بلاگردانی یعنی انتقال غیرمستقیم شر و دور ریختن آن برای مدت معین یا زمان نامحدود. بشر فلسفه های گوناگونی برای مبارزه با شر داشت و برای مبارزه با آن از ابزارهای رایجی همچون انسان، اشیاء، حیوان و ... استفاده میکرد.
ایران آشناترین نامی است که خواننده «شاهنامه» با آن روبرو میشود و بیش از هشتصد بار در سراسر شاهنامه تکرار شده است. این نام در شاهنامه به کجا اطلاق شده است؟ به یقین خوانندگان دقیق شاهنامه به ابهامی که از نظر جغرافیایی در کاربرد این واژه هست، توجه کرده و از خود پرسیدهاند: ایران در شاهنامه با چه مرزهایی مشخص میشود؟
شاهنامه فردوسی در قرن ششم هجری به قلم بنداری به نثر عربی گردانیده شده است. اما تحقیق مستقلی درباره ترجمه منظوم شاهنامه به زبان عربی نگاشته نشده است.
یکی از کلیدی ترین مباحث شاهنامهشناسی مبحث گوهر و هنر در این حماسه است. از دیدگاه شاهنامه جهانآفرین، جهان کهین: مردم و جهان مهین: گیتی را هر یک با گوهری ویژه آفریده است و هر دو ناگزیرند، فرمان گوهرهایشان را گردن گذارند امّا به گوهر جهان کهین (مردم) اختیار خویش را تفویض کرده و چونین است که آدمی از جوهرهی دیگری به نام هنر نیز که محصولِ اِعمال همین اختیار خداداد است برخورداری حاصل کرده است.
نوروز، جشنی باستانی و ایرانی است که همه ساله در روز اول بهار آن را جشن میگیریم. نوروز، همچنین نمادی است از بیداری طبیعت از خواب زمستانی و مرکی که به رستاخیز و زندگی منتهی میشود و به همین مناسبت جشن مربوط به فروهرها نیز بوده است.
پس از ترجمۀ عربی اثیرالملک نیشابوری از شاهنامه – که متأسفانه تا امروز فقط خبر آن به دست ما رسیده است و از متنش نشانی نیست.
در ایران سنت قصه پردازی به دوره باستان باز می گردد. پس از نفوذ دین اسلام در میان ایرانیان به علت مغایرت موسیقی با شرع مبین، خنیاگران جای خود را به نقالان دادند و بازیگری و نمایش جای موسیقی را گرفت.
هشتمین نشست از مجموعه درسگفتارهایی دربارهی خواجوی کرمانی به «مقایسهی سامنامه با شاهنامه» اختصاص داشت که با سخنرانی علیاصغر ارجی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
شاهنامه، نماینده بزرگی وبزرگیهاست. مجموعه ای است با پیوندواحد و وحدت تمام وهمه اجزای آن هم در این خصوصیت سهیم اند. “فردوسی” سراینده چیره دست کتاب، بر این راز، به خوبی آگاه است وقدرت به هم پیوستن این همه عظمت را دارد، بی آن که در دست، لغزش و درچشم، خیرگی ودر اندیشه، سستی احساس کند.
«هفتخوان رستم» نبردهای هفتگانهای است که رستم (پهلوان ایران زمین و قهرمان ملی ایران)برای نجات کیکاووس ـ شاه وقت ـ انجام داد و کیکاووس که نامش در اوستا نیز آمده، کسی است که همچون نخست بیمرگ آفریده شده بود؛ اما دیوان برای اینکه مرگ را بر او چیره گردانند، فریبش دادند و او را به فرمانروایی هفتکشور مغرور ساختند، آنگاه هوس پرواز به آسمان را به دلش افکندند تا مگر آنجا را نیز تسخیر کند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید