چهرزاد بهار، فرزند ملکالشعرا بهار گفت: همه میدانند که پدرم شاعر بزرگی است؛ اما این را هم باید بدانند که وی روزنامهنویس بزرگی هم بود و به علت مبارزاتش به خصوص در دوران رضاخان، نمیگذاشتند که روزنامهاش به طور مرتب چاپ شود.
ملکالشعرای بهار حکمگزار ملک ادب بود که هفتاد سال پیش از میان دوستداران فکر و فرهنگ کناره گرفت و خلوتگزین دیار خاموشان شد. در آستانه اول اردیبهشتماه، مقارن با هفتادمین سال خاموشی این چراغ فروزان و روشنابخش به سراغ یادگار ایشان سرکار خانم چهرزاد بهار رفتیم و میهمان سخنان دلنشیناش شدیم.
در این روزها یکی از دوستان گلدستهای از ازهار نوشکفته به دستم داد و منتی بر گردنم نهاد، دستم از آن رنگین گشت و دامنم مشکآگین، بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت! این گلدسته روحنواز عبارت بود از قصاید و قطعات شاعره شیرینزبان معاصر، خانم پروین اعتصامی که بهتازگی از طبع برآمده و نخستین بار مباشر طبع آن دیوان، حقیر را به مطالعه آن آشنا ساخت.
کامل احمدنژاد گفت: شاعری شغل بهار نبود، بلکه سیاست بود! به تعبیر دیگر، شغل بهار سیاست بود نه شاعری و ملکالشعرایی را از طریق پدرش، بهارث برده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید