خروج از عادت در حیطۀ ادبیات هم، همچون دیگر معارف انسانی، کار نوابغ است. خلاف عادت هایی که حافظ در غزل خود ایجاد کرد منشأ جریانی شد که مقلدان بسیاری را پدید آورد. این خلاف عادت ها در حوزۀ صورت، معنی، یا ارتباط های ممکن در معنی و صورت رخ داده است.
علامه محمد اقبال لاهوری (۱۲۵۶ ـ ۱۳۱۷ش) شاعر، فیلسوف، سیاستمدار و متفکر مسلمان هندی و از بنیانگذران کشور مستقل پاکستان بود که اشعار زیادی نیز به فارسی و اردو سروده است و در کشور همسایهمان «شاعر ملی» خوانده میشود. اقبال با فرهنگ اسلامی ـ ایرانی آشنایی داشت و آنچه در پی میآید، گفتگو با هندشناس نامی، استاد مجتبایی درباره مواجهۀ اقبال لاهوری با شعر و اندیشۀ حافظ است.
این مقاله به تمایز سه نوع رویکرد قابل تشخیص در ابیات حافظ نسبت به مسئله وجود می پردازد که عبارتند از: 1- رویکرد معرفت شناختی(اپیستمولوژیک )2- رویکرد وجودشناختی (انتولوژیک)3- رویکرد وجودی بشری(اگزیستنسیل).
نیچه ازجمله فیلسوفان خوشاقبالی است که بسیاری از آثارش در ایران ترجمه شده و کتابها و پایاننامههای متعددی دربارهاش نوشته شده است. شاید بتوان گفت زبان شاعرانه نیچه و سبک گزینگویانه او در علاقهمندی ایرانیان نقش مهمی داشته است. لازم به یادآوری است که نیچه نیز در آثارش به ایران و برخی از شاعران ایرانی همچون حافظ اشاره داشته است.
کمتر کسی شنیده که حافظ، الهام بخش بسیاری از معماران بزرگ و صاحب نام بوده است واقعیت این است که اگر اغراق نکرده باشیم حافظ خود یک معمار است. بهاءالدین خرمشاهی، پژوهشگر علوم قرآنی و حافظشناس می گوید: "حافظ" حافظه ماست. حافظه جمعی، تاریخی و اسطورهای، مظهر روح و اعتلای اقوام ایرانی ولی نباید لسان الغیب را خیلی منحصر به خودمان بدانیم.
حافظ در اشعارش به خصوصیات و برجستگیهایی در کلام اشاره میکند و خود را بدین ویژگیها میستاید: روانیسخن: حجاب ظلمت از آن بست آب خضر که گشت ز شعر حافظ و آن طبع همچو آب خجل
شمسالدین محمد حافظ شیرازی یکی از بزرگترین غزلسرایان زبان فارسی و شاعران نامی جهان در قرن هشتم هجری است که پس از درگذشتش، به «خواجه شیراز» و «لسانالغیب» شهرت یافت. او تخلص «حافظ» را به عنوان نام شعری خود برگزید و به این نام شهره شد.
زندگی در زمانها و ابعاد گوناگون ما را با پدیدههایی مواجه میسازد که آنها را متناقض میبینیم؛ ما را در موقعیتهایی قرار میدهد که برای درکشان و صد البته عبور پیروزمندانه و نتیجهبخش از آنها باید «متناقضنمایی» (پارادوکس) را بشناسیم و با درک دقیق از این مفهوم، بتوانیم خود را از گرفتارشدن به سرابهایی که درک غیرصحیح و غیردقیق از متناقضنمایی برای ما به همراه دارد، در ببریم.
صبح پنجشنبه بیستم مهرماه، بیستویکمین نشست علمی یادروز حافظ درتالار مرکز اسناد و کتابخانه ملی استان فارس با ارائهی گزارش یادروز حافظ و هشت عنوان سخنرانی برگزار شد.
جلالالدین محمد بلخی (٦٧٢-٦٠٤ ه. ق.) مشهور به مولانا و شمسالدین محمد شیرازی (٧٩٢-٧٢٧ ه. ق.) مشهور به حافظ دو قله از اركان فرهنگ ایرانی هستند كه با نبوغ و استعداد سرشارشان توانستند نه فقط همه عناصر فرهنگ ایرانی-اسلامی زمانه خود را در اشعارشان بازتاب دهند، بلكه آن را استعلا بخشیدند و آثاری خلق كردند كه تا به امروز نه فقط در محدوده فرهنگی ایران كه در سراسر جهان مخاطب دارند و انسانها در زمانها و مكانهای مختلف با ایشان همسخن و همنوا میشوند. هفتمین نشست از سلسله جلسات مهر مولانا كه با همت موسسه سروش مولانا برگزار شد، به مناسبت ٢٠ مهر كه در تقویم ما به نام حافظ ثبت شده، به مقایسه جنبههایی از اندیشه و آثار این دو چهره جهانی اختصاص داشت.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید