صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادبیات عرب / ابن برهان، ابوالقاسم /

فهرست مطالب

ابن برهان، ابوالقاسم


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 18 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ بَرْهان‌، ابوالقاسم‌، عبدالواحد بن‌ علی‌ عُكْبَری‌ (ح‌ 375- 456 ق‌/ ح‌ 985-1064‌)، فقيه‌، نحوی‌، لغوی‌، نسابه‌، متكلم‌ و محدث‌. باخرزی‌ (3/ 1512) نام‌ پدر وی‌ را حسين‌ ذكر كرده‌ است‌. ولی‌ تاريخ‌‌نگاران‌ قبل‌ و بعد از او در اينكه‌ نام‌ پدر وی‌ علی‌ بوده‌ است‌ اتفاق‌ نظر دارند (خطيب‌ بغدادی‌، 11/ 17؛ ابن‌ ماكولا، 1/ 246). برهان‌ نيز نام‌ يكی‌ از نياكان‌ اوست‌. وی‌ اندكی‌ بيش‌ از 80 سال‌ داشت‌ كه‌ وفات‌ يافت‌ (ابن‌جوزی‌، 8/ 234، 237). برخی‌ تاريخ‌ درگذشت‌ وی‌ را450 ق‌/ 1058 م‌ (ابن‌ انباری‌، 243-244) و يا 442 ق‌/ 1050 م‌ (ابن‌ ابی‌ الوفا، 334) دانسته‌اند، ولی‌ هيچ‌ يك‌ از اين‌ دو گفته‌ درست‌ نيست‌، زيرا باخرزی‌ (همانجا) او را در 455 ق‌ در بغداد ديده‌ است‌. 
از آنجا كه‌ همگان‌ وی‌ را به‌ شهرك‌ عكبرا در نزديكی‌ بغداد نسبت‌ داده‌اند (مثلاً خطيب‌ بغدادی‌، همانجا؛ ابن‌ انباری‌، 243)، شايد بتوان‌ پنداشت‌ كه‌ در آن‌ شهرك‌ زاده‌ شده‌ است‌. از دوران‌ كودكی‌ و جوانی‌ او اطلاعی‌ در دست‌ نيست‌، همين‌ قدر می‌دانيم‌ كه‌ در بغداد، در مجلس‌ درس‌ بسياری‌ از علما حاضر می‌شد و ادب‌، فقه‌ و كلام‌ را نزد آنان‌ می‌آموخت‌ (ابن‌ ماكولا، 1/ 246-247؛ قس‌: ابن‌ انباری‌، 243-244؛ ابن‌ ابی‌ الوفاء، 333؛ يافعی‌، 3/ 78). خوی‌ شگفت‌ و عادات‌ غريب‌ او موجب‌ شده‌ است‌ كه‌ بسياری‌ از نويسندگان‌ به‌ خصايص‌ اخلاقی‌ او اشاره‌ كنند. مثلاً نوشته‌اند او مردی‌ تندخوی‌ بود (ابن‌ جوزی‌، 8/ 236) و يا آورده‌اند كه‌ اگر با شاگردان‌ خود خوش‌رفتاری‌ می‌كرد، حتماً از او آثاری‌ مكتوب‌ باقی‌ می‌ماند، زيرا وی‌ از دانش‌، توشه‌ای‌ فراوان‌ اندوخته‌ بود (قفطی‌، 2/ 215، به‌ نقل‌ از ابن‌‌هلال‌). همچنين‌ نوشته‌اند كه‌ وی‌ آداب‌ و رسوم‌ اجتماع‌ را پاس‌ نمی‌داشت‌، زيرا هرگز شلوار نمی‌پوشيد و نيز همواره‌ با سر برهنه‌ بيرون‌ می‌رفت‌ (ابن‌ جوزی‌، 8/ 237؛ قس‌: ابن‌ اثير، 10/ 43؛ قفطی‌، همانجا؛ ابوالفدا، 1/ 185) و اگر مردم‌ از مقام‌ علمی‌ و پارسايی‌ او آگاه‌ نمی‌بودند، هر آينه‌ او را به‌ سبب‌ آن‌ هيأت‌ ناهنجار سنگباران‌ می‌كردند (سيوطی‌، 317). از كسی‌ هديه‌ نمی‌پذيرفت‌ (ابن‌ جوزی‌، ابن‌ اثير، قفطی‌، همانجاها)، چنانكه‌ وقتی‌ عميدالملك‌ كندریِ وزير به‌ بغداد وارد شد و او را به‌ خدمت‌ خويش‌ فراخواند و كلام‌ ابن‌ برهان‌ موجب‌ اعجاب‌ او گرديد، مالی‌ به‌ وی‌ بخشيد اما ابن‌ برهان‌ از قبول‌ آن‌ خودداری‌ كرد. وزير در عوض‌ آن‌، مصحفی‌ و عصايی‌ زيبا برای‌ او فرستاد. ابن‌ برهان‌ نخست‌ آنها را پذيرفت‌، ولی‌ چون‌ ابوعلی‌ بن‌ وليد متكلم‌ او را ــ با داشتن‌ قرآن‌ در سينه‌ و عصايی‌ در دست‌ ــ از پذيرفتن‌ هديۀ وزير ملامت‌ كرد، ابن‌ برهان‌ آنها را نيز توسط ابوعبدالله‌ بن‌ دامغانی‌ قاضی‌ القضاة نزد وزير پس‌ فرستاد (كتبی‌، 2/ 415؛ سيوطی‌، همانجا). 
برخی‌ كوشيده‌اند ابن‌ برهان‌ را به‌ غلامبارگی‌ متهم‌ كنند، مثلاً ابن‌ جوزی‌ كه‌ با وی‌ به‌ سبب‌ تمايلش‌ به‌ آيين‌ مرجئۀ معتزله‌ نظر خوشی‌ نداشت‌، محبت‌ او را نسبت‌ به‌ كودكان‌ و نوجوانان‌ خالی‌ از شائبه‌ نمی‌ديد (8/ 237)، اما او مردی‌ پارسا بود و علاقه‌اش‌ به‌ كودكان‌ رنگ‌ گناه‌ نداشت‌. او نوجوانان‌ را در محضر پدرانشان‌ می‌بوسيد (كتبی‌، همانجا؛ قس‌: ابن‌حجر، 4/ 82؛ ابن‌جوزی‌، همانجا)، اما چون‌ پدرانشان‌ از ديانت‌ و وارستگی‌ وی‌ به‌ خوبی‌ آگاه‌ بودند، بر اين‌ عمل‌ اعتراض‌ نمی‌كردند (كتبی‌، همانجا؛ دلجی‌، 153؛ سيوطی‌، همانجا). نسبت‌ به‌ شاگردان‌ غريب‌ نيز محبت‌ می‌ورزيد و به‌ پيشوازشان‌ می‌رفت‌ يا در رفع‌ مشكلاتشان‌ می‌كوشيد، در عوض‌ با بزرگ‌ زادگان‌ متكبرانه‌ رفتار می‌كرد. 
در فقه‌ نخست‌ تابع‌ مذهب‌ حنبلی‌ بود، اما پس‌ از مدتی‌ به‌ مذهب‌ حنفی‌ گرويد و سخت‌ در آن‌ مذهب‌ تعصب‌ ورزيد (ابن‌ انباری‌، 244؛ كتبی‌، 2/ 414- 415؛ دلجی‌، سيوطی‌، همانجاها). 
در كلام‌ پيرو مذهب‌ مرجئۀ معتزله‌ بود و به‌ همين‌ سبب‌ خلود كفار را در جهنم‌ انكار می‌كرد (ابن‌جوزی‌، 8/ 237؛ ابن‌ اثير، 10/ 43؛ ابوالفدا، 1/ 185؛ ذهبی‌، ميزان‌ الاعتدال‌، 2/ 675). وی‌ در آغاز چندی‌ به‌ علم‌ نجوم‌ پرداخت‌، ولی‌ عاقبت‌ در سلك‌ نحويان‌ بغداد درآمد (ابن‌ انباری‌، 244). ابن‌ خلكان‌ (3/ 443-444) گويد: ابوالقاسم‌ عمر بن‌ ثابت‌ ثمانينی‌ نحوی‌ (د 442 ق‌/ 1050 م‌) با ابوالقاسم‌ بن‌ برهان‌ در تعليم‌ مردم‌ در كرخ‌ بغداد رقابت‌ می‌كرد، به‌ گونه‌ای‌ كه‌ خواص‌ نزد ابن‌برهان‌ و عوام‌ نزد ثمانينی‌ به‌ تعلم‌ نحو می‌پرداختند. ظاهراً در كار نحو شهرت‌ و اعتبار فراوانی‌ كسب‌ كرده‌ بود، آنچنانكه‌ ابن‌ ماكولا (همانجا) گويد: با فوت‌ ابن‌ برهان‌ علم‌ عربيت‌ از بغداد رخت‌ بربست‌. وی‌ در علم‌ كلام‌ و فقه‌ نيز صاحب‌ نظر بود (ابن‌ ماكولا، همانجا؛ ابن‌ اثير، 10/ 42) و از علومی‌ چون‌ لغت‌، ايام‌ عرب‌، اخبار و تواريخ‌ و معانی‌ قرآن‌ بی‌بهره‌ نبود و با وجود اينكه‌ به‌ حديث‌ علاقۀ فراوانی‌ داشت‌، از نقل‌ آن‌ خودداری‌ می‌كرد (خطيب‌ بغدادی‌، 11/ 17؛ ابن‌ماكولا، همانجا؛ قفطی‌، 2/ 213). همچنين‌ علومی‌ چون‌ كيميا، سحر و نجوم‌ را مذمت‌ می‌نمود (كتبی‌، 2/ 415-416). وی‌ غالباً از ابوعبدالله‌ ابن‌بطه‌ استماع‌ حديث‌ كرده‌ و با وی‌ مصاحبت‌ داشته‌، ولی‌ از وی‌ نيز حديثی‌ نقل‌ نكرده‌ است‌ (خطيب‌ بغدادی‌، همانجا). نزد وی‌ شاگردانی‌ چون‌ ابوالكرم‌ مبارك‌ بن‌ فاخر نحوی‌ تربيت‌ يافتند (ابن‌ انباری‌، 244). ابوالفرج‌ غُندِجانی‌ سه بيت‌ شعر نيز به‌ او نسبت‌ داده‌ است‌ (باخرزی‌، 3/ 513-1514). آثار او عبارتند از: 1. اصول‌ اللغة (حاجی‌ خليفه‌، 1/ 114؛ بغدادی‌، 1/ 634)؛ 2. الاختيار فی‌ الفقه‌ (بغدادی‌، همانجا)، ابن‌ اثير (10/ 42) و تاريخ‌ نگاران‌ بعد از او در ضمن‌ شرح‌ حال‌ ابن‌ برهان‌ عبارت‌ «له‌ اختيار فی‌ الفقه‌» را آورده‌اند (ذهبی‌، العبر، 2/ 305؛ ابن‌ عماد، 3/ 297)، كه‌ تنها بر اين‌ دلالت‌ دارد كه‌ وی‌ مجموعه‌ای‌ در فقه‌ گردآورده‌ بوده‌ است‌؛ 3. اللمع‌، اين‌ كتاب‌ در نحو نگاشته‌ شده‌ است‌ و نسخه‌ای‌ از آن‌ در كتابخانۀ خديويه‌ وجود دارد (خديويه‌، 4/ 91؛ قس‌: GAL, S, I/ 491)؛ 4. شرح‌ اللمع‌، اين‌ كتاب‌ شرحی‌ بر اللمع‌ فی‌النحو تأليف‌ ابن‌جنی‌ (د 392 ق‌/ 1002 م‌) است‌ (حاجی‌ خليفه‌، 2/ 1562-1563). البته‌ برخی‌ در انتساب‌ اين‌ شرح‌ به‌ ابن‌ برهان‌ ترديد كرده‌ و آن‌ را به‌ ابوالبقا عبدالله‌ بن‌ حسين‌ بن‌ عبدالله‌ عكبری‌ (د 616 ق‌/ 1219 م‌) نسبت‌ داده‌اند (لوفگرن‌، I/ 73)، ليكن‌ شرح‌ اللمع‌ فقط به‌ فرد مذكور اختصاص‌ ندارد و افراد متعددی‌ كتاب‌ معروف‌ اللمع‌ را شرح‌ كرده‌اند كه‌ حاجی‌ خليفه‌ (2/ 1562-1563) اسامی‌ گروهی‌ از آنان‌ را آورده‌ است‌. نسخه‌ای‌ از اين‌ شرح‌ در كتابخانه‌ آمبروزيانا وجود دارد (لوفگرن‌، همانجا). 

مآخذ

ابن‌ ابی‌ الوفاء، عبدالقادر بن محمد، الجواهر المضيئة فی‌ طبقات‌ الحنفية، حيدرآباد دكن‌، 1332 ق‌؛ ابن‌ اثير، الكامل‌، بيروت‌، 1386 ق‌/ 1966 م‌؛ ابن‌ انباری‌، عبدالرحمن‌ ابن محمد، نزهة الالباء فی‌ طبقات‌ الادباء، به‌ كوشش‌ ابراهيم‌ سامرائی‌، بغداد، 1959 م‌؛ ابن‌ جوزی‌، عبدالرحمن بن علی‌، المنتظم‌، حيدرآباد دكن‌، 1359 ق‌/ 1940 م‌؛ ابن‌ حجر، عسقلانی‌، احمد بن علی، لسان‌ الميزان‌، بيروت‌، 1330 ق‌؛ ابن‌ خلكان‌، وفيات‌، به‌ كوشش‌ احسان‌ عباس‌، بيروت‌، 1970 م‌؛ ابن‌ عماد حنبلی‌، عبدالحی‌ بن احمد، شذرات‌ الذهب‌، قاهره‌، 1350 ق‌؛ ابن‌ كثير، البداية؛ ابن‌ ماكولا، علی‌ بن هبة الله، الاكمال‌، به‌ كوشش‌ عبدالرحمن‌ بن‌ يحيی‌ ايمانی‌، حيدرآباد دكن‌، 1381 ق‌؛ ابوالفداء، المختصر فی‌ اخبار البشر، بيروت‌، 1375 ق‌؛ باخرزی‌، علی‌ بن‌ حسن‌، دمية القصر، به‌ كوشش‌ محمد التونجی‌، قاهره‌، 1391 ق‌؛ بغدادی‌، اسماعيل‌ بن محمدامین، هدية العارفين‌، استانبول‌، 1951 م‌؛ حاجی‌ خليفه‌، كشف‌ الظنون‌، به‌ كوشش‌ محمد شرف‌الدين‌ يالنقايا، استانبول‌، 1360 ق‌؛ خديويه‌، فهرست‌؛ خطيب‌ بغدادی‌، احمد بن علی، تاريخ‌ بغداد، بيروت‌، دارالكتب‌ العربی‌؛ دلجی‌، احمد بن علی، الفلاكة و المفلوكون‌، بغداد، 1385 ق‌؛ ذهبی‌، محمد بن احمد، العبر، به‌ كوشش‌ ابوهاجر محمدالسعيد بن بسيونی‌ زغلول‌، بيروت‌، 1405 ق‌؛ همو، ميزان‌ الاعتدال‌، به‌ كوشش‌ علی‌ محمد بجاوی‌، بيروت‌، 1382 ق‌؛ قفطی‌، علی‌ بن یوسف، انباء الرواة، به‌ كوشش‌ محمدابوالفضل‌ ابراهيم‌، قاهره‌، 1371؛ كتبی‌، محمد بن شاکر، فوات‌ الوفيات‌، به‌ كوشش‌ احسان‌ عباس‌، بيروت‌، 1974 م‌؛ يافعی‌، عبدالله‌ بن اسعد، مراة الجنان‌، بيروت‌، 1338 ق‌؛ نيز: 

GAL, S; Löfgren, O. and Traini, R., Catalogue of the Arabic Manuscripts in the Biblioteca Ambrosiana, Vicenza, 1981. 
علی‌اكبر ضيائی‌
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: