صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / تاریخ / ابن ابی العاص ثقفی /

فهرست مطالب

ابن ابی العاص ثقفی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 4 تیر 1399 تاریخچه مقاله

اِبْن اَبی الْعاص ثقفی، یا ابی العاصی ثقفی، ابوعبدلله عثمان (د 50 یا 51ق / 670 یا 671م)، از یاران پیامبر و از جمله امیران و فاتحان عرب آغاز اسلام. وی در 9ق / 630م در زمرۀ نمایندگان طائف به نزد پیامبر (ص) آمد (ابن سعد، 7 / 40). در میان مذاكرات هیأت طائفی، نسبت به اسلام و آموختن قرآن علاقه بسیار نشان داد (طبری، 1(4) / 1691) و به روایتی، پنهان از یارانش و پیش از آنان اسلام آورد (مقریزی، 1 / 492). پیامبر نیز به هنگام بازگشت نمایندگان، او را با وجود جوانیش بر طایفیان سروری داد و به امامت نماز ــ در واقع امارت طائف ــ منصوب ساخت (ابن حنبل، 4 / 21). امارت او بر طائف از سوی پیامبر (شباب، 1 / 72؛ ابن قتیبه، 268) از همین زمان آغاز شد. پس از وفات پیامبر (ص)، گروههایی از اَزْدیان و بنی خثعم و بجیله و گروهی از طائفیان مرتد شدند و عثمان بن ابی العاص آنان را سركوب كرد (طبری، 1(4) / 1985). نیز وقتی ثقفیان خواستند به مرتدان بپیوندند، عثمان آنان را از این كار بازداشت و گفت شما آخرین كسانی بودید كه به اسلام گردن نهادید، پس نخستین كسانی نباشید كه مرتد می‌شوند (ابن حجر، الاصابة، 2 / 460؛ جاخط، 2 / 67). عثمان تا 15ق / 636م در طائف ماند. در این سال از خلیفه عمر اجازۀ شركت در غزا خواست، خلیفه به او پاسخ داد كه «ترا از امارت عزل نمی‌كنم، ولی هر كه را خواهی به جای خود برگمار»؛ آنگاه وی یعلی بن عبدالله را به جای خویش گماشت و عمر او را به امارت بحرین و عمان منصوب كرد (ابن حبیب، 127). به روایتی عمر در جست‌وجوی كسی بود كه او را به حكومت بصره كه در همان ایام بنای آن آغاز شده بود و جمعی از مسلمانان در آنجا سكنی گزیده بودند برگمارد و چون عثمان را پیشنهاد كردند، خلیفه از این پیشنهاد به این سبب كه نمی‌خواست كسی را كه پیامبر به حكومت گمارده است بركنار سازد استقبال نكرد، اما او را گفت كه كسی را به نیابت از خود در آنجا بگمارد و به نزد وی رود و آنگاه او را به بصره فرستاد (ابن‌سعد، 7 / 40). به گفتۀ ابن‌قتیبه (269) كه مؤید روایت ابن‌حبیب است، عثمان مدتی در ایام خلافت عمر، امارت طائف داشت تا خلیفه وی را به حكومت عمان و بحرین منصوب كرد. عثمان به سرعت بر بحرین چیره شد و آن سامان را به زیر پرچم اسلام درآورد. سپس برای مقابله با ایرانیان وارد فارس شد و طی جنگهایی كه به تناوب حدود یك دهه به درازا كشید، بخشهایی از فارس را فتح كرد. نخست شهر توّج را گشود و پس از بنای مسجد جامعی در آن شهر، آنجا را پایگاه خود قرار داد و تا 27ق / 648م ری شهر، اصطخر، اَرَّجان، اردشیر [خرّه]، شهر شاپور، شیراز و جهرم را گشود (شباب، 1 / 134-135، 145؛ ابن‌قتیبه، 269؛ دینوری، 133؛ طبری، 1 / (8)2696، 2819؛ ابن اثیر، 3 / 40) چنین می نماید كه او در همین سالها به حكومت فارس منصوب شده، زیرا گفته‌اند كه خلیفه عثمان بن عفان در 29ق / 650م ابن‌ابی العاص را از حكومت فارس عزل كرد (ابن حبان، 2 / 249؛ ذهبی، العبر، 1 / 22) و او به بصره رفت و در آنجا ساكن شد. عثمان خلیفه زمین شوره‌زاری را در بصره به جای خانۀ ابن‌ابی‌العاص در مدینه كه به مسجد پیامبر افزوده بود (بلاذری، 346)، به او داد و ابن ابی العاص آن زمین را كه سپس به شط عثمان معروف شد، آباد ساخت (همانجا؛ یاقوت، 3 / 344) و فرزندان او لااقل تا اواسط سدۀ 3ق / 9م در همانجا می‌زیسته‌اند (ابن سعد، 7 / 40). باب عثمان در بصره نیز منسوب به عثمان بن ابی العاص است (بلاذری، 346). از آن پس خبری از حكومت عثمان در جایی نیست. چنین می‌نماید كه بقیۀ عمر را صرف حدیث و روایت آن كرد (بخاری، 3(2) / 212؛ ابن‌حنبل، 4 / 21، 22 و بعد). راویانی چون مطرف بن عبدالله بن الشخیر و برادرش ابوالعلاء، حسن بصری، موسی بن طلحه، سعید بن مسیب، نافع بن جبیر (ابن ابی حاتم، 3 / 163؛ ذهبی، سیر، 2 / 375)، ابن‌سیرین، محمدبن عیاض (ابن‌حجر، تهذیب التهذیب، 7 / 128) و بسیاری از تابعین از او روایت كرده‌اند. عثمان بن ابی العاص سرانجام در بصره درگذشت (همانجا؛ ابن عبدالبّر، 3 / 1035-1036) و به گفتۀ ابن قتیبه (ص 555) وی نخستین كسی بود كه به دنبال جنازه‌اش راه پیمودند، حال آنكه پیش از او در تشییع جنازه هروله می‌كردند.

مآخذ

ابن ابی حاتم، محمدبن ادریس، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دكن، 1371ق / 1952م؛ ابن‌اثیر، الكامل؛ ابن‌حبّان، محمد، الثقات، حیدرآباد دكن، 1975م؛ ابن‌حبیب، محمد، المحبر، به كوشش الیزه لشتن شنتر، حیدرآباد دكن، 1361ق / 1942م؛ ابن‌حجر، احمدبن علی، الاصابة، بیروت، 1328ق / 1910م؛ همو، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دكن، 1326ق / 1908م؛ ابن‌حنبل، احمد، مسند، بیروت، دارالفكر؛ ابن سعد، الطبقات الكبری، به كوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر؛ ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، به كوشش علی محمد البجاوی، قاهره، مطبعة نهضة مصر؛ ابن قتیبة، عبدالله بن مسلم، المعارف، به كوشش ثروت عكاشه، قاهره، 1960م؛ بخاری، اسماعیل بن ابراهیم، التاریخ الكبیر، حیدرآباد دكن، 1959م؛ بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح البلدان، به كوشش رضوان محمد رضوان، بیروت، 1978م؛ جاحظ، عمروبن عمر، البیان و التّبیین، به كوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، 1948م؛ دینوری، احمدبن داوود، اخبار الطوال، به كوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، 1379ق / 1959م؛ ذهبی، شمس‌الدین محمد، سیر اعلام النبلاء، به كوشش شعیب الارنؤوط، بیروت، 1405ق / 1985م؛ همو، العبر، به كوشش ابوهاجر محمد سعید بن بسیونی، بیروت، 1985م؛ شباب، خلیفة بن خیاط، تاریخ، به كوشش سهیل زكار، قاهره، 1967م؛ طبری، تاریخ؛ مقریزی، احمدبن علی، امتاع الاسماع، به كوشش محمود محمد شاكی، قاهره، لجنة التألیف و الترجمة و النشر؛ یاقوت، بلدان.

صادق سجادی

 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: