«در این مملکت اگر بخواهیم از خشم جاویدان برهیم باید تسلیم و رضا اختیار کنیم. آنگاه است که فارغ از پیشداوریهای اروپاییها میتوانیم آزادانه اروپا را فراموش کرده و چیزهایی را که کاملا برای ما تازه است درک و هضم کنیم.» این نگرش جالب ویتا سکویلوست، جهانگرد انگلیسی و نویسنده کتاب «مسافر تهران» را که در نخستین سالهای روزگار پهلوی اول به ایران آمده است، اگر در کنار توصیفی دیگر از زبان کنتس مادفون روزن، دیگر بانوی فرنگی درباره مردمان این سرزمین در همان دوره تاریخی بگذاریم، گونهای دوگانگی مهم اما جالب پیش رویمان میآید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید