صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / جزیره شریک /

فهرست مطالب

جزیره شریک


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 6 آبان 1398 تاریخچه مقاله

جَزیرۀ شَریک، نامی که منابع اسلامی به شبه جزیرۀ واقع در شمال شرقـی کشور تونس داده‌اند. این شبـه جزیره را بـه نامهای دیگری همچـون الجزیـرة (یعقوبـی، 348)، جزیـرة ابی شریک (همانجا؛ ابوالعرب، 81؛ مقدسی، 28)، یا با انتساب به مهم‌ترین شهر آن باشّو، جزیرة باشّو خوانده‌اند (ادریسی، 1 / 293؛ مقدیش، 1 / 126). از آنجا که این شبه جزیره در سمت قبلۀ (جنوب شرقـی) شهر تونس قـرار دارد، آن را الجـزیرة القبلیة یا الدّخلة القبلیة نیز خوانده‌اند (سراج، 2 / 189، 515؛ سلاوی، 1 / 92؛ نیز نک‍ : ابن عبدالمنعم، 76، 164). امروزه جزیرۀ شریک را الرأس‌الطَیِّب یا الوطن القِبلی می‌نامند (عبدالوهاب، ‌3 / 331).
جزیرۀ شریک میان خلیج تونس و خلیج حمّامات قرار دارد و به منزلۀ ادامۀ طبیعی سلسله جبال ظَهریه، سطح آن پر از پستی و بلندی و دره‌های عمیق و باریک است؛ اما در سمت شرق و غرب و به ویژه بخش شمالی آن دشتهای پهناوری است که از زمان رومیها به داشتن گندم و درختان زیتون مشهور بوده است. آخرین نقطۀ آن در سمت شمال، رأس مَدّار یا دَخْله نزدیک‌ترین نقطۀ افریقا به صِقلیّه است (EI2).
جزیرۀ شریک حدود 90 کمـ طول و000‘ 3 کمـ2 وسعت دارد و بر اساس آمار 1373ش / 1994م جمعیت آن 618‘578 تن بوده است و از لحاظ تراکم جمعیت پس از ولایت تونس و ولایت المُنَستیر، در مرتبۀ سوم قرار دارد (ستهم، حافظ، 213). جزیرۀ شریک در واقع بخشی از ولایت نابُل به شمار می‌رود و شهرهای آن اینها ست: نابل، مرکز ولایت، حمامات، هُواریّه، معموره، صَمَعه، بنی خَلّاد، بنی خِیار، بوعرقوب، دارشعبان، حمّام
 الاغزاز، منزل بوزَلَفه، منزل تمیم، قَلیبیه، قُربه، قُرُنبالیه، سلیمان، تاکْلِسه، تازِرکه، زاویة الجدیدی، سیدی داوود، سیدی ثابت، سیدی عبدالله، زاویة ازمور، زاویة مغایز، تازوغران، منزل حر، برج المزرعه، منزل بورقیبه، قربس و ام ذومیده («فرهنگ ... »،‌npn.).
جزیرۀ شریک (الوطن القبلی) را از لحاظ طبیعی می‌توان به 3 منطقه تقسیم کرد: 1. منطقۀ تپه ماهور و کوهستانی در بخش میانی و شمالی که مشرف به خلیج تونس و دارای ساحلی ناهموار با شیب بسیار تند است و دَخله یا دخلة المعاوین نام دارد. ارتفاع این منطقه به تدریج به سوی شرق کاهش می‌یابد. 2. دشت مثلث شکل و بسیار پست قرنبالیه (قرمبالیه) که در سمت جنوب غربی به خلیج تونس گشوده می‌شود. 3. دامنۀ هموار و پست و برخوردار از آبهای زیرزمینی که تا سدۀ 13ق / 19م به بلاد الشط موسوم بوده است. این منطقه به تدریج به مسافت 10 کمـ در ساحل جنوب شرقی کاهش ارتفاع می‌یابد (نک‍ : ستهم، حافظ، 214 بب‍ ؛ نیز نک‍ : دپوا، 25، 304).
جغرافی‌نویسان مسلمان جزیرۀ شریک را ناحیه‌ای (اقلیم یا کوره) در افریقیه (تونس امروزی) خوانده‌اند (ابن حوقل، 1 / 73؛ ابوعبید، 2 / 704؛ یاقوت، 2 / 76) که میان شهرهای سوسه و تونس واقع بود (ابوعبید، یاقوت، همانجاها) و 12 تقسیم اداری کوچک‌تر (رستاق) را در بر می‌گرفت (مقدسی، 227) و از آنجا تا قیروان یک منزل راه بود. در این جزیره تجارت رونق داشت و گروههایی از تیره‌های عرب (از جمله از دودمان عمربن خطّاب) و عجم می‌زیستند. چند شهر نه چندان بزرگ داشت و عامل آن در شهر النواتیه (؟) نزدیک اقلیبیه (قلیبیه) مستقر بود (یعقوبی، همانجا). مؤلفان بعدی مرکز جزیرۀ شریک را منزل باشّوا / منزل باشّو یا شهر باشّو نامیده‌اند (ابن حوقل، مقدسی، ابوعبید، یاقوت، همانجاها). اگر مرکز جزیرۀ شریک را در البلدان یعقوبی «نوبه» قرائت کنیم، باید احتمال دهیم که بعدها اغلبیان، حاکمان افریقیه، مرکز این ناحیه را به دلایل سیاسی، اقتصادی و نظامی به باشو منتقل کرده‌اند که فاصلۀ هوایی آن تا نوبه 75 کمـ است (نک‍ : عبدالوهاب، 3 / 336-339).
باشو گستره‌ای وسیع، آباد و حاصلخیز داشت، و نسبت به سوسه بزرگ‌تر، پرجمعیت‌تر و ثروتمندتر بود. در آنجا تجارت غله رونق داشت. انواع میوه‌ها به دست می‌آمد و هر ماه، چند روزی بازاری برپا بود. سیاهان برای کار به آنجا رفت و آمد می‌کردند (ابن حوقل، همانجا). باشو بی‌بارو و بناهایش گلی بود و مردم آن از آب چاهها برای آشامیدن و آبیاری مزارع استفاده می‌کردند (مقدسی، همانجا). باشو دارای مسجد جامع، حمامها، 3 میدانگاه و بازارهای پررونق بود. قصر یا دژ احمد بن عیسى از بناهای شکوهمند شهر بود (ابوعبید، یاقوت، همانجاها).
ادریسی (د 560 ق) اگرچه جزیرۀ شریک را سرزمینی حاصلخیز، با برکت، خوب و دارای درختان زیتون، غلات و آب چاه و بناهایی به هم پیوسته دانسته، اما گفته است: باشو که در زمان رومیها شهری آباد، و قصر و دژی باشکوه در آنجا برپا بود، بعدها ویران شد (1 / 293؛ مقدیش، 1 / 126). چنان‌که گفته شـده است، بعدها در زمان حفصیان (625-982ق) ستونهای مرمر مسجد جامع باشو و بقایای بناهای این شهر به تونس منتقل شد و در ساختن مسجد جامع قصبۀ تونس به کار رفت (تجانی، 13؛ ابن عبدالمنعم، 76؛ عبدالوهاب، 3 / 334). اقلیبیه (قلیبیه) در منتهاالیه شمال شرقی جزیره شهری بزرگ در کنار دریا بود؛ آن نیز ویران شده، و به‌جز قلعه و بخشی از باروی آن چیزی نمانده بود (ابن سعید، 143؛ ابن عبدالمنعم، 52).
در 27ق / 648 م که عبدالله بن سعد ابن ابی سرح از طرف خلیفه عثمان مأموریت فتح افریقیه را به انجام رساند و جرجیر (فرمانروای افریقیه از سوی هرقل) را، نزدیک پایتختش سُبَیْطِله شکست داد و پس از تصرف این شهر، سپاهیانی به شهرها و نواحی اطراف فرستاد (ابن اثیر، 3 / 88-91؛ دباغ، 1 / 137- 138). رومیها هنگام حمله و پیشروی سپاهیان عبدالله بن سعد در جزیرۀ شریک جمع شدند و از آنجا به شهر اقلیبیه رفتند و سپس به جزیرۀ قَوْصَره (در دریای مدیترانه، میان شهر مهدیه و جزیرۀ صقلیه) گریختند (ابوعبید، 2 / 704؛ یاقوت، 2 / 76، 4 / 200-201). شریک عَبْسی که این جزیره از او نام گرفته است (ابوعبید، همانجا؛ تجانی، 11؛ سراج، 1 / 532؛ ابن ابی دینار، 29)، ظاهراً یکی از فرماندهان ابن ابی سرح بود که پس از فتح جزیره به حکومت آنجا منصوب شد (EI2). چون اهالی مناطق فتح شده نقض عهد کردند و سر به شورش برداشتند، عبدالله بن سعد بار دیگر در 33ق / 654م به افریقیه لشکر کشید (ابن اثیر، 3 / 137).
بعدها در 55 ق / 675 م هنگامی که ابوالمهاجر دینار به عنوان والی افریقیه از مصر روانۀ آن سرزمین شد، به سوی قَرطاجَنَّه (کارتاژ) حرکت کرد که رومیها آن را پایگاه تجمع خود کرده بودند. در این اثنا حَنَش بن عبدالله صنعانی (د 100ق) از سوی ابوالمهاجر به جزیرۀ شریک حمله برد و آنجا را فتح کرد (ابوالعرب، 81؛ مالکی، 1 / 31؛ ابن ابی دینار، همانجا؛ سلاوی، 1 / 91-92؛ قس: ابن تغری بردی، 1 / 152).
در 280ق / 893 م در زمان ابراهیم بن احمد اغلبی شورشی سراسر افریقیه را فرا گرفت و مردم جزیرۀ شریک نیز به رهبری ابن ابی احمد (یا احمد بن عیسى؟) قیام کردند. اما ابراهیم بر ابن ابی احمد دست یافت و با قتل او، این قیام را سرکوب کرد (نویری، 24 / 132؛ قس: ابوعبید، همانجا).
جزیرۀ شریک به سبب اهمیت سوق‌الجیشی آن، همواره هدف و نبردگاه مهاجمانی بوده است که از طریق دریا در اندیشۀ فتح افریقیه بوده‌اند (EI2). در 543 ق / 1148م روژه (رجار) پادشاه صقلیه (سیسیل) با فرستادن ناوگانی از فرنگان (نُرمانها) به فرماندهی جرجی، مهدیه و پاره‌ای دیگر از شهرهای افریقیه را تصرف کرد؛ اما این ناوگان در جنگ با اعراب در اقلیبیه، از شهرهای جزیرۀ شریک، کشتۀ بسیار دادند و به مهدیه بازگشتند (ابن اثیر، 11 / 125-129؛ EI2). در 554 ق / 1159م موحدون به رهبری عبدالمؤمن بن علی نرمانها را از مهدیه بیرون راندند و سراسر افریقیه را به قلمرو خود افزودند (ابن اثیر، 11 / 241-245).
در زمان فاطمیان (297-567 ق / 910-1172م) جزیرۀ شریک پناهگاه برخی شورشیان بر ضد حاکم افریقیه بود؛ چنان‌که خوارج نکّاریه ــ که هم‌پیمان ابویزید بودند ــ با پناه گرفتن در آنجا مشکلاتی برای خلیفه القائم فاطمی ایجاد کردند (EI2). چندی بعد نیز در 581 یا 582 ق / 1185 یا 1186م علی بن اسحاق ابن غانیه، از بازماندگان مرابطون به یاری ترکان و قبایل عرب که از موحدون ناراضی بودند، سراسر افریقیه را گرفت و به نام خلیفه الناصر عباسی خطبه کرد. سپس جزیرۀ شریک و شهر عمدۀ آن، باشو را به محاصره درآورد و با آنکه به مردم آنجا امان داد، لشکریانش دست به غارت گشودند. بدین‌گونه باشو که پیش از این رو به ویرانی نهاده بود، بار دیگر آسیب فراوان دید. بعدها یعقوب بن یوسف، ابن غانیه را شکست داد و افریقیه را به قلمرو موحدون بازگرداند (ابن اثیر، 11 / 519-521؛ تجانی، 14؛ مقدیش، 1 / 503-504؛ نیز: نک‍ : ادریسی، 1 / 293). عبدری در سفر خود (688 ق / 1289م) از نزدیکِ شهر حمامات (در جزیرۀ شریک) که دارای بارویی سفید و از لحاظ عمرانی جاذبه‌ای نداشت، گذر کرد و روانۀ تونس شد (ص 488). تجانی نیز در سفر خود (706-707ق / 1307- 1308م) به شهرهای افریقیه، از جزیرۀ شریک دیدار کرد و بزرگ‌ترین شهر آن باشو را ویرانه یافت (نک‍ : ص 11-13).
سواحل جزیرۀ شریک همچون دیگر جزایر مجاور از آغاز سدۀ‌ 8ق / 14م، قرارگاه غُزاة البحر بود و این امر موجب خشم و آزار دشمنان اروپایی و از طرف دیگر، حملات فاجعه‌آمیز آنها به این جزیره می‌شد؛ چنان‌که تمام تونس نیز صحنۀ نزاع شدید و نبرد میان اسپانیاییها و عثمانیها برای سلطه بر دریای مدیترانه بود (EI2).
جزیرۀ شریک (الوطن القبلی) اهمیت بسزایی در زمینۀ زراعی دارد و 20٪ ارزش افزودۀ بخش کشاورزی تونس متعلق به این جزیره است. فراورده‌ها و محصولاتی چون شیر، غلات و حبوبات، گوجه، سیب زمینی و شراب در آنجا به دست می‌آید. باغهای زیتون (4 میلیون اصله) و درختان میوه مانند پرتقال، زردآلو، بادام، انار، سیب و گلابی موجب رونق کشاورزی آنجا است. صنعت مرغداری، صید آبزیان و تربیت دام در جزیرۀ شریک اهمیت بسیار دارد و صنایع سنتی، به ویژه تولید فرش و صنایع تبدیلی زراعی و نساجی و پوست و چوب، بارونق است. این وضع ناشی از موقعیت برجستۀ این ولایت، نزدیکی آن به پایتخت و بندر صادراتی آن، و زمینه‌های مساعد طبیعی است (ستهم، حافظ، 213-214؛ ثامر، 30؛ الموسوعة ... ، 7 / 348).
امروزه در جایی به نام روستای جدیده در 7 کیلومتری شمال شرقی شهر قرنبالیه، میان ویرانه‌های روستای اخوین و بوعرقوب آثار مهمی دیده می‌شود که با توجه به آنها می‌توان موقعیت شهر باشو را تعیین کرد. ویژگیهایی که از باشو در منابع کهن یاد شده، کاملاً بر «جدیده» منطبق است. توده‌ای تل از آثار مسجد جامع این شهر باقی است. از این جامع فقط منارۀ استوانه‌ای شکل آن بر جای مانده بود که آن نیز هنگام اشغال تونس به دست ارتش آلمان در 1321ش / 1942م، کاملاً تخریب شد. بلندی برج این منـاره ــ که بـا آجر قرمز ساخته شده بود ــ 10 متر و درون آن پلکانی مارپیچی تعبیه شده بود. این مناره که اثری مهم و باستانی به شمار می‌رفت، گویای آن بود که شهر باشو در روزگار اغلبیان (حک‍ 184-296ق / 800-909م) آبادان بوده است. در سمت شرق محل مسجد جامع و نزدیک آن، مخزن چهارگوش بزرگی (حدود 70×56 متر، به عمق 5 / 2 متر) برای نگهداری آب وجود دارد. ستبری دیوارۀ این مخزن 5 / 1 متر است. ساخت این مخزن نیز به دورۀ حکومت اغلبیان باز می‌گردد که به وسیلۀ جویباری که در دو کیلومتری غرب این مخزن کشیده شده، برای مصرف شرب اهالی، آبگیری می‌شده است. از دیگر آثار شهر باشو، بقایای دژی است که به قولی متعلق به دورۀ رومیها، و به قول دیگر ویرانۀ قصر احمد بن عیسى است (نک‍ : ابوعبید، 2 / 704) که بر امیر اغلبی شورش کرد.
مقبره‌ای کهن و بزرگ به مساحت دست کم دو هکتار در جنوب محل مسجد جامع و نزدیک ضریح سیدی حاج سلیمان قرار دارد، اما تعیین تاریخ آن ممکن نیست. در فاصلۀ چند کیلومتری جنوب غربی باشو بقایای روستاهایی وجود دارد که به دورۀ رومیها باز می‌گردد. به هر روی، باشو که در آغاز دورۀ اغلبیان شهر زراعی مهمی بود، بعدها اهمیتی افزون‌تر یافت و مرکز ناحیۀ جزیرۀ شریک شد و 3 قرن شکوفا بود و ساختمانهای بزرگ شخصی و عمومی بر زیبایی آن می‌افزود. از آغاز هجوم قبیلۀ بنی هلال (اواسط سدۀ 5 ق / 11م) این شهر نیز رو به انحطاط نهاد و به روستایی فقیر و بی‌دفاع و بدون بارو بدل شد (عبدالوهاب، 3 / 335-336، 340-344).
منطقۀ نابل ـ حمامات در ساحل جنوب شرقی جزیرۀ شریک (الوطن القبلی) بزرگ‌ترین ناحیۀ گردشگری کشور تونس را تشکیل می‌دهد (نک‍ : ستهم، نورالدین، 88-93). اخیراً طرح ایجاد تونلی در بستر دریا میان جزیرۀ شریک (الوطن القبلی) و جزیرۀ سیسیل در دست تهیه و اجرا ست («الوطن ... »، بش‍‌ ).
جمعی از علما و فضلا و زهاد از جزیرۀ شریک برخاسته و به آنجا منسوب‌اند که از آن جمله‌اند: حفص بن عمر جزری، ابوعثمان جزری، اسماعیل بن رَباح جزری، ابوابراهیم ابن عربی، نصرون لوزی و ابوعبدالسلام مُفَرَّج بن بَیاضه (نک‍ : مالکی، 1 / 331-341، 2 / 352-355؛ تجانی، 11، 13).

مآخذ

ابن ابی دینار، محمد، المؤنس، به کوشش محمد شمام، تونس، 1387ق؛ ابن اثیر، الکامل؛ ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة، قاهره، وزارة الثقافه؛ ابن حوقل، محمد، صورةالارض، به کوشش کرامرس، لیدن، 1938م؛ ابن سعید مغربی، علی، الجغرافیا، به کوشش اسماعیل عربی، بیروت، 1970م؛ ابن عبدالمنعم حمیری، محمد، الروض المعطار، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1984م؛ ابوعبید بکری، عبدالله، المسالک و الممالک، به کوشش وان لِوِن و ا. فره، تونس، 1371ق / 1992م؛ ابوالعرب، محمد، طبقات علماء افریقیة و تونس، به کوشش علی شابی و نعیم حسن یانی، تونس، 1985م؛ ادریسی، محمد، نزهةالمشتاق، بیروت، 1409ق / 1989م؛ تجانی، عبدالله، رحلة، به کوشش حسن حسنی عبدالوهاب، تونس، 1377ق / 1958م؛ ثامر، حبیب، هذه تونس، بیروت، 1408ق / 1988م؛ دباغ، عبدالرحمان، معالم الایمان فی معرفة اهل القیروان، تکمیل و تعلیق ابوالقاسم تنوخی، به کوشش ابراهیم شبوح، تونس، 1413ق / 1993م؛ دپوا، ج.، تونس، ترجمۀ صادق مازیغ، تونس، 1969م؛ ستهم، حافظ، شخصیة الاقالیم الجغرافیة التونسیة، تونس، 1999م؛ ستهم، نورالدین، السیاحة فی تونس، تونس، 1994م؛ سراج اندلسی، محمد، الحلل السندسیة، به کوشش محمدحبیب هیله، بیروت، 1984م؛ سلاوی، احمد، الاستقصاء، به کوشش احمد ناصری، دارالبیضاء، 2001م؛ عبدری، محمد، رحلة، به کوشش علی ابراهیم کردی، دمشق، 1419ق / 1999م؛ عبدالوهاب، حسن حسنی، ورقات، تونس، 1971م؛ مالکی، عبدالله، ریاض النفوس، به کوشش بشیر بکّوش، بیروت، 1403ق / 1983م؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، 1906م؛ مقدیش، محمود، نزهة الانظار، به کوشش علی زواری و محمد محفوظ، بیروت، 1988م؛ الموسوعة العربیة العالمیة، ریاض، 1419ق / 1999م؛ نویری، احمد، نهایة الارب، قاهره، 1975م؛ «الوطن القبلی» (نک‍ : مل‍ ، «Cap Bon»)؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد، البلدان، به کوشش دخویه، لیدن، 1891م؛ نیز:

«Cap Bon», Plantware, www.plantware.com / tunisia / cap-bon-tun-na-cb.htm; EI2; The World Gazetteer, www.world-gazetteer.com.

محمدرضا ناجی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: