صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / هنر و معماری / ابن صائغ، عبد الرحمن /

فهرست مطالب

ابن صائغ، عبد الرحمن


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ صائِغ، عبدالرحمن بن یوسف ملقب به زین‌الدین، خطاط سده‌های 8 و9 ق / 14 و 15 م در مصر. وی که به سبب پیشۀ زرگری پدرش ابن صائغ نامیده شده است، پیش از 770 ق / 1369 م در قاهره به دنیا آمد و در همان شهر پرورش یافت. خط منسوب را از استادش نوروَسیمی آموخت و ملازم وی بود تا آنکه در کتابت قلم نسخ از او پیشی گرفت (سخاوی، 4 / 161). ابن صائغ در آغاز از شیوۀ ابن عفیف پیروی می‌کرد و در این سبک از ابوعلی زفتاوی بهره می‌گرفت، اما سرانجام خود شیوه‌ای تازه برگزید که بین روش کتابت ابن عفیف و شهاب‌الدین غازی بود (همانجا). ابن صائغ مکتبهایی در بعضی از مدارس در قاهره ایجاد کرد و به تعلیم خط پرداخت و مردم گروه گروه از آموزش او بهره گرفتند (همو، 4 / 162). رسم «شهادة» یا «اجازه» را که نشان به کمال رسیدن خطاطان و مجوز آنان در تعلیم دادن به دیگران و نوشتن نام خویش بر قطعه است، او در مصر پدید آورد (کردی، 342).
ابن صائغ را شیخ الکُتّاب زمان خود خوانده‌اند و نوشته‌اند که جمیع اقلام خط را خوش می‌نوشت (حسینی، 87). وی شیخی ظریف، هوشیار و نکته‌سنج بود و اشعار و نوادر بسیار می‌دانست. در اواخر عمر به سبب ناتوانی از کار بازماند و سرانجام در 845 ق / 1442 م در حالی که بیش از 80 سال از عمرش سپری شده بود، درگذشت و روز بعد در گورستان جوشن به خاک سپرده شد (سخاوی، همانجا).
ابن صائغ دوران زندگانیش را به کتابت قرآن کریم و کتابها و قصاید متعدد گذراند. آنچه از آثار او برجای مانده، عبارت است از: 1. قرآنی به قلم مُحَقق در اندازه 82×5 / 108 سانتی‌متر، کتابت شده در 801 ق / 1399 م که در کتابخانۀ ملی قاهره نگهداری می‌شود (لینگز و صفدی، 57؛ لینگز، 102)؛ 2. قرآنی به قلم ثلث، کتابت شده در 814 ق / 1411 م برای سلطان ناصر فرج بن برقوق، محفوظ در دارالفن الاسلامی قاهره (زین الدین، 67)؛ 3. قرآنی به قلم ثلث، مضبوط در کتابخانۀ چستربیتی دوبلین (همو، 168)؛ 4. کتبیه‌ای شامل سورۀ فتح و جز آن بر دیوارهای مسجد نبوی (همو، 330، حاشیه). از ابن صائغ کتابی به نام تحفة اولی الالباب فی صناعة الخط و الکتاب برجای مانده که در 1967م در تونس به چاپ رسیده است (منجد، 26-27).
بررسی آثار بازمانده از ابن صائغ نشان می‌دهد که با همۀ ستایشی که نویسندگانی چون طیبی (ص 18) از او کرده و وی را یگانۀ روزگار و جامع محاسن خوشنویسی دانسته‌اند، خوشنویسان ایرانی معاصر او به مراتب از وی خوش‌تر می‌نوشته‌اند. بنابراین داوری این نویسندگان که او را نابغۀ عصر خوانده و خط او را برتر از دیگر هم روزگاران وی شمرده‌اند (سخاوی، همانجا)، تنها می‌تواند در مورد خطاهای مصری صادق باشد ،نه خوشنویسان همۀ سرزمینهای اسلامی.

مآخذ

حسینی، محمدمرتضی، حکمة الاشراق الی کتاب الافاق، به کوشش عبدالسلام هارون، 1373 ق / 1954 م؛ زین‌الدین، ناجی، مصور الخط العربی، بغداد، 1400 ق / 1980 م؛ سخاوی، محمدبن عبدالرحمن، الضوء اللامع، قاهره، 1354 ق؛ طیبی، محمدبن حسن، جامع محاسن کتابة الکتاب، به کوشش صلاح الدین منجد، بیروت، 1962 م؛ کردی، محمد طاهربن عبدالقادر، مصر، 1358 ق / 1939 م؛ منجد صلاح‌الدین، معجم المخطوطات المطبوعة، بیروت، 1971 م؛ نیز:

Lings, Martin and Yasin Safadi, The Quran, London, 1976; Lings, M., The Quranic Art of Calligraphy and Illumination, London, 1976.

محمد حسن سمسار

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: