صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / تاریخ / ابن ساعی /

فهرست مطالب

ابن ساعی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ ساعی، تاج‌الدين ابوطالب علی بن انجب بغدادی (593-20 رمضان 674 ق/ 1197- 8 مارس 1276)، معروف به خازن (ابن فوطی، مجمع الآداب، 4(2)/ 666)، مورخ، مشهور و اديب شافعی مذهب. دربارۀ نام نيای او ميان نويسندگان اختلاف هست. بعضی عثمان بن عبدالله (يا عُبيدالله سلامی: ابن عماد، 5/ 343) بن عبدالرحمن بن عبدالرحيم را پدر انجب و نيای ابوطالب علی دانسته‌اند (ابن قاضی، 2/ 178؛ قس: سلامی، 137) و برخی از عبدالله بن عمار بن عُبيدالله به عنوان پسر انجب و نيای ابوطالب علی سخن رانده‌اند (ابن فوطی، الحوادث الجامعة، 389). نيز معلوم نيست كه ساعی (= پاكار، پادو) شغل و لقب انجب پدر ابوطالب علی بوده يا يكی از نياكان او. از دوران رشد و تحصيلات ابن‌ساعی آگاهی دقيقی در دست نيست، اما نام بسياری از مشايخ و استادان او را می‌توان از كتب مختلف و از جمله آثار خود وی دريافت. ابن ساعی قرائات را نزد ابوالبقاء عبدالله عُكبری فراگرفت (ابن‌قاضی، 2/ 179) و از كسانی چون ابوعبدالله محمد بن سعيد بن يحيی واسطی، معروف به ابن دبيثی، ابوالقاسم علی و يوسف پسران عبدالرحمن ابن جوزی، عبدالسلام بن يحيی تكريتی، محمد بن ابن المعالی الفقيه (ابن ساعی، الجامع، جم‍‌ )، علی بن محمد بن علی موصلی و ابوالقاسم سعيد بن معالی النّحاس حديث شنيد و از ابواليمن الكِندی اجازۀ روايت گرفت (سلامی، همانجا) و تاريخ بغداد ابن نجار را نزد خود وی خواند (ابن قاضی، 2/ 180) و ابن نجار به هنگام مرگ او را وصی خود ساخت (ابن كثير، 13/ 270). ابن ساعی همچنين صحيح بخاری را از حسن بن مبارك بن زبيدی و برادر او حسين و ابوبكر محمد بن احمد بن القطيعی فراگرفت (سلامی، همانجا). با اينهمه گفته‌اند كه در ضبط احاديث و تواريخ دقت نداشت و آنها را به درستی حفظ نمی‌كرد (ابن كثير، همانجا). گذشته از علوم رايج در آن روزگار، ابن ساعی به تصوف نيز گرايش داشت، چندانكه شهاب‌الدين عمر بن محمد سهروردی او را خرقه داد (ذهبی، تذكرة، 4/ 1469)؛ اگرچه در خرقه پوشيدن او به سن 15 سالگی، يعنی در 608 ق (سلامی، همانجا) شايد مبالغتی رفته باشد. 
از شاگردان ابن ساعی نيز اطلاع دقيقی در دست نيست، اما از منابع برمی‌آيد كه حافظ ابومحمد عبدالمؤمن بن خلف دمياطی در نظاميه، و امام تقی‌الدين محمود بن علی دقوقی، و ابوالفضل ابن فوطی از او حديث شنيدند و روايت كردند (همو، 137- 138؛ ذهبی، ذيول العبر، 4/ 96). همچنين عبدالرحمن سنبط اربلی صاحب خلاصة الذهب المسبوك، و ابن‌فوطی سابق‌الذكر صاحب الحوادث الجامعة و مجمع الآداب از شاگردان برجستۀ ابن ساعی بوده‌اند (جواد، مقدمۀ الجامع المختصر، «ط»؛ نيز نک‍ : رواياتی كه آن دو در آثار خود از ابن ساعی آورده و از او با عنوان «شيخنا» ياد كرده‌اند). از اينكه ابن ساعی در كجا تدريس می‌كرده، اطلاعی در دست نيست، ولی چون سالها كتابدار مستنصريِّه و نظاميۀ بغداد بوده (ذهبی، تذكرة، همانجا؛ سلامی، 138) و از همين رو برخی از او با لقب «خازن » ياد كرده‌اند، می‌توان پنداشت كه احتمالاً پس از تسخير بغداد به دست هلاكو در 656 ق/ 1258 م وی در آن دو مدرسه حديث می‌گفته يا تدريس می‌كرده است. گفته‌اند كه به هنگام حملۀ هلاكو، ابن ساعی و عزالدين ابن ابی الحديد شارح نهج‌البلاغة و برادر او موفق‌الدين ابن ابی الحديد به خانۀ ابن علقمی وزير مستعصم رفتند و از قتل رهايی يافتند (معروف، 2/ 337، به نقل از شرح نهج‌البلاغۀ ابن ابی الحديد). گويا پس از سقوط بغداد، ابن ساعی و عزالدين و موفق‌الدين ابن ابی الحديد از سوی خواجه نصيرالدين طوسی به نظارت كتابخانه‌های بغداد منصوب شدند (جواد، مقدمۀ نساء الخلفاء، 19). 
دربارۀ ابن ساعی، از نويسندگان معاصر وی چيزی در دست نيست، اما مؤلفان بعدی غالباً او را ستوده و با عناوين «فقيه، حافظ، محدّث، مورخ و شاعر» از او ياد كرده‌اند (اسنوی، 2/ 70، 71؛ ابن قاضی، 2/ 179). سيوطی او را در طبقۀ بيستم حفّاظ ذكر كرده (ص 512) و ابن داوودی (1/ 400) وی را از طبقۀ مفسّران برشمرده است. ابن ساعی سرانجام در بغداد درگذشت (اسنوی، 2/ 71) و پيكرش را در مقبرۀ الشّونيزيه كه آرامگاه صوفيان بود و در جانب غربی بغداد قرار داشت، به خاك سپردند (معروف، 2/ 337؛ جواد، مقدمۀ نساء الخلفاء، 23). وی قبل از مرگ، كتابهای خود را وقف نظاميۀ بغداد كرد (اسنوی، همانجا). 

آثـار

در روزگاری كه بايد آن را دورۀ رواج تاريخ‌نويسی به شمار آورد و كسانی چون عزالدين ابن اثير و ابن خلكان در آن دوره آثاری بزرگ پديد آوردند، ابن ساعی از نويسندگان بسيار پركار محسوب می‌شد كه از اين راه ظاهراً مال فراوانی به دست آورد. چنانكه گفته‌اند در برابر هر كتاب تاريخی 100 تا 300 دينار می‌گرفت (سلامی، 139؛ قس: روزنتال، 57-58؛ جواد، مقدمۀ نساء الخلفاء، 20). آثار ابن ساعی را 133 مجلد برشمرده‌اند (همانجا)، ولی در درستی آن ترديد هست. چه، برخی از اين آثار به چند عنوان مشهور شده كه هر يك را كتابی جداگانه پنداشته‌اند (نک‍ : فهرست آثار او)، يا برخی از آثار منسوب به او چيزی بيش از عناوين فصول كتب بزرگ‌تر او نبوده و يا اصولاً به اشتباه به ابن ساعی منسوب شده است (مثلاً جواد، مقدمۀ الجامع المختصر، «ر، ش، خ»). ويژگی آثار ابن ساعی، توجه او به ثبت تواريخ خلفاست. ممكن است اين گونه آثار را پس از انقراض عباسيان كه ابن ساعی حدود 20 سال پس از آن هم زيست، نوشته باشد. برخی از آثار او از منابع مهم نويسندگان بعدی بوده است. از جمله ابن‌فوطی در مجمع الآداب و الحوادث الجامعة، عبدالرحمن سنبط اربلی در خلاصة الذهب المسبوك، ابن كثير در البداية و النهاية و غسّانی در العسجد المسبوك از آثار ابن ساعی به ويژه كتب تاريخی او استفاده كرده‌اند، و اصولاً نام برخی از آثار ابن‌ساعی فقط از همين طريق شناخته شده است. در هر حال آثار منسوب به ابن ساعی تا آنجا كه از كتب مورخان و فهرست‌نگاران متقدم و متأخر برمی‌آيد، بدين قرار است: الاحاديث الثمانية الغالية (حاجی خليفه، 1/ 14)، سلامی (ص 138) الأحاديث اليمانية آورده كه درست نيست، زيرا الثمانيات در حديث معروف است؛ اخبار الادبا در 5 مجلد (حاجی خليفه، 1/ 25)؛ اخبار الحلاج (همو، 1/ 26) و اخبار الخلفاء [الاربعة يا الراشدين] (همو، 1/ 293)؛ اخبار الرُّبُط و المدارس (همو، 1/ 27)؛ اخبار الطاهر (سلامی، 138)؛ اخبار قضاة بغداد (حاجی خليفه، 1/ 29) كه احتمالاً همان القضاة و الشهود ببغداد (سلامی، همانجا) و يا تاريخ الشهود و الحكام ببغداد (حاجی خليفه، 1/ 296) است؛ اخبار المصنفين در 6 مجلد (همو، 1/ 30)؛ اخبار من ادركت خلافة ولدها من جهات الخلفاء، [يا من نساء الخلفاء] (ابن ساعی، نساء الخلفاء، 43؛ بستانی، 3/ 159)؛ اخبار النبوية و شرحی از آن در سه مجلد (سلامی، همانجا)؛ اخبار الوزراء فی دولة الأئمة الخلفاء (روزنتال، 413) و گويا همان تاريخ (حاجی خليفه، 1/ 309) ابن ساعی است؛ ارشاد الطالب الی معرفة المذاهب (سلامی، همانجا)؛ الاشارة الموفقية فی اخبار علماء الدولة البويهية (اربلی، 260) كه بستانی (همانجا) آن را الارشادات ... ناميده است؛ اعتبار المستبصر فی سيرة المستنصر (سلامی، همانجا) كه حاجی خليفه (2/ 1016) آن را سيرة المستنصر ناميده است؛ الاقنفاء (ابن فوطی، مجمع الآداب، 4(2)/ 793) كه جواد (مقدمۀ نساء الخلفاء) آن را الاقتفاء فی ذيل طبقات الفقهاء ناميده است؛ الايضاح عن الاحاديث الصحاح (سلامی، همانجا)؛ الايناس بمناقب العباس (حاجی خليفه، 1/ 215) كه به عناوين ديگری چون مناب الخلفاءِ العباسيين (سلامی، همانجا) نيز موسوم است؛ بشارة من بلغ الثمانين من العمر (بستانی، همانجا)؛ بغية القاصدين فی معرفة القضاة و المعدّلين (ابن‌فوطی، مجمع الآداب، 4(1)/ 245). احتمال قوی هست كه اين كتاب نام ديگر القضاة و الشهود ببغداد (سلامی، همانجا) باشد؛ تاريخ ابن ساعی كه به اخبار الخلفاء يا تاريخ الخلفاء نيز موسوم بوده و در 26 يا به قولی بيش از 30 مجلد تدوين شده بود (ابن قاضی، 2/ 179؛ حاجی خليفه، 1/ 278، 279)؛ الجامع المختصر فی عنوان التواريخ و عيون السير در 25 مجلد كه ابن فوطی نيز ذيلی بر آن نوشت (همو، 1/ 573). جلد نهم اين كتاب كه تنها بخش باقی مانده از آن است، به كوشش مصطفی جواد در بغداد (1353 ق/ 1943 م) منتشر شده است؛ الحثّ علی طلب الولد (همو، 1/ 630)؛ ذيل بر ذيل تاريخ بغداد ابوبكر مارستانی (همو، 1/ 288)؛ ذيل بر طبقات الشافعية شيخ ابواسحاق شيرازی در 7 مجلد (همو، 2/ 1100)؛ ذيل بر الكامل ابن اثير در 5 مجلد (ذهبی، تذكرة، 4/ 1469؛ ابن قاضی، همانجا): ذيل بر كتاب الوزراءِ صاب بن عباد [؟] (حاجی خليفه، 2/ 1469)؛ الروض الناضر فی اخبار الامام النّاصر (ابن‌فوطی، مجمع الآداب، 4(1)/ 78؛ اربلی، 282)؛ سيرة المستعصم؛ شرح الفصيح ثعلب (سلامی، 138)؛ نهاية الفوائد الأدبية فی شرح المقامات الحريرية در 25 مجلّد (حاجی خليفه، 2/ 1791) و نيز شرحی مختصر بر مقامات در يك جلد؛ شرح نهج البلاغة (سلامی، همانجا)؛ شرط المستنصرية (حاجی خليفه، 2/ 1044)؛ شعراء الزمان در 10 مجلد (ابن قاضی، همانجا؛ حاجی خليفه، 2/ 1048) كه محتملاً همان لطائف المعانی فی ذكر شعراء زمانی است (ابن فوطی، مجمع الآداب، 4(2)/ 724، 959)؛ غرر المحاضرة و دررالمكاثرة (حاجی خليفه، 2/ 1202)؛ غزل الظِراف و مغازلة الاشراف در 2 مجلد (جواد، مقدمۀ الجامع المختصر، «ث») كه حاجی خليفه (2/ 1140) به غلط «عزل الطرف» ضبط كرده است؛ القلائد الدرّيّة فی المدائح المستعصميّة (عوّاد، 558)؛ كتاب الزهاد (ابن فوطی، الحوادث، 389) كه آخرين تأليف ابن ساعی بوده است؛ كشف الكلمات العربية؛ المحب و المحبوب (سلامی، همانجا)؛ مختصر اخبار الخلفاء كه گفته‌اند همان كتاب تاريخ اوست (سركيس، 115؛ زيدان، 3/ 214)، در حالی كه فقط دربارۀ تاريخ عباسيان است و در بولاق (1309 ق/ 1892 م) به چاپ رسيده است؛ مختصر تفسير البغوی (سيوطی، 512)؛ المدائح الوزيرية (بستانی، همانجا)؛ قطعه شعری در رثای مادرِ الناصرلدين الله خليفۀ عباسی (ابن ساعی، الجامع المختصر، 9/ 279)؛ مشيخة علی بن انجب در 20 و به قولی در 10 مجلد (حاجی خليفه، 2/ 1697؛ ابن‌عماد، 5/ 343، 344) كه به گفتۀ برخی تأليف محمد بن انجب است (نک‍ : كوپريلی، 2/ 245)؛ معجم الادباء در 5 مجلد (ابن قاضی، همانجا)؛ المُعْلَم الاتابكی (ابن فوطی، مجمع الآداب، 4(3)/ 559)؛ مقابر بغداد (ماسينيون، I/ 277) كه همان المقابر المشهورة و المشاهد المزورة (حاجی خليفه، 2/ 1778) است، نسخه‌ای از آن در كتابخانۀ مصطفی توفيق افندی در اماسيه (ششن، 2/ 234) موجود است؛ المناقب العلية لمدرّسی النظامية (سلامی، 138)؛ منهاج الطالبين فی معرفة نقباءِ العبّاسيين (عواد، 558)؛ نزهة الابصار فی معرفة نقباء الأسرة الاطهار (ابن ساعی، الجامع المختصر، 9/ 79)؛ نزهة الابصار فی اخبار ابنی المستعصم بالله العباسی (جواد، مقدمۀ نساء الخلفاء، 31؛ قس: حاجی خليفه، 2/ 1938)؛ نزهة الراغب المعتبر فی سيرة الملك قشتمر (ابن ساعی، همان، 9/ 43)؛ نساء الخلفاء، موسوم به جهات الائمة الخلفاء من الحرائر و الاماء كه به كوشش مصطفی جواد در قاهره (1960 م؟) منتشر شده است؛ ولاة خوزستان (جواد، مقدمۀ نساء الخلفاء، 32) و نيز سه كتاب بلغة الظرفاء، حسن الوفاء لمشاهير الخلفاء و نظم منثور الكلام كه بستانی (همانجا) و جواد (مقدمۀ الجامع المختصر، «خ، ش، ر») به نقل از حاجی خليفه به ابن‌ساعی نسبت داده‌اند. 

مآخذ

 ابن داوودی، محمد بن علی، طبقات المفسرين، بيروت، 1403 ق/ 1983 م؛ ابن ساعی، علی بن انجب، الجامع المختصر، به كوشش مصطفی جواد، بغداد، 1934 م؛ همو، نساء الخلفاء، به كوشش مصطفی جواد، قاهره، 1960 م؛ ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، قاهره، 1351 ق؛ ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد، الحوادث الجامعة، به كوشش محمدرضا شيبی و مصطفی جواد، بغداد، 1351 ق/ 1932 م؛ همو، مجمع الآداب، به كوشش مصطفی جواد، قاهره، 1965 م؛ ابن قاضی شهبه، ابوبكر بن احمد، طبقات الشافعية، به كوشش حافظ عبدالنعيم خان، حيدرآباد دكن، 1399 ق/ 1979 م؛ ابن كثير، اسماعيل بن عمر، البداية و النهاية، قاهره، 1351- 1358 ق؛ اربلی، عبدالرحمن بن ابراهیم، خلاصة الذهب المسبوك، به كوشش مكی سيدجاسم، بغداد، 1964 م؛ اسنوی، عبدالرحيم، طبقات الشافعية، به كوشش عبدالله الجبوری، بغداد، 1391 ق/ 1971 م؛ بستانی ف؛ جواد، مصطفی، مقدمه بر الجامع المختصر (نک‍ : ابن ساعی در همين مآخذ)؛ همو، مقدمه بر نساء الخلفاء (نک‍ : ابن ساعی در همين مآخذ)؛ حاجی خليفه، كشف؛ ذهبی، محمد بن، احمد، تذكرة الحفاظ، حيدرآباد دكن، 1333-1334 ق؛ همو، ذيول العبر، به كوشش ابوهاجر محمد سعيد بن بسيونی، بيروت، 1405 ق/ 1985 م؛ زيدان، جرجی، تاريخ آداب اللغة العربية، به كوشش شوقی ضيف، قاهره، 1957 م؛ سركيس، چاپی؛ سلامی، محمد بن رافع، منتخب المختار، به كوشش عباس العزاوی، بغداد، 1357 ق/ 1938 م؛ سيوطی، طبقات الحفاظ، بيروت، 1403 ق/ 1983 م؛ شِشِن، رمضان، نوادر المخطوطات العربية، بيروت، 1400 ق/ 1980 م؛ عواد، كوركيس و عبدالحميد علوجی، جمهرة المراجع البغدادية، بغداد، 1962 م؛ كوپريلی، خطی؛ معروف، ناجی، تاريخ علماءِ و المستنصرية، قاهره، 1396 ق/ 1976 م؛ نيز: 

GAL,S; Massignon, Louis, La passion de Husayn ibn Mansūr Hallāj, Paris, 1975; Rosenthal, Franz, A History of Muslim Historiography, Leiden, 1968. 
صادق سجادی
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: