صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / ابن عبدک /

فهرست مطالب

ابن عبدک


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ عَبْدَک، ابواحمد محمدبن علی بن عبدک جرجانی (د بعد از 360ق / 971م)، متکلم و محدث شیعی. نسبت عبدکی نیز که به وی داده شده به جهت انتساب وی به نیایش عبدک ـ که نامش عبدالکریم بوده ـ می‌باشد.
تاریخ دقیق ولادت ابن عبدک دانسته نیست، تنها می‌دانیم که از محمدبن داوود اصفهانی (د 297ق)، بهره برده است (نک‍ : حسکانی، 1 / 94). ابن عبدک در جرجان وطن داشته و در همانجا نیز وفات کرده است (سمعانی، 9 / 185). مدتی نیز در نیشابور مقیم بوده و در آنجا حاکم نیشابوری محضر وی را درک کرده است (نک‍ : خلیفه، 108؛ سهمی، 451؛ سمعانی، همانجا). نیز می‌دانیم که ابن عبدک پیش از 314ق (نک‍ : ابن ندیم، 222) در عسکر مُکْرَم از ابوهاشم جُبائی بهره برده است و در مسیر بازگشت، به اصفهان رفته سپس در بلخ نزد ابوالقاسم بلخی (د 317 یا 319ق) حاضر شده و از مجلس درس وی استفاده کرده است (قاضی عبدالجبار، 323، 331؛ ابن مرتضی، 65). بنابر نقل قاضی عبدالجبار (ص 331)، ابوالقاسم در برخورد با ابن عبدک، بسیاری از اشکالاتی را که وی بر گفتارش وارد می‌کرده، می‌پذیرفته و از رأی خود عدول می‌نموده است. از سوی دیگر چنانکه از نامۀ ابوالقاسم بلخی به ابوسهل محمدبن عبدالله برمی‌آید، می‌توان دریافت که ابن عبدک در تحصیل کلام بسیار موفق بوده است. در این نامه ابوالقاسم بلخی از ملاقات با جوانی، مشهور به ابن عبدک سخن گفته و تصریح کرده که کسی را آشناتر از او به زوایا و دقایق علم کلام ندیده است (ابن مرتضی، همانجا). از مجموع آنچه گفته شد، چنین برمی‌آید که ابن عبدک با اندیشه‌های کلامی دو مکتب معتزلی بصره و بغداد آشنا بوده است.
از نسبت شیعی که به وی داده شده (نک‍ : سهمی، همانجا؛ ابن قیسرانی، 84-85؛ سمعانی، 8 / 242) و نیز از اینکه حاکم نیشابوری (نک‍ : ابن جوزی، 1 / 347-348؛ سیوطی، 1 / 327) و به تبع وی برخی رجال‌شناسان (نک‍ : ابن قیسرانی، سمعانی، همانجاها؛ ابن نقطه، 1 / 519) وی را بزرگ و رهبر شیعیان در جرجان دانسته و از او با تعبیر «امام اهل التشیع فی عصره» یاد کرده‌اند، در اینکه مذهب وی بر مذهب تشیع بوده و در میان شیعیان جرجان منزلت خاصی داشته است، شکی نیست، اما اینکه وی به درستی پیرو کدام یک از فرق شیعه بوده، شناخته نیست. البته از برخی اطلاعاتی که دربارۀ او رسیده، می‌توان به بعضی گرایشهای او پی برد. نجاشی که کنیۀ وی را شاید به جهت داشتن فرزندی به نام جعفر (ص 327) ابوجعفر ثبت کرده، تصریح بر امامی بودن او دارد و ضمن اینکه از ابن عبدک به عنوان فقیه و متکلم یاد کرده‌، او را «جلیل‌القدر» خوانده است (ص 382). طوسی نیز در الفهرست (صص 193-194) از او نام برده و وی را از بزرگان متکلمان امامیه به شمار آورده است (قس: ابن شهر آشوب، معالم، 143). با بررسی متن روایات ابوطالب حسنی ـ یکی از شاگردان ابن عبدک ـ از وی، می‌توان احتمال داد که او به برخی افکار زیدیه تمایل داشته است. از آن میان روایاتی در تأیید وعید و منزلة بین المنزلتین و روایتی دربارۀ امام زین‌العابدین (ع) که با اعتقادات امامیه دربارۀ عصمت امام سازگار نمی‌باشد، قابل اشاره است (نک‍ : تیسیر، 102، 316، 403-404، جم‍ ). همچنین نقل دو حکایت در ستایش محمدبن زید داعی و امامت ناصر کبیر (اطروش) توسط ابن عبدک، نظر وی را نسبت به زیدیه و امامان زیدی نشان می‌دهد (نک‍ : ابوطالب، «الافادة»، 87؛ ابن کرّامه، 122).
جمع‌بندی مطلب را باید در گفتار قاضی عبدالجبار جست و جو کرد که می‌گوید: ابن عبدک در زمینۀ امامت دچار خلط بوده و نظر ثابتی نداشته است (ص 331). در دیگر مباحث کلامی جز امامت، می‌توان گفت وی بیشتر به جانب افکار اعتزالی گرایش داشته است، چنانکه به عنوان نمونه در مسألۀ وعید که اعتقاد به آن مخالف با قول مشهور امامیه بوده (نجاشی، 381؛ قس: مفید، 53؛ سید مرتضی، 1 / 131)، شیخ طوسی او را همچون ابومنصور صرّام قائل به وعید شمرده است (همانجا).
از مشایخ ابن عبدک جز کسانی که پیش از این از آنان یاد شد، می‌توان از محمدبن یزداد جرجانی، عمران بن موسی بن مجاشع جرجانی، ابوجعفر محمدبن جعفر موسوی، اسحاق بن عباس بن اسحاق بن موسی بن جعفر (ع)، علی بن یحیی آملی، محمدبن موسی رصاصی، ابوسعید عبدالرحمن بن سلیمان نقّاش، عبدان جوالیقی و جعفربن علی جابری نیز نام برد (ابوطالب، تیسیر، 52، 102، 141، 148، 170، 173، 179؛ سهمی، 451؛ ابن قیسرانی، همانجا). از میان کسانی که از وی روایت کرده‌اند، ابن بشت خزفی، ابومنصور حسینی و بشر بن محمد خطیب میهنی را می‌توان نام برد (حسکانی، 1 / 93-94؛ فارسی، 34، 245).
از نظر رجالی، حاکم نیشابوری بدون هیچ گونه توثیقی صرفاً ابن عبدک را به عقل و کمال و حسن نظر وصف کرده است (نک‍ : سمعانی، 9 / 185). درعین حال ابن جوزی (1 / 349) و به تبع وی سیوطی (1 / 327-328) وی را متهم دانسته و حدیث او را از موضوعات شمرده‌اند، امّا نجاشی (ص 382) و طوسی (همانجا) تنها وی را مدح کرده‌اند. در برخی منابع (نک‍ : ابن قطلوبعا، 64؛ غزی، 794) بین ابن عبدک و ابومحمد ابن عبدک (د 347ق) که از فقهای حنفی مذهب بوده (برای شرح حال وی، نک‍ : تنوخی، 3 / 53؛ صیمری، 163-165؛ ابواسحاق شیرازی، 149؛ ابن ابی الوفاء، 2 / 265) خلط شده و این دو، یکی پنداشته شده‌اند. ابن ابی الوفاء، ابن عبدک را نیز در شمار حنفیان آورده است (2 / 94). اگرچه در سدۀ 4ق / 10م مذهب بیشتر مردم جرجان، حنفی بوده (مقدسی، 365) و شاید از این رو، ابن عبدک از برخی از بزرگان حنفی همچون علی بن موسی قمی استماع حدیث کرده است (ابن جوزی، 1 / 348؛ نیز نک‍ : صیمری، 159)، لیکن آنچه از عقاید ابن عبدک می‌دانیم، به هیچ وجه حنفی بودن او را ثابت نمی‌کند. برخی همچون ابن قیسرانی (ص 85) و سمعانی (8 / 242، 9 / 185) جدّ وی را نیز از شاگردان محمدبن حسن شیبانی دانسته‌اند، اما با توجه به تاریخ درگذشت شیبانی (189ق) و ابن عبدک، این مطلب صحیح به نظر نمی‌رسد. احتمالاً این اشتباه ناشی از خلط میان عبدالکریم جدّ وی و عبدالکریم بن عبیداله جرجانی است که سرخسی (16 / 162) و خوارزمی (2 / 517) از او یاد کرده‌اند.

آثـار

اگر چه در غالب منابع از آثار او سخنی نرفته، ولی در فهارس امامیه چند کتاب به وی نسبت داده شده است که امروزه اثری از آنها در دست نیست. این آثار عبارتند از: 1. تفسیر القرآن، که نجاشی (ص 382) از آن نام برده، ولی شیخ طوسی ( الفهرست، 194) با اینکه آن را به عظمت و بزرگی ستوده، در مقدمۀ التبیان (1 / 1-2) آنجا که تفاسیر مختلف را برمی‌شمارد، از آن یاد نکرده است. ابن شهر آشوب نیز در معالم (ص 143) این کتاب را در 10 جزء دانسته، ولی در متشابه القرآن که در آن از تفاسیر زیادی بهره برده (نک‍ : 1 / 21، 2 / 99-100، جم‍ ) از آن سخن نگفته است؛ 2. ردیه‌ای بر باطنیه که مسعودی (صص 395-396) از آن یاد کرده و شاید همان الرد علی الاسماعیلیة باشد که طوسی ( الفهرست، همانجا) از آن نام برده است. نکتۀ قابل توجه آن است که گویا این کتاب و مؤلف آن چندان دارای شهرت بوده که مسعودی در التنبیه و الاشراف که در 345ق / 956م تألیف آن را به اتمام رسانیده، از آن یاد کرده است؛ 3. الکلام علی الفرقة المثبتة لرؤیة الله تعالی؛ 4. مطالع الهدایة (ابن شهر آشوب، معالم، همانجا؛ نیز، نک‍ : مناقب، 1 / 11-12، 2 / 65).

مآخذ

ابن ابی الوفاء، عبدالقادر بن محمد، الجواهر المضیئة، حیدرآباد دکن، 1332ق؛ ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، الموضوعات، به کوشش عبدالرحمن محمد عثمان، قاهره، 1386ق؛ ابن شهر آشوب، محمدبن علی، متشابه القرآن و مختلفه، تهران، 1328ق؛ همو، معالم العلماء، نجف، 1380ق / 1961م؛ همو، مناقب آل ابی طالب، قم، چاپخانۀ علمیه؛ ابن قطلوبغا، قاسم، تاج التراجم، بغداد، 1962م؛ ابن قیسرانی، محمدبن طاهر، الانساب المتفقة، به کوشش دیونگ، لیدن، 1865م؛ ابن کرامه حشمی، محسن بن محمد، «جلاء الابصار»، اخبار ائمة الزیدیة، به کوشش مادلونگ، بیروت، 1987م؛ ابن مرتضی، احمدبن یحیی، باب ذکر المعتزلة من کتاب المنیة و الامل، به کوشش آرنولد، حیدرآباد دکن، 1316ق؛ ابن ندیم، الفهرست؛ ابن نقطه، محمدبن عبدالغنی، استدراک، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز؛ ابواسحاق شیرازی، ابرهیم بن علی، طبقات الفقهاء، به کوشش خلیل میس، بیروت، دارالقلم؛ ابوطالب حسنی، یحیی بن حسین، «الافادة فی تاریخ الائمة السادة»، اخبار الائمة الزیدیة، به کوشش مادلونگ، بیروت، 1987م؛ همو، تیسیر المطالب، بیروت، 1395ق / 1975م؛ تنوخی، محسن بن علی، نشوار المحاضرة، به کوشش عبود شالجی، بیروت، 1391ق / 1971م؛ حسکانی، عبیدالله، بن عبدالله، شواهد التنزیل، بیروت، 1393ق / 1974م؛ خلیفۀ نیشابوری، احمدبن محمد، تلخیص تاریخ نیشابور حاکم، به کوشش بهمن کریمی، تهران، 1339ش؛ خوارزمی، محمدبن محمود، جامع مسانید الامام الاعظم، حیدرآباد دکن، 1332ق؛ سرخسی، شمس‌الدین، المبسوط، قاهره، مطبعةالسعادة؛ سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، حیدرآباد دکن، 1397ق / 1977م؛ سهمی، حمزةبن یوسف، تاریخ جرجان، بیروت، 1407ق / 1987م؛ سیدمرتضی، علی بن حسین، «جوابات المسائل الرازیة»، رسائل الشریف المرتضی، به کوشش احمد حسینی و مهدی رجائی، قم، 1405ق؛ سیوطی، اللآلی المصنوعة، بیروت، 1403ق / 1983م؛ صیمری، حسین بن علی، اخبار ابی حنیفة و اصحابه، حیدرآباد دکن، 1394ق / 1974م؛ طوسی، محمدبن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ همو، الفهرست، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانۀ مرتضویه؛ غزّی، تقی‌الدین بن عبدالقادر، الطبقات السنیة، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز؛ فارسی، عبدالغافر بن اسماعیل، تاریخ نیسابور (انتخاب صریفینی)، به کوشش محمد کاظم محمودی، قم، 1403ق؛ قاضی عبدالجبار بن احمد، «طبقات المعتزلة» فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة، به کوشش فؤاد سید، تونس / الجزائر، 1406ق / 1986م؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، به کوشش دخویه، لیدن، 1893م؛ مفید، محمدبن محمد، اوائل المقالات، به کوشش زنجانی و چرندابی، تبریز، 1371ق؛ مقدسی، محمدبن احمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، 1906م؛ نجاشی، احمدابن علی، الرجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، 1407ق.

حسن انصاری

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: