صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / تاریخ / ابن حجی /

فهرست مطالب

ابن حجی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ حِجّی‌، ابوالعباس‌ شهاب‌الدين‌ احمد بن‌ علاءالدين‌ حجی‌ ابن‌ موسی‌ (751-816 ق‌/ 1350-1413 م‌)، محدث‌، فقيه‌ شافعی‌ و مورخ‌ دمشقی‌. وی‌ در دمشق‌ متولد شد و در همانجا پرورش‌ يافت‌ (مقريزی‌، 276؛ ابن‌ قاضی‌ شهبه‌، 4/ 11). ابتدا قرآن‌ را حفظ كرد (سخاوی‌، الضوء، 269) و سپس‌ نزد پدرش‌ علاءالدين‌ حجی‌ (د 782 ق‌/ 1380 م‌) ــ كه‌ فقيه‌ نامدار شام‌ و مردی‌ زاهد و پارسا بود (ابن‌ حجر، الدرر الكامنة، 2/ 105) ــ و بهاءالدين‌ ابوالبقا و چند تن‌ ديگر فقه‌ آموخت‌. همچين‌ از استادان‌ زمانش‌ از جمله‌ اذرعی‌، عمادالدين‌ حسبانی‌، ابن‌ قاضی‌ زبدانی‌، ابن‌ خطيب‌ يبرود، غزی‌، تاج‌الدين‌ سُبكی‌ و شمس‌الدين‌ موصلی‌ بهره‌ گرفت‌ (ابن‌حجر، انباء الغمر، 7/ 122؛ سخاوی‌، همان‌، 269، 270). به‌ گفتۀ خود او، پدرش‌ كه‌ سرپرست‌ و از نخستين‌ استادان‌ او بود در تعيين‌ جهت‌ تحصيلات‌ او، به‌ ويژه‌ در رشتۀ حديث‌ تأثير داشت‌ (ابن‌حجر، همان‌، 7/ 123). ابن‌حجّی‌ حديث‌ را نزد ابن‌كثير و ابن‌ رافع‌ آموخت‌ و از بسياری‌، از جمله‌ عماد بن‌ شيرجی‌ و احمد بن‌ اسماعيل‌ و محمد بن‌ حميد و ابن‌ اميله‌ و صلاح‌ بن‌ عمر حديث‌ شنيد و گروهی‌ به‌ وی‌ اجازۀ روايت‌ دادند (همان‌، 7/ 122؛ سخاوی‌، همان‌، 270). علاوه‌ بر محدثان‌ دمشق‌ از گروهی‌ از استادان‌ شهرهای‌ مختلف‌ از جمله‌ قدس‌، مدينه‌، بعلبك‌ و حلب‌ نيز اجازه‌ دريافت‌ داشت‌ (نعيمی‌، 139-141) كه‌ بنابر مرسوم‌، نام‌ آنها را با تمام‌ جزئيات‌ تحصيل‌ خود و همراه‌ با كتابهای‌ درسی‌ در نوشته‌هايی‌ موسوم‌ به‌ المعجم‌ آورد. وی‌ بر اثر پشتكار بسيار در فقه‌ و حديث‌ برجسته‌ و ممتاز شد (ابن‌ حجر، همانجا) و در بسياری‌ از مدارس‌ شافعی‌ سرزمينهای‌ شام‌ تدريس‌ كرد (نعيمی‌، 143). ابن‌ حجی‌ دربارۀ مدارس‌ عصر خود كتابی‌ نوشت‌ به‌ نام‌ الدارس‌ من‌ اخبار المدارس‌ و در آن‌ زندگی‌نامۀ وقف‌ كنندگان‌ و مدرسان‌ را تا زمان‌ خود گرد آورد. ابن‌ قاضی‌ شهبه‌ اين‌ كتاب‌ را نفيس‌ و دارای‌ اطلاعات‌ بسيار دانسته‌ است‌ (4/ 12). به‌ گفتۀ نعيمی‌ بيشتر اين‌ كتاب‌ در حملۀ تاتارها سوخت‌ (1/ 143). ابن‌ حجی‌ علاوه‌ بر تدريس‌ حديث‌ و فقه‌ در مدارس‌، دارای‌ مقام‌ فتوی‌ نيز بود و چندی‌ به‌ نيابت‌ قضا رسيد. همچنين‌ در مسجد اموی‌ وعظ می‌گفت‌ و نظارت‌ آنجا را نيز برعهده‌ داشت‌. وی‌ بارها به‌ قاهره‌ رفت‌، و در آنجا حديث‌ گفت‌ و درس‌ و فتوی‌ داد. ابن‌حجر (د 852 ق‌/ 1448 م‌) در همان‌ شهر با او ملاقات‌ كرده‌ و از محضر او بهره‌ گرفته‌ است‌. پس‌ از اين‌ ملاقات‌ بود كه‌ ابن‌ حجی‌ در عنوان‌ كتاب‌ تعليق‌ التعليق‌ ابن‌ حجر بر حافظ بودن‌ او گواهی‌ داد (ابن‌ حجر، همان‌، 7/ 122، 123؛ سخاوی‌، همانجا). او در آخرين‌ سفر به‌ قاهره‌ در 808 ق‌/ 1405 م‌ حامل‌ نامه‌ای‌ از طرف‌ نايب‌ دمشق‌ الملك‌ المؤيد امير شيخ‌ محمودی‌ (د 822 ق‌/ 1421 م‌) ــ پيش‌ از به‌ سلطنت‌ رسيدن‌ او ــ برای‌ ملك‌ ناصر فرج‌ بن‌ برقوق‌ (مه 815 ق‌/ 1412 م‌) بود (مقريزی‌، 4(1/ 277؛ ابن‌ حجر، همانجا). وی‌ پس‌ از اين‌ سفر به‌ دمشق‌ بازگشت‌ و تا پايان‌ عمر در همانجا ماند. ابن‌ حجی‌ بعد از آنكه‌ از يورش‌ تاتارها جان‌ به‌ سلامت‌ برد مقام‌ نيابت‌ قضا را ترك‌ كرد و پس‌ از آن‌ بارها از او برای‌ مقام‌ قاضی‌ القضاتی‌ دمشق‌ دعوت‌ شد، ولی‌ نپذيرفت‌ و باقی‌ عمر را به‌ عبادت‌ و تأليف‌ كتاب‌ و اشتغالات‌ ديگر گذراند. وی‌ در اواخر عمر از دانشمندان‌ برجستۀ شام‌ به‌ شمار می‌آمد. ابن‌ قاضی‌ شهبه‌، شاگرد وی‌ كه‌ به‌ اعتراف‌ خود از او بهره‌های‌ بسيار گرفته‌، از خصوصيات‌ برجستۀ اخلاقی‌ و علمی‌ او سخن‌ گفته‌ است‌ (4/ 13). ابن‌ حجی‌ دارای‌ تأليفات‌ بسياری‌ بوده‌ است‌ كه‌ غير از معجم‌ نام‌ استادانش‌ و الدارس‌ من‌ اخبار المدارس‌، عبارتند از: شرح‌ بر بخشی‌ از المحرر ابن‌ عبدالهادی‌؛ ردّيه‌ بر المهمات‌ و الالغاز اسنوی‌ (د 722 ق‌/ 1370 م‌) كه‌ در آنها اشتباههای‌ او را مشخص‌ كرده‌؛ جمع‌ المفترق‌، دربارۀ فوائد علوم‌ مختلف‌ (ابن‌ قاضی‌ شهبه‌، 4/ 12؛ ابن‌ حجر، همان‌، 1/ 123). سخاوی‌ اثر ديگری‌ نيز به‌ ابن‌ حجی‌ نسبت‌ داده‌ كه‌ ذيلی‌ است‌ بر وفيات‌ تقی‌الدين‌ بن‌ رافع‌ (د 774 ق‌/ 1372 م‌) (اعلان‌، 334؛ حاجی‌ خليفه‌، 2/ 2019). آثار ابن‌ حجی‌ بجز ذيل‌ او بر تاريخ‌ ابن‌ كثير تاكنون‌ به‌ دست‌ ما نرسيده‌ است‌ (منجد، 230). ذيل‌ تاريخابن‌ كثير مهم‌ترين‌ اثر ابن‌حجی‌ است‌ كه‌ مؤلف‌ حوادث‌ و وفيات‌ سالهای‌ 741 تا 760 و 769 ق‌ تا نزديك‌ مرگش‌ را در آن‌ آورده‌ است‌. وی‌ تاريخ‌ خود را ماه‌ به‌ ماه‌ تنظيم‌ كرده‌ و حوادث‌ هر ماه‌ را جداگانه‌ ثبت‌ كرده‌ است‌. به‌ درخواست‌ ابن‌ حجی‌، ابن‌ قاضی‌ شهبه‌ حوادث‌ بين‌ سالهای‌ 760- 768 ق‌ را كه‌ مؤلف‌ نياورده‌ بود تكميل‌ كرد و علاوه‌ بر آن‌، آخرين‌ وقايع‌ مصر و ديگر كشورها را نيز بدان‌ افزود. افزون‌ بر اين‌، ابن‌ قاضی‌ شهبه‌ زندگی‌نامه‌های‌ افراد ديگری‌ را با تفصيل‌ بيشتر در اين‌ كتاب‌ بيان‌ داشت‌ و اين‌ تاريخ‌ را در 7 جلد مفصل‌ تا آخر 840 ق‌ فراهم‌ آورد (ابن‌ قاضی‌ شهبه‌، 4/ 12، 13؛ ابن‌حجر، همان‌، 7/ 123؛ سخاوی‌، همان‌، 310، 311؛ GAL, II/ 63). ابن‌ طولون‌ (د 953 ق‌/ 1546 م‌) اين‌ اثر را با نام‌ التاريخ‌ التذييل‌ (؟) در شمار تأليفات‌ ابن‌حجی‌ آورده‌ است‌ (1/ 181)، اما حاجی‌ خليفه‌ بر خلاف‌ مؤلفان‌ ديگر اين‌ اثر ابن‌ حجی‌ را ذيل‌ بر عبر الاعصار حسينی‌ دانسته‌ و مشخصات‌ آن‌ را همانند منابع‌ قديم‌تر ذكر كرده‌ است‌ (1/ 277، 1122). نسخه‌ای‌ از اين‌ اثر تاريخی‌ ابن‌ حجی‌ در كتابخانۀ برلين‌ موجود است‌ كه‌ آن‌ را به‌ ابن‌ حجر عسقلانی‌ نسبت‌ داده‌اند، اما آلوارت‌ با دلايلی‌ آشكار اين‌ انتساب‌ را نادرست‌ خوانده‌ و اين‌ اثر را همان‌ ذيل‌ تاريخ‌ ابن‌ كثير تأليف‌ ابن‌ حجی‌ به‌ شمار آورده‌ است‌. اين‌ نسخه‌ (كه‌ احتمالاً می‌بايست‌ دو جلد بوده‌ باشد) شامل‌ وقايع‌ و وفيات‌ سالهای‌ 796- 815 ق‌ است‌ كه‌ در اين‌ بين‌ وقايع‌ سالهای‌ 805 - 808 ق‌ افتاده‌ است‌ (II/ 65-66). صلاح‌الدين‌ منّجد اعتقاد دارد كه‌ ابن‌ حجر در كتاب‌ انباء الغمر از مطالب‌ تاريخ‌ ابن‌حجی‌ استفادۀ فراوان‌ كرده‌ و آخرين‌ مطالبی‌ كه‌ در آن‌ از كتاب‌ ابن‌ حجی‌ نقل‌ شده‌، در شرح‌ حال‌ محمد بن‌ عثمان‌ السلمی‌ الدمشقی‌ (د 815 ق‌/ 1412 م‌) است‌. بروكلمان‌ اثری‌ را كه‌ ووستنفلد به‌ ابن‌ حجی‌ نسبت‌ داده‌، يعنی‌ تكملۀ تاريخ‌ ذهبی‌، جلد 23 مسالك‌ الابصار عمری‌ (د 749 ق‌/ 1348 م‌) دانسته‌ است‌ (GAL، همانجا). 

مآخذ

ابن‌ حجر، احمد بن علی، انباء الغمر، به‌ كوشش‌ عبدالوهاب‌ النجاری‌، حيدرآباد دكن‌، 1394 ق‌/ 1974 م‌؛ همو، الدرر الكامنة، به‌ كوشش‌ محمد عبدالمعيد خان‌، حيدرآباد دكن‌، 1393 ق‌/ 1973 م‌؛ ابن‌ طولون‌، محمد، القلائد الجوهرية، به‌ كوشش‌ محمد احمد دهمان‌، دمشق‌، 1401 ق‌/ 1980 م‌؛ ابن‌ قاضی‌ شهبه‌، احمد بن محمد، طبقات‌ الشافعية، به‌ كوشش‌ حافظ عبدالعليم‌ خان‌، حيدرآباد دكن‌، 1400 ق‌/ 1980 م‌؛ حاجی‌ خليفه‌، كشف‌ الظنون‌، استانبول‌، 1941 م‌؛ سخاوی‌، محمد بن عبدالرحمن، الاعلان‌ بالتوبيخ‌، به‌ كوشش‌ فرانتس‌ روزنتال‌، بغداد، 1383 ق‌/ 1963 م‌؛ همو، الضوء اللامع‌، بيروت‌، 1353 ق‌؛ مقريزی‌، احمد بن علی، كتاب‌ السلوك‌، به‌ كوشش‌ سعيد عبدالفتاح‌ عاشور، قاهره‌، 1972 م‌؛ منجد، صلاح‌الدين‌، معجم‌ المورخين‌ الدمشقيين‌، بيروت‌، 1398 ق‌/ 1978 م‌؛ نعيمی‌، عبدالقادر بن محمد، الدارس‌ فی‌ تاريخ‌ المدارس‌، به‌ كوشش‌ جعفر الحسنی‌، دمشق‌، 1367 ق‌/ 1948 م‌؛ نيز:

Ahlwardt; GAL. 
محمد عبدعلی‌
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: