صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / جلفا /

فهرست مطالب

جلفا


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 6 آبان 1398 تاریخچه مقاله

جُلْفا، بخش (رایون) و شهری در جمهوری خودمختار نخجوان (در ترکیب جمهوری آذربایجان)، در مجاورت جلفای ایران (ه‍ م).

بخش جلفا

ایـن بخش بـا وسعـت 000‘1 کمـ 2 و جمعیتـی حدود 200‘44 تن (1388ش / 2009م) یکی از 6 بخش جمهوری خودمختار نخجوان است که در 1930م تشکیل شده است. بخش جلفا از شـرق به بخش اردوباد، از غرب بـه بخش بابک، از شمال به بخش شاهبوز (هر 3 در جمهوری خودمختار نخجوان)، و از جنوب به مرزهای ایران محدود است. این بخش متشکل از یک شهر و 24 آبادی است. مهم‌ترین مراکز جمعیتی آن شامل شهر جلفا و آبادیهای یایجی، اربه قونیس و بننیار است. کوه دمیرلی داغ (بلندترین قلۀ آن: 643‘3 متر) از رشته‌کوه زنگه‌زور (مرز میان جلفا و ارمنستان) در آن واقع است («جمهوری ... »، 203).
رود مرزی ارس در جنوب این بخش جریان دارد. زمینهای آن حاصلخیز است و کشت انگور و پرورش دام (گوسفند، گاو، گاومیش و اسب) و طیور در آن رواج دارد (همان، 204). این بخش دارای معادن آهن، آرسنیک، گچ و آهک است و کارخانۀ گچ و گازکربنیک نیز دارد (همان، 205؛ احمدی، 110). راه‌آهن باکو ـ ایروان، و جادۀ ارتباطی اردوباد ـ نخجوان از اراضی این بخش می‌گذرد.

 آثار تاریخی

بقعه‌ای مربوط به آغاز سدۀ 7ق / 13م؛ کاروان‌سرایی در آبادی جوق (گلستان کنونی) متعلق به سدۀ 13ق / 19م؛ خانقاه الینجه‌چای و الینجه قلعه در آبادی خانقاه متعلق به اواخر سدۀ 6 و اوایل سدۀ 7ق / 12-13م؛ ویرانه‌های شهر جلفای قدیم (اَسکی جلفا) که در نزدیکی جلفای کنونی است و همان جـایی است کـه در جنگهای شـاه عبـاس اول (سل‍ 996-1038ق / 1588-1629م) به آتش کشیده شد؛ بقایای پل ضیاءالملک؛ مقبره و کاروان‌سرایی متعلق به سدۀ 7ق؛ پلی از سدۀ 10ق؛ حمامی متعلق به سدۀ 11ق؛ پل روی رود ارس (در نزدیکی آبادی جوق (سدۀ 7ق / 13م)؛ پل قازان‌چای (958ق / 1551م)؛ مسجدی متعلق به سدۀ 13ق در آبادی قازان چایی؛ و برج و باروهای به جای مانده از قلعه‌ای مربوط به سده‌های میانۀ مسیحی («جمهوری»، همانجا؛ رئیس‌نیا، 1 / 40؛ نیز تاورنیه، 40-42).
در پیرامون شهر جلفای جمهوری آذربایجان، گورستانی کهن متعلق به ارمنیان جلفای قدیم بر جای مانده که دارای سنگ مزارهایی به سبک «خاچکار» است و ارزش هنری دارد و میراث معماری ـ تاریخی منطقه به شمار می‌رود. در 1371ش / 1998م بسیاری از این سنگ مزارها تخریب شد که با اعتراض مقامات ارمنی از طریق سازمان یونسکو، از ادامۀ آن جلوگیری به عمل آمد (همانجاها؛ سیاستها ... ، 29).

شهر جلفا

این شهر که مرکز بخش جلفا ست، در دامنه‌های جنوبی رشته‌کوه داری‌داغ ــ جایی که چشمه‌های معروف داری‌داغ قرار دارد ــ واقع شده است. از این چشمه‌هـا (40 چشمه) که در شمال و شمال شرقی شهر قرار دارند، روزانه 500 هزار لیتر آب جاری می‌شود که دارای املاح معدنی فراوان است. جلفا در کرانۀ شمالی رود ارس، در حدود 40 کیلومتری جنوب شرقی شهر نخجوان (مرکز جمهوری خودمختار نخجوان) و دو کیلومتری مرز ایران روبه‌روی شهر جلفای ایران واقع است. پلی بر روی رود ارس این دو شهر را به هم مرتبط می‌سازد (جلفا، npn.).

پیشینۀ تاریخی

از پیشینۀ جلفا پیش از سدۀ 8 ق / 14م آگاهی چندانی در دست نیست. ظاهراً نخستین‌بار شرف‌الدین علی یزدی در شرح لشکرکشی امیرتیمور گورکانی در 788ق / 1386م به آذربایجان و از آنجا به نخجوان، از این شهر با نام جولاهه یاد کرده است (ص 376-377). اسکندربیک منشی در سدۀ 11ق / 17م این نام را به صورت جولاه ضبط کرده است (2 / 643). جولاهه یا جولاه در زبان فارسی به معنی بافنده است و ظاهراً چون این شهر از مراکز تولید ابریشم و پارچه‌های حریر بوده، به این نام خوانده می‌شده است (خاماچی، 302).
این شهر به سبب جای داشتن در مسیر شاهراههایی که ایران را به قفقاز و آناتولی (آسیای صغیر) مرتبط می‌ساخت، از دیرباز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده، و در طول تاریخ بارها دستخوش تهاجم و نابسامانی گشته است (حافظ‌زاده، 348)، به طوری که در جنگهای ایران و عثمانی، در اوایل عهد صفویه بارها مورد تعرض نیروهای مهاجم عثمانی قرار گرفت و به تصرف آنها درآمد تا آنکه در 962ق / 1555م به روزگار پادشاهی شاه طهماسب اول بر اساس عهدنامۀ آماسیه نیروهای عثمانی آنجا را تخلیه کردند، اما پس از آن تاریخ نیز این شهر چند بار میان دو طرف دست به دست گشت (جلفا، npn.)؛ سرانجام در 1013ق / 1604م، به فرمان شاه عباس اول برای محروم ساختن نیروهای عثمانی از آذوقه و امکانات و جلوگیری از پیشروی آنان به نواحی داخلی ایران، شهر جلفا و پل ضیاءالملک در مجاورت آن ویران شد و ارمنیان ساکن آنجا به اصفهان کوچ داده شدند (اسکندربیک، 2 / 688؛ شاه عباس، 3 / 9-10).
اندک زمانی پیش از ویرانی شهر، جهانگردی پرتغالی به نام بلچیور از جلفا دیدن کرده است. او آنجا را شهری پررونق با بیش از 20 هزار تن جمعیت ــ که بیشتر آنها را ارمنیان تشکیل می‌دادند ــ گزارش کرده است (جلفا، npn.). تاورنیه که پس از ویرانی جلفا به این شهر سفر کرده، آنجا را شهری میان دو کوه وصف کرده است که چند خانوار ارمنی در آنجا زندگی می‌کرده‌اند. او به ویرانی شهر و پل آن به فرمان شاه عباس اول، اشاره کرده، و دربارۀ وضعیت شهر پیش از ویرانی نوشته است: جلفا شهری نه چندان زیبا با خانه‌هایی بناشده از سنگ، بوده است که بیشتر به سرداب شباهت داشته‌اند تا خانه؛ همچنین او به ساخت دو کاروان‌سرای ناتمام در دو سوی ارس توسط شخصـی بـه نـام خـواجه نظر از بازرگانان ارمنی ــ که نزد شاه عباس اول و جانشین وی شاه صفی از اعتبار برخوردار بوده و سمت کلانتـری ارمنیان ایران را داشتـه ــ اشاره کرده است (ص 40-42).
جلفا پس از ویرانی، رونق گذشتۀ خود را باز نیافت و تا زمان جنگ جهانی اول (1914-1918م) پلی بر روی ارس در حوالی آن شهر ساخته نشد و گذر از ارس در این دوره با قایق صورت می‌گرفت (رئیس‌نیا، 1 / 40). شاردن که در 1084ق / 1673م از جلفا دیدن کرده، آنجا را شهری کوهپایه‌ای با معابر سخت گذر، با جمعیتی حدود 30 خانوار ارمنی گزارش کرده، و برخلاف تاورنیه، جلفای کهنه را شهری زیبا وصف کرده که شبیه به آمفی‌تئاتر بوده است (2 / 393). در 1222ق / 1807م یک افسر فرانسوی به نام اگوست بن تان که اندک زمانی پیش از آغاز جنگهای ایران و روسیه، سفر کوتاهی به ایران داشته، جلفا را شهری کوچک و بی‌اهمیت گزارش کرده است که بیشتر اهالی آن را ارمنیها تشکیل می‌داده‌اند (ص 65).
پس از جنگهای ایران و روسیه بنا بر عهدنامۀ ترکمانچای (1234ق / 1828م)، جلفا به شهری دو پاره بدل شد و بخش بزرگ‌تر آن که در شمال رود ارس قرار داشت، ضمیمۀ خاک روسیه شد و بخش کوچک‌تر آن، واقع در کرانۀ جنوبی رود ارس، تحت حاکمیت ایران باقی ماند (خاماچی، همانجا). پس از آن بر اهمیت گذرگاهی جلفا افزوده شد و این شهر به یکی از مهم‌ترین گذرگاههای ارتباطی ایران با اروپا از طریق روسیه بدل گشت (حافظ‌زاده، همانجا) و بخش قابل توجهی از تجارت ایران با روسیه از طریق گمرک جلفا صورت می‌گرفت (کرزن، II / 564-566). بـا احداث راه‌آهن تفلیس ـ جلفا تـوسط روسیه بر اهمیت شهر جلفا افزوده شد و برقراری ارتباط با بندرهای دریای سیاه و اروپا با سرعتی بیش از پیش از طریق آن فراهم گردید. این خط آهن در 1293ق / 1914م تا تبریز ادامه یافت و در پی آن بر حجم مبادلات بازرگانی ایران و روسیه افزوده شد (رئیس‌نیا، 1 / 45-46؛ حافظ‌زاده، 348؛ مابرلی، 7). در جنگ جهانی اول چون جلفا در مسیر راه‌آهن قرار داشت، از اهمیتی بسیار برخوردار بود (دنسترویل، 76).
با فروپاشی حکومت تزاری در روسیه، قفقاز دستخوش ناآرامیهایی شد و در 1337ش / 1919م ارمنیها با حمایت انگلستان برآن شدند تا نخجوان و نواحی تابع آن را تحت حاکمیت حکومت نوپای ارمنستان قرار دهند؛ اما حکومت محلی نخجوان خواهان الحاق به ایران شد و از این‌رو، گمرک‌خانه‌های مرزی از جمله گمرک جلفا را برچیدند (بیات، 161-164). در همان سال با شکست نیروهای ارمنی در برابر عثمانیان، 700 تن از ارمنیهای آنجا به ایران پناه آوردند که در گمرک جلفای ایران خلع سلاح شدند (همو، 81) و تشکیلات نظامی ارمنیان در دشت ارس از جلفا به منطقۀ آرارات منتقل شد (هوانسیان، 92).
با تشکیل حکومت شوروی، مناسبات میان ایران با آن کشور از طریق جلفا کاهش یافت و در دهۀ 1930م به حداقل ممکن رسید؛ اما در جنگ جهانی دوم با اشغال ایران توسط نیروهای متفقین در 1320ش / 1941م جلفا به یکی از نقاط حساس و سوق‌الجیشی آن روز جهان بدل شد، چراکه بخشی از مبادلات متفقین یعنی بریتانیا و آمریکا از یک سو، و شوروی از سوی دیگر از طریق جلفا صورت می‌گرفت (حافظ‌زاده، 348-349). در طول حکومت یک‌سالۀ فرقۀ دموکرات در آذربایجان (1324-1325ش)، جلفا مهم‌ترین گذرگاه ارتباطی فرقه‌چیها با شوروی بود. پس از برچیده شدن حکومت فرقه‌چیها در آذربایجان و تیره شدن روابط سیاسی ایران و شوروی، مبادلات بازرگانی میان دو کشور از 1325 تا 1335ش به پایین‌ترین حد خود رسید، اما پس از آن دوباره با بهبود مناسبات ایران با شوروی، گمرک جلفا برای برقراری مبادلات بازرگانی میان دو کشور فعال گردید (همو، 349).
در دهۀ 1360ش / 1980م در پی جنگ ایران و عراق و نا امنی بندرگاههای جنوبی ایران، شهر جلفا اهمیت ویژه‌ای در برقراری ارتباط اقتصادی ایران با جهان خارج یافت. در سالهای آغازین دهۀ 1370ش / 1990م پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوری آذربایجان از شوروی، بر رونق اقتصادی جلفا افزوده شد؛ اما با آغاز درگیریها میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر قره‌باغ از حجم مبادلات گمرک جلفا کاسته شد (همانجا).

مآخذ

احمدی لفورکی، بهزاد و فیروزه منصوری، راهنمای منطقۀ خزر و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی، تهران، 1383ش؛ اسکندربیک منشی، عالم آرای عباسی، تهران، 1350ش؛ بن تان، اگوست، سفرنامه، ترجمۀ منصوره اتحادیه، تهران، 1354ش؛ بیات، کاوه، توفان بر فراز قفقاز، تهران، 1380ش؛ حافظ‌زاده، محمد، ارس در گذرگاه تاریخ، تهران، 1374ش؛ خاماچی، بهروز، فرهنگ جغرافیای آذربایجان شرقی، تهران، 1370ش؛ دنسترویل، ل. چ.، امپریالیسم انگلیس در ایران و قفقاز، ترجمۀ حسین انصاری، تهران، 1357ش؛ رئیس‌نیا، رحیم، آذربایجان در سیر تاریخ ایران، تبریز، 1368ش؛ سیاستهای ارمنی‌ستیزی جمهوری آذربایجان، تهران، 1385ش؛ شاردن، ژان، سیاحت‌نامه، ترجمۀ محمد عباسی، تهران، 1335ش؛ شاه عباس، مجموعه اسناد و مکاتبات تاریخی همراه با یادداشتهای تفصیلی، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1357ش؛ شرف‌الدین علی یزدی، ظفرنامه، به کوشش عصام‌الدین اورونبایف، تاشکند، 1972م؛ مابرلی، ج. ف.، عملیات در ایران، ترجمۀ کاوه بیات، تهران، 1369ش؛ هوانسیان، ر.، «نقش حزب داشناکتسوتیون در جمهوری ارمنستان»، قفقاز در تاریخ معاصر، به کوشش کاوه بیات، تهران، 1377ش؛ نیز:

Curzon, G., Persia and the Persian Question, London, 1892; Julfa (culfa), www.azerb.com / az-julfa.html; Naxçivan Muxtar Respublikası, Baku, 2001; Tavernier, J. B., Les Six voyages, Paris, 1676.

بهرام امیراحمدیان

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: