گزارشی است از آنچه این سه متکلم در سه دوره مختلف تاریخی در باره مساله تعریف علم مطرح کرده اند. متن حاضر هم شامل گزارش آراء و هم انتخابی از نوشته های آنهاست.
كافی بود كسی یك بار مرحوم دعایی را ببیند و شیفته او شود. كافی بود كسی او را ببیند و بفهمد او در زمره آنانی است كه میشود ایشان را مصداقهای بعدی رسول (ص)، در وصف قرآنی «انّك لعلی خُلُقٍ عظیم» دانست.
وقتی در سال 1368 برای اولین بار با رایانه آشنا شدیم و مرکز تحقیقات نور (فعال در عرضه اطلاعات دینی و ادبی به سبک و سیاق دیجیتالی مدرن ) در قم تاسیس و سپس از سال ۷۰ بحارالانوار به عنوان نخستین خروجی در دیسکتهای قدیم منتشر شد، قابل تصور بود که تحولی آغاز شده که باید کتاب و کتابخانهها را در پرتو آن تحول دید.
بخشی از تاریخ علم به میراث مکتوب برمیگردد و بخشی از میراث مکتوب نیز میراث مخطوط است. اینکه چه تعداد کتاب از ابتدای صفویه در اصفهان تولید شده و امروز چقدر از آنها در این شهر باقی مانده، فکر میکنم کمتر از پنج درصد است. البته این آمار زیاد قابل اتکا نیست، چون اصولاً در ارائه اطلاعات و آمار ضعیف عمل میکنیم.
ورود ما به عرصه تغییر و استفاده از اندیشه های جدید و مشرب روشنفکری، بیش از هر چیز با انگیزه تغییرات سیاسی بوده نه فلسفی. انقلاب مشروطه، یک انقلاب روشنفکری بود که ملاحظه دین را هم می کرد. این که دنبال تغییر سیاسی بودند، تا حدی معنایش این بود که حرکت روشنفکری، فلسفی و اندیشه ای نبود. ضمن کار سیاسی و اجتماعی، افکار و اندیشه های فلسفی مطرح می شد.
استاد تاریخ دانشگاه تهران اعتقاد دارد به رغم رشد کمی قابل ملاحظه ای که دربرخی از شقوق علم در دوره اسلامی صورت گرفته، شرق اسلامی، قادر به رهبری یک انقلاب علمی در قرن های سوم و چهارم نشده است.
میراث مکتوب، سند هویتی هرکشوری است. اگر مردم کشوری بخواهند به تاریخ خود افتخار کنند، سند مهم آن میراث مکتوبی است که در طول سالها در محدوده تمدنی خاص تألیف شده است. ایران به عنوان یکی از کشورهای مهم تمدنی دنیا آثار مکتوب بینظیری را در خود جای داده است.
محمدتقی دانشپژوه (۳۰ فروردین ۱۲۹۰ ـ ۲۷ آذر ۱۳۷۵) در شرح حال خودنوشتش میگوید: «نیاکان من از دهکدهای بودند به نام درکا، در بلوک دیلارُستاق لاریجان… نیای سوم من، میرزا گلعلی از تیره روحانی آن سامان… او را فرزندی بود به نام میرزامهدی که فرزندی داشت به نام میرزا آقابزرگ که یک دوره وسائلالشیعه چاپ سنگی نخستین، از او به من به ارث رسیده است… پدرم حاج میرزا احمد از مجتهدان و فقهای بنام آمل بود. او هفت سال نجف به سر برده و از مرحوم حاج میرزاحبیبالله رشتی اجازه اجتهاد داشت.»
همه ما میدانیم که یک فضیلت مهم رشید الدین همدانی (م ۷۱۸ ق)، داشتن نگاه جهانی و بین المللی به خصوص در حوزه فرهنگ و تاریخ است. جامع التواریخ او نقطه عطفی در نگارش تاریخ جهانی با افقی وسیعتر از عصر پیش از آن است.
رسول جعفریان گفت:سید جمال، در میان روحانیون سنتی، مقبولیتی نداشت و کسی چندان به وی توجهی نکرد، درست به عکس جریان روشنفکری مذهبی در تهران و شهرهای دیگر مثل تبریز که اعتنای زیادی به او داشتند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید