چند سال پیش، قصد داشتم رسالهای با عنوان «درباره فلسفه» بنویسم درباره اینکه «فلسفه چیست؟» از این رو، به بعضی از آثار مراجعه کردم که از قضا، یکی از آنها رساله «فلسفه چیست؟» هایدگر بود.
شاید بهمعنای دقیق کلمه، نتوان شاهدی به دست آورد که قبل از قرن بیستم یا حتی در دورۀ باستان، در ارتباط با فلسفۀ تکنولوژی بحثی مطرح شده باشد. یعنی اینگونه به نظر میرسد که ابتدا امری به نام تکنولوژی رخ مینماید و سپس به آن پرداخته میشود. بنابراین زمانی که تکنولوژی وجود نداشته، بحث فلسفۀ تکنولوژی هم وجود نداشته است.
در این مقاله می کوشیم جایگاه آزادی اصیل را، بنا بر تفسیر هایدگر، در تفکر کانت نشان دهیم. به نظر هایدگر فراروی و استعلای آدمی، اساس آزادی است. انسان به سبب نسبت خاصی که با هستی دارد می تواند از سطح موجودات به سوی خود وجود فرا رود و خود را از روزمرگی و موجود بینی آزاد سازد.
در این مقاله نشان داده می شود که فلسفه اشراقی سهروردی ریشه در فلسفه افلاطون دارد. در ابتدا شواهدی از حکمه الاشراق بررسی می شود که در آن سهروردی تأکید می کند فلسفه اشراقی ای که عرضه می کند مورد اعتقاد افلاطون است.
در این مقاله می کوشیم جایگاه آزادی اصیل را، بنا بر تفسیر هایدگر، در تفکر کانت نشان دهیم. به نظر هایدگر فراروی و استعلای آدمی، اساس آزادی است. انسان به سبب نسبت خاصی که با هستی دارد می تواند از سطح موجودات به سوی خود وجود فرا رود و خود را از روزمرگی و موجود بینی آزاد سازد. به نظر هایدگر، کانت به این حقیقت که ذات آدمی در استعلایی بودن و فرا روی اوست، گرچه شاید به نحوی مبهم، متفطن گردیده و آن را اساس نقد خویش در هر سه ساحت نظر، عمل، و مواجهه با زیبایی قرار داده است.
یکی از بحث برانگیزترین مسائلی که در فلسفه هایدگر وجود دارد، ادعای هایدگر درباره غفلت سنت فلسفه غرب از مسئله هستی است. هایدگر می کوشد با تفکیک و تخریب این سنت، ریشه های این غفلت و فراموشی را آشکار کند.
در اهمیت و بزرگی مارتین هایدگر (1976- 1889) دستكم در عالم فلسفه نمیتوان شك كرد، بیتردید به همین خاطر است كه گرایش سیاسی او و اقداماتی كه در دوران سیاه نازیها در آلمان صورت داد، چنین اهمیت دارد وگرنه كم نبودند آدمهایی كه گرایشهای نازیستی داشتند و از اقدامات نازیها حمایت كردند، كمااینكه چنین مدافعانی حتی امروزه و در قالب گروههای نئونازی در همان آلمان فعالیت میكنند و آشكار و پنهان بر مواضع نژادپرستانه خود پافشاری میكنند و اقدامات آدولف هیتلر (1945- 1889) و حزبش را میستایند.
اصلىترین پرسش فلسفى هایدگر پرسش از هستى بود و اینکه چرا به جاى «هیچ» موجودات یافت مىشوند؛ آنچه فلسفه غرب تا حدود زیادى از آن غفلت کرده بود شاید اهتمام وى به مسئله هستى بر اثر نفوذى بود که اندیشمندان یونان باستان ازجمله هراکلیتوس و پارمنیدس بر او داشتند؛ زیرا این دو شخصیت در مطرح کردن پرسش از هستى همداستان بودند. فلسفه وجودشناسى و آنتولوژى در میان فیلسوفان اسلامى نیز رواج فراوانى داشت. آنها هستى را عامترین مفهوم و از سنخ معقولات ثانیه فلسفى مىشمردند، اما عام بودن آن را از سنخ اجناس عالیه معرفى نمىکردند و به همین دلیل آن را مفهومى تعریفناپذیر مىدانستند.
یکی ازمهم ترین فیلسوفان قرن بیستم دراندیشه پست مدرنیته که جایگاه ویژه ایی درفلسفه پست مدرن در عصر حاضردارد میشل فوکوفرانسوی(۱۹۲۶-۱۹۸۴) است. اساسا،”فوکو فیلسوف یا اندیشمندی”شبیه همه وشبیه هیچ کس”است. وهمچنین فوکو دوست داشت همواره با ماسک به میدان آید تاخوانندگانش را غافل گیر کند. دیدگاههای متنوع فوکو درحوزه اندیشه ی سیاسی درمورد؛ قدرت، اقتصاد، سیاست، جامعه، دانش، گفتمان ،جنسیت، فرهنگ، جنون، قدرت، عقل گرایی، علوم انسانی اجتماعی،سوژه و ابژه قدرت، و غیره می توان نام برد که او را در زمره ی اندیشمندان پست مدرن مطرح اروپایی قرار داده است. فوکونقدهای خود را دراندیشه ی سیاسی برپایه سنت فلسفی نیچه، هایدگر، ژرژباتلای استوارساخته است.
قبل از اینکه وارد مبحث نهچندان جذاب تفسیرهای فیلسوف ارجمند هایدگر از هنر ونسان ونگوگ، هنرمند برجسته هلندی شویم، باید کمی به حالوهوای نقاشان پساامپرسیونیسم در قرن نوزدهم بپردازیم. این پرداختن به حالوهوا میتواند حالوهوای ما را نیز کمی عوض کند. اما اجازه دهید که به عقبتر از این دوستان نیز برویم. گسست نقاشی کلاسیک با مابعد خود، از اواخر قرن نوزدهم و قبل از جنگ جهانی اول آغاز شد. این گسست در ابتدا از نکات و مفاهیمی مانند واقعیت و عینیت آغاز شد
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید