار میرود (کرد زاده، 29، 189؛ مظفری، 77-78، بریتانیکا). صنعت جهانگردی از دیگر منابع اقتصادی جزیرۀ جاوه است. چشمانداز آتشفشانی جزیرۀ جاوه و پرستشگاههای آن، مراسم مذهبی و آیینی مردم، آب و هوای گرمسیری و جنگلهای سرسبز، جاذبههای بسیاری برای جهانگردان دارد (مظفری، 94).جاوه از مهمترین مراکز هنری از لحاظ موسیقی و هنرهای نمایشی اندونزی است. سازهای کوبهای و بادی به موسیقی این جزیره امتیازی خاص بخشیده است. از انواع هنرهای نمایشی جاوه «وایانگ» یا سایهبازی است و آن، چنین است که چند عروسک را در برابر نور در پشت پردهای به بازی میگیرند و حرکت سایۀ آنها را با موسیقی همراه میسازند و بدینترتیب نمایشـی را اجرا مـیکننـد (بـرای آگاهـی بیشتـر، نک : بخش فرهنگ زیباییشناختی و هنری جاوه، در همین مقاله).پیشینۀ تاریخی: جاوه یکی از کهنترین زیستگاههای انسان به شمار میرود. در 1308ق/ 1891م در جزیرۀ جاوه سنگوارههایی از انسانوارههایی که به روی دو پا راه میرفتهاند ــ موسوم به «همو ارکتوس» یا «انسان جاوه» ــ یافت شد که دیرینگی آن به حـدود 8/ 1 میلیـون تا 500 هـزار سـال پیـش مـیرسـد (نک : بریتانیکا؛ انکارتا، npn.). اما تعیین هویت نخستین انسانهایی که در جزیرۀ جاوه سکنا گزیدند، دشوار مینماید. برپایۀ یافتههای باستانشناسان یک رشته مهاجرتهای بزرگ به جزایر جنوب شرقی آسیا مسلم است. گمان میرود نخستین انسانهایی که در جاوه اقامت گزیدند، حدود 000‘2 سال پیش از میلاد از جنوب غربی چین به این سرزمین آمده باشند. از تاریخ جاوه در آن روزگار آگاهیهای چندانی جز یافتههای باستانشناسان در دست نیست. نخستین مستندات تاریخی جاوه به سدۀ نخستین میلادی و به روابط این سرزمین با چین و هند باز میگردد. به نظر میرسد که ارتباط با چین در آن زمان رابطهای صرفاً بازرگانی بوده است؛ اما نفوذ هند در جاوه قویتر بوده، و اثر آن پایدار مانده است. در نظر برخی از کارشناسان، داد و ستد با هند پیش از ایجاد رابطۀ بازرگانی با چین بوده است و در آن روزگار بازرگانان هندی در جست و جوی طلا، نقره و قلع به جزایر اندونزی، و از آن میان جاوه آمد و شد داشتهاند و شماری در آنجا به طور دائم اقامت گزیدهاند. بازرگانان و کوچندگانی که از هندوستان به جاوه میآمدهاند، هم آیین هندویی را با خود آوردند و هم کیش بودایی را؛ نیز بازرگانان چینی هرچند شمار کمتری داشتند، بر نفوذ کیش بودایی در جاوه افزودند. در منابع چینی از ارسال هدایایی در 123م توسط یکی از شاهان تتیو ــ از امیرنشینهای جاوه ــ برای امپراتور چین یاده شده است. بطلمیوس نیز در 160م با اشاره به حماسۀ منظوم رامایانا، یکی از دو حماسۀ منظوم هند، از این امیرنشین یاد کرده است. در زبان سنسکریت از جاوه با نام جاوا دیوپا یاد شده است. برپایۀ رامایانا 7 امیرنشین در جزیرۀ جاوه فرمانروایی داشتند (اسعدی، 1/ 287؛ اندونزی، 12-13؛ بریتانیکا). به نظر میرسد که پیروی از مذهب هندو در میان طبقات بالای اندونزی با گرمی پذیرفته شده بود، زیرا فا ـ هین، راهب بودایی مذهب چینی که در 414م از جزایر اندونزی دیدار کرده، تقریباً جمعیت آنجا را برهمایی مذهب یافته بود. ظاهراً آیین بودا پس از سالهای 420م به وسیلۀ گوناوارمان در جاوه اشاعه یافته است ( اندونزی، 13-14). تاریخ سیاسی جاوه همچون دیگر جزیرههای اندونزی درهم ریخته و مبهم است (اسمیت، 38). اما همین قدر میتوان گفت که تا سدۀ 1 و 2ق/ 7 و 8 م در جاوه حکومتهایی پدید آمدند که با هندوستان روابط نزدیک داشتند و تحت تأثیر فرهنگ هندی بودند. در سدههای 2 و 3ق/ 8 و 9م دستۀ دیگری از مهاجران هندی به جاوۀ مرکزی آمدند و حکومتی به نام شایلندرا را بنیاد نهادند. در زمان فرمانروایی شایلندراها آثار هنری شگرفی در زمینۀ معماری پدید آمد. معبد بودایی چاندی بُرُبودور که از بزرگترین بناهای سنگی جهان به شمار میرود، متعلق به همین دوره است ( اندونزی، 15؛ اسمیت، 37). جاوۀ شرقی را میتوان مرکز ثقل تاریخ اندونزی دانست. از آنجا بود که هندوها و امپراتوری ماجاپاهیت و دیگر امپراتوریهای بزرگ و نیرومند سلطۀ خود را بر سراسر اندونزی گستردند ( اندونزی، همانجا). امپراتوری ماجاپاهیت از حدود سال 700ق/ 1300م تا دو سده پس از آن بر جاوه و بخشهای بزرگی از اندونزی فرمانروایی داشت. اوج قدرت ماجاپاهیتها میان سالهای 756-782ق/ 1355-1380م بود؛ اما گرفتاریهای داخلی و قحطیِ سالِ 829 ق/ 1426م همزمان با گسترش تدریجی اسلام در جاوه این امپراتوری به زوال گرایید (اسعدی، 1/ 288؛ اندونزی، 16-17؛ ریکلفس، 14, 33). اسلام دومین جریان فرهنگی نیرومند در مجمع الجزایر اندونزی است. ظاهراً صدها سال پیش از تثبیت اسلام در اجتماعات بومی، این دین در جاوه حضور داشته است و با گذر زمان در سدۀ 10ق/ 16م به دین غالب مردم جاوه بدل شد (برای گسترش اسلام در جاوه، نک : بخش فرهنگ اسلامی جاوه، در همین مقاله). با گسترش اسلام در جاوه و بیشتر شدن آمد و شد مسلمانان به آنجا، از سدۀ 8 ق و پس از آن در بعضی از آثار جغرافیانویسان و سیاحان مسلمان از این جزیره نیز یاد شده است. در آن روزگار جغرافیانگاران مسلمان نام جاوه را به چند جزیرۀ نزدیک به هم اطلاق میکردهاند و جزیرۀ سوماترا را نیز جزو جاوه به شمار آورده، و از آن با نام جاوۀ کوچک، و از جزیرۀ جاوه با نام جاوۀ بزرگ یاد میکردهاند (نک : موحد، 2/ 427). ابوالفدا (د 732ق) بهجز ذکر نام جاوه به عنوان جزیرهای بزرگ و نام بردن از شهر فَنصور در آنجا مطلب دیگری ذکر نکرده است (ص 368-369). اما ابن بطوطه (د 779ق) که از جزایر این منطقه دیدار کرده، در سفرنامهاش گزارش مفصلی از جاوه به دست داده است. او جاوه را جزیرهای سرسبز و خرم، دارای انواع درختان گرمسیری مانند قرنفل، نارگیل، موز، انبه، عود و عطریات فراوان گزارش کرده که مشتمل بر دو بخش کافرنشین و مسلماننشین با بندرگاهی به نام بندر جاوه بوده، و نوشته است که مسافت جاوۀ کافرنشین را در دو ماه طی نموده است؛ نیز از فیل به عنوان وسیلۀ آمد و رفت مردم آنجا یاد کرده است (ص 618-622).گسترش اسلام در جاوه تا آنجا پیش رفت که در بندر دماک امروز واقع در کرانههای شمالی جزیره در سالهای پایانی سدۀ 9ق/ 15م، حکومتی اسلامی تشکیل شد و این همزمان با زوال تدریجی دولت هندو ـ بودایی ماجاپاهیت در جزیرۀ جاوه بود. برپایۀ منابع تاریخی، دولت ماجاپاهیت در حدود سال 883 ق/ 1478م توسط دولت اسلامی دماک که در آن زمان توسعۀ نظامی یافته بود، سرنگون شد. چیرگی دماکها بر ماجاپاهیتها موجب ترویج اسلام در مناطق داخلیِ شرق جاوه شد که شاید تا آن زمان مردم آنجا هنوز اسلام نیاورده بودند. در نیمۀ دوم سدۀ 10ق/ 16م دو نیروی جدید در مناطق داخلی جاوۀ مرکزی یعنی پاجانگ و ماتارام ظهور کرد. سلطنت پاجانگ در درجۀ دوم اهمیت قرار داشت، چون میراث پادشاهی خود را از طریق پادشاهی دماک به دست آورده بود. تاریخهای افسانهای محلی حاکی از آن است که یکی از دامادهای سلطان ترنگانا فرمانروای دماک به نام جاکا تینگکیر ــ که از خاندان پنگگینگ بود ــ برای ادارۀ حکومت پاجانگ به عنوان دستنشاندۀ دماک گسیل شد؛ پس از مرگ ترنگانا (953ق/ 1546م)، جاکاتینگکیر نفوذ خود را در جاوۀ مرکزی گسترش داد. گمان میرود که او رسماً توسط سونانگیری به عنوان پادشاه در حدود سال 989ق/ 1581م با توافق دیگر حکومتهای مهم اسلامی در جاوۀ مرکزی و شرقی منصوب شده است. بدینترتیب جاکاتینگکیر پادشاه پاجانگ شد؛ اما انتساب این عنوان به او در افسانهها احتمالاً هماهنگی زمانی و تاریخی ندارد. در این متون او تنها کسی است که از وی به عنوان پادشاه پاجانگ یاد شده و ظاهراً در 1587م درگذشته است. این داستانهای تاریخی تنها منابع تاریخی پاجانگ است و همزمان با این منابع شواهد موثقتر، به هیچوجه در دست نیست (ریکلفس، 37). دیگر پادشاهی جاوه که در سدۀ 10ق/ 16م بنیان نهاده شد، پادشاهی ماتارام بود. این پادشاهی نیرومندترین و طولانیترین سلسلههای تاریخ جدید جاوه را بنیاد نهاد؛ برپایۀ تاریخ افسانهای، مردی به نام کیایی گدهه پاماناهان با کشتن آریا پنانگ سانگ از اهالی جیپانگ، دشمن اصلی جاکاتینگکیر پادشاه پاجانگ، احتمالاً در دهۀ 1500 یا 1540م سرزمین ماتارام را به عنوان پاداش از پادشاه پاجانگ دریافت کرد. او احتمالاً در 992ق/ 1584م درگذشته است (همانجا). منابع تاریخی جاوه، پانمباهان سناپاتی اینگالاگا (1584-1601م) فرزند پاماناهان را بنیادگذار و توسعهدهندۀ سلطنت ماتارام معرفی میکنند. برپایۀ این دسته از منابع در 994ق/ 1586م پس از آنکه حاکم ماتارام از پذیرش اسلام خودداری کرد، سناپاتی، ماتارام را گشود و دربار آنجا را منهدم، و دین اسلام را در آنجا مستقر ساخت و دربار خود را بنیاد نهاد. ظاهراً سناپاتی در حدود سال 996ق/ 1588م پادشاهی پاجانگ را شکست داد و سپس قلمرو خود را از شمال تا کرانههای دریا، و از شرق تا دهانۀ رودخانههای سالا و مدیون گسترش داد (همو، 37-38).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید