صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / زبان شناسی / آمره ای /

فهرست مطالب

آمره ای


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 3 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

آمُره‌ای (لهجه)، یکی از لهجه‌های ایرانی که در دِه آمُره به آن تکلّم می‌شود. آمُره ده کوچکی است در حدود 30 کیلومتری جنوب شرقی تفرش که از جهت تقسیمات اداری کشوری از توابع بخش خلجستان شهرستان تفرش در استان مرکزی به شمار می‌رود. بر‌اساس سرشماری آبان 1355، آمره دارای 508 نفر جمعیت و 166 خانوار بوده است (سازمان برنامه و بودجه، 22 /  28؛ نیز سازمان جغرافیایی کشور، 1 / 22).
آمره لهجۀ ویژه‌ای دارد که به لهجۀ آشتیان و تفرش نزدیک است و از جهاتی مشخصات لهجه‌های مرکزی ایران و از جهاتی دیگر ویژگیهای لهجه‌های تاتی را دارد. این لهجه دارای 8 مصوت (a, ā, e, i, o, ö, u, ü) است، و 23 صامت همانند با صامتهای فارسی کنونی دارد. از ویژگیهای این لهجه وجود دو جنس مذکر و مؤنث برای اسما، صفات، ضمایر اشارۀ سوم شخص مفرد، ضمیر شخصی سوم شخص مفرد و افعال ماضی در سوم شخص مفرد است. نشانۀ مؤنث عموماً aـ (فتحه) بدون تکیه در پایان کلمه است. مثال: xāxa= خاک؛ ova= آب؛ xvāxa= خواهر؛ zeniya= زن؛ nomaziya= نامزد؛ mālaka = گربه؛ ona = این، او (مؤنث)؛ yona = آن؛ او مؤنث)، در برابر o / yo این، آن (مذکر)؛ oba-ma= او (مذکر) آمد؛ onaba-miya= او (مؤنث) آمد. صفات از جهت جنس با موصوف مطابقت می‌کند. مثال: xāxa espika= خاک سفید (مؤنث)، در برابر ĉondar espik= چغندر سفید (مذکر). صفات مؤنث با اضافه شدن a بدون تکیه به آخر صورت مذکر، ساخته می‌شود. گاهی در این مورد بی‌قاعدگی نیز دیده می‌شود، مثال jova = جوان (مذکر)، در برابر jovana (مؤنث). در این لهجه دو شمار وجود دارد: مفرد و جمع. نشانۀ جمع gal- (تکیه‌دار) است که برای اسمهای مذکر و مؤنث هر دو به کار می‌رود: merdagal = مردها، asbgal = اسبها (مذکر)، sügal = سیبها (مؤنث، جمع süa)، zinigal = زنها.
ضمایر: ضمایر شخصی منفصل دارای دو شمار مفرد و جمع، و دارای دو حالت صرفی صریح و غیرصریح است. حالت صریح هنگامی به کار می‌رود که ضمیر فاعلِ افعال یا عاملِ فعل ماضی متعدی باشد. در موارد دیگر حالت غیرصریح به کار می‌رود. ضمایر منفصل اول شخص و دوم شخص جمع فقط یک حالت دارند:
az = من (درحالت صریح)    hama = ما (در هر دو حالت)
mö = من (در حالت غیرصریح)
tö = تو (در حالت صریح)    soma = شما (در هر دو حالت)
ta = تو (در حالت غیرصریح)
o / yo = او (مذکر در حالت صریح)   ongal = ایشان (در حالت صریح)    
Ona / yona = او (مؤنث در حالتِ صریح)   ongal = ایشان (در حالت صریح)    
one=او (مذکر و مؤنث در حالت غیرصریح)   ongale=ایشان (در حالت غیرصریح)    
ضمایر شخصی متصل: عبارتند ازöm- (ـ م)، et- (ـ ت)، eš- (ـ ش)، emon- (ـ مان)، eton- (ـ تان)، ešon- (ـ شان).
ضمایر اشاره: o = او (مذکر)، ona = آن (مؤنث)، yo = این (مذکر)، yona = این (مؤنث).
فعل: در آمره‌ای، مانند لهجه‌های مرکزی ایران، برای فعل دو ماده وجود دارد: مادۀ ماضی و مادۀ مضارع. افعال بر‌اساس این دو ماده و به کمک پیشوندهای فعلی نقش‌دار (پیشوندهایی که نقش دستوری دارند) و با پیوستن شناسه‌های صرفی به آخر مادۀ فعل، و در مورد افعال متعدی به کمک ضمایر شخصی متصل پیش از مادۀ فعل، ساخته می‌شوند. پیشوندهای نقش‌دار عبارتند از -ba (با گونه‌های -be و -bö) و -e (با گونۀ -ed). پیشوندِ -ba در ساختن وجه التزامی، امری، ماضی مطلق اخباری و ماضی نقلی اخباری به کار می‌رود. مثال baši = رفتی، ba-rušom = بفروشم، baše = برو، ba-šiyay = رفته است. e در ساختن مضارع اخباری استمراری و ماضی استمراری به کار می‌رود. مثال: e-čom = می‌روم، e-šo = می‌رفت.
شناسه‌های صرفی افعال مضارع عبارتند از -öm / -m (ـَ م)، -i (ـ ی)، -e (ـَ د)، -imi (ـ یم)، -ite (ـ ید)، -ene (ـَ ند).
فعل ماضی: در آمره‌ای تصریف فعل ماضی لازم با متعدی متفاوت است. افعال لازم از مادۀ ماضی با افزودن شناسه‌های فعلی زیرساخته می‌شود: öm / -m- (ـَ م)، -i (ـ ی)، ø (= بدون شناسه)، -imi (ـ یم)، -ite (ـ ید)، -ene (ـَ ند). در مورد سوم شخص مفرد ماضی لازم، هرگاه فاعل مذکر باشد، همان ماده ماضی به کار می‌رود، ولی اگر فاعل مؤنث باشد، -a به مادۀ ماضی افزوده می‌شود، مثال baši = رفت (مذکر)، bašya = رفت (مؤنث). هرگاه پیشوند نفی یا پیشوندهای فعلی قاموسی (پیشوندهایی که اختلافی در معنی فعل ایجاد می‌کنند) به کار روند، پیشوند نقش‌دار حذف می‌گردد. پیشوندهای قاموسی مهم عبارتند از va, ver, dar, ha مثال: na-ma = نیامد، hā-get = گرفت، dar-xut = خوابید، ver-get = برگرفت، vā-kard = بازکرد.
فعل ماضی متعدی: از پیشوندهای فعلی نقش‌دار (نک‍ : مبحث فعل در همین‌مقاله) + ضمایر شخصی متصل + مادۀ ماضی ساخته می‌شود. ضمایر شخصی متصل در این‌گونه افعال در واقع نقش شناسه‌های فعلی را در افعال لازم بر عهده دارند و مبین شخص و شمار هستند. مثال: ba-m-di = دیدم، ba-š-vāt = گفت. در صورتی که فعل خود پیشوند قاموسی داشته باشد، پیشوند نقش‌دار حذف می‌گردد: hā-š-dā = داد، hā-š-vand = رها کرد. تفاوتی نیز در سوم شخص مفرد میان مذکر و مؤنث وجود ندارد.
ماضی نقلی لازم: از پیشوند نقش‌دارِ - ba+ اسم مفعول (= مادۀ ماضی + -a / i / e) + صرف فعل اسنادی مضارع اخباری (m- = ام،-y = ای، -y = ای، -y = است (مذکر)، -yey = است (مؤنث)، -mi = ایم، -te = اید، -ane = اند) ساخته می‌شود: böaštan = دویده‌ام، böaštey = دویده‌ای، böaštey = دویده است (مذکر)، böaštiyey = دویده است (مؤنث)، böašteymi = دویده‌ایم، böašteyte = دویده‌اید، böaštiane = دویده‌اند.
ماضی نقلی متعدی: از پیشوند نقش‌دارِ ba + ضمایر متصل شخصی + اسم مفعول + y ساخته می‌شود: ba-m-xorde-y = خورده‌ام، ba-š-barde-y = برده است و غیره.
ماضی بعید لازم: از اسم مفعول + صیغه‌های ماضی فعل بودن (biöm = بودم، bi = بودی، be = بود، bime = بودیم، bite = بودید، bene = بودند) ساخته می‌شود. مثال: böašti-biöm = دویده بودم، böašti-bi = دویده بودی، böašti-be = دویده بود، böaŠti-bime = دویده بودیم، böašti-bite = دویده بودید، böašti-bene = دویده بودند.
ماضی بعید متعدی: از پیشوند نقش‌دارِ + ba ضمایر شخصی متصل +be  (بود) ساخته می‌شود. مثال: ba-m-barda-be = برده بودم.
ماضی التزامی لازم: از اسم مفعول + صیغه‌های مضارع التزامی فعلِ بودن (böm = باشم، bi = باشی، bu = باشد، bimi = باشیم، bite = باشید، böne = باشند) ساخته می‌شود. مثال: böašti-böm = دویده باشم، bösšti = دویده باشی، böašti-bu = دویده باشد، böašti-bimi = دویده باشید، böašti-böne = دویده باشند.
فعل ماضی شرطی: از اسم مفعول + شناسه‌های فعلی ماضی شرطی (-āne, -t, -mi, ø, -āy, -ām) ساخته می‌شود. مثال: böaštiyām = (اگر) دویده باشم، böaštiyāy = دویده باشی، böaštiā = دویده باشد، böaštiāymi = دویده باشیم، böaštiāyt = دویده باشید، böaštiāne = دویده باشند.
مادۀ مضارع مجهول با افزودن میانوند -i به آخر مادۀ مضارع فعل متعدی و مادۀ ماضی مجهول با افزودن میانوند -iā به آخر مادۀ ماضی فعل متعدی ساخته می‌شود.
حروف اضافه: je = از، var-e = پیش، نزد، vā = با، به، bašüv-e = زیر، به زیر، sar-e = روی،  je-dom-e= در پی، به دنبالِ. بعضی از این حروف اضافه به صورت مؤخر نیز به کار می‌روند. حروف اضافۀ مقدم و مؤخر نیز در این لهجه استعمال می‌شود: ba tela da = در شکم.
واژه‌های در خور توجه: arsa = اشک (پهلوی: ars)، ašinja = آرنج، detaka = دختر، dim = چهره، صورت، engen = ساس، esbajak = شپش،giyo = جان (پهلوی: gyān)،masdar = بزرگ (پهلوی، پارتی: masādar)، raz = باغ، rovanda = کودک، بچه، šiya= پدر، tirsa = تگرگ، vak = قلوه، veru = صاعقه (پهلوی: wīr، فارسی: بیر)، vela = گل سرخ، veza = نارون چتری، xašina = تبریزی، کبوده، xorma = عنکبوت، xola = سوراخ، xuya = هبو، هوو، xvāxa = خواهر.

مآخذ

سازمان برنامه و بودجه، فرهنگ آبادیهای کشور؛ سازمان جغرافیایی کشور، فرهنگ جغرافیایی ایران؛ صائب، رضا، گویش آمره، پایان‌نامۀ دکتری رشتۀ زبان‌شناسی همگانی و زبانهای باستانی، تهران، 1357 ش، (چاپ نشده)؛ مغدم، م، گویشهای وفس و آشتیان و تفرش، تهران، 1318 یزدگردی  /  1328 ش، شم‍ ‍11؛ نیز: Iranica

احمد تفضلی

 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: