در باب عنوان و معنون «فلسفۀ اسلامی» حرف و سخن بسیار است و این بدان معناست که هم در عنوان «فلسفه اسلامی» و هم در معنون آن تردید و اشکال نمودهاند؛ برای مثال میگویند اگر بنیان هستیشناختی یک شاخۀ معرفتی، وحی و نقل باشد، میتوان عنوان فلسفه بر آن اطلاق کرد؟
بعد از«فارابی» یا مثلا بعد از«خواجه نصیر» حکمت عملی متوقف شد. حکمت عملی یعنی فلسفهورزی در مورد عالم علم و این یک سوال جدی است که چرا بعد از فارابی به این وجه از فلسفه اسلامی پرداخته نشد؟
محقق داماد گفت: فلسفه اسلامی بیشتر تمرکزش روی بعد متافیزیک است و از بعد متافیزیک جلوتر از فلسفه غرب است ولی از بعد فلسفه دنیایی به این معنا که سر سفره زندگی امروزه ما باشد عقبتر از فلسفه غرب است.
ذات فلسفه استقلال در فکر است ما نباید بپنداریم که فارابی و ابن سینا راه تقلید در پیش گرفتند، فارابی و ابن سینا اگر میخواستند مقلد افلاطون و ارسطو باشند دیگر فیلسوف نبودند
دادجو گفت: فلسفه اسلامی واقعگرا و فلسفههای غرب غیرواقعگراست پس در فلسفه اسلامی نباید از فلسفه غرب تقلید کنیم. حتی از فلسفه معاصر هم نمیتوانیم پیروی کنیم مگر فلسفهای که مثل جریان ذاتگرایی فلسفه واقعبین است.
«دگرگونی بنیادی فلسفه یونانی در برخورد با شیوه اندیشه اسلامی»، عنوان «رساله استادی، عبدالجواد فلاطوری است كه در سال 1973 میلادی برابر با 1352 هجری شمسی برای احراز مقام استادی تسلیم دانشكده فلسفه دانشگاه كلن آلمان شده است». این رساله در سال 1394 خورشیدی با ترجمه محمدباقر تلغریزاده و ویراستاری بهمن پازوكی توسط موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ایران با همكاری موسسه انتشارات امیركبیر منتشر شد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید