جنون
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 3 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/223463/جنون
دوشنبه 6 مرداد 1404
چاپ شده
18
جُنون، تخلص چند شاعر پارسیگوی که در سدۀ 12ق / 18م، در هند میزیستند:
خواجه ابوالفتحخان، از شاعران عارف مسلک کشمیر. او در محضر محمدطاهر غنی کشمیری، شعر و ادب آموخت و ارادتمندی و همنشینی با شیخ محمد افضلآبادی را برگزید (علی حسن، 109). جنون در دورۀ عالمگیری (د 1118ق / 1706م) به خدمت دیوانی گورکپور ــ در استـان اوده ــ درآمد و در همانجا اقامت گزید.وی در دورۀ بهادرشاه (1119-1124ق / 1707-1712م) در لکهنو و سپس استان عظیمآباد پتنه به مناصب دیوانی گمارده شد؛ اما به نظر میرسد که او مدتی بعد از دریافت این مناصب، معزول شده باشد. جنون در آغاز دورۀ محمد فرخ سیر (1124-1131ق / 1712-1718م) در عظیمآباد درگذشت (ابراهیم خان خلیل، 46؛ خوشگو، 3 / 82-83؛ راشدی، 1 / 179-180). پیکر او را به گورکپور منتقل ساختند و در مقبرهای که خود ساخته بود، به خاک سپردند (علی حسن، همانجا). خوشگو از نبیرۀ او به نام خواجه مظفر یاد کرده که در عظیمآباد میزیسته، و با وی همنشینی داشته است (همانجا). اشعار جنون را مدون دانستهاند (ابراهیم خان خلیل، همانجا). خوشگو دیوان وی را دیده بود (همانجا)، ولی در فهرستهای موجود، نشانی از این اثر یافت نمیشود؛ با این وصف، آقابزرگ از این دیوان یاد کرده است (9(1) / 206).
میرزا ارجمند، فرزند کوچک میرزا عبدالغنی بیک متخلص به «قبول». او از شاعران برجستۀ کشمیر در سدۀ 12ق / 18م، و برادر کهتر میرزا گرامی بود (ابراهیم خان خلیل، 8؛ نیز نک : خوشگو، 3 / 151-152). اجداد وی از بدخشان به هندوستان رفتند و در کشمیر مسکن گزیدند (محمدظفر، 56). ناگفته نماند، جنون کشمیری، اصل خود را از تهران میدانسته، و در آرزوی رهایی از کشمیر و بازگشت به ایران بوده است (نک : منزوی، خطی مشترک، 8 / 1010).جنون کشمیری سخنوری را در مکتب پدرش فرا گرفت (علیحسن، همانجا). او در ابتدا تخلص آزاد را برگزیده بود، اما پس از سرودن منظومۀ حملۀ حیدری، تخلص خود را به جنون تغییر داد (آستان ... ، 7 / 316). وی به رموز سخن آشنا، طبعش رسا و خوشمحاوره بود (ابراهیم خان خلیل، نیز محمدظفر، همانجاها) و همنشینی با نواب علی اصغرخان محمد شاهی اختیار کرده، و یک مثنوی دربارۀ خوان و اطعمۀ او سروده بود (ابراهیم خانخلیل، همانجا). جنون کشمیری، در جوانی و هنگامی که پدرش هنوز زنده بود، در 1134ق / 1721م، درگذشت (محمدظفر، 59).
1. دیوان. از این اثر فقط آقا بزرگ (همانجا) یاد کرده است.2. دلگشانامه، منظومهای حماسهای ـ دینی دربارۀ قیام مختار ثقفی. جنون کشمیری 6 سال به سرودن این منظومه مشغول بود و سرانجام، آن را در 1131ق / 1718م، به پایان برد (منزوی، همانجا؛ آستان، 7 / 318). ریو به اشتباه، این اثر را یک بار از غلامعلی آزاد و بار دیگر از میرزا محمدصادق آزاد تهرانی دانسته است (II / 719, III / 1091-1092؛ نیز نک : منزوی، همانجا). دستنویسهای بسیاری از این اثر در دست است (نک : همانجا، نیز خطی، 4 / 2813).3. حملۀ حیدری، منظومهای در شرح زندگانی و جنگهای امام علی(ع). نخستینبار این منظومه توسط باذل مشهدی (د1123ق؛ ه م) در 1119ق سروده شد. استقبال از این منظومه سبب گردید تا بسیاری از شاعران شیعی، به ادامۀ این منظومه تا پایان زندگانی امام علی(ع) بپردازند، از جمله میرابوطالب فندرسکی اصفهانی، محبعلیخان حکمت، عبدالعلیخان احسن بنگالی (نک : ه د، 11 / 78-79)؛ جنون کشمیری نیز یکی از این شاعران بود. او پس از سرودن دلگشانامه (در 1131ق)، به خواهش فخرالدین محمدخان، پسر عموی باذل مشهدی، به ادامۀ سرودن حملۀ حیدری ترغیب شد (آستان، 7 / 316). جنون نیز بدین کار اهتمام ورزید و اثر خود را همچنان حملۀ حیدری نامید. از این اثر، دستنویسهای بسیاری باقی مانده است (نک : منزوی، خطی مشترک، همانجا، خطی، 4 / 2774).
حاج محمدامین. به نظر میرسد وی اصلاً از بخارا باشد، زیرا در ایام کودکی به همراه محمد فاضلخان غبار، برادرزادۀ نواب دلیرجنگ، از این شهر به لاهور رفت و در آن شهر اقامت گزید. او در این شهر به انزوا روزگار میگذراند و «سرگرم مشق سخن» بود. وی با عبدالحکیم حاکم، صاحب تذکرۀ مردم دیده، مراودت و همنشینی داشت (حاکم، 158-159؛ صبا، 183؛ خواجه عبدالرشید، 108). هیچ یک از منابع، از دیوان جنون لاهوری، یادی نکردهاند.
آستان قدس، فهرست؛ آقابزرگ، الذریعه؛ ابراهیم خان خلیل، صحف ابراهیم، به کوشش عابد رضا بیدار، پتنه، 1978م؛ حاکم، عبدالحکیم، مردم دیده، بـه کوشش سیدعبدالله، لاهور، 1339ش / 1961م؛ خواجه عبدالرشید، تذکرۀ شعرای پنجاب، لاهور، 1346ش؛ خوشگو، بندر ابن داس، سفینۀ خوشگو، به کوشش عطاءالرحمان کاکوی، پتنه، 1378ق / 1959م؛ راشدی، حسامالدین، تذکره شعرای کشمیر، لاهور، 1983م؛ صبا، محمدمظفرحسین، تذکرۀ روز روشن، به کوشش محمدحسین رکنزاده آدمیت، تهران، 1343ش؛ علی حسنخان، صبح گلشن، به کوشش محمد عبدالمجیدخان، کلکته، 1295ق؛ محمدظفرخان، «عبدالغنیبیک قبول»، هلال، کراچی، 1963م، س 10، شم 42؛ منزوی، خطی؛ همو، خطی مشترک؛ نیز:
Rieu, Ch., Catalogue of the Persian Manuscripts in the British Museum, London, 1966.
ملیحه مهدوی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید