صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / ابن ابی یعفور /

فهرست مطالب

ابن ابی یعفور


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 7 تیر 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ اَبی یعْفور، ابومحمد، عبدالله بن ابی یعفور عبدی كوفی (د 131ق / 749م)، محدث شیعی و از خواص اصحاب امام جعفر صادق (ع). او را به سبب انتساب به عبدالقیس بن اقصی، از نوادگان ربیعة بن نزار، عبدی گفته‌اند (سمعانی، 9 / 190-192؛ برقی 22). نام پدرش كه به ابویعفور اكبر شهرت داشت (ابن‌حجر، 12 / 281)، واقد و به قولی وقدان بوده است (نجاشی، 213)، ولی سمعانی وقدان را لقب او دانسته است (9 / 192).
از زندگی ابن ابی یعفور اطلاع چندانی در دست نیست. نجاشی (همانجا) وی را شیعه‌ای جلیل‌القدر و مكرم نزد امام صادق (ع) معرفی نموده است. طوسی (رجال، 223، 261) در دو جا تحت عنوان عبدالله بن ابی یعفور عبدی و عبدالله بن ابی یعفور كوفی به عنوان صحابی امام صادق (ع) از وی یاد كرده است. به گفتۀ نجاشی (همانجا) او در مسجد كوفه قاری بود و كتابی داشت كه عده‌ای از امامیه، از جمله ثابت بن شریح آن را از وی روایت كرده‌اند. همو از وی با عنوان «ثقة ثقة» یاد كرده (همانجا) و نوری (3 / 615) او را از فقهای معروف امامیه چون زُراره و امثال او دانسته است. طوسی (اختیار، 427) نقل می‌كند كه در كوفه او را از اصحاب ورع و اجتهاد به شمار می‌آورده‌اند. همو به چند طریق مختلف از امام صادق (ع) روایت نموده كه در اطاعت از امام كسی چون ابن ابی‌یعفور نبوده است (همان، 250) و نیز روایتی دیگر از امام صادق (ع) نقل كرده كه «كسی آنچه را خدا در مورد ما واجب كرده، ادا نكرد مگر عبدالله بن ابی‌یعفور» (همان، 249) و نیز به گفتۀ همو، ابوحمزه معقل عجلی از ابن‌ابی‌یعفور نقل كرده است كه او به امام صادق عرض نمود كه اگر اناری را نصف كنی و بگویی این نیمه حرام و آن نیمه حلال است، گواهی می‌دهم كه آنچه را تو حلال دانستی حلال است و آنچه را حرام دانستی، حرام (همانجا). در حدیث مشهور «حواریون» (مفید، 61-62) كه امام كاظم (ع) اخص اصحاب و حواریون پیامبر اسلام و ائمۀ اطهار را بر شمرده است، وی از حواریون امام محمدباقر (ع) و امام صادق (ع) به شمار آمده است. ابن ابی یعفور در ایام حیات امام صادق (ع) در 131ق مشهور به سنة الطاعون (نك‍ ‍: ذهبی، 5 / 199؛ ابن تغری بردی، 1 / 313) درگذشت. پس از مرگ او امام صادق (ع) در نامه‌ای به مفضل بن عمر جعفی از او به عنوان كسی كه مطیع خدا و رسول و امام بوده، ستایش كرده است (طوسی، همان، 248- 249). از نظر مذهب گرچه به یقین وی شیعه بوده است، اما شرایط سیاسی موجود در زمان حیات او (دورۀ اموی و عباسی) مانع از آن بود كه وی تشیع خود را آشكار سازد. كلینی (7 / 404) از واقعه‌ای خبر داده كه طی آن وی در پاسخ به ایراد ابویوسف قاضی، از اقرار صریح به تشیع خود طفره رفته است. گفتنی است كه ابویوسف در همین واقعه از ابن ابویعفور با عنوان «صدوق» ستایش كرده است، امّا با توجه به تاریخ وفات ابن ابی یعفور این امر محل تأمل است. طوسی (همان، 266) از فرقه‌ای به نام یعفور یاد كرده و مشكور در تعلیقاتش بر كتاب المقالات و الفرق اشعری (ص 227) احتمال داده است كه این فرقه منتسب به ابن ابی یعفور است، اما چنین نیست و این فرقه كه از غُلات شیعه‌اند به محمد بن یعفور منسوبند (خوارزمی، 50). اشعری (ص 88) ابن ابی یعفور را از دسته‌ای از فرقه‌های شیعه می‌داند كه به امامت امام كاظم (ع) پس از امام صادق (ع) قائل بوده‌اند و به واسطۀ پایداری این دسته اكثر طرفداران عبدالله افطح به امامت امام هفتم شیعیان اثناعشری ــ امام كاظم (ع) ــ بازگشته و به آن معتقد شده‌اند. ابن ابی یعفور با اینكه پدرش محدث بوده (مسلم بن حجاج، 199) و ثقه به شمار می‌رود (ابن حجر، 11 / 123) از او روایت نكرده، اما از امام باقر (ع) از طریق برادرش عبدالكریم روایت كرده است (طوسی، تهذیب، 6 / 242). وی از ابوالصامت، اسحاق بن عمار و معلی بن خنیس (همان، 4 / 150، 6 / 223، 9 / 330) و جز آنان روایت كرده است و برادرش یونس (ابن حجر، 11 / 452)، ابن مسكان، عبدالكریم بن عمر خثغمی، ابان بن عشان، احمد بن محمد بن ابی‌نصر، عبدالله‌بن بكیر (طوسی، تهذیب، 2 / 94، 231، 4 / 136، 150) و بسیاری دیگر از او روایت نموده‌اند.

مآخذ

ابن تغری بردی، النجوم؛ ابن حجر، احمدبن علی، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دكن، 1327ق / 1909م؛ اشعری قمی، سعدبن عبدالله، المقالات و الفرق، به كوشش محمد جواد مشكور، تهران، 1963م؛ برقی، احمدبن ابی عبدالله، كتاب الرجال، تهران، 1383ق / 1963م؛ خوارزمی، محمدبن احمد، مفاتیح العلوم، به كوشش ابراهیم الابیاری، بیروت، 1404ق / 1984م؛ ذهبی، شمس‌الدین محمد، تاریخ الاسلام، قاهره، 1368ق / 1948م؛ سمعانی، عبدالكریم بن محمد، الانساب، حیدرآباد دكن، 1398ق / 1978م؛ طوسی، محمدبن حسن، اختیار معرفة الرجال، به كوشش حسن مصطفوی، مشهد، 1348ش؛ همو، تهذیب الاحكام، به كوشش حسن موسوی خرسان، تهران، 1390ق / 1970م؛ همو، رجال، به كوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، 1381ق / 1961م؛ كلینی، محمدبن یعقوب، الفروع من الكافی، به كوشش علی اكبر غفاری، بیروت، 1401ق / 1981م؛ مسلم بن حجاج، الكنی و الاسماء، به كوشش مطاع الطرابیشی، دمشق، 1404ق / 1984م؛ مشكور، محمد جواد، حاشیه بر المقالات و الفرق (نك‍ ‍: اشعری قمی در همین مآخذ)؛ مفید، محمدبن محمد، الاختصاص، به كوشش علی اكبر غفاری و محمود زرندی، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیه؛ نجاشی، احمدبن علی، رجال، بمبئی، 1317ق / 1899م؛ نوری، میرزا حسین، مستدرك الوسائل، تهران، 1318-1321ق.

محمدهادی مؤَذّن جامی

 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: