صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / تاریخ / ابراهیم خان ظهیرالدوله قاجار /

فهرست مطالب

ابراهیم خان ظهیرالدوله قاجار


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْراهیمْ خانِ ظَهیرالدّولۀ قاجار (د 1240 ق / 1825 م)، پسر عم، پسر خوانده و داماد فتحعلی شاه و از امیران و فرمانروایان اوایل دورۀ قاجاریه. او فرزند مهدی قلی خان پسر محمدحسن خان برادرزادۀ آقا محمدخان قاجار بود كه پس از درگذشت یا قتل پدرش در جوانی در 1198 ق / 1784 م در جریان محاصرۀ استراباد توسط زندیان، به فرمان عمویش آقا محمدخان همراه مادرش كه خواهر سلیمان خان اعتضادالدوله بود، به باباخان (فتحعلی شاه) سپرده شد. باباخان این زن را به عقد خود درآورد و از او صاحب دو دختر و یك پسر (شاهزاده محمدقلی میرزا ملك‌آرا) گردید. چون ابراهیم خان به سن جوانی رسید، فتحعلی شاه نخستین دختر خود موسوم به همایون سلطان و مشهور به خانم خانمان را كه همشیرۀ حسینعلی میرزا بود، به همسری وی درآورد و بدین ترتیب ابراهیم خان، هم پسر زوجه و هم داماد شاه گردید و به گونه‌ای از توجه و عنایت شاه برخوردار شد كه لقب «ابراهیم خان عمو» دریافت كرد و بدان اشتهار یافت. ابراهیم خان در آغاز ملقب به اعتضادالدوله بود. سپس لقب ظهیرالدوله گرفت. فتحعلی شاه احترام این پسر عم و داماد خود را در نزد دیگران نیز بیش از حد معمول نگه می‌داشت، چنانكه میرزا شفیع صدراعظم هر گاه نزد ظهیرالدوله می‌رفت، لباس رسمی ‌می‌پوشید و هنگام دیدار آداب لازم آن زمان را معمول می‌داشت (عضدالدوله، 28، 48، 78).
از شرح حال و جزئیات زندگی او پیش از دوران فرمانروایی وی در كرمان آگاهی چندانی در دست نیست. در منابع تنها اشاراتی به وی شده است، از جمله اینكه چون در اوایل پادشاهی فتحعلی شاه جسد آقا محمدخان را از تفلیس به تهران می‌آوردند، ابراهیم خان همراه عباس میرزا و چند تن دیگر از شاهزادگان مأمور استقبال شد (هدایت، روضة الصفای ناصری، 9 / 316). همچنین در 1214 ق / 1799 م به فرمان فتحعلی شاه همراه با لشكری برای انتظام امور عراق و فارس روانۀ چمن گندمان گردید (مفتون، مآثر سلطانیه، 49-50؛ سپهر، 1 / 101-102). در ادامۀ این مأموریتها در 1215 ق برای آرام كردن گیلان و سامان دادن به وضع آن ایالت بدانجا رفت و از عهدۀ مأموریت خود به خوبی برآمد (مفتون، همان، 69). چندی پس از آن چون اللهیارخان قلیچی و جعفرخان بیات در خراسان شورش كردند، با 10 هزار سوار عازم سبزوار گردید. نخست آق قلعه را محاصره كرد (هدایت، روضة الصفای ناصری، 9 / 362؛ سپهر، 1 / 108) و پس از آن به محاصرۀ سبزوار پرداخت. بر اثر این حملات و زدوخوردها، آسیب فراوان به مردم این شهر وارد آمد و گروه بسیاری كشته شدند. پس از اینكه اوضاع اندكی آرام شد، ظهیرالدوله با لشكریان خود در نزدیكی آق قلعه به اردوی فتحعلی شاه پیوست (هدایت، همان، 9 / 364؛ سپهر، 1 / 110)، اما چون دیگر بار در سبزوار و نیشابور شورش برپا شد، ظهیرالدوله برای سركوب شورشیان مأمور سبزوار گردید (هدایت، همان، 9 / 367؛ سپهر، 1 / 111). به گفتۀ مفتون مأموریت اخیر او به خراسان در 1217 ق صورت گرفت (مآثر سلطانیه، 87). چون اللهیارخان به سبب مرگ برادرش قلیچ آقا نتوانست مقاومت كند، تسلیم شد (همان، 81). سپهر مأموریت گیلان را پس از وقایع خراسان آورده است (1 / 110). در 1216 ق از سوی فتحعلی شاه كه با سپاهیان خود به اصفهان آمده بود، مأموریت یافت كه برای فرو خواباندن شورش حاج جعفر اصفهانی، قلعۀ اصفهانك را بگشاید (مفتون، مآثر سلطانیه، 79).
مهم‌ترین دورۀ حیات سیاسی ظهیرالدوله، روزگار دراز فرمانروایی او در شهر كرمان است. او كه اخلاقاً شخصی معتدل و مردم‌دار بود، توانست در این مدت ویرانیهایی را كه عمویش آقا محمدخان قاجار بر این شهر وارد كرده بود، تا حدودی ترمیم كند. سال آغاز فرمانروایی او در كرمان به درستی دانسته نیست، وزیری كرمانی یك بار 1216 ق / 1801 م و یك بار 1217 ق آورده است (تاریخ كرمان، 373؛ جغرافیای كرمان، 34، 54). سایكس آغاز حكومت او را 1216 ق یاد كرده و خدمات او را ستوده است (ص 97- 98)، ولی بنابر نوشته هدایت (روضة الصفای ناصری، 9 / 635، 10 / 107، 108) و احمدی كرمانی (ص 50) آغاز حكومت او 1218 ق بوده است.
از حوادث دوران حكومت ظهیرالدوله در كرمان، شورش محمدخان پسر اعظم خان افغان بود. محمدخان كه در نرماشیر كرمان مستقر بود، در 1220 ق / 1805 م بر حكومت مركزی شورید و به تدریج قدرتی به هم رساند و دژهای محكمی ‌ساخت و سر از اطاعت فتحعلی شاه پیچید و قصد تصرف كامل قلعۀ بم را كرد. ظهیرالدوله، اسمعیل خان عرب (فرمانروای جندق) را مأمور محافظت این قلعه كرد (مفتون، مآثر سلطانیه، 124-125) و آنگاه گزارش واقعه را به آگاهی فتحعلی شاه رساند و شاه نوروزخان عزالدین لوی قاجار را مأمور سركوبی محمدخان كرد (سپهر، 1 / 132؛ هدایت، روضة الصفای ناصری، 9 / 402-403).
ظهیرالدوله پس از 22 سال فرمانروایی در كرمان، در 1240 ق / 1825 م به مناسبتی به تهران آمد، اما اندكی بعد بیمار شد و درگذشت و جنازۀ او را با احترام فراوان به خاك سپردند (همان، 9 / 635-636؛ سپهر، 1 / 354).
ظهیرالدوله به هنگام درگذشت پدرش مهدیقلی خان در 1198 ق / 1784 م كودكی خردسال بود و بدین جهت سن او در وقت مرگ نباید بیش از چهل و چند سال بوده باشد (دیوان بیگی، 2 / 1124). مفتون تاریخ فوت او را 1241 ق / 1826م ضبط كرده است (نگارستان دارا، 1 / 37) و خورموجی نیز همین قول را درست پنداشته است (ص 17- 18). دیوان بیگی شیرازی نیز به نقل از پیشینیان فوت او را در 1241ق بیان داشته است (2 / 1123، 1124). مورخان دیگر همان 1240ق را ذكر كرده اند (هدایت، روضة الصفای ناصری، 9 / 635؛ اعتمادالسلطنه، 3 / 31؛ وزیری، تاریخ كرمان، 373؛ سپهر، 1 / 354، احمدی، 55).
ظهیرالدوله در دوران فرمانروایی دراز مدت خود در كرمان بارها به مناطق مختلف آنجا و نیز سیستان و بلوچستان سفر كرد و آن نواحی را از تصرف خوانین شورشی بلوچ بیرون آورد و به حكومت خود منضم كرد (وزیری، تاریخ كرمان، 373). وی با مردم ستم‌دیدۀ كرمان رفتاری مسالمت‌آمیز داشت و درآبادانی این شهر بسیار كوشید: بناها و قنوات و مزارع بسیاری در شهر و اطراف آن احداث كرد. آوازۀ دادگری و مردم‌داری او گروهی از اهل دانش و كسب و كار را از دیگر نقاط به كرمان كشاند (احمدی، 52، 54-55). در نامه‌ای كه خود به فتحعلی شاه نوشته، به پاره‌ای از اقدامات خود در این شهر اشاره كرده است (ابراهیم خان، «عریضه به فتحعلی شاه»). از مهم‌ترین بناهای او در كرمان مدرسۀ بزرگ و زیبای ابراهیم خان (ابراهیمیه) است كه در 1232 ق / 1817 م ساخته شده است. در این مدرسه كه اكنون نیز برجاست، نمونه‌های زیبایی از كاشی‌كاری و مقرنس‌سازی و گچ‌بری به چشم می‌خورد (مشكوتی، 158). از تزیینات جالب دیگر آن سنگ یك پارچه‌ای است از مرمر كه آیۀ «سَلامٌ عَلى اِبْراهِیمَ» (اشاره به بانی این مدرسه و مجموعۀ اطراف آن) بر روی آن كنده شده است. دیگر بناهای ظهیرالدوله، حمام، بازار، آب‌انبار و خلوتخانه است كه بر روی هم مجموعۀ ابراهیم خان (ه‍ م) را تشكیل می‌دهند. طرح این مجموعه را ظهیرالدوله با الهام از معماری عصر صفوی ریخته است و اكنون نیز یكی از مجموعه‌های تاریخی و زیبای شهر كرمان به شمار می‌رود (آثار باستانی كرمان، 20-22). دروازۀ ارك نیز از ساخته‌های اوست (1225 ق / 1810 م). ظهیرالدوله برای پاره‌ای از اماكنی كه ساخته، موقوفاتی نیز برقرار كرده است، از جمله برای مدرسۀ خود موقوفاتی تعیین كرده كه پس از درگذشت او فرزندش حاج محمدكریم خان تغییراتی در آن داده است. این مدرسه اكنون مركز آموزش و نشر عقاید فرقۀ شیخیۀ كریم خانی است.
ظهیرالدوله فرمانروایی ادیب، شعرشناس و شعردوست بود. خود گاه شعر می‌سرود و «طغرل» تخلص می‌كرد. غالب تذكره‌نویسان دورۀ قاجار نام و احوال او را در میان سرایندگان این عهد آورده و اشعاری از او به دست داده‌اند (برای نمونه، نك‍ : هدایت، مجمع الفصحا، 1 / 76؛ مفتون، نگارستان دارا، 1 / 37؛ دیوان بیگی، 2 / 1123-1124؛ محمود قاجار، 1 / 44-45). محمود ضمن شرح زندگانی ظهیرالدوله كه شوهر خواهرش نیز بوده، از بخل و امساكِ او انتقاد كرده است (1 / 44).
ملابمان علی راجی كرمانی از سرایندگان معاصر او مثنوی حملۀ حیدری را دربارۀ وقایع زندگی علی (ع) در بیش از 000‘20 بیت سروده و به ابراهیم خان تقدیم داشته است (هدایت، مجمع الفصحاء، 4 / 333؛ دیوان بیگی، 2 / 1124). این مثنوی چند بار به چاپ رسیده است.
ظهیرالدوله به هنگام در گذشت 21 دختر و 20 پسر از خود برجای گذاشت. یكی از فرزندان او عباسقلی خان بود كه جانشین پدر در كرمان گردید. فرزند دیگر او رستم خان با گوهر خانم دختر فتحعلی شاه ازدواج كرد (عضدالدوله، 34). مشهورترین فرزند او حاج محمدكریم خان كرمانی است كه از شاگردان شیخ احمد احسایی و سیدكاظم رشتی بود و بعدها از پیشوایان برجستۀ شیخیه گردید. ابراهیم خان در زمان حیات به شیخ احمد احسایی ارادت می‌ورزید و چون مردی ساده‌دل و متدین و مقتدر بود، موجبات ترقی كار شیخ را در ایران فراهم آورد. شیخ احمد كه معمولاً به دیدن پادشاهان و امیران و بزرگان نمی‌رفت، ظهیرالدوله را ملاقات كرد. چون ابراهیم خان فرزند خود حاج محمدكریم خان را برای ادامۀ تحصیل به كربلا فرستاد او را به درس خواندن نزد سیدكاظم رشتی ترغیب كرد و مدرسۀ ابراهیمیه را برای او در كرمان بنیان گذارد. حاج محمدكریم خان كه از كربلا بازگشت، در این مدرسه به درس و تبلیغ اشتغال ورزید. پس از درگذشت او فرزندانش راه او را در تبلیغ مسلك شیخیه ادامه دادند (بامداد، 1 / 21).

مآخذ

آثار باستانی كرمان، سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران، تهران؛ ابراهیم خان قاجار، «عریضه به فتحعلی شاه قاجار»، جُنگ ف 2214، از میكروفیلمهای كتابخانۀ مركزی دانشگاه تهران، شم‍ 153؛ احمدی كرمانی، یحیی، فرماندهان كرمان، به كوشش باستانی پاریزی، محمد ابراهیم، تهران، 1354 ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، تاریخ منتظم ناصری، تهران، 1298 ق؛ بامداد، مهدی، تاریخ رجال ایران، تهران، 1363 ش؛ خورموجی، محمد جعفر، حقایق الاخبار، به كوشش حسین خدیوجم، تهران، 1363 ش؛ دیوان بیگی شیرازی، احمد، حدیقة الشعراء، به كوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1365 ش؛ سایكس، پرسی، سفرنامه، ترجمۀ سعادت نوری، تهران، 1363 ش؛ سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ قاجاریه، به كوشش محمد باقر بهبودی، تهران، 1334 ش؛ عضدالدوله، سلطان احمد میرزا، تاریخ عضدی، به كوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1355 ش؛ محمود قاجار، سفینة المحمود، به كوشش عبدالرسول خیام پور، تبریز، 1346 ش؛ مشكوتی، نصرت الله، فهرست بناهای تاریخی و اماكن باستانی ایران، تهران، 1349 ش؛ مفتون دنبلی، عبدالرزاق، مآثر سلطانیه، تهران، 1241 ق؛ همو؛ نگارستان دارا، به كوشش عبدالرسول خیام‌پور، تبریز، 1342 ش؛ وزیری كرمانی، احمدعلی خان، تاریخ كرمان، به كوشش محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران، 1340 ش؛ همو، جغرافیای كرمان، به كوشش محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران، 1353 ش؛ هدایت، رضاقلی خان، روضة الصفای ناصری، تهران، 1339 ش؛ همو، مجمع الفصحاء، به كوشش مظاهر مصفا، تهران، 1339 ش.

سید علی آل‌داود

 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: