از جمله تألیفات ارزشمند گذشتگان، شرح نویسی بر آثار بزرگان است و شرح مثنوی معنوی مولانا بیش از دیگر آثار، مورد توجّه شارحان بوده است. تعدادی از شروح نوشته شده بر مثنوي معنوي تاكنون معرّفی و چاپ شدهاند امّا هنوز تعدادی از اين شروح، گمنام و در کنج کتابخانهها در پردة نسیان باقی ماندهاند. يكي از این شروح، شرح مصطفي بن شعبان سروري از عالمان قرن نهم و دهم هجري است.
پس از این توضیح مقدماتی، اینک به ارائۀ شواهد مذکور در این خصوص در آثار مولانا پرداخته میشود. مولانا در جایی از مثنوی، ذیل عنوان «تفسیر و ان یکاد الذین کفروا لیُزلقونک بابصارهم…» به توصیف صاحب قدرت و جاهی میپردازد که از فرط عُجب و تکبر و بر اثر سرمستی ناشی از قدرت، کارش به جایی رسیده است که دم از مقام الوهیت میزند:
مولانا جلال الدین محمد بیگمان سرآمد عارفان ایرانزمین است و آثار جاویدانش به ویژه مثنوی معنوی گنجینۀ عظیم و بی بدیل معارف الهی و دقایق عرفانی. بهرغم این تمرکز و استغراق در الهیات و مباحث عرفانی، مولانا از توجه و پرداختن به دیگر موضوعات نیز غافل نمانده است؛ تا آنجا که کمتر مسئله ای در زمینۀ مسائل و مباحث گوناگون انسانی مخصوصا در حیطۀ خودشناسی و کشف و دریافت ناشناخته ها و ناپیداهای روح آدمی می توان یافت که از نگاه ژرفکاو و تیزبین وی دور و مغفول مانده باشد.
در مراسم پایانی همایش «شمس و مولانا» بر این موضوع تاکید شد که با شمس و مولانا میتوان در برابر عرفانهای کاذب ایستاد.
بازتاب واقعه کربلا در آثار شاعرانی چون سنایی، خاقانی، عطار، سعدی، مولانا و استاد شهریار با توجه به شرایط و اوضاع اجتماعی، سیاسی و مذهبی دوران شاعران یکی از مضامین قابل توجهی است که در دیوان این شعرا به چشم می خورد از محتوای اشعار این شاعران چنین بر می آید که واقعۀ کربلا دو بخش عمده را به خود اختصاص داده است:
مولانا جلالالدین محمد بلخی (٦٧٢-٦٠٤ ه. ق.) متفكر، شاعر، عارف و حكیم ایرانی در كنار حافظ و سعدی و فردوسی یكی از اركان چهارگانه فرهنگ ایرانی اسلامی است كه تاثیری شگفت و اعجابانگیزی نه فقط در فرهنگ و تمدن اسلامی كه بر اندیشه جهانی گذاشته است و آثارش در سراسر جهان بسیار طرفدار دارد. بیدلیل نیست كه شب مولاناپژوهان اینچنین با اقبال مخاطبان گسترده مواجه شده است
مولوی یکی از شاعران نظریه پرداز ادب فارسی است که آثارش- بویژه کلیات شمس و مثنوی- سرشار از دیدگاه های نقادانه است. در این مقاله، دیدگاه های زبانی و ادبی او مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با تکیه بر نظریه های نقد ادبی معاصر خصوصا نظریه ارتباط رومن یاکوبسن انجام شده است.
سنت عرفانی اسلام که مبانی و اموزه های آن بخوبی در آثار عارفان مسلمان ترسیم و تبیین شده است، یکی از عناصر ارزشمند فرهنگ و هویت دینی ما به شمار می اید و بازخوانی آن برای کشف قابلیت ها و ظرفیت هایش در عرصه جهانی شدن و تبادل افکار و اندیشه ها، وظیفه و رسالتی است که بیش از همه بر دوش اندیش مندان فکور و آگاه نهاده شده است.
مرا حق از می عشق آفریدست همان عشقم، اگر مرگم بساید (دیوان شمس) نظریات عرفانی، فلسفی مولانا در مجموع، بر یک اصل استوار است و آن «وحدت وجود» است. ارکان این اصل عبارت است از: هستی و نیستی، عشق، جمع و تفریق، تضاد، انسان کامل.
در این مقاله تلاش ما این است که تجربۀ دینی را از نگاه مولانا بنگریم و با بر شمردن ویژگی های تجربۀ دینی از نگاه مولانا به نقد دیدگاه فیلسوفان دین بپردازیم. در این مقاله به ذات گرایی مولانا پرداخته ایم و نیز خواهیم دانست که گوهر تجربۀ دینی از نگاه مولانا چیست. در نهایت می بینیم که نگاه مفهومی فیلسوفان دین موجب تکه تکه شدن و دریافت نکردن چیستی تجربۀ دینی در کلیت، انسجام و پویایی آن شده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید