سید احمد فردید در یزد دیده به جهان گشود و آموزشهای ابتدایی خود را در یزد سپری کرد. او در تهران در مدرسه سلطانی و دارالفنون به ادامه تحصیل پرداخت. فردید همچنین مدتی درس طلبگی خواند. از این رو، با فلسفه اسلامی هم آشنایی داشت، پس از آن در دانشسرا در رشته ادبی لیسانس گرفت و ضمن اشتغال به تدریس، زبانهای پهلوی و آلمانی را نیز فراگرفت.
در جامعه ما چالشها و منازعات بسیاری حول شخصیت فردید وجود دارد که خود این منازعات نشان از انحطاط روزگار ما است؛ انحطاطی که هم ما، هم جامعه، هم دانشگاهها و هم حوزه روشنفکری ما را در برگرفته است. به این دلیل به انحطاط باور دارم که فکر میکنم جامعهای که نتواند به خوانش متن معاصر فرهنگیاش بپردازد و با آن برخوردی قهرآمیز کرده و از آن خشونت بورزد، به ورطه انحطاط افتاده است.
موسی اکرمی، استاد تمام و نویسنده و مترجم و ویراستار در گروه فلسفۀ علم واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی است. این استاد دانشگاه، علاوه بر دارا بودن تخصص در رشتۀ فیزیک و فلسفه و نگارش ترجمۀ آثاری در فلسفۀ علم و فلسفۀ سیاسی، در در عین حال به انحاء گوناگون در زمینۀ جریانهای مختلف فکری که پیش از انقلاب به وجود آمده اند مطالعات جدی دارد. ضرورت بحث در بارۀ احمد فردید ما را بر آن داشت تا یک بار دیگر با این استاد دانشگاه به گفتو کو بنشینیم.
غفلت از هومن را بهتر از هر زمان، هنگامی میتوان فهمید كه جایگاهش در میان علاقهمندان به تاریخ فكر جدید در ایران را با دیگر چهره معاصر و تقریبا هم سن و سالش احمد فردید (1373-1289ه.خ.) مقایسه كنیم. هر دوی این چهرهها از اندیشمندان معاصری بودند كه در میان رشتههای جدید علوم انسانی در ایران به فلسفه علاقهمند بودند، هر دو با اندیشه سنتی به حد كفایت آشنا بودند
کتابی با عنوان «سید احمد فردید: زندگینامه و شرح احوال و آرای انتقادی» به قلم «محمد آسیابانی» توسط نشر ورا به تازگی منتشر شده که درباره زندگی و افکار احمد فردید نوشته شده است.
فردید در دورانی میزیست که جریان روشنفکری چپ ایران از مکتب مارکسیسم و جریان راست از مکتب کانت و ایدهآلیسم الگو میگرفت. جریان سنتی نیز به نوعی تحت تاثیر این دو جریان بود. در این میان فردید پس از کشف هانری برگسون (فیلسوف مشهور فرانسوی) و اهمیت «زمان درونی» او به مارتین هایدگر رسید.
احمد فردید در میان روشنفكران و جریانهای سیاسی سكولار نام خوشی نیست و در محافل آنان از او به نیكی یاد نمیشود. از سوی دیگر، كسانی هستند كه او را متفكر و حكیمی نامكرر میدانند. واقعیت این است كه او قبل از انقلاب فیلسوفی پدیدارشناس بود و بعد از انقلاب اندیشهاش هر چه بیشتر ایدئولوژیك شد تا جایی كه احكام و مسائلی عجیب و غریب صادر و مطرح كرد.
«در رشته علوم تربیتی تنها درسی وجود داشت به نام جامعهشناسی که «دکتر صدیقی» تدریس میکرد. او دانشآموخته فرانسه بود که افتخار میکرد شاگرد «لوی برول» بوده که او داماد و شاگرد دورکهایم نیز بوده است. لغت جامعهشناسی را دکتر صدیقی ترجمه کرد و پیش از آن «علمالاجتماع» گفته میشد.»
احمد فردیدیکی از مؤلفههای بررسی آموزههای هر اندیشمند و متفکری، اطلاع از شرایط و مقتضیات زمانهای است که وی در آن زیسته است. این امر موجب میشود تا بتوان بهدرستی از دغدغه اندیشمند آگاه شد و به گفتمان و دیسکورس ایشان، به نحو اجمال راه یافت.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید