صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / جازموریان /

فهرست مطالب

جازموریان


آخرین بروز رسانی : یکشنبه 3 آذر 1398 تاریخچه مقاله

جازْموریان، یا جَزْموریان، حوضه‌ای آبریز و دریاچه‌ای به همین نام در جنوب شرقی ایران. حوضۀ آبریز جازموریان با وسعـت 600‘69 کمـ‍‍ 2 ، از لحاظ تقسیم‌بندی هیدرولوژیکی ایران بخشی از حوضۀ مسدود میانی ایران به شمار می‌آید. نیمـۀ باختری این حوضـه بـه وسعت 600‘35 کمـ‍ 2 در استان کرمان، و نیمۀ خاوری آن به وسعـت 000‘34 کمـ‍ 2 در استان سیستان و بلوچستان جای دارد. دشتهای حاصلخیز جیرفت، فاریاب و رودبار جیرفت در استان کرمان، و دشتهای ایرانشهر، بمپور، سردگان، دلگان، سرتختی و اسپکه در استان سیستان و بلوچستان در محدودۀ این حوضۀ آبریز واقع‌اند. بعضی از این دشتها مانند دشت جیرفت از مساعدترین نقاط فلات ایران برای کشت گیاهان گرمسیری به شمار می‌‌آیند. 
حوضۀ آبریز جازموریان از شمال توسط کوههای لاله‌زار، جبال بارز و شهسواران از حوضۀ آبریز کویر لوت، و از جنوب توسط رشته کوههای زاگرس (کوههای بشاگرد) از حوضۀ آبریز دریای عمان و خلیج فارس جدا می‌شود. حدود 160‘34 کمـ‍ 2 از اراضی این حوضه را مناطق کوهستانی، و حدود 400‘32 کمـ‍‍ 2 آن را دشتهـا و کوهپایـه‌ها، و حـدود 000‘3 کمـ‍‍ 2 باقیمانده را باتلاقها و شوره‌زارها تشکیل می‌دهد (افشین، 1/ 83-84، 2/ 276؛ قبادیان، 286؛ پتروف، 167). به سبب فقدان پوشش گیاهی مناسب در اراضی حوضه، به هنگام بارندگی سیلابهای شدیدی به راه می‌افتد که باعث می‌گردد تا آبهای حاصل از بارندگی کمتر در زمین نفوذ کند و از سوی دیگر فرسایش شدید خاک نیز زیانهای بسیاری به بار می‌آورد (افشین، 1/ 84). 
در حوضۀ آبریز جازموریان آب همۀ رودخانه‌ها و مسیلها به هامونِ (دریاچۀ) جازموریان می‌ریزد. بخش عمده‌ای از زهکشی حوضـه را دو رودخانۀ دائمی هلیل رود و بمپور به عمل می‌آورند. افزون بر این دو رودخانه، شماری آبراهه نیز وجود دارد که آب آنها مستقیماً وارد هامون جازموریان می‌شوند. در این حوضه 91 رودخانۀ کوچک و بزرگ جریان دارد که هلیل‌رود بزرگ‌ترین آنها ست. حجم آب این رودخانه بستگی به ذوب شدن برفهای انباشته شده در کوههای استان کرمان و ریزش باران دارد. کمبود ریزشهای جوی و بالا بودن درجۀ حرارت و میزان تبخیر، دیگر رودهای این حوضه را به صورت رودهای کم‌آب فصلی و خشکرود و مسیل درآورده است (جعفری، 46؛ افشین، 1/ 85). 
آب و هوای این منطقه به شدت متأثر از ارتفاع از سطح دریا و عرض جغرافیایی است و جزو اقلیمهای بیابانی به شمار می‌آید. بلندترین نقطۀ حوضه که در دیواره‌های کوهستانـی شمال آن واقع است، حدود 400‘4 متر از سطح دریا ارتفاع دارد؛ این ارتفاع در چالۀ جازموریان در نواحی مرکزی به حدود 350 متر کاهش مـی‌یابد و از آنجا مجـدداً در جهت جنوب بـر ارتفـاع اراضی افزوده می‌شود تا آنکه به بلندیهای بشاگرد ختم می‌شود. 
میزان بارش سالانه در بلندیهای شمال حوضۀ جازموریان میان 500 تا 600 میلی‌متر در نوسان است، در حالی‌که در بخش گسترده و پست جنوبی میزان بارش از حدود 100 میلی‌متر در سال تجاوز نمی‌کند (همو، 1/ 84-85). هرچند حوضۀ آبریز جازموریان از لحاظ هیدرولوژیکی ایران بخشی از حوضۀ آبریز مرکزی ایران است، اما از لحاظ اقلیم‌شناسی به علت دریافت رطوبت نسبی فراوان از دریای عمان، دارای شرایطی استثنایی و مستقل از نواحی مرکزی ایران است؛ به همین علت با وجود محدودیت بارشهای جوی و گرمای توان‌فرسا و تبخیر سالانۀ بسیار بالا ــ که در بعضی نواحی بیش از 500‘4 میلی‌متر است ــ این حوضه از نظر امکان احیا و بازسازی و بهره‌برداری از منابع طبیعیِ تجدید شونده از امکانات مناسبی برخوردار است و به هیچ‌وجه با دیگر حوضه‌های مرکزی ایران قابل مقایسه نیست (قبادیان، همانجا). 
در بخش مرکزی حوضۀ آبریز جازموریان در حد فاصل استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان حفرۀ بیضی شکلی وجود دارد که مقصد همۀ آبهای سطحی این حوضه به سوی آن جریان دارد و به آن هامون یا دریاچۀ جازموریان می‌گویند (افشین، 2/ 83). وسعت هامون جازموریان به طور قابل ملاحظه‌ای در فصلهای مختلف سال متفاوت است و معمولاً در اواخر تابستان و یا اوایل پاییز خشک می‌گردد و به علت شیب کم دریاچه، کوچک‌ترین تغییر در حجم آبِ آن در سطح وسیعی منعکس می‌شود (کلینسلی، 185). 
سطح هامـون جازموریان در مواقعِ پرآبـی به ‌حدود 300‘3 کمـ‍ 2، و درازای آن بـه حـدود 100 کمـ و پهنـای آن بـه بیش از 45 کم‍ـ مـی‌رسد. آب هامون جازمـوریان برخلاف دیگـر هامونهـای بستۀ درونی ایران چندان شور نیست. علت این امر را فرو رفتن آب و ساکن نماندن آن در دریاچه دانسته‌اند. بستر دریاچه از قلوه سنگ و لایه‌های شنـی و آهکی ساخته شده است که در نفوذ آب به منابع آبهای زیرزمینـی کمک می‌کند (افشین، 1/ 83-84). 
منطقۀ دریاچه که سواحل آن پیوسته در تغییر است، دارای زمینهای باتلاقی و لجن‌زار است؛ گیاهان آن کم است و فقط بعضی تپه‌های پوشیده از بوته و خار در آن دیده می‌شود (پتروف، 168). 
برپایۀ پژوهشهای زمین‌شناسان، هامون جازموریان در دوره‌های اخیر زمین‌شناسی مسدود شده است و تا پیش از آن، آب رودخانه‌های هلیل‌رود و بمپور به دریای عمان می‌ریخته‌ است؛ اما چین‌خوردگی زمین که بر اثر فرو رانشِ پوستۀ اقیانوسی عمان در شمال مکران صورت گرفته، این منطقه را مسدود ساخته، و آن‌را به صورت هامون کنونی درآورده است؛ در نتیجه، دو رود نام‌برده محل جدیدی برای آبهای خود یافته، و دریاچۀ جازموریان را تشکیل داده‌اند (نک‍ : درویش‌زاده، 796؛ پتروف، همانجا؛ افشین، 2/ 83).

مآخذ

افشین، یدالله، رودخانه‌های ایران، تهران، 1373ش؛ پتروف، م. پ.، مشخصات جغرافیای طبیعی ایران، ترجمۀ حسین گل گلاب، تهران، 1336ش؛ جعفری، عباس، رودها و رودنامۀ ایران، تهران، 1376ش؛ درویش‌زاده، علی، زمین‌شناسی ایران، تهران، 1370ش؛ قبادیان، عطاءالله، سیمای طبیعی فلات ایران، کرمان، 1369ش؛ کلینسلی، دانیل، کویرهای ایران و خصوصیات ژئومورفولوژیکی و پالئوکلیماتولوژی آن، ترجمۀ عباس پاشایی، تهران، 1381ش.

علی‌کرم همدانی

حوزۀ فرهنگی جازموریان

حوزۀ فرهنگی جازموریان، یکی از حوزه‌های مستقل درونی حوزۀ فرهنگی جنوب شرقی ایران، به مرکزیت جیرفت، واقع در تلاقی‌گاه استانهای کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان است که بخشهایی از این 3 استان را شامل می‌شود و گسترۀ آن با حوضۀ آبریز جازموریان یکسان است.
جازموریان که از دیدگاه مردم‌شناسی و منابع تاریخی، ویژگیهای سرزمین بلوچستان را دارد و در زمینۀ جغرافیای تاریخی، با مَکن (مکا) و مَکۀ باستان در دورۀ اکد و هخامنشی منطبق است، گدروسیای متون هم‌زمان اسکندر، و گذرگاه سمیرامیس و کورش (پسر کمبوجیه)، و اسکندر از هند به فارس بوده است (شارپ، 119؛ آریان، 216؛ پاتس، «خلیج...»،I/ 143, 147, 149, 150؛ بزنوال، 5-8؛ فوگلسانگ ، 391؛ مستوفی، «سفر...»، 44، 57). برخی از پژوهشگران مکن باستان را منطبق با عمان دانسته‌اند (پاتس، همان، I/ 117, 133, 139)، و بعضی بخش شرقی این حوزه را مکران یا همان مکن شناخته‌اند. نقشۀ بزنوال از مکن کاملاً منطبق با حوزۀ جازموریان است؛ وی تا کچ مکران را در پاکستان، مکن دانسته است (همانجا).
واژه‌خوانی جازموریان به دو گونۀ «جازموریان» و «جازموریاب» است؛ بعضی آن را برگرفته از «جازم» به معنی شتر سیراب یا مَشکِ پر می‌دانند ( لغت‌نامه...، ذیل جازم) و برخی جازموریان را معرب «گزموریان» دانسته‌‌اند. اما در آنجا بوته‌های خاری می‌روید که در گویش محلی «جاز» گفته می‌شود، از این‌رو، جازموریان می‌تواند برگرفته از نام این گیاه باشد (همان، ذیل جاز؛ نیز چوبک، تسلسل...، 23).

حوضۀ آبریز جازموریان با مسـاحت 600‘69 مـ 2 در جنوب شرقی ایران میان رشته کوههای بشاگرد در جنوب، و بارز در شمال جای دارد. دو رود بزرگ بمپور در شرق و هلیل‌رود در غرب همراه با رودهای فصلی که همگی به مرداب جازموریان سرازیرند، منطقه را سیراب می‌کنند و سپس در این آبخور گم می‌شوند (جعفری، 46؛ بدیعی، 1/ 174). این رودها به سبب کمبود ریزش باران و بالا بودن درجۀ حرارت در زمانهای گرم به شکل خشک‌رود و شن‌زار در می‌آیند، و در زمانهای بارش، سیلابی و خروشان‌اند (جعفری، 46، 49-51). این دو رودخانه شاهرگ زندگی‌بخش حوزۀ جازموریان به شمار می‌آیند، و مهم‌ترین عامل شکل‌گیری تمدنها در این حوزه بوده‌اند. آب فراوان هلیل رود امکان برداشت بیش از دو بارِ محصول را در منطقه ممکن ساخته است (استاین، 148, 149).
 عامل غالب در شکل‌گیری استقرارهای تمدنی در حوزۀ جازموریان شرایط خاص جغرافیایی جنوب شرقی ایران است. برجستگیهای فشردۀ زمین‌شناسی در شرقی‌ترین دنبالۀ بلندیهای زاگـرس ــ که به بلنـدیهای مکـران مـی‌پیونـدد ــ به صورت باریکه‌ای درآمده، فلات ایران را به شبه قارۀ هند متصل می‌کند. رشته کوههای زاگرس ـ مکران سبب شده است که این منطقه از تأثیر دریا دور مانَد و با وجود نزدیکی به اقیانوس از لحاظ اقلیمی به صورت خشک یا نیمه خشک استپی درآید. در این شرایط استقرارها تنها در بخشهای پر آب‌تر کوهپایه‌ها یا در کنار جریانهای آبی به وجود آمده، و بیشتر آنها به صورت گروهی، مانند خوشۀ انگور‍ در پیرامون آبها پدیدار شده‌اند. محدودیتهای منابع آب و باریک بودن زمینهای کوهپایه‌ها و کرانۀ رودها سبب شده است که گسترۀ توزیع این آبادیها در نوارهای باریک پراکنده در کنار رودخانه‌های فصلی و منابع آب شکل گیرند (توزی، 263، 264).
محققانْ بمپور یا عمان را مرکز این حوزه (مکران = جازمویان) دانسته‌اند؛ اما پژوهشهای میدانی باستان‌شناختی در این محدوده، مدارک نوشتاری تاریخی، و نیز وضعیت طبیعی و زیست محیطی مناسب در هیچ محلی از گسترۀ این حوزه مانند جیرفت نیست. پژوهشهای انجام شده تأییدی است بر متون کهن (نک‍ : مقدسی، 682، 688؛ ابن خردادبه، 38) که از آبادتر بودن دشت جیرفت بیش از مناطق دیگر این حوزه یاد کرده‌اند؛ تجمع آثار، تپه‌ها و محوطه‌های باستانی نیز در بخش غربی حاشیۀ هلیل‌رود تا هامون جازموریان بیشتر است، تاکنون از یافته‌هایی چنین انبوه و متنوع، گزارشی از بخش شرقی به مرکزیت بمپور نشده است. عمان نیز با موقعیت زیست محیطی و کمبود آب نمی‌تواند مرکز این قلمرو قدرتمند دانسته شود (پاتس، همان، I/ 134-135؛ بزنوال، 5-6؛ همایش...، بش‍ ‌). 
جیرفت با رشد و شکوفایی فرهنگی و تمدنی که تاکنون از هزارۀ 5‌ ق‌م تا سدۀ 7ق/ 13م بدون وقفه هسته‌های بزرگ فرهنگی در آن شناسایی شده است، به عنوان مرکز اصلی این حوزه شناخته می‌شود (چوبک، همان، 401).
برپایۀ پژوهشهای باستان‌ شناختی و بررسیهای تاریخی، سراسر این منطقۀ وسیع و حاصلخیز بستر مناسبی برای به وجود آمدن هسته‌های تمدنی بوده است. تحول و تداوم فرهنگی و هنری در تحلیل مدارک و یافته‌های باستان‌شناختی منطقه و نیز نوشته‌های دورانهای تاریخی و اسلامی قابل پیگیری است، و دو ویژگی را می‌توان در این حوزه استنتاج کرد: پیوستگی و تداوم فرهنگی در مواد فرهنگی و ویژگی آنها، و تعامل و ارتباط با جهان هم‌زمان و فرهنگهای هم‌جوار دور و نزدیک، یعنی ویژگی شبکۀ جهانی و میان فرهنگی دارند (آمیه، 136؛ چوبک، همان، 97، 98). حوزۀ فرهنگی جازموریان با وجـود اهمیت، از نظر باستـان‌‌شناختی نسبت به سایر بخشهای دیگر ایران ناشناخته‌تر است و‌ پژوهشهای اندک و پراکنده‌ای در یک سدۀ اخیر در آن انجام شده است.
آغازگر پژوهشهای روشمند باستان‌شناختی منطقه، باستان‌شناس مجاری‌الاصل انگلیسی، آورل استاین بود. وی در دهۀ 1310ش/ 1930م توانست شمار زیادی از محوطه‌های باستانی جنوب شرقی ایران را بررسی و شناسایی کرده، کاوشهای محدودی در بعضی از آنها انجام دهد. پژوهشهای او تا امروز پایۀ پژوهشهای باستان‌شناختی در این حوزه است.
در سالهای دهۀ 1340ش/ 1960م دورۀ تازه‌ای از پژوهشهای باستان‌شناختی در این حوزه آغاز شد، افزون بر بررسی و شناسایی منطقه از مهم‌ترین محوطه‌هایی که در آنها کاوش باستان‌شناختی انجام پذیرفت، می‌توان از تپه یحیى، تپه بمپور و محوطۀ شهداد نام برد. از 1380ش/ 2001م با کشف اتفاقی محوطه‌های باستانی در نزدیکی جیرفت فصل تازه‌ای در پژوهشهای این حوزه گشوده شده است و ادامه دارد (سیدسجادی، «نگاهی...»، 41؛ پیران، 12، 13؛ نیز نک‍ : ه‍ د، جیرفت).

برای مطالعه و بررسی توالی فرهنگی این حوزه، منطقه به 7 دورۀ اصلی تقسیم‌بندی شده است، و به جای لایه‌نگاریهای محوطه‌های گوناگون مانند تپه یحیى یا جیرفت، از نام جازموریان استفاده شده است (نک‍ : جدول) که دربر گیرندۀ محوطه‌های مختلف و گسترۀ جغرافیایی مشخصی است:

جازموریان I (پارینه سنگی)

به سبب محدودیت پژوهشهای باستان‌شناختی، از آثار استقرار و اجتماعات انسانی در دوران جازموریان I آگاهی در دست نیست. نزدیک‌ترین محوطه‌های بررسی شده در ارتباط با این حوزه، محوطه‌های گوناگونی در دامنۀ شرقی کوه پنج انگشت، نزدیک به محل پیدا شدن سنگوارۀ جانوری زه کلوت، واقع در 4 کیلومتری غرب خاش است. آثار این محوطه‌ها با مقایسۀ آثار «لادیز» (تراسهای رودخانۀ لادیز در شمال شرقی خاش) میان 100 هزار تا 70 هزار سال پیش شناخته شده است. تنها در بررسیهای باستان‌شناختی در علفزارهای جازموریان، سکونتگاهی مربوط به دوران شکارورزی شناسایی شده که در حدود هزارۀ 10ق‌م تاریخ‌گذاری شده است. از آثار دیگر مربوط به این دوران نقوش متعلق به دوران نقشْ‌نگاری در کوهستان کلمر در غرب شهرستان کهنوج، و نیز آثاری در تپۀ «تمب کهن»، و محوطۀ باستانی «ماگان یا مغون» شناسایی شده است (سیدسجادی، همان، 50؛ چوبک، همان، 100، 101).

جازموریان II (دوران نوسنگی)

از این دوران تنها محوطه‌ای که در حوزۀ جازموریان مورد کاوش باستان‌شناختی قرار گرفته، «تپه یحیى» است؛ این محوطه که در 220 کیلومتری جنوب کرمان قرار دارد، نخستین‌بار در 1346ش/ 1967م شناسایی شد، و با کاوش ترانشه‌ای پله‌ای از رأس تپه تا خاک بکر ــ که مربوط به لایه‌های رسوبـی دورۀ پلئیستوسـن اسـت ــ 7 دورۀ اصلی، و دوره‌های فرعی از 900‘4ق‌م تا دوران تاریخی (اشکانی‌ ـ ساسانی) در آنجا شناسایی شد. لایه‌نگاری و گاه‌نگاری روشمند و دقیق انجام شده در این تپه تاکنون مبنای گاه‌نگاری و تاریخ‌گذاری محوطه‌های دیگر این حوزه است (لمبرگ کارلفسکی، «مقدمه...»، 23؛ بیل، «محوطـه»، 11-12؛ نیـز نک‍ : میدو، 27-37).
 

صفحه 1 از4

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: