پیشه ها و مشاغل

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • شگون | شُگون، تأویل، تعبیر یا به فال نیک و بد گرفتن انواع پدیده‌ها، اعمال، حرکات و سکنات انسانها و حیوانها، نحوۀ قرارگیری اشیاء، اعمال غیرعادی و همچنین باورها و اعتقادات مردم دربارۀ آنها.
  • آشپزی | آشْپَزی، ساز و کار آماده‌سازی خوراکهای گوناگون با بهره‌‌گیری از روشها و فنون و ابزار مختلف به منظور دستیابی به طعم و مزۀ مطلوب و قابلیت گوارش بهتر.
  • آبستنی | آبِسْتَنی، بارور شدن و فرزند آوردن زن از مرد و دوره‌ای که زن بچه‌ای را در زهدان، یا به اصطلاح عامه در شکم خود، از هنگام بسته شدن نطفۀ او تا هنگام زادن حمل می‌کند.
  • آتش | آتَش، پدیده‌ای شیمیایی كه با گرمی و روشنایی و گاهی زبانه همراه است و عبارت است از تركیب اكسیژن با جسم سوزنده. از هنگامی كه آتش یافت شده یا راه پدید آوردن آن شناخته گشته، دگرگونیهای ژرف و پهناور در پرتو این پدیده در زندگی بشر پیش آمده است. اكنون نیز آتش یكی از عوامل بنیادی در زندگی انسانی در این كرۀ خاكی است. ...
  • آجیل | آجیل، تنقّل و مزه‌ای از مجموعۀ دانه‌ها و میوه‌های خشک (خشکبار) با پوست و بی‌پوست. اجزاء اصلی تشکیل‌دهندۀ آجیل بادام، پسته، فندق، نخودچی، تخمۀ کدو، تخمۀ هندوانه و گردو ست.
  • آب سنجی | آبْ‌سَنْجی، سنجش آب بر طبق مقررات عرفی مخصوص كه از روزگاران كهن در ایران به دو شكل سنجش حجمی و سنجش زمانی متداول است.
  • آهنگری | آهَنْگَری، فرایند ذوب، ریخته‌گری و قالب‌گیری آهن و بالابردن مقاومت آن از طریق تفتن، فشردن و پتک‌زدن برای ساخت اشیاء و ابزار آهنی.
  • آینه بینی | آیِنه‌بینی، یا آیینه‌بینی، گونه‌ای از جادوگری برای کسب اطلاع از عالم غیب. شخص آینه‌بین به کمک واسطه‌ای که معمولاً کودک خردسالی است
  • بازار | مکانی برای مبادلۀ کالا. بازار در ایران از لحاظ شکل‌گیری و کارکرد، دارای فرهنگ خاصی است که پیوندهای عمیقی با مذهب، ادبیات، سلسله‌مراتب اجتماعی، اخلاق و سیاست، نیز با گروههای اجتماعی و کانونهای ارتباطات آنها دارد.
  • بازداری | فن شکار با باز و دیگر پرندگان شکاری مانند شاهین، چرغ، باشه و قوش و جز آنها و نیز ضوابط گزینش و شیوۀ پرورش و آموزش، نگهداشت، بهداشت و شناخت بیماریهای این پرندگان و چگونگی درمان آنها (کشاجم، 48، 56، 115-116؛ حسن، 49-50، 62-65، 79-94).
  • بازنامه ها | کتابهایی دربارۀ تربیت و نگاهداری باز و دیگر پرندگان شکاری و آیین شکار با آنها و روش معالجۀ آنها.
  • بقالی | از پیشه‌های کهن و سنتی در ایران. بقال واژه‌ای عربی است که عوام از ریشۀ «بقل» به معنای تره (سبزی) و خواروبارفروش ساخته‌اند (فیضی، زمخشری، ذیل واژه).
  • بنایی | از مشاغل کهن و سنتی، شامل ساخت و تعمیر بنا. در فرهنگهای فارسی بنا را بناکار، بناگر، معمار یا گِل‌کار، گلگیر و پاخیره‌زن آورده‌اند
  • بوق | سازی بادی، مارپیچی‌شکل و دارای امتدادی مخروطی.
  • پشم | الیاف پوشش بدن حیوانات اهلی چون گوسفند و شتر و همچنین الیاف نرمی که از بن موی بز تولید می‌شود که به آن کُرک نیز می‌گویند.
  • پهلوان، نوازنده | نوازندۀ سرود (قیچک بلوچی) و خوانندۀ اشعار حماسی در موسیقی بلوچستان، در صورتی‌که در هر دو فن به استادی تمام رسیده باشد.
  • پیله وری | از پیشه‌های کهن و سنتی برای مبادلۀ کالا در جوامع قدیم، به‌ویژه جامعه‌های عشایری و روستایی ایران.
  • تار | سازی زهی ـ مضرابـی (زخمه‌ای) با دسته‌ای بلند که متداول‌ترین و کامل‌ترینِ آلات موسیقی امروزی ایرانی به‌شمار می‌رود.
  • تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم | عنوان کتابی دانشنـامـه‌گون از جعفر شهری (1293- 1378 ش / 1914- 1999 م)، حاوی اطلاعاتی دربارۀ مکانها، حرفه‌ها، اصناف و نحوۀ زندگی مردم تهران در قرن 13 ش.
  • تافتون | نانی مدور که بر دیوارۀ تنور پخته می‌شود. نان تافتون با مقداری از سبوس گندم در آرد آن، در کنار نانهای سنگک، بربری و لواش یکی از 4 نوع اصلی نان سفرۀ ایرانی به شمار می‌آید (دریابندری، 2 / 1725-1726).
  • ترازو | وسیله‌ای برای اندازه‌گیری وزن اجسام. طرز کار ترازوها بر پایۀ قوانین اهرم و تعادل است و بیشتر آنها منضماتی با نام وزنه دارند.
  • ترانه های کار | ترانه‌هایی که در ارتباط با کار، یعنی قبل، حین انجام‌دادن و پس از پایان کار خوانده می‌شوند.
  • تریاک | شیرۀ گونه‌هایی از گیاه خشخاش که افزون بر مصارف پزشکی همچون ماده‌ای تخدیرکننده و اعتیادآور به کار می‌رود.
  • تعاون | همیاری نهادینه‌شدۀ مبتنی بر عرف و قواعد اجتماعیِ شماری از افراد جامعه طی یک فرایند به شکلهای مقطعی، ادواری یا مستمر، به‌منظور نیل به اهداف مشترک و رفع نیازهای گروهی.
  • تفنگ | اسلحه‌ای آتشین، پرتابی، و قابل حمل بر روی دوش، مرکب از لولۀ بلند، قنداق و ابزارهای آتش‌زنه، با کاربردهای جنگی، شکاری، دفاعی، حفاظتی و آیینی.
  • جرگه، شکار | جَرْگه، شِکار، یا شکار جرگه‌ای، نَرْگ، نرگه، نرکه، نوعی شکار که در آن شکارگران در جرگه‌ها (صفها)یی حلقه‌‌وار حیوانات شکاری را محاصره کرده، مرتباً حلقۀ محاصره را تنگ‌تر می‌کنند تا آنها را به‌طور گروهی شکار ‌کنند.
  • جاجیم | جاجیم، دست‌بافتی بدون پرز، و منقش و رنگین که نقشها و طرحهای آن به شیوۀ بافت تارنما ست و از آن به‌عنوان روانداز و زیرانداز استفاده می‌شود.
  • جگرکی | جِگَرَکی، از شغلهای مربوط به پخت‌و‌پز غذاهای سنتی ایرانی.
  • جنگل | جَنْگَل، ناحیۀ وسیعی از زمین پوشیده از انبوه درختان بزرگ، درختچه‌ها، علفها و گیاهان گوناگونِ خودرو و نامنظم، و محل زیست جانوران وحشی بزرگ و کوچک از انواع پستانداران، پرندگان، خزندگان، حشرات و جز اینها
  • چاقو | چاقو، ابزاری برای بریدن، تراشیدن و پوست‌کندن مواد، مرکب از تیغه و دسته که تیغۀ آن در مواقع غیرضروری در میان دسته جا می‌گیرد.
  • چاه کن |
  • چانه زنی | چانه‌زَنی، رسم گفت‌و‌گوی طولانی دو طرف معامله برای گرفتن امتیاز بیشتر از یک سو و ندادن امتیاز از سوی دیگر، که بیشتر در روابط اقتصادی و بده‌وبستانها و خریدوفروش کالا صورت می‌گیرد.
  • چارواداری | چارْواداری، از مشاغل سنتی مختص حمل و نقل بار و مسافر با چهارپایان باربر. به شاغل این شغل چاروادار می‌گویند و اسامی دیگر آن مکاری، خربنده، خرکچی، قاطرچی و قافله‌دار است
  • چاووش خوانی | چاووشْ‌خوانی، از مراسم بدرقۀ زائران و نیز استقبال از آنان، همراه با خواندن اشعار مذهبی.
  • چادر شب | چادُرْشَب، پارچه‌ای با نقش پیچازی و رنگارنگ، بافته شده از نخ ابریشم طبیعی، نخ ابریشم کجین (نامرغوب) و یا نخ پنبه.
  • جولاهی | جولاهی، پیشۀ بافندگی و نساجی یا بافت پارچه با دستگاههای سنتی پارچه‌بافی.
  • چرتکه | چُرْتْکه، ابزاری برای حساب‌کردن که بیشتر در جمع‌وتفریق اعداد به کار می‌رفته است.
  • حجامت | حِجامَت، از روشهای کهن و هنوز رایجِ خون‌گیری به‌منظور درمان بیماری یا پیشگیری از ناخوشیها که اساس آن خارج ساختن خون از بدن از طریق بادکش کردن و خراشیدن است.
  • چهل پیر | چِهِلْ‌پیر، زیارتگاهی مقدس در استان سیستان و بلوچستان.
  • حلاجی | حَلّاجی، جدا کردن الیاف به‌هم‌فشردۀ پنبه یا پشم از یکدیگر با وسیله‌ای به نام کمان حلاجی، که از مشاغل سنتی ایران است.
  • حکاکی | حَکّاکی، فن سنتی کنده‌کاری و برجسته‎کاری بر انواع مواد، برای کاربریهای گوناگون در فرهنگ مردم ایران.
  • حمام | حَمّام، ساختمانی عام‌المنفعه، برای نظافت و شستن سر و تن، با معماری سنتی زیرزمینی، معمولاً مجلل، باشكوه، یكپارچه، گسترده و متشكل از فضاهای متعدد.
  • حصیر | حَصیر، بافته‌ای که از در‌هم‌تنیدن رشته‌های حاصل از کوبیدن نیهای نازک، برگ درخت خرما یا برگهای بلند گیاهانی به ‌دست می‌آید که در حاشیۀ مردابها و رودخانه‌ها می‌رویند.
  • خراطی | خَرّاطی، پیشه‌ای سنتی جهت ساخت اشیاء چوبی به شکلهای گرد، استوانه‌ای و مخروطی با دستگاه خراطی، برای مصارف گوناگون خانگی، ساختمانی، ورزشی، اسباب‌بازی و جز اینها.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: