صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / هنر و معماری / جنید /

فهرست مطالب

جنید


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : جمعه 3 آبان 1398 تاریخچه مقاله

جُنِیْد، نقاش نامدار دربار سلطان احمد جلایر (784-813 ق / 1382-1410م). از زندگی این هنرمند آگاهی چندانی در دست نیست؛ تنها دوست محمد هروی در دیباچۀ مرقع بهرام میرزا (تألیف: 951ق / 1544م) از وی اطلاعات اندکی به دست می‌دهد، و او را شـاگرد شمس‌الدین، نقاش دورۀ سلطان اویس جلایر (حک‍ 757-776ق / 1356-1374م)، و از مردم بغداد معرفی می‌کند (ص 23-24)، اما در تذکره‌های دیگر از جنید یاد نشده است.
شمار اندکی از پژوهشگران معاصر به سبب وجود نقش‌مایه‌های مکتب شیراز در آثارش، او را شیرازی دانسته‌اند (بهنام، 5؛ سامی، 8)؛ اما آوازۀ جنید به واسطۀ آثار بازمانده‌اش است، که گویای تحولات نگارگری این دوره در ایران است، و نیز به سبب وجود نخستین رقم شناخته شدۀ «نقاش» در داخل مجلس نقاشی یک نسخۀ خطی، در تاریخ نگارگری ایران (کونل، 1841)، به شهرت فراوانی دست یافته است.
کار مشهور جنید، نقاشیِ نسخۀ خطی مصور دیوان خواجوی کرمانی است که میرعلی تبریزی آن را به قلم نستعلیق در 798ق / 1396م کتابت کرده، و زمانی در کتابخانۀ بهرام میرزا صفوی قرار داشته است (اکنون: لندن، کتابخانۀ بریتانیا، Add 18, 113). مورخین هنر، نقاشی آن را هم‌زمان با کتابتش دانسته‌اند. این نسخۀ خطی 9 مجلس نقاشی دارد که در مجلس ششم آن (fol. 45v) ــ عـروسی همـای و همـایـون ــ رقـم «جنید نقـاش السلطانی» بر حاشیۀ پنجرۀ بالای تخت همایون دیده می‌شود (نک‍ : تصویر؛ ریـو، II / 620-622؛ تیتلـی، 117؛ گـری، 48؛ نیـز نک‍ : مـارتیـن، تصویرهای II / 45-50؛ فیتزهربرت، تصویرهای 19b, 20a, 22a, b).
پژوهشگران با مقایسۀ این مجلس نقاشی رقم‌دار با نقاشیهای دیگر این نسخه، و شباهت آنها به هم، همه را یا کار جنید می‌دانند، و یا معتقدند که تحت نظارت او نقاشی شده‌اند. یک مجلس این نسخه زمانی از آن جدا شده، و اکنون در مرقع بهرام میرزا قرار دارد، که هم زمان با تهیۀ این مرقع، به عبدالحی منسوب شده است (استانبول، کتابخانۀ توپکاپی‌سرای، fol. 20v, H. 3254)، اما امروزه، آن را به سبب شباهت به مجالس نقاشی دیگر نسخۀ دیوان خواجو، به جنید منسوب می‌کنند (راکسبره، 188-189؛ گری، همانجا؛ سیمز، 50).
جنید پیرو شیوه‌ای بود که چند دهه پیش از او آغاز شده بود، اما نقاشیهای او به لحاظ طراحی دقیق و استادانه، ترکیب‌بندی و ایجاد تناسب بین فضای معماری، منظره و انسان، شیوۀ رنگ‌آمیزی و همچنین نزدیک شدن به طبیعت، از آثار دیگر این دوره متمایز است؛ تا آنجایی که نگاره‌های این نسخه را از بهترین نمونه‌های این دوره معرفی کرده‌اند (بینین، 50؛ گرابار، 52؛ اُکین، 34؛ کنبی، 44؛ گروبه، 205). در این دوره برخلاف دورۀ پیش (ایلخانی) که نقاشیها در قسمتی از متن به صورت افقی اجرا می‌شدند، نقاشی تقریباً با اشغال تمام متن نسخه، به صورت عمودی به اجرا درمی‌آمد؛ بنابراین، هنرمند امکان هنرنمایی بیشتری داشته است. در نقاشیهای این نسخه نیز سطح کوچکی از یک صفحه به نوشته‌های متن اختصاص دارد، و جنید با استفاده از فضای بزرگ‌تر برای نقاشی، جزئیات دقیق و موشکافانه، فضای معماری و اشیاء تزیینی را به تصویر کشیده است؛ به طوری که پژوهشگران با توجه به آنها می‌توانند اشیاء و پوشاک آن دوره را که نمونه‌ای از آنها باقی نمانده، مورد بررسی قرار دهند (شرودر، 119-120؛ بینین، همانجا؛ بئر، 31-32؛ گری، همانجا، نیز نک‍ : 28).

نقاشی در برخی از مجلسها، تا حاشیه ادامه یافته است. در فضای داخل معماری، پیکره‌ها با قامتی کشیده، به تعداد زیاد، به تصویر درآمده، و برخلاف نقاشیهای پرپیکره، که دارای پوشاک متنوع و حرکت بدن هستند، در اینجا، چهره‌ها بسیار شبیه به هم و فاقد احساس کشیده شده‌اند، با این وجود با چهره‌های سرخ اوایل این سده متفاوت‌اند. جزئیات دقیق بنا، طاق، کاشی‌کاری و قالیها، با شکوه فراوان به اجرا درآمده‌اند. پیکره‌ها در برابر درهای باز و دیوارهایی که در پشت آنها قرار گرفته، فضای یکدست و مسطح را شکسته است و با قرار دادن نقطۀ دید در بالای بنا و ایجاد سطوح غیرهم‌سطح از پایین به بالا، نوعی پرسپکتیو را القا می‌کنند.
در طراحی منظره، پیکره‌های انسانی، کوچک‌تر و تابع منظره شده، و طراحی پرندگان و گیاهان، نزدیک‌تر به طبیعت به تصویر درآمده‌اند. افق در ترکیب‌بندی مناظر به شکل دایره است و نقاشیهای نسخۀ کلیله و دمنه را (استانبول، کتابخانۀ دانشگاه استانبول، F. 1422) (نک‍ : ه‍ د، 7 / 88-89) به یاد می‌آورد. درختان و صخره‌ها در پس‌زمینه قرار گرفته، و پرندگان در حال پرواز در حاشیه کشیده شده‌اند. درختان بومی ایران با نمونه‌هایی که پیش‌تر برگرفته از نقاشیهای چینی بود، متفاوت است.
در ترکیب‌بندی رنگها نیز، در فضای داخلی از رنگهای تند مانند سبز و سرخ استفاده شده، اما در منظره‌سازیها، رنگهای ملایم‌تری به کار رفته است، و در نهایت می‌توان گفت که راه را برای پیشرفت و تغییرات سدۀ بعدی هموار ساخته است. نقاشیهای جنید ارتباط بسیاری با متن داستان داشته، و در بیان احساس و روح داستان موفقیت زیادی کسب کرده است (مارتین، نیز کونل، بینین، همانجاها؛ گری، 51-52؛ کنبی، سیمز، بئر، همانجاها).
جنید جهشی بزرگ در نگارگری ایران به وجود آورد. او نه تنها در دورۀ خود نوآوری کرد، بلکه تأثیرش در نقاشیهای مکتب شیراز، و دوره‌های تیموری و صفوی نیز قابل مشاهده است. منظره‌سازی شیراز در سدۀ بعد برگرفته از منظره‌های او ست، و عناصری که به عنوان عناصر شاخص نقاشی دورۀ تیموریان شناخته می‌شود، نخست در نقاشیهای جنید دیده می‌شود (کونل، همانجا؛ گری، 52؛ کنبی، همانجا).

مآخذ

بهنام، عیسى، «نقاشان شیراز، شهر جاویدان»، هنر و مردم، تهران، 1343ش، شم‍ 26؛ دوست محمد هروی، حالات هنروران، به کوشش محمد عبدالله جغتایی، لاهور، 1936م؛ سامی، علی، «همبستگی مکتب هنری شیراز و تبریز»، هنر و مردم، تهران، 1354ش، س 14، شم‍ 161؛ نیز:

Baer, E., The Human Figure in Islamic Art, Costa Mesa, 2004; Binyon, L. et al., Persian Miniature Painting, New York, 1971; Canby, Sh., Persian Painting, London, 1997; Fitzherbert, T., «Khwājū Kirmānī (689-753 / 1290-1352): An Eminence Grise of Fourteenth Century Persian Painting», Iran, London, 1991, vol. XXIX; Grabar, O., Mostly Miniatures: An Introduction to Persian Painting, Princeton / Oxford, 2002; Grube, E. and E. Sims, «Painting», The Arts of Persia, ed. R. W. Ferrier, New Haven / London, 1989; Kühnel, E., «Book Painting», A Survey of Persian Art, ed. A. U. Pope, Tehran, 1977; Lentz, T. W. and G. D. Lowly, Timur and the Princely Vision: (Persian Art and Culture in the Fifteenth Century), Washington, 1989; Martin, F. R., The Miniature Painting and Painters of Persia, India and Turkey from the 8th to the 18th Century, London, 1912; O'Kane, B., Early Persian Painting, London, 2003; Rieu, Ch., Catalogue of the Persian Manuscripts in the British Museum, London, 1966; Roxburgh, D. J., Prefacing the Image, Leiden etc., 2001; Schroeder, E., «Ahmed Musa and Shams al-Dīn: A Review of Fourteenth Century Painting», Ars Islamica, 1939, vol. VI; Sims, E. et al., Peerless Images, Persian Painting and its Sources, New Haven / London, 2002; Titley, N. M., Miniatures from Persian Manuscripts, London, 1977.

فریبا افتخار

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: